دکتر گلشنی

دکتر سروش عضو فرهنگستان هم بود، حتی در جلسات وقتی پیرمردها می‌آمدند و همه جلوی پایشان بلند می‌شدند، ایشان تکان نمی‌خورد؛ یعنی غرور در حد یک فرعون بود.

به گزارش مشرق به نقل از روابط عمومی شبکه چهار سیما ، دهمین قسمت برنامه تلویزیونی «شوکران» با حضور دکتر مهدی گلشنی، متفکر ۸۰ ساله و پدر فلسفه علم در ایران، شب گذشته (دوشنبه ۹ مهر) از شبکه چهار سیما پخش شد.
وی در پاسخ به این پرسش فضلی‌نژاد که آیا جمهوری اسلامی در عرصه علم و دانشگاه شکست خورده است، گفت: نمی‌خواهم بگویم شکست خورده، می‌خواهم بگویم از ظرفیت‌هایی که داشته به اندازه کافی استفاده نکرده است. ما پتانسیل زیادی داریم که حتی هیچ‌کدام از کشورهای همسایه من‌حیث‌المجموع ندارند، ولی از ظرفیت‌های‌مان استفاده نکرده‌ایم. اگر از آنها استفاده کرده بودیم الان در وضعی بسیار استثنایی بودیم. علم باید روی آدم اثر بگذارد و من در محیط‌مان نمی‌بینم که علم روی شخصیت افراد اثر گذاشته باشد.

بنیانگذار گروه فلسفه علم دانشگاه شریف اظهار داشت: در خیلی از دانشگاه‌های کشور،‌ به جای اینکه مساله دانشجو را حل کنند و یک راه‌حل جلوی پای او بگذارند، دانشجو را می‌دوانند. اصلا کارشان فتح‌باب نیست تا مسائل حل شود. ذهنیت‌ها خیلی کودکانه است. به نظر من این مساله ریشه‌اش در عدم‌رعایت شایسته‌سالاری است. اگر در انتخاب مدیریت دانشگاه‌ها و معاونان و... دقت کنند، قضیه از زمین تا آسمان تغییر می‌کند.

وی که بیش از ۲۰ سال است با حکم رهبر انقلاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد، درباره این شورا گفت: به نظر من اگر شورا در معرض تماس مستقیم با دانشگاه قرار می‌گرفت و حرف دانشگاهیان را می‌شنید و درددل‌شان را می‌شنید، قضیه فرق می‌کرد. نباید به‌خاطر مصالح مملکت و برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم، مسائل را نادیده بگیریم. ظلم‌هایی در دانشگاه‌ها می‌شود که هیچ مرجعی رسیدگی نمی‌کند. گاهی به دانشجو ظلم می‌شود، گاهی به استاد جوان. بی‌جهت کسی را –که حق داشته ادامه بدهد- بازنشسته می‌کنند. تسویه‌حساب و باندبازی بسیاری در دانشگاه حاکم است.

گلشنی ضمن انتقاد از غرب‌گرایی افراطی در دانشگاه‌ها گفت: متأسفانه همه نگاه‌ها به آن طرف است. من نگفته‌ام با غرب رابطه نداشته باشیم، حتی گفته‌ام یکی از برنامه‌های خوب این است که 6 ماه یا 9 ماه در دوره دکتری دانشجو برود و ببیند آنجا چه خبر است. ولی اینکه نگاه‌مان این باشد که آنها می‌آیند و همه چیز به ما می‌دهند و همه مشکلات ما را حل می‌کنند، این حاکی از نشناختن غرب است.

وی اظهار داشت: باید آن روحی که در زمان سید مرتضی (از فقهای برجسته قرن چهارم هجری) حاکم بود، که با همه گروه‌ها اعم از معتزله و اشاعره و... مناظره داشت، حاکم باشد. مرحوم مطهری همین روحیه را داشت. من بارها در بحث‌های اسلامی‌سازی علوم انسانی پیشنهاد کردم که بالاخره غرب هم چیزهایی که در این زمینه یافته، تجربه انسانی است. بین علمای حوزوی و علمای دانشگاهی جلساتی باشد و بیایند بررسی کنند کدام‌یک از چیزهایی که جامعه‌شناسان غربی استنتاج کرده‌اند خلاف برداشت خیلی صریح و واضح از قرآن است؛ صریح و واضح؛ نه در جایی که شک است. اگر این کار را بکنند این راهی است که مرحوم مطهری طی کرده‌اند.

عضو مرکز الهیات و علوم طبیعی برکلی تصریح کرد: معتقدم ظرفیت جامعه ما خیلی بالاست. در وهله اول باید معیارهای باطل (مساله کمیت‌گرایی) کنار برود و به کیفیت دانشگاه و آموزش‌وپرورش و مسئولانی که آنجا را اداره می‌کنند، توجه شود. زمانی که ما بچه بودیم معلم آموزش‌وپرورش تأمین بود و زندگی معمولی متواضعانه‌اش را داشت اما حالا مجبور است تاکسیرانی کند. نباید با این مسائل مهم بازی کرد و واقعا روی این مسائل غفلت هست. من انتظار دارم هم حوزه و هم دانشمندان بیدار شوند و بدانند اگر جامعه ما به همین مسیر برود در خطر خواهد بود. غرب هم حواسش کاملا جمع است که جامعه ما را نابود کند.

وی که یک دهه سابقه حضور در فرهنگستان علوم را دارد، دو اشکال عمده به فعالیت فرهنگستان‌ها وارد دانست و گفت: اولا خود فرهنگستان‌ها خودشان را به اندازه کافی جدی نمی‌گیرند. از طرف دیگر دولت هم اصلا در هیچ دوره‌ای برای فرهنگستان‌ها شأنی قائل نشده و مراجعه نکرده‌اند. گناه از هردو طرف است.

گلشنی در پاسخ به این پرسش که برخی منتقدان مانند عبدالکریم سروش استدلال می‌کنند که شما و همکاران‌تان تلاش کردید تا به صورت آمرانه، تحکم‌آمیز و دستوری و از بالا، علم را دینی کنید، ‌اظهار داشت: این غیرمنصفانه است. دکتر سروش آدمی خوش‌قلم و خوش‌بیان بود که از خارج آمده بود ولی دکتری داروسازی گرفته بود و در خارج هم دکتری در فلسفه علم نگرفته بود. تجربه‌ای با دانشگاه‌های ایران نداشت. آقای سروش از خارج به ایران آمد و واقعا در جو دانشگاه‌ها نبود.

وی در واکنش به این موضوع که دکتر سروش می‌گوید شما در سال 76 که رئیس پژوهشگاه علوم انسانی بودید به خاطر اختلاف نظر تئوریک، باعث اخراج ایشان شدید،‌ تصریح کرد: نه. اینها همه دروغ است. وقتی من در آبان 72، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی شدم حداقل تغییرات را اعمال کردم تا اینکه بعداً برایم ثابت شود کسی در امور مالی یا پژوهشی یا غیره، توانایی ندارد. اساس من بر عدم‌تغییر بود. آقای دکتر سعید زیباکلام و چند نفر دیگر بودند که دکتری خود را تازه گرفته بودند و با دکتر سروش کار می‌کردند. آقای دکتر سروش را من از ریاست گروه فلسفه علم تغییر ندادم. فقط چون آقای سعید زیباکلام اصرار داشت گزارش‌هایش با دکتر سروش اختلاف دارد، گفتم گزارش‌هایش را به خود من بدهد. ولی من دست به تغییر دکتر سروش نزدم تا وقتی که ایشان تصمیم گرفت در جلسات رؤسای دانشکده‌ها شرکت نکند. آن‌وقت من به او گفتم استعفا بدهد و مرحوم دکتر علی‌آبادی سر کار آمد ولی هنوز دکتر سروش در پژوهشگاه بود. یکباره برای 11ماه ایشان غیبت داشت و من قضیه را به وزارت علوم منعکس کردم و وزارت علوم حکم اخراج ایشان را صادر کرد.

گلشنی خاطرنشان کرد: دکتر سروش عضو فرهنگستان هم بود، حتی در جلسات وقتی پیرمردها می‌آمدند و همه جلوی پایشان بلند می‌شدند، ایشان تکان نمی‌خورد؛ یعنی غرور در حد یک فرعون بود. آقای دکتر شریعتمداری به خاطر غیبت غیرموجه عذر ایشان را خواست؛ چون قانون بود کسی که چند جلسه غیبت غیرموجه داشته باشد، اخراج می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • IR ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۱
    1 0
    امثال ایشان دکتر سروش را استعفا دادند!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس