
به گزارش مشرق به نقل از مرکز خبر حوزه، آيتالله بهاءالديني مرحع تقليد شیعیان پيرامون ارتباط خود با امام خميني، ويژگي هاي منحصر به فرد حضرت امام و نيز مسائلي پيرامون حوزه علميه و دفاع مقدس بیان کرده است.
* امام (ره)ديگران را برخود مقدم ميداشتند
امام در جهات اخلاقي در کمال تواضع و خضوع حرکت ميکردند. کسانيکه در مجالس عمومي با امام نشست و برخاست و مصاحبت داشتند، در طول بيست سال مشاهده نشد که امام در مجلسي از رفقا جلوتر حرکت کنند؛ هميشه ديگران را برخورد مقدم ميداشتند. اين ويژگي اخلاقي را به چشم خود از ايشان ديدهام و همواره اين تواضع را به نسبت به اهل علم انجام ميدادند.
* پيشگامي در ديدار با مراجع
معمولا در اعياد، طلاب، فضلاء و عموم مردم به ديدار و زيارت مراجع و علماء ميروند. روش امام اينگونه بود که در اعياد، ابتدا خود به ديدار مراجع ميرفتند، بعد در منزل حاضر شده و افراد براي زيارت ايشان مراجعه ميکردند.
حضرت امام در تذکرات خود به حوزويان، مصالح حوزه و مصالح طرف مقابل را در نظر ميگرفتند. اما بههيچ وجه به مصالح خود نميانديشند.
* امام خميني اهل تشريفات نبود
امام(ره) با انگيزه مصلحت به طرف مقابل تذکر ميدادند. در برنامه زندگي بنيانگذار جمهوري اسلامي، هيچ تشريفاتي وجود نداشت. حتي تشريفات شاگردي و استادي در سيره امامجايي نداشت و هيچ تفاوت و امتيازي بين خود و شاگردان به صورت عملي، قائل نبودند؛گاهي ديده ميشد که تشکيلات جلسه، از سوي شاگردان ايشان اداره مي شد و امام با کمال تواضع در آن جلسات شرکت ميکردند و اين تشريفاتي که بين مردم معمولا وجود دارد. (استادي و شاگردي) در برنامه امام بههيچ وجه يافت نميشد.
* تعبدات امام
تعبدات امام بسيار عجيب بود. بنده در موقع برگشتن از سفر حج، به کربلا مشرف شدم. و در کربلا مشاهده کردم که ايشان بسيار به زيارت حضرت سيدالشهدا (ع)مشرف ميشوند. روزي در حرم سيدالشهدا به بنده فرمود: شما به منزل برويد تا من بيايم؛ به اينخاطر اين را فرمود که زيارات طولانيرا در حرم جدشان قرائت ميکردند و نميتوانستند از جوار حضرات ائمه(ع) جدا شوند.
* تجليل و احترام به روحانيت
حضرت امام از ابتدا سعي و کوشش فراواني در تجليل روحانيت انجام دادند؛ تا کسي جرأت نکند به روحانيت کوچکترين اهانتي داشته باشد و خود را آماده کرده بود تا روحانيت را حفظ نمايد.
* هيچ موضوعي امام را نگران نمي کرد
بهصورت قطعي يادم نيست. اما تقريبا 56يا 57 سال اين آشنايي سابقه دارد. در اين مدت غيراز حسن نيت و تذکرات مشفقانه از امام چيز ديگري مشاهده نکردم. در طول اين 57سال حتي يک نگراني را در امام نديدم و چيزي نميتوانست امام را نگران کند.
خوشبختانه مردم در مسير واحد (انقلاب اسلامي) قرار گرفته اند. اما اگر راههاي مختلفي در مسير حرکت مردم قرار داشت، که نتوانند درست تشخيص دهند و در انتخاب راه با ترديد مواجه بودند، ميتوانست مورد بحث قرار گيرد. لکن امروز مسير حرکت بهسوي تعالي واحد است. و اين مسير، اضطراري و منحصر در همين راه است. به نظر ما، وجه ديگر و مسير ديگري غيراز مسير فعلي انقلاب،که بتوان از آن وجه و مسير حرکت کرد، وجود ندارد.
