اصلاح طلبان که پیش از این، ترامپ را فردی دیوانه و عامل اصلی بی دستاوردی برجام معرفی می کردند، حالا فریاد برآورده اند که چه نشسته اید، نباید فرصت مذاکره با ترامپِ دیوانه و مزاحم را از دست بدهیم.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**اصرار اصلاح طلبان برای مذاکره با قاتل حاج قاسم

«احمد نقیب زاده» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ترامپ متوجه این نکته شده که به دلایل مختلف و به خصوص پس از اتفاقاتی که پیرامون قتل جورج فلوید در آمریکا رخ داد، با کاهش محبوبیت مواجه شده و به همین دلیل به ایران و توافق با جمهوری اسلامی به‌عنوان یک فتح‌الفتوح نگاه می‌کند‌. این در حالی است که ما تغییراتی در رویکرد کشور در عرصه بین‌المللی مشاهده نمی‌کنیم. ما همواره بیش از آنکه به‌دنبال فرصت باشیم فرصت‌سوزی کرده‌ایم. بنده معتقدم اگر اراده‌ای برای تغییر در روابط وجود داشته باشد شرایط کنونی فرصت مناسبی است».

نقیب زاده در ادامه گفت: «برخی (از تصمیم گیران در ایران) به شکست ترامپ در انتخابات خوش‌بین هستند و ترامپ نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارد. به همین دلیل نیز در موضع‌گیری اخیر خود به این نکته اشاره کرده است. با این وجود برخی به این مساله به‌عنوان یک فرصت نگاه می‌کنند. تجربه تاریخی نیز نشان داده ما کمتر از فرصت‌ها استفاده می کنیم. در سیاست خارجی دو مساله اختفا و سرعت دارای اهمیت است. به هر حال تا قبل از کرونا وضعیت اقتصادی مردم حال خوبی نداشت بود و به‌نظر می‌رسد پس از بحران کرونا نابسامان‌ شود. در نتیجه شمار تهیدستان افزایش پیدا می‌کند و این مسائل باید مدنظر تصمیم‌گیران قرار گیرد».

این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «محتمل است که مجلس یازدهم به سمت خروج ایران از برجام حرکت کند. آمریکا بیش از آنکه به‌دنبال برخورد نظامی با ایران باشد، دنبال تحریم‌های اقتصادی و فلج کردن اقتصاد ایران است. بنده این احتمال را قوی می‌بینم که اتفاقات کوچک بین ایران و آمریکا به یکباره شکل بزرگ و جدی به خود بگیرد...شرایط به شکلی است که مجلس یازدهم ممکن است به سمت خروج از برجام حرکت کند. با این وجود بعید به‌نظر برسد با توجه به پیامدهای وحشتناکی که این تصمیم به همراه خواهد داشت چنین اتفاقی رخ بدهد. در چنین شرایطی علاوه بر اینکه تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران تشدید می‌شود پرونده ایران نیز به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده می‌شود و در نتیجه همه درها به روی ایران بسته می‌شود...اگر مجلس یازدهم به‌دنبال انقلابی‌گری و مبارزه با استعمار است باید شرایط کشور، منطقه و جهان را نیز در نظر بگیرد».

روزنامه شرق نیز در مطلبی با عنوان «ترامپ و خواب زمستانی مذاکره» نوشت: «اگر مقرر است گفت‌وگویی بین تهران و واشنگتن صورت پذیرد، کشورمان را تا چند ماه دیگر معطل نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگذارند؛ چراکه ممکن است پیشگویی‌ها درست از آب درنیاید و در ژانویه 2021 فرد جدیدی پا به کاخ سفید نگذارد؛ فردی که چه‌بسا نه‌تنها هیچ‌یک از انتظارات را عملی نکند، بلکه موجب اجماع‌سازی جهانی علیه ایران هم بشود؛ کاری کارستان که ترامپ به دلیل عدم مقبولیت در جامعه جهانی نتوانست آن را انجام دهد. عالم سیاست جز مذاکره و دیپلماسی، ابزار و وسیله دیگری ندارد؛ اگر بنای به‌کارگیری آن را داریم، باید فرصت را غنیمت بشماریم و به هدف نائل بیاییم».

