اوو مورالس، رئیس‌جمهور محبوب بولیوی پس از ۱۳ سال و ۹ ماه ریاست‌جمهوری، استعفا کرد و به مکزیک پناهنده شد؛ این سیاستمدار بولیویایی سابقه درخشانی در خدمت به مردمش داشت، اما چرا سرنوشتش این‌گونه شد؟

سرویس جهان مشرق - «اوو مورالس» رئیس‌جمهور سابق بولیوی، پس از سه دوره ریاست‌جمهوری (جمعاً به مدت ۱۳ سال و ۹ ماه) نه تنها استعفا داد، بلکه به مکزیک پناهنده شد. این سیاستمدار بولیویایی که بیش‌تر به خاطر مقابله با نفوذ آمریکا در کشورش و همچنین ملی‌سازی صنعت نفت و گاز بولیوی شهرت دارد، در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری اکتبر ۲۰۱۹ توانست ۴۷/۱ آرا را کسب کند، اما مخالفان او بلافاصله نتیجه این انتخابات را زیر سؤال بردند. با پیوستن نیروهای پلیس به اعتراضات و دخالت ارتش بولیوی، مورالس بالأخره روز یک‌شنبه، ۱۹ آبان ۹۸، داوطلبانه از قدرت کناره‌گیری کرد، اما حوادث اخیر را یک کودتا دانست. پس از آن‌که مورالس به مکزیک پناهنده شد، «جنین آنیز» نایب‌رئیس دوم مجلس سنای بولیوی و از رهبران مخالفان رئیس‌جمهور سابق، خود را رئیس‌جمهور موقت اعلام کرد. اگرچه حزب مورالس حاضر به پذیرش ریاست‌جمهوری آنیز نشده، اما دولت آمریکا به فاصله چند ساعت «دولت جدید بولیوی» را به رسمیت شناخت.

ناراحتی حامیان اوو مورالس از استعفای رئیس‌جمهور محبوب بولیوی (+)

مورالس که رکورد طولانی‌ترین مدت ریاست‌جمهوری را در بولیوی به نام خود ثبت کرده و برخی رسانه‌های غربی هم او را یکی از محبوب‌ترین مقامات سیاسی دنیا توصیف نموده بودند، سرنوشت جالبی دارد که به بهانه تحولات اخیر بولیوی آن را برای مخاطبان محترم تشریح خواهیم کرد.

کودکی و کوکا

«خوان اِوو مورالس آیما [۱] » روز ۲۶ اکتبر سال ۱۹۵۹ (۳ آبان ۱۳۳۸) در روستای «ایسالاوی» در بخش «اورورو» در غرب بولیوی به دنیا آمد. خانواده‌اش اهل قبیله بومی آیمارا بودند و «اوو» در خانه‌ای خشتی بزرگ شد [۲] و به زبان بومی قبیله خود صحبت می‌کرد. پدر و مادر اوو فوق‌العاده فقیر بودند و از هفت فرزندی که داشتند، فقط سه تا توانستند سنین کودکی را پشت سر بگذارند: اوو، برادرش «هوگو» و خواهرش «اِستر» [۳] . اوو کودکی‌اش را صرف کمک به خانواده در کشاورزی و دام‌پروری کرد و پنج سالش که شد به مدرسه تک‌اتاقه روستایشان رفت [۴] . یک سال بعد همراه با خواهر و پدرش به شمال آرژانتین رفت و آن‌جا علاوه بر بستنی‌فروشی مدت کوتاهی در کلاس‌های زبان اسپانیایی شرکت کرد. از همان سنین خردسالی همراه با پدرش برای تبادل نمک و سیب‌زمینی با بلال و گیاه کوکا با پای پیاده و همراه با لاماهایشان به سفرهایی می‌رفت که گاهاً تا دو هفته طول می‌کشیدند.