دعوت شرق و غرب به سازش و مصالحه چيزي جز تسليم شدن ايران نيست و کوچکترين عوارض چنين سازش و مصالحهاي، فلسطيني ديگر را رقم خواهد زد. يعني اگر سازش با شرق و غرب صورت گيرد، نتيجه آن بهوجود آمدن کشوري مانند فلسطين خواهد بود.
* نقش اساسي حوزه هاي علميه
آثار حرکت امروزه در حوزههاي علميه مشهود است. اگر حرکت علمي و حرکت تقوايي در حوزههاي علميه ادامه داشتهباشد، شرق و غرب تسليم حوزههاي علميه خواهند شد.
امروز جبههها،نقش تبليغ اسلام را ايفا ميکنند. برنامههاي ارتش جمهوري اسلامي در هيچکجاي جهان يافت نميشود. حال هرچقدر تبليغات بر ضد ارتش هم باشد،اثري نخواهد داشت. چهبسا تبليغات دشمنان، ملتها را بيدار کند که واقعيتها چيست؟ فعلا وضعيت ارتش، نمونهاي از مجاهدان صدر اسلام را تداعي ميکند.
گرچه ارتش دشمن با کمال بيرحمي عمل ميکند؛ ولي ارتش ايران کمال ارفاق را در مقابل دشمن انجام ميدهد. [به طور مثال] ارتش ايران در رفتار با اسراي عراقي [در زمان جنگ حزب بعث عليه ايران] کمال برادري و شفقت مراعات را نموده است. شايد تاخير اين پيروزي به ياري خدا به نفع اسلام و مسلمين تمامشود.
[سپاه] پاسداران انشاءالله موفق هستند آنچه که حس کردهام و برخورد داشتهام، موفق هستند. اناشاءالله فعاليت و توفيقاتشان زيادتر شود.
اين افراد فقط پاسدار نيستند. بلکه روحاني و مبلغ اسلام نيز هستند. وجود اين افراد در هر منطقهاي تبليغ اسلام است.
چقدر خوب است که پاسدار، اسلامي باشد، پاسدار مروج اسلام و مورد توجه حضرت وليعصر(عج) باشد.
* حرکت حوزه به سوي تقويت تقواست
نقش حوزه بايد تقوا،پيشرفت در علوم و آگاهي به مسائل روز باشد که خداوند در اين مسير انشاءالله آنها را تاييد ميکند و همانگونه که قبلا عنوان کردم، ما راهي غير از راه امام نداريم. يعني وجهي بهنظر نميرسد. اين راه منحصر و اضطراري است و انشاءالله پيروزي با امام زمان(عج) ميباشد.
* تحول انساني از نتايج انقلاب اسلامي
تحول نفساني و تحول انساني ازجمله برکاتي است که نصيب مردم شدهاست.
گاهي انسان با پنجاه سال مجاهدت به چنين مقامي نميرسد! اما از برکات انقلاب چنين تحولي در نفوس انسانها رخ دادهاست و بزرگترين مجاهدات مورد تاکيد اسلام همين مسأله است که انسان به تحول نفساني دست پيدا کند. چون تحولات نفساني، مبدأ همه خيرات است و عدم چنين تحولي منشأ بسياري از شرور ميباشد.
اين تحول نفساني، ازجمله نعمتهايي است که نصيب مردم ايران شده است و باعث شده که حس،ادراک، ذوق، اهداف، مقاصد و...، مردم تغيير کند و اين از برکات انقلاب ميباشد. اگر نفوس، نفوس الهي باشد، توجه به جهات الهي پيدا ميکند و به جهات مادي توجهي ندارد. همان جمعيتي که براي مسائل مادي صبح تا شب در بازار بر سر يکديگر ميزدند،امروزه جهات الهي پيدا کرده و در جبههها به مجاهدت ميپردازند که انشاءالله به پيروزي اسلام منجر شود.