در روزهای اخیر مسئله «لزوم مذاکره با آمریکا و پرهیز از فرصت سوزی» در صدر اخبار و تحلیل های رسانه های اصلاح طلب قرار گرفته است.

دولت آمریکا به دلیل ناتوانی و استیصال در مقابله با کرونا و در ادامه، اعتراضات گسترده در سراسر آمریکا به قتل شهروند سیاهپوست توسط پلیس نژادپرست این کشور، در وضعیت مطلوبی به سر نمی برد.

ترامپ به دنبال یک برگ برنده در سیاست خارجی است و «فتودیپلماسی با ایران» (دیدار نمایشی با هدف اثبات تسلیم شدن طرف ایرانی) بهترین برگ برنده برای رئیس جمهور آمریکا است.

جالب اینجاست که اصلاح طلبان که پیش از این، ترامپ را فردی دیوانه نامیده و او را عامل اصلی بی دستاوردی برجام معرفی می کردند و پس از خروج آمریکا از برجام، تاکید کردند که «مزاحم رفت»، حالا فریاد برآورده اند که چه نشسته اید، نباید فرصت مذاکره با ترامپِ دیوانه و مزاحم را از دست بدهیم!

اصلاح طلبان با این سطح از آگاهی نسبت به مسائل بین الملل و سیاست خارجی، مدعی «تسلط به زبان مذاکره» نیز هستند!

در شرایط فعلی اصلاح طلبان به یاری دونالد ترامپ شتافته و برای نجات وی از منجلابی که در آن فرو رفته، سر از پا نمی شناسند. برای طیف اصلاح طلب هیچ تفاوتی ندارد که اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! در کاخ سفید است یا ترامپِ جمهوری خواهِ دیوانه و مزاحم.

از نگاه این جماعت، آمریکا «ارباب» است و ایران «رعیت»؛ رعیت باید به ارباب امتیاز دهد و صدایش هم درنیاید، حتی اگر این امتیاز، چوب حراج زدن بر «ابراز دفاع از خود در برابر تجاوز» باشد.

حدود 6 ماه پیش، دولت تروریست آمریکا در اقدامی جنایتکارانه، سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. چندی بعد ترامپ در اظهارنظری گستاخانه اعلام کرد که ترور سردار سلیمانی براساس ماده ۲ قانون اساسی آمریکا مجاز بوده است. این یعنی تروریسم در قانون اساسی آمریکا گنجانده شده است.

این اظهارنظر ترامپ، بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب را درباره ماهیت اصلی دولت آمریکا و شرکای اروپایی اش به یاد آورد و آن اینکه، «تروریست های فرودگاه بغداد همان جنتلمن های پشت میز مذاکره هستند».

با اینحال اصلاح طلبان اصرار دارند تا با قاتل حاج قاسم پشت میز مذاکره نشسته و به توافق «برد-برد»! برسند.

ذات دولت آمریکا(فارغ از آنکه یک دموکرات در کاخ سفید باشد یا یک جمهوری خواه) و تروئیکای اروپایی(انگلیس، فرانسه، آلمان) بر پایه زورگویی، تروریسم، غارتگری و جنایت است.

دولت آقای روحانی و تیم مذاکره کننده ای هسته ای به ریاست ظریف، 5 سال پیش، پس از مذاکرات متعدد و دوجانبه با مقامات آمریکایی، برجام را امضا کرد. توافقی که علیرغم بتن ریزی در صنعت هسته ای، تحریم ها را گسترش داد و سفره مردم را کوچک کرد.

