دولت سیزدهم تازه بر مسند نشسته است. اما اگر فرضا این دولت هم نتواند مشکلات اصلی را بهبود ببخشد؛ این رخداد هرگز به معنی صحت ادعای "ربط داشتن معیشت به مذاکره" نخواهد بود.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

اگر رئیسی موفق نشود، چه اتفاقی می‌افتد!؟

اصلاح‌طلبان در تمنّای "تکرار روحانی"

روزنامه آرمان ملی در شماره چهارشنبه گذشته خود و در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با داریوش قنبری از فعالان اصلاح‌طلب، از وی پرسیده است:‌ دولت رئیسی در کوتاه‌مدت موفق به کنترل قیمت کالاهای اساسی و مهار تورم نشده است. این در حالی است که انتخاب افراد با مشی فکری متفاوت این شائــبه را ایجاد کرده که دولت آقا رئیسی فاقد یک استراتژی کاربــردی در زمینــه اقتصادی است. چرا دولت هنوز به یک استراتژی مشخص اقتصادی برای حل مشکلات کشور نرسیده است؟

آقای قنبری نیز در پاسخ می‌گوید:

"واقعیت این است که هرگونه تحول و تغییر در وضعیت اقتصادی کشور منــوط به تغییر در وضعیت پرونده هسته‌ای و برداشته شدن تحریم‌هاست. اقتصاد ایران مدت‌هاست که گروگان پرونده هسته‌ای و تحریم‌های بین‌المللی است و فشارهایی که به زندگی مردم وارد می‌شود به این دلیل است. به همین دلیل اگر قرار است تغییری در وضعیت اقتصاد کشور و مردم ایجاد شود باید با تغییر در سیاست خارجی و برداشته شدن تحریم‌ها شکل بگیرد. شرایط به شکلی است که نمی‌توان وضعیت اقتصادی کشور را جدا از وضعیت سیاست خارجی و موضوع پرونده هسته‌ای در نظر گرفت."[۱]

*دیدگاهی که قنبری در بحث ارتباط معیشت با تحریم‌ها مدعی آنست طی ۸ سال دولت مشترک اعتدالیون و اصلاح‌طلبان بالتمامه در دولت استیلا یافت و البته کوچکترین دستاوردی هم نداشت. (اشاره به ماجرای چرخ سانتریفیوژها و چرخ زندگی مردم!)

جدای از اینکه کارنامه آقای روحانی به روشنی غلط بودن این مدعا را نشان می‌دهد.

در بحث نقاط قوت و ضعف دولت جدید نیز باید دانست که که اولا این دولت تازه کار را تحویل گرفته است. ثانیا فرض بر اینکه حتی دولت آقای رئیسی هم نتواند مشکلات اصلی را بهبود ببخشد؛ این مسئله هرگز به معنی "شرایط بن‌بست" و یا درست بودن ادعای امثال قنبری نیست!

بلکه به این معنیست که مردم باید در انتخابات‌های آتی در رأی خود تجدید نظر کنند به گفتمانی دیگر که منطقا مدعی استشفای وضع موجود است رأی بدهند.

قاعده پیش‌گفته اما متأسفانه قربانی شهوات برخی رجال سیاسی در ایران شده و آنها برای اینکه درست بودن ادعاهای غلط خود را به هر قیمتی اثبات کنند و ایضا اجازه ندهند جریانات دیگری غیر از آنها هم عرض اندام کنند؛ همواره اصرار دارند تا مردم نفهمند کسان زیادی در کشور هستند که راه حل مشکلات را در کیسه آنان باید جست.

البته تا این لحظه دولت سیزدهم داعیه‌دار داشتن چنین راه‌حل‌هایی است و فعلا هم برای قضاوت درباره کارنامه آقای رئیسی زود است!

اما همانطور که بیان کردیم؛ فرض بر اینکه حتی دولت جدید نیز نتواند مشکلات را حل کند؛ این مسئله هرگز به معنی "شرایط بن‌بست" و یا درست بودن ادعاهای اقتصادی اصلاح‌طلبان نیست! بلکه به معنی شیفت گفتمانی مردم در انتخابات‌های بعدی و عبور از راه‌حل‌های امتحان پس داده و البته شکست‌خورده است.

مردم ایران نباید فراموش کنند که دستاورد برجام برای معیشت آنها "تقریبا هیچ" بود.

***

جریانی که جز فتنه و تحریم انتخابات هنر دیگری ندارد!