خیلی علاقه‌ای به تحصیل یا استعدادی در درس خواندن نداشت، اما بالأخره توانست یک مدرک دانشگاهی دریافت کند. خیلی زود به خدمت اجباری سربازی اعزام شد، خدمتی که بین سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ و همزمان با یکی از تنش‌آلودترین دوران‌های حیات سیاسی بولیوی بود. در همین مدت کوتاه پنج رئیس‌جمهور در بولیوی عوض شدند و دو کودتای نظامی هم رخ داد. اوو پس از پایان خدمت سربازی دوباره نزد خانواده و به زندگی قبلی‌اش برگشت، اما در این مدت خیلی چیزها عوض شده بود. خانواده مورالس برای فرار از توفان «ال‌نینو» در سال ۱۹۸۰ خانه و زندگی خود را رها و به منطقه شرقی‌تر «کوچابامبا» فرار کرده بودند، جایی که در یک قطعه زمین جنگلی، برنج، پرتغال، گریپ‌فروت، پاپایا، موز و بعداً کوکا کاشتند.

گیاه کوکا که در آینده اوو مورالس نقش مهمی ایفا کرد، از آن‌جایی اهمیت داشت که بسیاری از مردم در بولیوی آرزوهایشان را پای آن گذاشته بودند. کشاورزان بولیویایی، مانند خانواده خود مورالس، امیدوار بودند قیمت روزافزون این گیاه و امکان چهار بار برداشت آن در هر سال، بتواند ثروت را برای آن‌ها به ارمغان بیاورد. برگ‌های کوکا در طب و سنت‌های بومی منطقه «آند» اهمیت زیادی داشت، اما بخشی از محصول آن هم به کشورهای دیگر صادر می‌شد و آن‌جا به عنوان ماده اصلی برای ساخت کوکائین به کار می‌رفت. اوو که از کودکی به فوتبال علاقه زیادی داشت و در مدرسه و بعد از آن به عنوان کاپیتان و مدتی مربی فوتبال تجربه مدیریت و رهبری را پیدا کرده بود، به عنوان مسئول ورزش به اتحادیه «کوکالِرو» («پرورش‌دهندگان کوکا») پیوست و رسماً وارد دنیای سیاست شد.

اوو مورالس (راست) خود را برای مسابقه فوتسال در ایران آماده می‌کند؛ رئیس‌جمهور بولیوی همیشه عاشق فوتبال بوده است (+)

زنده بادا کوکا! مرگ بر یانکیا!

نقطه عطف رابطه اوو با سیاست سال ۱۹۸۱ رخ داد، زمانی که سربازان ژنرال «لوئیس گارسیا» که یک سال قبل با کودتای نظامی روی کار آمده بود، یکی از کوکاکاران بولیویایی را به اتهام قاچاق کوکائین کتک زده و سپس زنده‌زنده سوزاندند. یک سال بعد، دولت چپ‌گرای «هرنان سیلس» با انتخابات غیرمستقیم روی کار آمد و با حمایت آمریکا اقدام به اصلاحات نئولیبرال-کاپیتالیستی و به ویژه خصوصی‌سازی بخش‌های دولتی در بولیوی کرد، مسئله‌ای که بی‌کاری را در این کشور تا ۲۵ درصد افزایش داد [۵] . اوو در این مدت فعالیت‌هایش را در اتحادیه کوکالرو افزایش داده و دبیرکل صنف محلی خودش شده بود. با این حال، دل‌خوری از برخورد نیروهای نظامی کشورش با یک کشاورز و تأثیر منفی آمریکا بر وضعیت معیشت مردم بولیوی هنوز مورالس را به ورود جدی به عرصه سیاست ملی مجاب نکرده بود.

آن‌چه طاقت اوو را طاق کرد، اقدام بعدی دولت آمریکا بود. واشینگتن در قالب (یا به بهانه) جنگ با مواد مخدر به دنبال ریشه‌کن کردن تجارت کوکائین بود و قصد داشت از ابتدا جلوی کاشت و برداشت کوکا را بگیرد. کاخ سفید پس از فشار آوردن به دولت بولیوی برای مبارزه با کشت کوکا، نیروهای نظامی خود را به این کشور اعزام کرد تا به دولت تحت حمایتش در این کشور برای نابود کردن زمین‌های کشاورزی تحت کشت کوکا کمک کند. این‌جا بود که خاطرات قبلی مورالس زنده شد؛ وقتی نیروهای دولت بولیوی، زمین‌های کشاورزی را که کوکا در آن‌ها کاشته شده بود، به آتش می‌کشیدند و شهروندان کشور خودشان را اگر مقاومت می‌کردند، کتک می‌زدند. اوو هم مانند بسیاری از هم‌قطارانش پیشنهاد ۲۵۰۰ دلار به ازای تخریب ۴۰۰۰ مترمربع زمین کشاورزی را رد کرد و به جنبش مخالف همکاری دولت با آمریکایی‌ها پیوست. برای بسیاری از بولیویایی‌ها مسئله کوکا، مسئله حاکمیت و استقلال ملی بود و آمریکا یک قدرت امپریالیستی. یکی از شعارهای فعالان جنبش حمایت از کوکاکاران این بود: «زنده بادا کوکا! مرگ بر یانکیا!»

بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴ مورالس فعالیت‌های سیاسی خود علیه دولت بولیوی و نفوذ آمریکا را ادامه داد. در این مدت چندین بار بازداشت شد و کتک خورد و حتی یک بار مأموران دولت او را در کوهستان رها کردند تا جان بدهد، اما دیگر اعضای کوکالرو او را نجات دادند. مورالس رفته‌رفته به عنوان یک مبارز بولیویایی شناخته شد و نقش رهبری اجتماعی را به عهده گرفت. وی مرتباً درون بولیوی و حتی خارج از مرزهای این کشور سفر می‌کرد و به سخنرانی می‌پرداخت. در این سخنرانی‌ها عموماً برگ گیاه کوکا را به عنوان نماد فرهنگ بولیوی معرفی می‌کرد و آمریکا را نظامی امپریالیست توصیف می‌نمود که به ناحق در کشورش دخالت می‌کند. وی می‌گفت: «من قاچاقچی مواد مخدر نیست. صرفاً یک کوکاکار هستم. گیاه کوکا را پرورش می‌دهم که یک محصول طبیعی است. دست به تصفیه و تبدیل این گیاه به کوکائین نمی‌زنم؛ نه کوکائین و نه هیچ ماده مخدر دیگری هم در فرهنگ من وجود ندارد [۶]

کوکا برای بسیاری از مردم بولیوی چیزی بیش‌تر از یک گیاه است (+)

عضویت در کنگره ملی

تحولات سیاسی بعدی در بولیوی عزم مورالس را برای ورود به عرصه هدایت سیاسی کشورش جدی‌تر کرد. در نتیجه انتخابات عمومی سال ۱۹۹۳ برای انتخاب غیرمستقیم رئیس‌جمهور، «گونزالو سانچز دلوزادا» را روی کار آورد، کسی که به «شوک‌درمانی» اعتقاد داشت و به سرعت دست به لیبرال‌سازی اقتصادی و خصوصی‌سازی شدید زد و حتی با «آژانس مبارزه با مواد مخدر» آمریکا توافق کرد که در ازای دریافت ۲۰ میلیون دلار کمک از آمریکا، طی حدود یک سال بیش از ۵,۰۰۰ هکتار از زمین‌های تحت کشت کوکا را از بین ببرد. مورالس که پیش از این هم عقیده داشت نظام غیرمستقیم انتخابات در بولیوی از اجرای دموکراسی و خواسته عموم مردم ناتوان است، به این نتیجه رسید که باید بار دیگر مقابل دولت بایستد.