**نارضایتی از دولت روحانی به شدت کاهش یافته است

روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «گزارش ایران 1400» نوشت: «دولتی که منتقدان و مخالفان درونی و بیرونی، داخلی و خارجی، اصلاح طلب و اصولگرا می کوشیدند آن را رو به زوال نشان دهند، احیا شده است. این نه یک تحلیل سیاسی یا جناحی و حتی دولتی، که یک ارزیابی اجتماعی است که از سوی نهادهای معتبر و مستقل انجام شده و گزارش آن به رئیس جمهوری هم ارائه شده است...دولتی که از تلاش برای برجام تا مبارزه با کرونا را تجربه کرد و اقتصاد بدون نفت را در عمل محقق کرد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «براساس این گزارش نسبت به شش ماه گذشته، هم نارضایتی عمومی به شدت کاهش یافته است و هم رضایت مندی اجتماعی رو به رشد رفته است...دولتی که از اسفندماه 98 بدین سو، بیش از هر زمان دیگری(شاید مشابه دوره مذاکره بر سر برجام) نشان داد که دولت است. شاید مواجهه دولت با حوادثی مانند سیل و زلزله هرگز به درستی دیده نشد و درباره نوع برخورد با حوادث دی 96 و آبان 98 هم نقدهایی به دولت وارد شد و دولت نتوانسته است(به دلایل سیاسی و امنیتی) گزارش های قانع کننده ای ارائه کند».

سازندگی در ادامه نوشت: «در برجام هم اوج گیری رقابت های حزبی و جناحی و دشمنی های خارجی(به خصوص در رسانه های فارسی زبان وابسته به دولت های خارجی) سبب شد اصل داستان تحت الشعاع قرار گیرد و با وجود حمایت راهبردی مقام رهبری از دولت در همه هفت سال گذشته، جناح های سیاسی حامی دولت گاه از حمایت پشیمان شده اند و جناح های سیاسی منتقد دولت هم راه بی انصافی در پیش گرفته اند».

کارنامه دولت روحانی به شدت خالی است. به همین منظور رسانه های حامی دولت در پی آن هستند تا با کارنامه سازی و ارائه دستاوردهای خیالی، این کارنامه خالی را به حاشیه ببرند.

این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که نارضایتی عمومی نسبت به دولت به شدت کاهش یافته است. این ادعا شبیه اظهارنظر چندی پیش رئیس جمهور است. روحانی گفته بود: «من روزانه نظرسنجی می‌کنم! در خیابان وقتی با ماشین می‌روم تمام چهره‌های مردم را نگاه می‌کنم که چند نفر لبخند دارند، ‌ چند نفر عصبانی هستند و چند نفر قیافه‌شان گرفته است... به هر شهری می‌روم خودم نظرسنجی می‌کنم، ‌ نگاه آدم‌ها را نسبت به خودم. نگاه کسی را که بامحبت نگاه می‌کند با تشکر نگاه می‌کند و یا آنکه نقد دارد».

در دولت روحانی قیمت مسکن حدود 300 الی 400 درصد افزایش یافته است. قیمت اجاره بهای مسکن نیز در 7 سال اخیر حدود 4 برابر شده است.

در سال 92 قیمت پراید حدود 17 الی 20 میلیون بود. اما اکنون قیمت پراید در بازار حدود 90 میلیون تومان است. قیمت سکه در سال 92 حدود یک میلیون تومان بود و اکنون قیمت سکه بیش از 7 میلیون تومان است. قیمت دلار در سال 92 حدود 3 هزارتومان بود و اکنون بیش از 16 هزارتومان است.

در دولت روحانی میزان سرمایه گذاری خارجی کاهش یافته و در مقابل خروج سرمایه از کشور افزایش یافت.

عملکرد دولت روحانی در مقطع سهمیه بندی بنزین، تبعات منفی زیادی در پی داشت. وابستگی دولت به نفت و مخالفت با ساخت پالایشگاه و امضای قرارداد خسارت بار با شرکت بدسابقه توتال از دیگر اقدامات دولت در سالهای اخیر است.

دیپلماسی انفعالی، رکوردزنی اخراج و بازداشت دیپلمات های ایرانی از سوی اروپا، غفلت از دیپلماسی منطقه ای، بی توجهی به فرصت های موجود در آمریکای لاتین و قاره آفریقا، غفلت از دیپلماسی نگاه به شرق و بی دستاوردی برجام نیز از دیگر نکات منفی کارنامه روحانی است.

متاسفانه دولت روحانی در حوزه های اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی نتوانسته است تاکنون کارنامه قابل قبولی ارائه کند. با اینحال رسانه های اصلاح طلب به جای ارائه راهکار به دولت و بیان مشکلات و نواقص موجود، همچنان مشغول کارنامه سازی و دستاوردتراشی هستند.

برچسب‌ها