نیروی دریایی ارتش چین طی دو دهه اخیر به شدت در حال افزایش توان کمی و کیفی خود است. در سالهای اخیر نیروی دریایی و هوایی ارتش چین با توجه به پیشرفت های اقتصادی این کشور از بودجه های بیشتری بهره برده و سریعا در راه ترقی و پیشرفت گام برداشتند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق ، نیروی دریایی چین به طور سنتی از زمان تشکیل خود یک نیروی دریایی آب های سرزمینی بود که در اصطلاح نیروهای دریایی به یک نیروی دریایی "سبز" یا "قهوه ای" محسوب می شد. تنها تعدادی از زیردریایی های این کشور در دهه های قبل توانایی حضور در آب های بین المللی را داشتند و حضور واحدهای سطحی نیروی دریایی چین به آب های سرزمینی این کشور محدود می شد.

 پس از چندین رویارویی با نیروی دریایی آمریکا و علم به این نکته که چین به عنوان یک کشور بزرگ و با اقتصادی در حال رشد، به یک نیروی دریایی نیرومند برای حضور در آبهای آزاد نیاز دارد، این کشور از آغاز دهه 90 میلادی به یک سرمایه گذاری عظیم در نیروی دریایی خود دست زد.همزمان در دهه 90 میلادی و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، کشور روسیه روابط خود را با کشور چین ترمیم کرده و به یکی از اصلیترین تامین کنندگان نیازهای تسلیحاتی پکن تبدیل شد.

 کشور چین همزمان با خرید از کشور روسیه بر روی صنایع داخلی خود سرمایه گذاری سنگینی را به عمل آورد تا بتواند بخش عظمی از نیازهای تسلیحاتی خود را در داخل چین به تولید برساند.کشور چین به صورت گام به گام از کوچکترین شناورهای سطحی، راه خود را به سمت شناورهای سنگین تر باز کرد و با تولید انواع ناوهای محافظ و ناوشکن ها که با انواع موشکهای ضد کشتی و ضد هوایی روسی و چینی مسلح شده بودند ، توان آفندی و پدافندنی خود در دریا را افزایش داد.

 یک نکته در زمینه عملیات های کلاسیک دریایی بسیار مهم و حیاتی است و آن هم، بحث ایجاد پوشش و پشتیبانی هوایی برای واحدهای شناور سطحی و زیر سطحی است. تجربه عملیات های دریایی از زمان جنگ جهانی دوم به این سو ثابت کرده است که در صورت عدم پوشش هوایی واحدهای دریایی ، خصوصا واحدهای سطحی به طعمه های راحت برای هواپیماهای تهاجمی بدل می شوند.بدین منظور نیروهای مسلح چین در گام اول دست به تقویت نیروی هوایی و واحدهای هوادریای خود زد. این نیروی با به خدمت گرفتن جنگنده های روسی سری " فلنکر" و همچنین هواپیماهای سوخت رسان، برد عملیاتی جنگنده های خود را افزایش داده و سعی که در تا مساحت تحت پوشش جنگنده های خود را افزایش دهند.

 اما چینی ها از همان ابتدا به خوبی به این نکته واقف بودند که توان جنگنده های زمینه پایه ارتش این کشور نیز محدوده خاصی را پوشش داده و برای داشتن یک ناوگان نیرومند واقعی، به یک ناوهواپیمابر نیاز است. در یک تعریف ساده می توان این گونه گفت که یک ناوهواپیمابر یک پایگاه هوایی شناور است که در هر لحظه می تواند از از نیروهای سطحی ، یا تهاجمی آبی – خاکی حمایت هوایی به عمل بیاورد.کشور چین در زمینه ناوهواپیمابر فاقد هرگونه تجربه عملی بود و نمی توانست برای ساخت اولین ناوهواپیمابر خود به صورت 100 درصد از صفر شروع کرده و به توان داخلی خود تکیه کند.

 در اینجا بود که باز هم فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کمک چینی ها آمد.در دهه 80 میلادی ، نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی یک فروند ناوهواپیمابر کلاس " کازانتسوف" به خدمت گرفت. ناو دوم این کلاس که "واریاگ" نام داشت در کارگاه های کشتی سازی دریای سیاه در کشور اوکراین در حال تکمیل بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، کشور اوکراین به عنوان صاحب جدید واریاگ شناخته شد و سعی کرد که خود به تکمیل و راه اندازی این ناوهواپیمابر اقدام کند. اما به دلیل مشکلات مالی در این راه ناکام ماند. چینی ها در این میان از فرصت استفاده کرده و در پوشش یک شرکت هنگ کنگی وارد مناقصه خرید ناو واریاگ شدند. این شرکت هدف خود را از خرید این ناو، تبدیل آن به یک مرکز تفریحی شناور اعلام کرده بود.



"ناو واریاگ در حال عبور از کنار شهر استانبول"

در سال 1998 کشور اوکراین اعلام کرد که شرکت هنگ کنگی با پرداخت تنها 20 میلیون دلار توانسته است این ناو را تصاحب کند. البته این پایان کار نبود و کشور چین به منظور یدک کشیدن این ناو از طریق دریای سیاه تا رسیدن آن به بندر دالیان بایستی زمان وهزینه های زیادی را می پرداخت. نهایتا بعد از یک سری مذاکرات فشرده بین کشور چین و کشورهای مثل ترکیه و مصر و پرداخت مبالغی به یک شرکت باربری هلندی، در 3 مارس 2002 میلادی نهایتا این ناو به بندر دالیان چین وارد شد.