ماه آگوست سال ۱۹۹۴، مورالس به اتهام تلاش بر اغتشاش بازداشت شد، اما این‌بار در زندان دست به اعتصاب غذا زد. روز بعد، ۳,۰۰۰ فعال بولیویایی از ۵۸۰ کیلومتر آن‌طرف‌تر راهی «لا پاز» محل استقرار دولت بولیوی شدند. چند روز بعد مورالس از زندان آزاد شد و به همین راهپیمایی پیوست. جمعیت پس از رسیدن به «لا پاز» دیوارهای این منطقه را با نقاشی‌های سیاسی پر کردند. ماه آوریل سال ۱۹۹۵ وقتی مورالس به اتهام کودتا و همکاری با بازیگران خارجی در کلمبیا و پِرو بار دیگر دستگیر و بدون هیچ جرمی یک هفته بعد آزاد شد، جرقه تأسیس یک شاخه سیاسی توسط او و هم‌قطارانش زده شد. نظریه تشکیل یک «ابزار سیاسی» برای جنبش اتحادیه‌ای ابتدا در قالب «مجمع حاکمیت مردم» (ASP) تجسم پیدا کرد [۷] . مورالس ریاست کمیته محلی این مجمع را به عهده گرفت و تا سال ۲۰۰۶ هم در این سِمت باقی ماند.

اگرچه «مجمع حاکمیت مردم» به خاطر برخی مشکلات در ثبت‌نام، توسط «دادگاه ملی انتخابات» بولیوی برای شرکت در انتخابات پارلمان به رسمیت شناخته نشد، اما اعضای این مجمع به ائتلاف «چپ متحد» پیوستند [۸] و از این طریق نتایج خوبی در انتخابات کنگره به خصوص در حوزه‌های محلی خود کسب کردند، به طوری که ۱۱ نفر از اعضای این مجمع شهردار شدند و ۴۹ نفر دیگر عضو شوراهای شهری. مورالس هم به عنوان عضو «مجلس معاونان» (مجلس پایین) وارد کنگره ملی شد. با این وجود، بعد از مدتی اختلافات داخلی در مجمع بالا گرفت و مورالس که حمایت مردمی را پشت خود می‌دید از این مجمع جدا شد. وی با رهبر حزب منحله «جنبش سوسیالیسم» (MAS) به توافق رسید و این حزب را تحت عنوان «جنبش سوسیالیسم - ابزار سیاسی برای حاکمیت مردم» احیا کرد [۹] و در انتخابات‌های بعدی هم نتایج خوبی به دست آورد. در حال حاضر، اوو مورالس رهبری این حزب را به عهده دارد، اگرچه به خواسته خودش حزب تنها حول محور شخصیت او نمی‌چرخد.

مورالس در مجموع پیروزی در انتخابات را خوب بلد است (+)

ملی‌سازی صنعت گاز

سال ۲۰۰۲ «خورخه کوئیروگا» رئیس‌جمهور وقت بولیوی، تحت فشار آمریکایی‌ها، مورالس را متهم به افراط‌گرایی کرد و او را در کشته شدن دو افسر پلیس در این کشور مقصر دانست. اگرچه کوئیروگا هیچ‌گاه نتوانست مدرکی برای این ادعای خود ارائه کند، اما ۱۴۰ عضو مجلس معاونان به اخراج مورالس از کنگره رأی دادند و این اتفاق افتاد. بعد از این اتفاق، حزب جنبش سوسیالیسم به عنوان یک جنبش معارض در میان مردم ناراضی از دولت به ویژه در مناطق روستایی و فقیرنشین محبوبیت پیدا کرد. مورالس با استفاده از همین محبوبیت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۲ شرکت کرد و با کسب ۲۰/۹۴ درصد آرا (تنها ۱/۵ درصد کم‌تر از حد مورد نیاز) از رسیدن به قدرت بازماند [۱۰] . با این حال، حزب مورالس موفق شد ۸ کرسی در مجلس سنا و ۲۷ کرسی در مجلس معاونان به دست بیاورد.

