اصلاح‌طلبان ساختاری تلاش دارند یکی از وجوه نافرمانی مدنی را آرای باطل تعریف کرده و آن را تبدیل به یک سوژه و پیام سیاسی نمایند.

سرویس سیاست مشرق- به‌جای روزنه گشایی باید معبرها را باز کرد، این جمله را سخنگوی جبهه اصلاحات در یک نشست خبری رو به خبرنگاران گفته است، اشاره این عضو هسته سخت اصلاحات از معبر گشایی به بیانیه ۱۱۰ اصلاح‌طلب بازمی‌گردد که با انتقاد از رادیکال‌ها تحریم انتخابات را روی دیگر سکه تحریم‌های اقتصادی خوانده بودند.

اما معبر گشایی در نگاه رادیکال‌ها به چه معناست و چرا جبهه اصلاحات در یک برهه حساس روی تعابیر سخت از انتخابات پافشاری می‌کند، پاسخ به این سؤال را باید در سخنان یکی از لیدرهای فکری جریان اصلاحات جستجو کرد.

سعید حجاریان از تئوریسین‌های انتزاعی در میان اصلاح‌طلبان ساختاری در جدیدترین اظهارات خود بار دیگر اصلاح‌طلبان را به «نافرمانی مدنی» دعوت کرده است، حجاریان گفته است که این اقدام باعث فشار به‌نظام خواهد شد، حجاریان با تعبیری کوچه‌بازاری و نیز لمپنیستی گفته است که برای به سر عقل آوردن حکومت مردم را دعوت به نافرمانی مدنی می‌کنم!

حجاریان با طرح این ادعا که انتخابات به وقتش در دستور کار اصلاح‌طلبان طلب است گفته است که تنها در انتخاباتی شرکت می‌کند که با فرمول‌بندی ذهنی رادیکال‌ها همخوانی داشته باشد.

بخت خود را در خیابان آزمایش کن!

هسته سخت اصلاحات اعتقاد دارد که انتخابات میدان زورآزمایی سیاسی بوده و باید مچ رقبا را خواباند تا جایی که یا روی صندوق رأی باید به پیروزی رسید یا آنکه در خیابان نتایج آن را شمارش کرد، این طرح مشابه رفتار این جریان خاص سیاسی در فتنه ۸۸ است که با اعمال فشار بیرونی در تلاش بود با ابطال آراء دوباره بخت خود را برای پیروزی آزمایش کند.

حجاریان درباره این استراتژی خیابان محور گفته است:

اگر زورمان رسید و توانستیم با اصول و برنامه وارد انتخابات شویم، سیاست ورزی انتخاباتی می‌کنیم در غیر این صورت به‌صورت تمام‌وقت از صدر تا ذیل، یعنی از بانیان از حذف اراده مردم تا خروجی‌های استصواب را نقد فنی و کارشناسی می‌کنیم؛ اما ممکن است به‌نقد کارشناسی هم بسنده نشود. من قبل‌تر گفته‌ام میان انتخابات و خیابان منازل زیادی است ازجمله نافرمانی مدنی. شکل‌های خفیف نافرمانی مدنی می‌تواند حکومت را سر عقل بیاورد، چون لزوماً تصمیم‌های سیاستی فعلی برآمده از عقل نیستند!

به باور حجاریان، اصلاح‌طلبان باید سه مفهوم پایه‌ای «خشونت‌گرایی»، «غیرتدریج‌گرایی» و «اقدام ضد قانونی» را در خدمت رادیکالیسم اصلاحات قرارداد.

از نگاه اصلاح‌طلبان ساختاری اگر از این فرمول استفاده نشود بدنه اصلاح‌طلبی به‌مرور استحاله شده و از درون و بیرون جذب سایر قطب‌های آهنربا خواهد شد. رادیکال‌ها معتقدند که پرهیز از اقدامات خیابان محور و توسل به صندوق رأی باعث افتراق میان هسته مرکزی و سانترالیسم بیرونی شده و این شرایط به معنای نقطه جدایی اصلاح‌طلبان از بخش هواداری خواهد شد.

این خط تحلیلی شباهت عجیب به نگاه گروهک منافقین در کوران حوادث در سال ۶۰ دارد، در آن زمان هسته مرکزی سازمان منافقین به این نتیجه رسیده بود که اگر اقدام بیرونی انجام ندهد بخش هواداری خود را در تعاملات سیاسی روی صندوق رأی ازدست‌داده و چهره عریان و بدون تابلوی نفاق چیزی برای عرضه به جامعه نخواهد داشت، در آن زمان منافقین با اقداماتی که آن را راهگشا می‌دانستند ۱۷ هزار نفر را کودک سه‌ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را به شهادت رساندند.

اصلاح‌طلبان رادیکال اعتقاددارند که شرط بقای این جریان بروز بیرونی و خیابانی است ازاین‌رو نمی‌تواند تحرکات سیاسی اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو را آنالیز کرده و با تمسخر «روزنه گشایی» به دنبال «معبر گشایی» رفته است. رادیکال‌ها معتقدند که اصلاح‌طلبی که خشونت‌ورزی نکند، قانونی عمل کند و تدریج گرا باشد نمی‌تواند با ضرب‌آهنگ بیرونی هماهنگ شود.

