به گزارش مشرق، بلندقامتان والیبال ایران در مسابقات قهرمانی جهان 2018 شروع نسبتاً خوبی داشتند، اما هرچه پیش رفتند افت کردند. ایران در مرحله مقدماتی مسابقات والیبال قهرمانی جهان توانست با کسب 4 پیروزی برابر تیمهای پورتوریکو، بلغارستان، کوبا و فنلاند و یک شکست مقابل لهستان و کسب 11 امتیاز در جایگاه دوم گروه D قرار بگیرد و راهی مرحله دوم شود. شاگردان ایگور کولاکوویچ در این مرحله به ترتیب با بلغارستان، کانادا و آمریکا روبرو شدند و در هر سه دیدار نتیجه را به حریفان خود واگذار کردند تا حتی رویای تکرار عنوان ششمی هم نقش بر آب شود و در وصف آن میتوان از ضربالمثل «هر سال دریغ از پارسال» استفاده کرد.
پیش از آغاز رقابتهای قهرمانی جهان، هجدهمین دوره بازیهای آسیایی برگزار میشد و درحالی که طبق اعلام فدراسیون قرار نبود تیم ملی اصلی به این رویداد اعزام شود تا تمام تمرکز تیم ملی روی رقابتهای قهرمانی جهان باشد اما به یک باره و با اعلام محمدرضا داورزنی، معاونت ورزش قهرمانی تاکید شد که تیم ملی اصلی به اندونزی اعزام میشود!
بعد از این ناکامی بزرگ و قرار گرفتن در جایگاه سیزدهم مشترک در رقابتهای قهرمانی جهان 2018 احمد ضیایی، رئیس فدراسیون والیبال کولاکوویچ را یکی از عاملان اصلی این ناکامی دانست و درمورد ادامه همکاری با وی گفت: پیش از آغاز رقابتهای لیگ ملتهای والیبال کولاکوویچ به من گفت دو پیشنهاد از اروپایی دارد و باید تکلیفش را بداند. من به او گفتم قرارداد شما تا پایان سال ۹۷ است و یکی دیگر از قراردادها تا المپیک ۲۰۲۰، من نمیتوانم به تنهایی تصمیمگیری کنم و باید این موضوع را در هیات رئیسه مطرح و تصمیم گرفته شود. موضوع در هیات رئیسه مطرح شد و یک الحاقیه به قرارداد کولاکوویچ اضافه شد که اگر مجموعه والیبال از عملکرد او رضایت داشته باشند، همکاری را با او ادامه میدهیم. ما جلسهای را با حضور صاحبان دانش، کارشناسان و هیات رئیسه برگزار خواهیم کرد و از وزارت ورزش نیز در این زمینه کمک خواهیم خواست تا راجع به ماندن و حضور کولاکوویچ در ایران تصمیمگیری شود.
با مطرح شدن این اظهارات و انتقادهایی که مطرح شد به سراغ ایگور کولاکوویچ، سرمربی تیم ملی والیبال ایران رفته و مصاحبهای را با وی انجام شد که متن صحبتهای کولاکوویچ را در ادامه میخوانید:
رقابتهای قهرمانی جهان چطور بود و چرا حداقل عنوان ششمی دوره گذشته برای ایران تکرار نشد؟
مسابقات قهرمانی جهان را خوب شروع کردیم. پس از آن مقابل بلغارستانِ میزبان پیروز شدیم و در ادامه مقابل لهستان باختیم و پس از آن با مصدومیت موسوی و نرسیدن شریفی مواجه شدیم. نقطه بحرانی ما در مرحله دوم و مقابل بلغارستان اتفاق افتاد، زمانی که ما دوباره با سیستم غیرمناسب و غیرمنطقی بازی با آنها کردیم. باختن به میزبان آن هم در دور دوم بسیار سخت است. همه بازیکنان نیز این مسئله را میدانند و ما شادابی خود را برای بازیهای بعدی به همین دلیل از دست دادیم.
در جاکارتا ما یک ساعتونیم در زمین سخت بین بازیها تمرین میکردیم، اما در ابتدا ما با تیمهای با کیفیت بازی نمیکردیم. ضمن اینکه میتوانیم این را هم اضافه کنیم که ما توانایی برنامهریزی و آمادهسازی برای مسابقات مهمی چون قهرمانی جهان را در اردوی اسلوونی هم نداشتیم. بازیهای دوستانه اهمیت فراوانی دارند، اما من از طرف فدراسیون توضیحاتی دریافت کردم که به خاطر مسائل اقتصادی باید تمام آنها را لغو کنیم.
با تمام این توضیحات مردم توقع داشتند حداقل عنوان ششمی دوره گذشته برای ایران تکرار شود، اما اینگونه نشد.
باید بگویم که کسب ر تبه ششم در مسابقات قهرمانی جهان در سال گذشته یک موفقیت بزرگ برای ایران بود. قطعاً کسب این نتیجه بعد از عنوان ششمی برای طرفداران راضی کننده نیست. چیزی که من میخواهم بگویم این است که در این مسابقات ما در کنار تیم ملی کوبا، جوانترین تیم بودیم. قطعاً این مسئله عواقب خوبی دارد. زمانی که من پیش از قبول هدایت تیم ملی ایران با آقای داورزنی صحبت کردم ایده اصلی این بود که نسل بازیکنان را تغییر دهیم. بازیکنان جوان جدید معرفی کنیم و به همین علت ایران یک شانس بزرگ برای کسب مدال در المپیک توکیو دارد.
ما قبول کردیم که این اتفاق ممکن است خللی در کسب نتایج درخشان والیبال ایران ایجاد کند، اما قطعاً کیفیتی بالاتر در سالهای بعد برای تیم به دست خواهد آمد. من از این چشمانداز آقای داورزنی خوشم آمد. زمانی که من مربی صربستان بودم شخصاً در تغییر 3 نسل دست داشتم. من فهمیدم که این تنها راه حل و یک اتفاق انگیزشی برای من است تا هدایت تیم ملی ایران را قبول کنم.
فقط این روزهاست که ما میتوانیم بالاترین سطح بازیهای تیم ملی صربستان از بازیکنانی که من به تیم ملی معرفی کردم را مشاهده کنیم. من انتظار چنین پیشرفتی با ایران را دارم، زیرا آنها پتانسیلی مانند جوانان صربستان دارند. راحت میتوانم بگویم که در جریان این فصل از لیگ جهانی خیلی از آنها مانند شریفی، توخته، حضرتپور، کاظمی، یلی و مجرد این موقعیت را به دست آوردند. مطمئناً یک تجربه عالی برای آنها خواهد بود و پیشرفت آنها سریعتر خواهد شد و به زودی قدرت تیم ایران را خواهند ساخت. من متاسفم که شریفی در اردوی اسلوونی مصدوم شد و در مسابقات جهانی در بهترین سطح آمادگی خود قرار نداشت. ما میدانیم که او چقدر خوب در لیگ جهانی و مسابقات آسیایی بازی کرد.
همچنین متاسفم که کاظمی بیشتر نتوانست خودش را نشان دهد. تا 6 ماه پیش هیچکس اسم این بازیکنان را نشنیده بود، اما امروز تمام دنیا در خصوص پتانسیل و استعداد آنها سخن میگویند. بعضی از آنها با تیمهای اروپایی قرارداد بستهاند. من میدانم که بسیاری از والیبالدوستان ایران میفهمند من چه میگویم.
برخی از کارشناسان والیبال در ایران میگویند که شما از مربیان ایرانی و آنالیزورهای خود اصلاً کمک و راهنمایی نمیگیرید، آیا این موضوع صحت دارد؟
نمیدانم؛ من بیانیه و صحبتهای کارشناسان ایرانی را نخواندهام، زیرا متاسفانه فارسی نمیتوانم صحبت کنم، اما اگر آنها خودشان را کارشناس میدانند یا شما آنها را کارشناس مینامید باید بگویم که آنها منصف نیستند. دستیاران ایرانی من و آنالیزورها بهترین عملکرد خودشان را به نمایش میگذارند. ما یک تیم هستیم که وظایف بین ما تقسیم شده و هر کس یک وظیفه مشخص دارد. درست نیست که مربیهای ایرانیِ مرا این گونه خطاب کنید. هیچ توضیح دیگری در این خصوص ندارم و فکر میکنم این نوع نگاه برخاسته از حسادت و تنگنظری است.
این مربیها و آنالیزورها در تمامی اتفاقات مرا کمک میکنند و ما همکاری بسیار خوبی با هم داشتیم، اما این بار مدال نگرفتیم، ولی این آدمها مانند بازیکنان تا آخرین توپ جنگیدند با فداکاری، احترام، نظر و اطلاعاتی که داشتند مرا کمک کردند. بعضی اوقات من نظرهایشان را قبول میکنم و برخی اوقات نه؛ اما همیشه ما یک هدف داریم آن هم اینکه روحیه پیروزی در تیم ایجاد کنیم.
چرا از نسل بازیکنان تیم ملی جوانان و امید (بازیکنانی مانند جواد کریمی، اصغر مجرد، پوریا یلی، امیرحسین اسنفدیار و...) استفاده نکردید و مستقیماً به سراغ تیم نوجوانان رفتید؟
بازیکنانی که اسم آوردید بخشی از مراحل آمادهسازی ما از ماه آوریل تا آغاز لیگ ملتها بودند. من با کیفیت این بازیکنان آشنا هستم، اما انتخابشان به کیفیت عملکردشان، کیفیت تاکتیکی و تکنیکی، سبک زندگی ورزشی و تلاش آنها بستگی دارد. من تصمیم گرفتم بازیکنانی را با خود ببرم که این ویژگیها را دارند. بازیکنان جوانی که شما گفتید مشخصاً پتانسیل آینده ایران هستند و روی آنها در تورنمنتهای بعدی حساب خواهد شد.
من به آن 4 عاملی که ذکر کردم اهمیت دادم و بازیکنانم را انتخاب کردم. فراموش نکنید که این بازیکنانی که انتخاب کردم در تیمی حضور داشتند که قهرمان جهان شد؛ دقیقاً همان رتبهای که صربستانیها کسب کردند. اعتماد به نفس بسیار زیاد برای قرار گرفتن دوباره در قهرمانی جهان مهم است.
آیا موافق اعزام تیم اصلی به بازیهای آسیایی جاکارتا بودید؟
من مخالف اعزام تیم اصلی به بازیهای آسیایی بودم، چون این بازیها خیلی به زمان مسابقات قهرمانی جهان نزدیک بود. هرکس که ورزش را حداقل کمی بشناسد میداند که در چنین زمان کوتاه رسیدن به بالاترین سطح چقدر سخت است. در جلسهای که پس از لیگ ملتها بین آقای داورزنی، ضیایی و من برگزار شد درمورد مسابقات آسیایی صحبت کردیم و یک نتیجه مشترک به دست آمد و آن هم این بود که ما بهترین تیم را به جاکارتا بفرستیم. با اینکه از ریسک این تصمیم برای بازیهای قهرمانی جهان آگاه بودیم.
آیا مجبور شدید که تیم اصلی ایران را روانه اندونزی کنید؟
من انتخابهای زیادی نداشتم؛ یکی از انتخابهای دیگر این بود که 5 یا 6 بازیکن به تیم «ب» بروند که البته برنامهریزی هم شده بود به جاکارتا بروند و این یعنی ما باید 2 تیم ضعیف میساختیم. در نهایت هم در شرایطی به مسابقات قهرمانی جهان برویم که بازیکنانی همراه ما باشند که چندان با ما هماهنگ نیستند.
در واقع باید بدون بازیکنی که من در این مدت جنگیدم تا بخشی از تیم بزرگسالان باشم باید به مسابقات جهانی میرفتیم. من با این کار مخالفت کردم و به نظر آقای داورزنی احترام گذاشتم که میگفت مسابقات آسیایی مهم است. بنابراین من پیشنهاد دادم که برای مسابقات آسیایی با تیم بزرگسالان برویم چون نمیخواستم تیم بزرگسالان دو بخش شود. اگر این اتفاق رخ میداد مشکل بزرگی برای ما درست میشد.
آیا بازیهای آسیایی تدارک خوبی برای تیم ملی بود؟
سطح مسابقات آسیایی به غیر از نیمهنهایی و فینال با مسابقات جهانی قابل مقایسه نیست، اما مشکل اصلی ما این بود که با توجه به شرایط موجود از جمله سالن و امکانات نتوانستم در جاکارتا خوب تمرین کنیم.
احمد ضیایی گفته که تا یک ماه آینده تکلیف شما را مشخص خواهد کرد؛ وضعیت قرارداد شما با فدراسیون ایران چگونه است؟
من تا اکتبر 2020 یا همان پایان بازیهای المپیک با ایران قرارداد بستم.
