به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
تحریمهای کنونی در قانون تدوین شده در پایان سال ۲۰۱۱ و در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما ریشه دارد؛ ایالات متحده از آن زمان در حال توسعه «تحریمهای ثانویه» بوده که به معنای تهدید تحریم علیه شرکتهای کشورهای ثالث در معامله با ایران به ویژه در بخش نفت است. قانون مجوز دفاع ملی ۲۰۱۲ که در سال ۲۰۱۱ تصویب شد، یک استثنای کلیدی را شامل میشد که معافیت از تحریمها در صورت کاهش قابل توجه سطح خرید بود. دولت ترامپ و کنگره همان حالت استثنا را هم هدف تحریمهای متعدد از جمله تهدید به تحریم علیه آنهایی که با ایران برای خرید محصولات نفتی معامله میکنند، قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
هدف آمریکا کاهش درآمد ارزی ماست
رایزنی هند با آمریکا درباره تحریم نفتی ایران
طبق برآوردهای وزارت امور خارجه ایالات متحده، روزانه حدود ۱ میلیون بشکه نفت ایران وارد بازار جهانی شده است.
پمپئو به وضوح اعلام کرد که دولت ترامپ قصد تجدید معافیتها را ندارد. با این وجود، برخی پیشبینی کردهاند که ایران از ماه فوریه ۱/۲۵ میلیون بشکه در روز صادر کرده است. حذف این میزان نفت خام از بازار تا ۲ ماه مه میتواند به شدت بر بازار جهانی و قیمت نفت خام تاثیر بگذارد. در حقیقت، همان روزی که پمپئو از عدم تمدید معافیت از تحریمها خبر داد، قیمت نفت خام ۳ درصد افزایش یافت و ظاهراً بیانیه کاخ سفید در بعد ازظهر آن روز که بر همکاری با عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمرکز داشت، برای آرام کردن بازارهای جهانی صادر شد.
با این حال به نظر میرسد که پمپئو و گروه او قصد عقبنشینی از شرطبندی خود را ندارند. پمپئو به وضوح اعلام کرد که هیچ معافیتی اعطا نخواهد شد. با این حال، اعلام هم نکرد که از سوم ماه مه تحریمهای جدیدی بر واردات محصولات نفتی ایران اعمال میشود. این فاصلهگذاری در اظهارات بعدی برایان هوک نماینده ویژه برای ایران بیشتر مشخص شد. هوک در کنفرانس خبری بعد از اظهارات پمپئو از پاسخ به سؤالات درباره تحریم واردات نفتی به ویژه در ارتباط با قراردادهایی که پیشتر امضا شده، خودداری و تاکید کرد که پمپئو پیشتر پاسخ این سؤال را داده است!
به نظر میرسد وزارت امور خارجه سعی دارد پیش از پاسخ به سؤالات اینچنینی و برای رسیدن به توافق با وارد کنندگان نفت ایران، برای خود وقت بخرد. این انعطاف پذیری احتمالاً در برخورد با واردکنندگان کلیدی مانند چین، هند و ترکیه ضروری است.
به هر حال، هرگونه درک مشترکی بین دولتها در صورتی که همه طرفین درگیر از جمله پالایشگاهها، کشتیهای باری، بیمه کنندگان، کارگزاران، تامین کنندگان مالی و بانکدارها که با تهدید تحریمها مواجه هستند از آن آگاهی نداشته باشند، بیفایده خواهد بود و دولت ترامپ میتواند به قربانی رفتار خود تبدیل شود.
حتی در بهترین حالت هم دولت ترامپ با یک سری گزینه دشوار مواجه خواهد شد. اگر ایالات متحده بتواند در ترغیب مشتریان نفتی ایران به خودداری از خرید از این کشور موفق عمل کند و در عین حال بازار را نیز با ثبات نگه دارد، باز هم بخشی از نفت خام ایران وارد بازار خواهد شد. در آن زمان دولت با گزینه دشواری مواجه میشود، چرا که مجبور است بین اعمال تحریمهای ثانویه بر شرکتهای کشورهای متحد یا قدرتهای جهانی همچون امارات و چین یا یافتن راهحل دیگری برای اجرا نکردن تحریمها، یکی را انتخاب کند. نتیجه هر چه که باشد، دولت ترامپ مسیر سختی پیش رو دارد و احتمالاً انعطاف یا گزینههای لازم برای رسیدگی به شرایطی که تصور میکرده کاملاً تحت کنترل است را نخواهد داشت.