اوو مورالس اکنون به اصلی‌ترین شخصیت جناح معارض در مقابل دولت تحت حمایت آمریکا تبدیل شده بود. سفارت واشینگتن در بولیوی علناً از او انتقاد می‌کرد و «مانوئل روچا» سفیر آمریکا پیش از برگزاری انتخابات بیانیه‌ای رسمی صادر کرده و گفته بود در صورتی که حزب جنبش سوسیالیسم پیروز انتخابات شود، کاخ سفید کمک‌های مالی به بولیوی را قطع خواهد کرد. با این حال، نظرسنجی‌ها پیش از انتخابات نشان می‌داد که صحبت‌های سفیر آمریکا اتفاقاً جایگاه مورالس را تقویت کرده است. حتی وقتی مورالس در انتخابات ریاست‌جمهوری شکست خورد، باز هم سفارت آمریکا به انتقادات از او ادامه داد و او را یک مجرم معرفی کرد. دولت آمریکا حتی سعی کرد احزاب سنتی بولیوی را تشویق کند تا یک توافق‌نامه جامع علیه حزب جنبش سوسیالیسم امضا کنند. در همین حال، مورالس هم می‌گفت سی‌آی‌ای قصد ترور او را دارد [۱۱] . آن‌چه آمریکایی‌ها نمی‌دانستند این بود که مورالس آن‌ها را بیش‌تر هم عصبانی خواهد کرد.

سال ۲۰۰۳ جنبشی اعتراضی با حضور فعالان بولیویایی و از جمله کوکاکاران علیه تلاش‌ها برای خصوصی‌سازی صنعت گاز طبیعی بولیوی و فروش گاز این کشور به کمپانی‌های آمریکایی با قیمت پایین‌تر از بازار شکل گرفت. این اعتراضات نهایتاً به خشونت کشیده شد و در نتیجه آن ۸۰ نفر کشته و ۴۱۱ نفر زخمی شدند که شماری از این افراد حتی کودک بودند. اگرچه مورالس در این اعتراضات نقش فعالی نداشت، اما دولت وقت، او و حزبش را بار دیگر به همکاری با جرائم سازمان‌یافته، از جمله «فارک» در کلمبیا و دولت‌های چپ در ونزوئلا، کوبا و لیبی متهم کرد. مورالس در پاسخ و با توجه به شمار کشته‌ها رهبری جنبش خواستار کناره‌گیری «سانچز دلوزادا» از قدرت را به عهده گرفت. پس از استقبال گسترده مردم از جنبش سوسیالیسم و گروه‌های اجتماعی دیگر، رئیس‌جمهور نهایتاً از قدرت کناره‌گیری کرد و به میامی آمریکا گریخت.

مورالس (راست) سال‌ها پیش از رسیدن به قدرت آمریکایی‌ها را به خشم آورده بود (+)

اولین رئیس‌جمهور بومی بولیوی

اولین رئیس‌جمهوری که جایگزین دلوزادا شد، «کارلوس مِسا» بود که تلاش کرد میان منافع آمریکا و خواسته‌های کوکالرو توازن ایجاد کند، اما نتوانست اعتماد مورالس را جلب نماید. در عین حال که اعتراضات همچنان ادامه داشت، جنبش سوسیالیسم در انتخابات شوراهای شهر سال ۲۰۰۴ با کسب ۲۸/۶ درصد کرسی‌های شورای شهر، تبدیل به بزرگ‌ترین حزب ملی در بولیوی شد. سال بعد، مسا هم با اشاره به حجم اعتراضات و تداوم آن‌ها استعفا کرد. در حالی که بیم وقوع یک جنگ داخلی می‌رفت، «ادواردو رودریگز» به عنوان رئیس دولت انتقالی انتخاب شد و بولیوی برای برگزاری یک انتخابات عمومی در سال ۲۰۰۵ آماده شد.

انتخابات سال ۲۰۰۵ شاهد حضور ۸۴/۵ درصدی مردم بولیوی بود و مورالس در آن ۵۳/۷ درصد از آرا را کسب کرد. این اولی انتخابات طی ۴۰ سال گذشته در بولیوی بود که یک نامزد در آن اکثریت مطلق (بالای ۵۰ درصد) آرا را به دست می‌آورد. یکی از نکاتی که پیروزی مورالس را متمایز می‌کرد، گذشته وی بود. او را اولین «رئیس‌جمهور بومی» بولیوی (از نسل بولیویایی در مقایسه با رؤسای‌جمهور قبلی که عمدتاً از نسل اروپایی بودند) توصیف می‌کنند و از آن‌جایی که آن زمان ۶۲ درصد از مردم این کشور خود را «بومی» می‌دانستند، برخی کارشناسان سیاسی حتی پیروزی مورالس را با پیروزی نلسون ماندلا در انتخابات ریاست‌جمهوری آفریقای جنوبی در سال ۱۹۹۴ مقایسه می‌کردند. این فصل دیگری در دردسرهای آمریکا نه تنها در بولیوی، بلکه در آمریکای لاتین بود.

پیروزی مورالس را چیزی حدود ۴۰ میلیون بومی در قاره آمریکا جشن گرفتند. رئیس‌جمهور جدید بولیوی ابتدا به کوبا سفر کرد و با فیدل کاسترو دیدار نمود. سپس به ونزوئلا رفت. از آن‌جا راهی اروپا، چین و آفریقای جنوبی شد، اما پایش را در ایالات متحده نگذاشت. همان ژانویه سال ۲۰۰۶ در مراسم معنوی بومیان در منطقه باستانی «تیواناکو» در غرب بولیوی شرکت کرد و قبیله‌اش، آیمارا، تاج «آپو مالکو» (رهبر عالی) را روی سر او گذاشتند. مورالس آن‌جا از بومیان سراسر آمریکای لاتین هدایایی دریافت کرد و گفت: «ما با اتحاد مردم به استعمار و مدل نئولیبرال پایان خواهیم داد.»

مورالس (راست) در دیدار با فیدل کاسترو؛ رئیس‌جمهور بولیوی علاقه زیادی به رهبر انقلاب کوبا داشت (+)

دوران ریاست‌جمهوری

سال‌های ریاست‌جمهوری مورالس از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۹ را صرفاً مخالفت با آمریکا تعریف نمی‌کند، بلکه وی تا اندازه زیادی در سروسامان دادن به اوضاع داخلی کشورش هم موفق بود. به اعتراف آمار و گزارش‌های رسانه‌ای، بیش از نیم میلیون نفر در دوران ریاست‌جمهوری مورالس از فقر خارج شدند و اقشاری مانند دانش‌آموزان، سالمندان و مادران از یارانه‌های جدیدی برخوردار گشتند. طبق گزارش بانک جهانی، فقر متوسط دو سال پیش از آغاز ریاست‌جمهوری مورالس در بولیوی ۵۹ درصد بود، در حالی که این رقم تا سال ۲۰۱۴ به ۳۹ درصد کاهش پیدا کرده بود [۱۲] . فقر شدید نیز بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ از ۳۸ درصد به ۱۷ درصد رسید. مورالس حتی به آرزوی خود در اصلاح ساختار سیاسی کشورش هم دست پیدا کرد و قانون اساسی جدید را تصویب نمود که به گروه‌های کوچک‌تر بومی هم در کنگره کرسی اختصاص می‌داد.

رئیس‌جمهور جدید بولیوی که اعتقاد شدیدی به سوسیالیسم داشت، بلافاصله پس از رسیدن به قدرت، حقوق ریاست‌جمهوری و اعضای کابینه را کاهش داد و سپس به سراغ بازملی‌سازی صنایع نفت و گاز کشورش رفت [۱۳] . پس از آغاز ریاست‌جمهوری مورالس روابط بولیوی به طور خاص با آمریکا رو به افول گذاشت تا جایی که دولت او را «آمریکاناپسندترین دولت در تاریخ بولیوی» توصیف کرده‌اند. مورالس اگرچه روابط خوبی با کشورهای مخالف واشینگتن در آمریکای لاتین برقرار کرد، اما بر سر موضع خود در ملی‌سازی صنعت نفت کشورش ایستاد و نهایتاً توانست پالایشگاه‌های نفت در خاک بولیوی را از برزیل خریداری کند و آن‌ها را به بخش دولتی واگذار نماید.