ظاهراً چند پیشنهاد جدید هم دریافت کردهاید؛ آیا این موضوع صحت دارد؟
من چندین پیشنهاد در ماه آوریل از چند باشگاه اروپایی و ملی دریافت کردم که برای بعد از مسابقات قهرمانی جهان بودند. یکی از آنها که رسمی بود از بلگوری (تیم روسی) بود. از آن زمان من 2 سال قرارداد داشتم و خواستم درست و منصفانه با فدراسیون ایران برخورد کنم، بنابراین پیشنهاد رسمی آنها را به آقای ضیایی رساندم و از آنها پرسیدم که چه کار کنم؟ آیا ما ادامه میدهیم یا من به روسیه بروم؟ پس از آن آقای ضیایی با هیأت رئیسه جمع شدند و تصمیم گرفتند که با من ادامه دهند و بر این اساس همکاری ما در ماه می تمدید شد.
بعد از قهرمانی در بازیهای آسیایی بازیکنان و اعضای ایران کادر فنی مبلغی به عنوان پاداش دریافت کردند؛ آیا پاداشی به شما هم داده شد؟
خیر؛ پس از بازیهای آسیایی من جایزهای دریافت نکردم، البته برایم مهم هم نبود. مهمترین جایزه برای من عملکرد فوقالعاده ما و رفتار بازیکنانم و مشخصاً کسب مدال طلا در اندونزی بود. زمانی که ما در اردوی اسلوونی بودیم آقای ضیایی، رئیس فدارسیون به من گفت که فدراسیون به من و دستیارانم هم جایزه خواهد داد و این اتفاقات باید مراحل اداری خود را طی کند. من از این کار و حرکتشان تشکر میکنم.
آیا تیم ملی ایران در مسابقات جهانی با کمبود بودجه و مشکل مالی روبرو شده بود؟
من واقعاً نمیدانم؛ فکر میکنم بهتر باشد که این سوال را آقای خوشخبر پاسخگو باشد.
آیا در جریان مسابقات قهرمانی جهان صحبتی درخصوص مشکلات مالی با شما نکرده بود؟
خیر؛ اگر این مشکل وجود داشت او اصلاً با من صحبت نکرد. او با وجود اینکه اغلب مواقع سختیهایی داشته، اما هیچ وقت من یا تیم را اذیت نکرده است.
هر صحبتی که دارید و فکر میکنید نیاز است مردم ایران آن را درمورد تیم ملی والیبال بدانند بگویید.
میخواهم بگویم که ایران بازیکنان بسیار عالی دارد که کشورشان را در راه درست معرفی میکنند. ایران همچنین مربیان خوبی دارد که بازیکنان جوان خوبی پرورش میدهند که این نشان میدهد نیازی نیست که از آینده والیبال ایران نگران باشید. من مربیای هستم که با یک نقشه و ایده کار میکنم و علیرغم سختیها و انتقاداتی که مطرح میشود از هدفم دست برنمیدارم.
من متاسفم که برخی خبرنگاران و مربیها که شما آنها را کارشناس مینامید ایده ساختن یک تیم قدرتمند با قواعد درست را متوجه نمیشوند، یا نمیخواهند که متوجه شوند. برای این کار ما به یک شرایط خوب، حمایت و صبر نیاز داریم. برای انتقاد از من و کارم، آنها باید کفش مرا بپوشند و در این مسیر قدم بگذارند. این مسیر را با همه سختی و سنگهایی که دارد ادامه دهند و از آن عبور کنند و در آن صورت میتوانند مرا نقد کنند.
مربی بدون ایده، بدون چشمانداز و خوشبینی یک مربی مُرده است. او فقط به خودش و موقعیت کنونیاش فکر میکند. تشکر میکنم از آقای داورزنی که چشماندازی برای آینده والیبال ایران داشت، زیرا این موضوع به من یک موقعیت داد که سخت کار کنم و ایدهام در خصوص ساختن جوانان با استعداد را انجام دهم. تشکر میکنم از آقای ضیایی که از این ایدهها حمایت کرد. مطمئنم که ایران در ادامه نتایج عالی خواهد گرفت، اما باید در مسیر قدم برداشت. توکیو خیلی نزدیک است و با این کیفیت ما فاصله زیادی با آن داریم. ما میتوانیم برنده مدال در المپیک 2020 باشیم که این هدف ما و رویایی والیبال ایران است.