* امام (ره)ديگران را برخود مقدم ميداشتند
امام در جهات اخلاقي در کمال تواضع و خضوع حرکت ميکردند. کسانيکه در مجالس عمومي با امام نشست و برخاست و مصاحبت داشتند، در طول بيست سال مشاهده نشد که امام در مجلسي از رفقا جلوتر حرکت کنند؛ هميشه ديگران را برخورد مقدم ميداشتند. اين ويژگي اخلاقي را به چشم خود از ايشان ديدهام و همواره اين تواضع را به نسبت به اهل علم انجام ميدادند.
* پيشگامي در ديدار با مراجع
معمولا در اعياد، طلاب، فضلاء و عموم مردم به ديدار و زيارت مراجع و علماء ميروند. روش امام اينگونه بود که در اعياد، ابتدا خود به ديدار مراجع ميرفتند، بعد در منزل حاضر شده و افراد براي زيارت ايشان مراجعه ميکردند.
حضرت امام در تذکرات خود به حوزويان، مصالح حوزه و مصالح طرف مقابل را در نظر ميگرفتند. اما بههيچ وجه به مصالح خود نميانديشند.
* امام خميني اهل تشريفات نبود
امام(ره) با انگيزه مصلحت به طرف مقابل تذکر ميدادند. در برنامه زندگي بنيانگذار جمهوري اسلامي، هيچ تشريفاتي وجود نداشت. حتي تشريفات شاگردي و استادي در سيره امامجايي نداشت و هيچ تفاوت و امتيازي بين خود و شاگردان به صورت عملي، قائل نبودند؛گاهي ديده ميشد که تشکيلات جلسه، از سوي شاگردان ايشان اداره مي شد و امام با کمال تواضع در آن جلسات شرکت ميکردند و اين تشريفاتي که بين مردم معمولا وجود دارد. (استادي و شاگردي) در برنامه امام بههيچ وجه يافت نميشد.
* تعبدات امام
تعبدات امام بسيار عجيب بود. بنده در موقع برگشتن از سفر حج، به کربلا مشرف شدم. و در کربلا مشاهده کردم که ايشان بسيار به زيارت حضرت سيدالشهدا (ع)مشرف ميشوند. روزي در حرم سيدالشهدا به بنده فرمود: شما به منزل برويد تا من بيايم؛ به اينخاطر اين را فرمود که زيارات طولانيرا در حرم جدشان قرائت ميکردند و نميتوانستند از جوار حضرات ائمه(ع) جدا شوند.
* تجليل و احترام به روحانيت
حضرت امام از ابتدا سعي و کوشش فراواني در تجليل روحانيت انجام دادند؛ تا کسي جرأت نکند به روحانيت کوچکترين اهانتي داشته باشد و خود را آماده کرده بود تا روحانيت را حفظ نمايد.
* هيچ موضوعي امام را نگران نمي کرد
بهصورت قطعي يادم نيست. اما تقريبا 56يا 57 سال اين آشنايي سابقه دارد. در اين مدت غيراز حسن نيت و تذکرات مشفقانه از امام چيز ديگري مشاهده نکردم. در طول اين 57سال حتي يک نگراني را در امام نديدم و چيزي نميتوانست امام را نگران کند.
خوشبختانه مردم در مسير واحد (انقلاب اسلامي) قرار گرفته اند. اما اگر راههاي مختلفي در مسير حرکت مردم قرار داشت، که نتوانند درست تشخيص دهند و در انتخاب راه با ترديد مواجه بودند، ميتوانست مورد بحث قرار گيرد. لکن امروز مسير حرکت بهسوي تعالي واحد است. و اين مسير، اضطراري و منحصر در همين راه است. به نظر ما، وجه ديگر و مسير ديگري غيراز مسير فعلي انقلاب،که بتوان از آن وجه و مسير حرکت کرد، وجود ندارد.
