کد خبر 416007
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۸

رایزنان فرهنگی پروسه‌ جالبی برای آموزش و تربیت دارند. آنها پیش از هر چیز یاد می‌گیرند که در هر شرایطی مدافع فرهنگ جمهوری اسلامی و مبلغ ارزش‌های والای اسلامی- ایرانی باشند.

به گزارش مشرق، روزنامه جوان در مطلبی با قلم احسان اعتصام نوشته است:

 آنها انتخاب می‌شوند که در کنار مردان سیاست خارجی، سفیران فرهنگی کشورشان باشند و نقاط روشن و مزیت‌های نسبی سیستم‌عامل مورد استفاده‌ حکومت متبوع‌شان را در معرض نگاه جهانیان به نمایش بگذارند. «حجت‌الله ایوبی» یکی از همین افراد است.
او اصرار ویژه‌ای دارد که بر گذشته‌ خود به‌‌عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه تکیه کند. او درس‌خوانده‌ دانشگاه امام صادق(ع) است و حتماً به زبان عربی هم تسلط دارد. جدا از اینکه به گفته‌ خودش در چند برنامه‌ تلویزیونی، انگلیسی و فرانسه هم می‌داند. پس بد نیست اگر با همین ذائقه‌ رایزنی فرهنگی، فرض کند که در یکی از کشورهای خارجی در حال مأموریت است و هر روز در یکی از سخنرانی‌هایش از فرهنگ و تمدن ایران می‌گوید و همچنین از چشم‌انداز 20 ساله و... که ناگاه خبر اکران فیلم «قصه‌ها» در جشنواره‌ ونیز یا جشنواره‌های نوپای عربی در کنار خلیج فارس به گوشش می‌رسد. اصلاً آقای ایوبی می‌‌تواند تصور کند که در راه شرکت در یکی از همایش‌های تمدن‌شناسی، فرهنگ‌شناسی، ایران‌شناسی، مردم‌شناسی و اسلام‌شناسی است و در ماشین، یکی از روزنامه‌های مشهور اروپایی یا عربی را که حاوی بازتاب اکران فیلم «قصه‌ها»ست، دستیارش برایش می‌خواند و به این عبارت مهم می‌رسد که «فیلم «قصه‌ها» برملا‌کننده‌ زشتی‌های جامعه‌ ایرانی است»؛ همان جمله‌ای که کلیدواژه‌ گزارش همه‌ رسانه‌های غربی- عربی از نمایش این فیلم در جشنواره‌ فیلم ابوظبی و ونیز بود (روزنامه لبنانی «النهار» با اشاره به دور زدن قانون توسط بنی‌اعتماد در تولید و ساخت این فیلم نوشته بود که این فیلم مجموعه‌ای از فیلم‌های کوتاه و بازتابی واقعی از جامعه ایران است که در آن سرخوردگی، اعتیاد، عشق و سوء‌استفاده جنسی دیده می‌شود! یا رسانه‌های دیگر مثل پایگاه مصری «الموجز» هم اعتقاد داشتند که بنی‌اعتماد فیلمی مستندوار از فساد ساخته است؛ فیلمی از یک راننده تاکسی، زنی که خودفروشی می‌کند و... و نهایتاً یک پرتره دقیقی از ایران نشان می‌دهد که مردمان آن بین بقا در آن و کوچیدن از این دیار مردد هستند!) چند ماه قبل‌تر هم «قصه‌ها» در جشنواره‌ سیاسی ونیز نمایش داده‌ شده و در میان رسانه‌های پرتواتر اروپایی بازتاب‌هایی از همین جنس را ایجاد کرده بود؛ ظاهراً رسانه‌های عربی و غربی در یک نقطه‌ واحد به جمع‌بندی رسیده بودند و برخلاف آنچه مدیران و فیلمسازان شبه‌روشنفکر داخلی بر طبل آن می‌کوبیدند، این فیلم تصویر سفید و درخشانی از ایران ارائه نمی‌کرد.
مخلص کلام اینکه آقای ایوبی بیش از هر فرد دیگری می‌داند که اکران «قصه‌ها» همانند نسخه‌های خلف خود - «زندان زنان»، «دایره» و «ده»- چه بلایی بر سر نگاه ایرانیان نسبت به سرزمین مادریشان خواهد آورد؛ چه آنهایی که در خارج از ایران متولد شده‌اند و وطن را در میان کم‌کاری ما از دریچه‌ رسانه‌های پرهیاهوی آن طرف آبی شناخته‌اند و چه آنهایی که در این روزهای سخت تهدید و تحریم، برای حرکت به سمت آینده نیاز به امید دارند. قطعاً پرونده‌ اکران «قصه‌ها» در میان استقبال سرد مردم، همچون نسخه‌های دیگر نگاه یأس‌آلود شبه‌روشنفکران به جامعه‌ ایرانی بسته خواهد شد. اما مطالبه‌ جواب سؤال ما از جناب ایوبی داستانی است که به وسعت جراحت وارده بر غرور ملی ایرانیان و نمایش سیاه‌نمایانه از زیست آنها در منظر جهانیان ادامه خواهد داشت.

منبع : روزنامه جوان