اخم "بانیان وضع موجود" به عقلانیت و پیشرفت ایران

خانم آذر منصوری، سخنگوی حزب اتحاد ملت و از حامیان تحریم انتخابات، به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان اینکه بین حاکمیت و اصلاح‌طلبان تعاملی وجود ندارد، گفته است: اگر تعاملی –بین ما و حاکمیت- وجود داشت، انتخابات ۱۴۰۰ به این شکل برگزار نمی‌شد!

او در اظهارات خود همچنین تصریح می‌کند: هر نظامی بدون توجه به ضرورت اصلاح شیوه حکمرانی و توجه به اقتضائات زمان، ممکن است حلقه خودی‌هایش روز به روز محدودتر شود. در حالی که توجه به تغییرات جهانی و منطقه‌ای و اقتضائات زمان و اعمال اصلاحات، نظام حکمرانی را روزآمدتر، پویاتر و کارآمدتر می‌کند، متأسفانه در کشور ما به خصوص از جانب طیف افراطی، در برابر آن مقاومت می‌شود و نتیجه این رویکرد تعمیق شکاف‌ها و گسست‌های قبلی بین نظام و جامعه و حاکمیت و نخبگان و نیز پیدایش گسست‌های جدید است. متأسفانه این رویه باعث شده قطار انقلاب در هر مرحله بخشی از نیروهای خود را پیاده کند و روز به روز حلقه خودی‌ها تنگ‌تر و محدودتر شود.[۲]

*بله! بین حاکمیت و اصلاح‌طلبان عملا تعامل جدی وجود ندارد... اما خانم منصوری توضیح نمی‌دهد که قاطعان این تعامل اصلاح‌طلبان ستادی هستند نه حاکمیت دلسوز و امین کشور.

ایشان همچنین بیان نمی کند که انتخابات ۱۴۰۰ از سوی اصلاح‌طلبان مورد تحریم قرار گرفت و مردم ایران به تماشای دشمنانه‌ترین رفتار سیاسی ممکن در دموکراسی یعنی تحریم انتخابات از سوی چپ‌ها نشستند.

خانم منصوری حاضر نیست، بگوید که اصلاح‌طلبان طی سال‌های اخیر به نانجیبی روی آورده‌اند و حتی چهره تعاملی آنها با حاکمیت یعنی "اسحاق جهانگیری" نیز با فروافتادن به دامن همین نانجیبی در ایام انتخابات ۹۶، از صلاحیت تعامل با نظام خارج شد.

ولذا اساسا این سؤال منطقی وجود دارد که چرا حکومت یک کشور باید با طیفی سیاسی تعامل کند که بانی وضع موجود است و جز نانجیبی، فتنه و تحریم انتخابات کارویژه دیگری ندارد؟

اصلاح‌طلبان طی ۱۰ سال اخیر چه خدمتی به ایران و ایرانی کرده‌اند جز گذاشتن یک گزینه ناکارآمد در دامن رأی مردم، جز سیاه‌نمایی مدام، جز بد کردن حال مردم، جز دادن آدرس خیابان و خشونت به مردم و جز تحریم انتخابات؟

جالب است که به زعم برخی محافل تحلیلی؛ اینان امروز بایستی به جای انتقاد، سپاسگذار نظام اسلامی باشند که از مجازات جریانی که حامی اصلی اغتشاشات خیابانی است و انتخابات را هم تحریم می‌کند، گذشته و از موضع سماحت با آنان رفتار می‌کند. زیرا خانم منصوری و همفکران ایشان به وضوح هرچه ‌تمامتر می‌دانند که اگر در کشوری دیگر و حاکمیتی دیگر مرتکب چنین رفتارهایی می‌شدند؛ سرنوشتشان چه بود!؟

در بحث ادعاهای خانم منصوری پیرامون انقطاع حاکمیت از جامعه و یا نامطلوب بودن شیوه حکمرانی هم بد نیست ایشان در حزب اتحاد ملت به جای برنامه‌ریزی هر روزه برای خروج از دموکراسی و حرکات خیابانی! به مطالعه علت تشییع میلیونی پیکر شهید سلیمانی توسط مردم ایران و ایضا آمارهای جهانی و مقایسه‌ای پیرامون شاخص‌های اقتصاد کلان ایران که نکات مثبت فراوانی دارد، بپردازند. (اینجا)

سیاست و حکومت در ایران، بر عکس آنچه که حزب اتحاد ملت می‌بیند و القا می‌کند، تاریک و مضیّق و سیاه و منتهی به تباهی نیست...