دعوت شرق و غرب به سازش و مصالحه چيزي جز تسليم شدن ايران نيست و کوچکترين عوارض چنين سازش و مصالحهاي، فلسطيني ديگر را رقم خواهد زد. يعني اگر سازش با شرق و غرب صورت گيرد، نتيجه آن بهوجود آمدن کشوري مانند فلسطين خواهد بود.
* نقش اساسي حوزه هاي علميه
آثار حرکت امروزه در حوزههاي علميه مشهود است. اگر حرکت علمي و حرکت تقوايي در حوزههاي علميه ادامه داشتهباشد، شرق و غرب تسليم حوزههاي علميه خواهند شد.
امروز جبههها،نقش تبليغ اسلام را ايفا ميکنند. برنامههاي ارتش جمهوري اسلامي در هيچکجاي جهان يافت نميشود. حال هرچقدر تبليغات بر ضد ارتش هم باشد،اثري نخواهد داشت. چهبسا تبليغات دشمنان، ملتها را بيدار کند که واقعيتها چيست؟ فعلا وضعيت ارتش، نمونهاي از مجاهدان صدر اسلام را تداعي ميکند.
گرچه ارتش دشمن با کمال بيرحمي عمل ميکند؛ ولي ارتش ايران کمال ارفاق را در مقابل دشمن انجام ميدهد. [به طور مثال] ارتش ايران در رفتار با اسراي عراقي [در زمان جنگ حزب بعث عليه ايران] کمال برادري و شفقت مراعات را نموده است. شايد تاخير اين پيروزي به ياري خدا به نفع اسلام و مسلمين تمامشود.
[سپاه] پاسداران انشاءالله موفق هستند آنچه که حس کردهام و برخورد داشتهام، موفق هستند. اناشاءالله فعاليت و توفيقاتشان زيادتر شود.
اين افراد فقط پاسدار نيستند. بلکه روحاني و مبلغ اسلام نيز هستند. وجود اين افراد در هر منطقهاي تبليغ اسلام است.
چقدر خوب است که پاسدار، اسلامي باشد، پاسدار مروج اسلام و مورد توجه حضرت وليعصر(عج) باشد.
* حرکت حوزه به سوي تقويت تقواست
نقش حوزه بايد تقوا،پيشرفت در علوم و آگاهي به مسائل روز باشد که خداوند در اين مسير انشاءالله آنها را تاييد ميکند و همانگونه که قبلا عنوان کردم، ما راهي غير از راه امام نداريم. يعني وجهي بهنظر نميرسد. اين راه منحصر و اضطراري است و انشاءالله پيروزي با امام زمان(عج) ميباشد.
* تحول انساني از نتايج انقلاب اسلامي
تحول نفساني و تحول انساني ازجمله برکاتي است که نصيب مردم شدهاست.
گاهي انسان با پنجاه سال مجاهدت به چنين مقامي نميرسد! اما از برکات انقلاب چنين تحولي در نفوس انسانها رخ دادهاست و بزرگترين مجاهدات مورد تاکيد اسلام همين مسأله است که انسان به تحول نفساني دست پيدا کند. چون تحولات نفساني، مبدأ همه خيرات است و عدم چنين تحولي منشأ بسياري از شرور ميباشد.
اين تحول نفساني، ازجمله نعمتهايي است که نصيب مردم ايران شده است و باعث شده که حس،ادراک، ذوق، اهداف، مقاصد و...، مردم تغيير کند و اين از برکات انقلاب ميباشد. اگر نفوس، نفوس الهي باشد، توجه به جهات الهي پيدا ميکند و به جهات مادي توجهي ندارد. همان جمعيتي که براي مسائل مادي صبح تا شب در بازار بر سر يکديگر ميزدند،امروزه جهات الهي پيدا کرده و در جبههها به مجاهدت ميپردازند که انشاءالله به پيروزي اسلام منجر شود.