ماه سپتامبر سال ۲۰۰۵، مورالس برای اولین بار به آمریکا سفر کرد تا در نشست مجمع عمومی سازمان ملل شرکت و سخنرانی کند. وی در سخنرانی‌اش جورج بوش پسر را به خاطر به راه انداختن جنگ در افغانستان و عراق یک تروریست خطاب کرد و خواستار انتقال دفتر سازمان ملل به خارج از آمریکا شد. مورالس طی ماه‌های بعد، ورود شهروندان آمریکایی به بولیوی را منوط به دریافت ویزا کرد و مصونیت قضایی سربازان نیروهای نظامی آمریکا در کشورش را نیز لغو کرد، اقدامی که منجر به کاهش ۹۶ درصدی کمک‌های نظامی واشینگتن به بولیوی شد. از طرف دیگر، مورالس خواستار تقویت روابط میان آمریکای لاتین و خاورمیانه با هدف مقابله با امپریالیسم آمریکا شد و روابط دیپلماتیک را با ایران برقرار کرد.

مورالس (وسط) در دوران ریاست‌جمهوری‌اش اوضاع اقتصادی و معیشت مردم بولیوی را بهبود بخشید (+)

پس چه شد؟

مورالس علاوه بر سال ۲۰۰۵، در انتخابات‌های سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ هم پیروز شد. آرای او در انتخابات سال ۲۰۰۹ حدود ۶۴ درصد (تقریباً ۱۰ درصد بیش از انتخابات ۲۰۰۵) و در انتخابات سال ۲۰۱۴ حدوداً ۶۱ درصد بود. این نشان می‌داد که سیاست‌های مورالس در بولیوی مورد استقبال مردم هم قرار گرفته‌اند. روزنامه انگلیسی فایننشال‌تایمز حتی با اشاره به پیروزی مورالس در انتخابات سال ۲۰۱۴، او را یکی از «محبوب‌ترین مقامات سیاسی در دنیا [۱۴] » معرفی کرده بود. اکنون این سؤال باقی می‌ماند که اوو مورالس چرا نهایتاً استعفا کرد و حتی از ترس جانش به مکزیک پناهنده شد.

۱۷ اکتبر ۲۰۱۵ مورالس با عبور از رکورد ۹ سال و ۸ ماه و ۲۴ روز «آندرس دسانتا کروز»، نام خود را به عنوان رئیس‌جمهور بولیوی با بیش‌ترین مدت خدمت در این سِمت ثبت کرد. با این وجود، سال ۲۰۱۶ همه‌پرسی‌ای در بولیوی برگزار شد که موضوع آن حذف محدودیت تعداد دوره‌های ریاست‌جمهوری یک شخص در کشور بود. اگرچه مردم با فاصله‌ای اندک به باقی ماندن محدودیت‌های کنونی رأی دادند، اما حزب مورالس موضوع را به دادگاه قانون اساسی کشور برد و این دادگاه هم رأی به برداشتن این محدودیت داد. این مسئله موجب شد تا نه تنها مخالفان مورالس، بلکه برخی حامیان او هم از تلاش رئیس‌جمهور برای گسترش قدرتش انتقاد کنند.

نهایتاً در انتخابات ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ اعلام شد که مورالس با ۴۷/۱ درصد آرا در دور اول، پیشتاز است. این نتیجه به سرعت توسط معارضان به چالش کشیده شد و اعتراضات گسترده در سراسر بولیوی درگرفت. چند روز بعد، «سازمان کشورهای آمریکایی» گزارش داد که دستکاری‌های واضحی در نتایج انتخابات صورت گرفته است. یک روز بعد، مورالس اعلام کرد که انتخابات مجدداً برگزار خواهد شد، اما اوضاع پیشاپیش از کنترل خارج شده بود. نیروهای پلیس به معترضان پیوستند و ۱۰ نوامبر، ژنرال «ویلیام کالیمان» فرمانده نیروهای نظامی بولیوی اعلام کرد که فرماندهان ارتش معتقدند بهتر است مورالس از قدرت کناره‌گیری کند [۱۵] . دو روز بعد، مورالس اعلام کرد که از ریاست‌جمهوری استعفا می‌دهد تا از کشتار مردم جلوگیری کند [۱۶] .