از نگاه اصلاح‌طلبان رادیکال محورهای هندسی فعلی در میان اصلاح‌طلبان باید شکسته شود (معبر گشایی) و با نگاهی فراانتخاباتی از تقلیل اصلاح‌طلبی جلوگیری شود، به عبارتی روشن و ساده، اصلاح‌طلبان ساختاری معتقدند که سروکله زدن با هیئت‌های اجرایی و نهادهای انتخاباتی در کشور وقت تلف کردن بوده و به‌جای آبزی با گزینه‌های دوم و سوم متصل به قدرت باید مستقیم به سراغ اصل نظام رفته و از هر نوع کنش منتهی به انتخابات عبور کرد.

محمد قوچانی سردبیر نشریات اصلاح‌طلب این اکت سیاسی را نوعی اپورتونیسم سیاسی خوانده که می‌تواند اصلاح‌طلبی را به یک کالت (فرقه) سیاسی بدل کند که حتی درروش و منش به‌مراتب خطرناک‌تر از یک گروه سیاسی تروریستی چون منافقین است!

قوچانی نوشته است:

چگونه می‌شود که جبهه‌ای که محصول حداقل ۲۵ سال آزمون‌وخطای تشکل‌های اصلاح‌طلب برای تأسیس یک ائتلاف پایدار است به ابزار یک جناح سیاسی بدل می‌شود و همان‌طور که مجاهدین خلق (سازمان تروریستی منافقین) با هژمونی بر شورایی که نامش را مقاومت ملی گذاشته بودند آن را به سایهٔ خود بدل کردند بلشویک‌ها هم همین بلا را بر سر اصلاحات می‌آورند.

گفتنی است این اظهارات سعید حجاریان در روزهای اخیر در حالی صورت می‌گیرد که آن‌ها پیش‌ازاین نیز تأکید کرده بود که وی با لگالیسم (قانون گرایی بیش‌ازحد) مخالف است، حجاریان همچنین پیش‌ازاین بابیان اینکه نافرمانی مدنی در خلأ شکل نمی‌گیرد، تأکید کرده بود پیش از آن، ابتدا باید تجمع سلولی داشت و اقداماتی مانند کتاب‌خوانی، جزوه خوانی و… صورت داد و سپس تجمع‌های موضوعی و بعد هم تجمع‌های سراسری انجام شود، بعد از این‌هاست که نوبت نافرمانی فرامی‌رسد.

از دیگر سو اما آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات ایران نیز در تفسیر خود از نافرمانی مدنی نیز آن را مصداق رأی باطله تعریف کرده و تصریح می‌کند، تجربه‌ای که از انتخابات ۱۴۰۰ به دست آمد که رأی دوم آراء باطله بود و آراء باطله با آقای رئیسی رقابت می‌کرد پیام گویایی داشت که این نافرمانی مدنی اتفاقاً در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی هم در نوع انتخاب مردم و هم در میزان آمدن پای صندوق‌های رأی خودش را نشان خواهد داد.

گفتنی است این اظهارات حجاریان و به‌موجب آن آذر منصوری بیانگر ۳ نکته ویژه است:

۱- اصلاح‌طلبان ساختاری و رادیکال همچنان کاهش مشارکت در انتخابات را به‌عنوان یک پروژه تعریف و تفسیر کرده و از جانب دیگر تلاش می‌کنند کنش‌های خود را ذیل مفهوم مبارزه با نظام مفصل‌بندی کنند.

۲- اصلاح‌طلبان ساختاری همچنین تلاش دارند یکی از وجوه نافرمانی مدنی را آرای باطل تعریف کرده و آن را تبدیل به یک سوژه و پیام سیاسی نمایند.

۳- رادیکال‌های جریان اصلاحات همچنین در حال اعلان رسمی این گزاره هستند که ازاین‌پس به‌صورت عریان‌تر و رادیکال‌تر ضمن نقد حاکمیت و ساختار به مطالبه سازی علیه ارکان نظام به‌عنوان اقدامی مبارزه جویانه مبادرت خواهند کرد.

مساله تحریم انتخابات که با صراحت از سوی حجاریان و طیف اصلاح‌طلبان ساختاری بیان شده علی‌رغم برخی ادعاها مبنی بر عدم اعتقاد جبهه اصلاحات به تحریم انتخابات، ثابت‌شده و بیانگر آن است که تحریم و کاهش مشارکت پروژه اصلی جبهه اصلاحات و اصلاح‌طلبان ساختاری می‌باشد.

از سویی بیانیه ۱۱۰ تن از فعالان اصلاح‌طلب برای مشارکت در انتخابات به‌وضوح نشان می‌دهد که تصمیم عدم مشارکت در انتخابات از سوی جبهه اصلاحات بر اساس یک خرد جمعی انجام‌نشده و بر اساس بازی‌های فراکسیونی و محفلی رادیکال‌های جبهه اصلاحات با مدیریت تاج‌زاده برای کلیت جریان اصلاحات طراحی و دیکته شده است!

برچسب‌ها