***

قالیبافِ مجلس همان قالیبافِ سپاه و شهرداری است

سهم قالیباف در مشکلات کشور چقدر است؟

خبرگزاری ایسنا به تازگی در یادداشتی تحلیلی که با عنوان "آقای قالیباف مسئول مشکلات کیست!؟ " منتشر کرد، به سخنان قالیباف پیرامون روش‌های مطلوب مدیریت و کشورداری پرداخته و از این گفته است که چرا قالیباف با اینکه دولت به جناح سیاسی او نزدیک است اما همچنان انتقاد می‌کند!؟

ایسنا در ادامه با مقصرسازی تلویحی از قالیباف در اوضاع کشور؛ ۹ سؤال را از قالیباف پرسیده است.

در پرسش سوم این یادداشت سیاسی می‌خوانیم:

"آیا رئیس مجلس که سال‌ها خودش در مناصب بالای مدیریتی کشور بوده فکر نمی‌کند خود او هم یکی از مسئولان وضع موجود است؟ "[۳]

*در این باره بیان چند نکته ضروریست:

۱_ از جمله تفاوت‌های جریان اصولگرا با طیف اصلاحات، همین کلمه طیبه "خودانتقادی" است.

جریان انقلابی کشور همچون اصلاح‌طلبان نیستند که از گل نازکتر به هم نگویند، اشتباه یکدیگر را ندید بگیرند و مثلا خود را "فدائیان روحانی" بنامند.

بلکه خودانتقادی و بیان نقد در عین همکاری، یک مزیّت جریانات ارزشی و انقلابی کشور است که جوان‌ترهای چپ‌گرای محافل سیاسی و رسانه‌ای اصلاح‌طلبان بایستی متوجه آن باشند.

۲_ یکدست شدن حاکمیت و یکی بودن قوای کشور! داعیه‌ای است که اصلاح‌طلبان در ادامه پروژه تحریم انتخابات ۱۴۰۰ مطرح کرده‌اند و هرگز نبایستی در دام آن گرفتار شد.

قوای کشور به هیچ وجه یکدست نیست و آقایان رؤسای قوا علیرغم تعلقی که به جریانات اصولگرا دارند اما صاحب سلایق مختلفی هستند.

ضمن اینکه این حقیقت بزرگ سیاسی را هم ندیده نگریم که رئیس‌جمهور رئیسی در بیانیه پیشاانتخاباتی‌اش خود را "مستقل" نامید.

۳_ یک حقیقت مهم درباره حکومت‌داری و کیفیت سیاست‌ورزی در تمام کشورهای دنیا وجود دارد و آن اشراف به این مقوله است که زمامدار اصلی امور "دولت" است و هیچیک از ارکان دیگر تقنینی یا قضایی از حدی از اختیار برخوردار نیستند که در زمینه‌های مختلف بدون ورود دولت صاحب موفقیت شوند.

اشراف به این مسئله به روشنی میزان عقلانیت معنا، در انتقاد عمومی از مسئولان غیر دولتی را مشخص می‌کند.

۴_ روش انتقادی "یک انتقاد از همه"! یک روش غلط و غیر عقلانی است.

چه اینکه هرکس را بایستی مرتبط با کارنامه و جایگاهش دید و قضاوت کرد.

آقای قالیباف هرگز رئیس‌جمهور نبوده اما در جایگاه‌هایی مثل شهرداری تهران، فرماندهی ناجا و فرماندهی هوافضای سپاه؛ کارنامه مشخص و البته مطلوبی دارد.

قالیبافِ مجلس نیز همان قالیبافِ شهرداری تهران است!

مع‌الوصف باید دانست که مجلس حتی اگر بهترین قوانین تاریخ را هم تصویب کند اما این قوانین بایستی توسط دولت اجرا شوند و مجلس هیچگونه اختیارات اجرایی ندارد.

مثل قانون مطلوب "اخذ مالیات از خانه‌های خالی" که در مجلس یازدهم و با مدیریت قالیباف تصویب شد اما هم‌اکنون ماه‌هاست که یک ریال هم در این رابطه به حساب خزانه نرفته است. [۴] و پر واضح است که بخش اعظمی از ماه‌های مسکوت ماندن این قانون نیز در دولت ناکارآمد آقای روحانی و اصلاح‌طلبان گذشته است.

فهم اینکه مسئولیت مجلس در قبال این قوانین و اجرای آنها و نیز در قبال وضع موجود تاکجاست!؟ کار سختی نیست...

مردم و افکار عمومی باید بدانند که انتقادات بیجا و از سر حب و بغض نسبت به رجال مدیریتی و سیاسی یک کشور می‌تواند به روز حادثه کشور را دچار کمبود راه حل‌ها و کمبود رجال دارای استعداد برای رفع مشکلات کند.

***

1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/324043

2_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1139229

3_ https://www.isna.ir/news/1400072215780/

4_ mshrgh.ir/1274177

برچسب‌ها