نگاهی کلی به حوادث قرن گذشته میلادی نشان می دهد که مهمترین تحولات فلسطین و روند درگیریهای عربی و اسرائیلی در نتیجه تحولات بینالمللی صورت گرفته که تاثیرات ویژه خود را در اراضی فلسطین گذاشته است. جنگ جهانی اول باعث امضای معاهده بالفور شده و تا امروز کار به جایی رسیده که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به دنبال مشروعیت بخشیدن به اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین برآمده است.
بیشتر بخوانید:
اذعان تلآویو به حجم خسارتها در جنگ دو روزه غزه
از لحظات اولیه روی کار آمدن جنبش صهیونیسم، تئودور هرتزل بنیانگذار این پروژه متوجه شد که رویکرد وی بدون توجه جامعه جهانی قابلیت استمرار پیدا نمیکند و این موضوع تنها با نقش کارکردی رژیم صهیونیستی در راستای منابع سیاست بینالملل و استعماری به وجود می آید. به همین علت بود که مجموعه تماسهایی را با انگلیس، آلمان و امپراتوری عثمانی ایجاد کرد و در نهایت تنها انگلیس بود که اجرای این پروژه را در پیش گرفت و آرتور بالفور در جریان جنگ جهانی دوم معاهده بالفور را امضا کرد.
پروژه رژیم صهیونیستی در فلسطین مبتنی بر سه رکن اساسی سرزمین، مهاجرت صهیونیستها به فلسطین اشغالی و ایجاد ساختارهای دولتی است و هیچکدام از این عناصر بدون توجه بینالمللی ایجاد نمیشود. به این ترتیب بود که انگلیس چتر حمایتی خود را بر مهاجرت یهودیان به شهرکهای فلسطینی در پیش گرفت و همین موضوع باعث ایجاد واقعیت مردم شناختی شد که زیرساختهای اجرای پروژه صهیونیستی را رقم زد.
تصمیم به تجزیه فلسطین در سال ۱۹۴۷ نیز پوششی بینالمللی بود که باعث شد اشغالگران صهیونیستی در فلسطین به یک رژیم به رسمیت شناخته شده در ابعاد بینالمللی از سوی برخی کشورهای جهان تبدیل شوند. قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد حدود ۵۵ درصد از مساحت فلسطین را به دولت صهیونیستی اختصاص داد. این مساحت چند ماه بعد در جنگ سال ۱۹۴۸ گسترش قابل توجهی پیدا کرده و به ۷۸ درصد از اراضی این کشور رسید.
با این وجود ترکیب مردمشناختی در سرزمینهای اشغالی در آن زمان به گونهای نبود که اجازه پیشروی پروژه صهیونیستی را بدهد، چرا که حدود یک سوم از ساکنان فلسطین را یهودیان تشکیل میدادند. به این ترتیب عملیات مهاجرت اجباری فلسطینیان در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار گرفت و مشخص شد که این رژیم بدون اقدام مذکور نمی تواند به هدف خود برسد. با گذشت ۷۰ سال از روند آواره کردن ملت فلسطین پروژه صهیونیستی همچنان با حضور نیمی از ملت فلسطین در اراضی این کشور با چالشهای جدی مواجه است.
این در شرایطی است که رژیم صهیونیستی با روند رو به رشد شهرک سازی تلاش دارد فعالیتهای خود را در مسیر پیشبرد پروژه اسرائیل ادامه دهد. در حال حاضر اسرائیل ۸۲ درصد از اراضی تاریخی فلسطین را به اشغال خود درآورده است.
طرح جدید بینالمللی که با هدف از بین بردن آرمان فلسطین دنبال میشود، موضوع معامله قرن است. جنبش صهیونیست در اجرای پروژههای خود بر اساس سیاست مرحلهای عمل میکند. این موضوع را روند تاریخی جنبش صهیونیسم از زمان تاسیس در سال ۱۸۹۷ تاکنون به اثبات رسانده است. دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نامه مشهور خود به پسرش عاموس که ۱۰ سال قبل از تجزیه فلسطین نوشته شده، آورده است: من قطعاً تمایلی به تجزیه سرزمین ندارم، بلکه به دنبال تشکیل دولت هستم. حتی اگر در حال حاضر با تجزیه این اراضی موافقت میکنم، اما معتقدم که دولتِ ناقص یهودی پایان کار نیست، بلکه ابتدای راه است.
بن گوریون در تشریح طرح صهیونیستی برای تشکیل دولت در بخشی از اراضی فلسطین جهت تسلط کامل بر این اراضی مینویسد: ما در این دولت بیشترین تعداد از یهودیان را گرد هم جمع میکنیم. من شکی ندارم که ارتش ما یکی از شاخصترین ارتشهای جهان خواهد بود. من مطمئن هستم که هیچ چیز نمیتواند مانع از شهرکسازی ما در سایر اراضی [فلسطین] شود. این موضوع میتواند از طریق توافق یا تفاهم متقابل با همسایگان عرب شکل گیرد یا با راهکارهای دیگر انجام شود.
یکی از مهمترین دستاوردهایی که موضع فلسطینیان در رد اشغالگری صهیونیستی از آن زمان تاکنون به دست آورده، زنده نگه داشتن آرمان فلسطین در این مدت با وجود تمام توطئهها بوده است. حتی در صورتی که بپذیریم فلسطینیان با تجزیه کشور خود موافقت کردهاند، باید گفت که آنها مشروعیت رژیم صهیونیستی را در حدود نیمی از اراضی خود قبول کردهاند. البته باید گفت که این موضوع طمعورزی های رژیم صهیونیستی در ایجاد سرزمین مختص به خود در تمام اراضی فلسطین را با سرعت و شدت بیشتری دنبال کرده است.
در حال حاضر ملت فلسطین مانند گذشته محور طرحهای بینالمللی و توطئههای برخی رژیمهای عربی قرار دارد، البته ملت فلسطین همچنان در برابر خیانتکاران و شکستخوردگان مانند سدی ایستادگی کرده و مانع از اقدام آنها برای انتقال به مرحله ائتلاف علنی با رژیم صهیونیستی می شود. مرحلهای که معامله قرن به دنبال اجرای آن در این شرایط تاریخی است. البته ملت فلسطین با وجود نکبتی که دچار آن هستند این موضوع را نمی پذیرند. چرا که رویکرد مقاومت حتی در مساحت ۲ درصد از مجموع فلسطین که شامل غزه می شود، رژیم صهیونیستی را دچار تزلزل و تردید کرده است.