مورالس پیروز انتخابات سال ۲۰۱۹ اعلام شده بود (+)

رئیس‌جمهور محبوب بولیوی که به جای کت و شلوار سیاستمداران، لباس‌های محلی، پیراهن‌های آستین‌کوتاه، اورکت‌های چرمی، و شلوارهای ریش‌ریش می‌پوشید و در سخنرانی‌هایش زنان بولیویایی را «خواهر» و مردان کشورش را «رئیس» خطاب می‌کرد، معتقد است یک کودتا علیه او رخ داده [۱۷] ، اگرچه به نظر می‌آید بدقولی‌هایش به بومیان بولیوی هم، وقتی مجوز ساختن جاده در آمازون یا «سوزاندن محدود» درخت‌ها برای کشت محصول را صادر کرد، در سقوط او بی‌تأثیر نبوده‌اند. البته اوو هنوز هم می‌گوید فرماندهان ارتش به او گفته‌اند طراحان کودتا، یعنی آمریکایی‌ها، ۵۰ هزار دلار جایزه برای سرش تعیین کرده‌اند [۱۸] و به همین خاطر مجبور شده به مکزیک فرار کند.

به هر حال، نمی‌توان نقش آمریکا در برکناری مورالس را نادیده گرفت، به خصوص اکنون که واشینگتن عجولانه «دولت جدید» بولیوی را به رسمیت شناخته است، در حالی که «جنین آنیز» نایب‌رئیس دوم سنای بولیوی در نشستی تصمیم خود برای به عهده گرفتن ریاست‌جمهوری موقت را اعلام کرد [۱۹] که بدون حضور اعضای حزب جنبش سوسیالیسم قانوناً رسمیت نداشته است. در هر صورت، مورالس یکی از عجیب‌ترین سیاستمداران سال‌های اخیر در آمریکای لاتین است و خودش می‌گوید حتی در تبعید خودخواسته هم تا نفس دارد به فعالیت سیاسی ادامه خواهد داد [۲۰] . باید صبر کرد و دید سرنوشت مورالس و بولیوی چگونه رقم خواهد خورد و آیا مورالس از دل سپردن به وسوسه قدرت پشیمان خواهد شد یا مردم بولیوی از اعتماد به دست‌نشانده‌های آمریکا.

مورالس پس از اعلام استعفا به مکزیک رفت و در حال حاضر آن‌جا پناهنده است (+)

[۱] Evo Morales Link

[۲] Evo Morales: The Extraordinary Rise of the First Indigenous President of Bolivia Link

[۳] Indian, Coca Farmer, Bolivian President Link

[۴] The Rise of Evo Morales and the MAS Link

[۵] The Triumph of Politics: The Return of the Left in Venezuela, Bolivia and Ecuador Link

[۶] Evo Morales: Bolivian leader's turbulent presidency Link

[۷] From Rebellion to Reform in Bolivia: Class Struggle, Indigenous Liberation, and the Politics of Evo Morales Link

[۸] Electoral Rules and the Transformation of Bolivian Politics: The Rise of Evo Morales Link

[۹] Evo Morales Has Plans for Bolivia Link

[۱۰] Evo's Bolivia: Continuity and Change Link

[۱۱] Evo Morales and the Movimiento al Socialismo in Bolivia: The First Term in Context, ۲۰۰۵-۲۰۰۹ Link

[۱۲] AP Explains: The extraordinary rise and fall of Evo Morales Link

[۱۳] Bolivia gas under state control Link

[۱۴] Bolivia's Evo Morales secures redistributionist mandate Link

[۱۵] Bolivian army chief urges Morales to step down Link

[۱۶] Bolivian Leader Evo Morales Steps Down Link

[۱۷] Bolivian President Evo Morales resigns amid election protests Link

[۱۸] Bolivia crisis: Evo Morales says he fled to Mexico as life was at risk Link

[۱۹] Bolivia: Jeanine Añez claims presidency after ousting of Evo Morales Link

[۲۰] Evo Morales: Bolivia's ex-president vows to stay in politics as he takes up asylum in Mexico Link

برچسب‌ها