"ناو واریاگ در بندر دالیان"

 از آن پس عملیات سنگین مدرن سازی و ارتقاء بر روی بدنه ناو " واریاگ" آغاز شد. بایستی یادآور شد که این کشتی در زمان ورود به چین تقریبا فاقد هرگونه سیستم پیشرانه و یا سامانه های الکترونیکی بود.چینی ها در گام اول اقدام به رنگ ریزی و زنگ زدایی از بدنه ناو کرده و پس از مرتب کردن وضعیت بیرونی سطوح ناو، کار بر روی سیستم های الکترونیکی و جنگ افزاری آن را آغاز کردند. در ابتدا آنها سامانه موشکی سطح به سطح " SS-N-19 " را از روی این کشتی حذف کردند.



"سامانه دفاع نزدیک تایپ 1030"

 از این پس وظیفه دفاع از این ناو در برابر تهدیدات سطحی به عهده هواپیماهای مستقر بر روی عرشه و ناوها و زیردریایی های محافظ آن قرار گرفت. چینی ها سعی کردند در زمینه سیستم های تسلیحاتی و راداری بر توانایی های داخلی خود تکیه کنند.در ناو روسی از توپهای روسی سری " Ak-630 " و سامانه دفاع نزدیک " کاشتان " استفاده می شود. چینی ها بعد از کار بروی مدل روسی، سامانه توپخانه دفاع نزدیک " تایپ  1030 " را طراحی کرده و ساخته اند.



"سامانه دفاع موشکی FL_3000N"


 این سامانه یک توپ 10 لوله 30 میلی متری است که نواخت آتشی در حدود 10 هزار گلوله دارد. این توپ با سیستم های راداری و اپتیکی هدایت شده و دارای بردی در حدود 3 کیلومتر است.دفاعی موشکی این ناو بر عهده موشکهای سری " FL_3000N " است. موشک سطح به هوای نیروی دریایی چین که بر پایه موشک هوا به هوای " Type 90 " طراحی و ساخته شده است. این موشک درپرتابگرهای 18 تایی قرار گرفته و توانایی درگیر با اهداف مافوق صوت تا 6 کیلومتری را دارد.



" ناو هواپیمابر چینی در اولین حضور خود در دریا"

در زمینه درگیری با تهدیدات زیر سطحی، این ناو بیشتر بر روی استفاده از بالگردهای بومی " Z-8 " و روسی " Ka-31 " تاکید دارد. اما برای مواقع اضطراری از راکت اندازهای ضد زیردریایی روسی " RBU-1200 " بهره خواهد برد. سامانه راداری این ناو یک رادار سه بعدی با نام " عقاب دریایی" است که تاکنون اطلاعات چندانی در مورد آن منتشر نشده است. بنا بر اطلاعات موجود برد این رادار در حدود 100 کیلومتر و ارتفاع شناسایی آن 8 کیلومتر است.

 در بحث سیستم های پیشرانه این ناو از سیستم پیشرانه توربین بخار با توان 200 هزار اسب بخار بهره می برد که سرعتی در حدود 59 کیلومتر بر ساعت و بردی در حدود 7130 کیلومتر را برای آن به ارمغان می آورد. سرعت این ناو به نسبت همتای روسی خود 3 کیلومتر بر ساعت بیشتر است. اما مهمترین عنصر فعال بر روی هر ناوهواپیمابر هواپیماها و بالگردهای فعال بر روی ناو هستند که وظیفه اصلی دفاع از ناوهواپیمابر و انجام عملیاتهای تهاجمی را بر عهده دارند. در ابتدا چین به دنبال خرید هواپیماهای سری ناو نشین فلنکر با نام Su-33  بود.

پس از مدتی و با در اختیار گرفتن تعداد محدودی از این هواپیما شرکت های چینی دست به تولید یک مدل بومی جنگنده ناونشین با نام " J-15 " زدند که از سیستم پیشرانه و الکترونیک پروازی بومی ساخت چین بهره می برد.در زمینه بالگردها هم چینی ها بیشتر به دنبال استفاده از بالگردهای بومی " Z-8 " خود هستند که به نوعی یک کپی از بالگردهای " سوپرفلرئون " فرانسوی است. این بالگرد بخش عمده ای از عملیات جابه جایی و جستجو و نجات را به انجام خواهد رساند و بحث جنگ ضد زیردریایی نیز بر عهده بالگردهای روسی " Ka-31 " خواهد بود.

به نظر می رسد که پیشرفتهای همه جانبه اقتصادی کشور چین در دو دهه اخیر توانسته است بودجه مناسبی را برای برنامه های تسلیحاتی این کشور فراهم کرده و برنامه ناو هواپیمابر این کشور نیز توانسته با سرعت قابل قبولی پیشرفت کند چراکه در سال 2011 میلادی برای دو مرتبه به دریا رفته و آزمایش های اولیه خود را به انجام برساند. لذا باید در آینده نه چندان دور شاهد قدرت نمایی اژدهای زرد در دریاهای دور دست باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • mehran ۲۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    0 0
    مقاله ی توپی بود لطفا از این مقاله ها بیشتر بزارید ممنون

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس