فوتبال اسپانیا

مربیان اسپانیایی برای رسیدن به تیم ملی و پیشرفت در این عرصه باید بدانند که خط قرمز مهم فدراسیون فوتبال به رسمیت شناخته شدن وحدت ملی در اسپانیا است.

سرویس ورزش مشرق - شاید استفاده از لفظ 72 ملت برای کشوری که در کل فقط 21 سرود اصطلاحا ملی و 8 منطقه علاقه مند به جدا شدن و استقلال دارد، چندان درست نباشد، در هر حال این کشور تکه تکه که با قدرت خاندان سلطنتی بحران خونریزی فرانکو را پشت سر گذاشته و به صورت مطلق در کل خاک اسپانیا محبوب نیست، نامش اتفاقا اسپانیا است.

کشوری که مردم گالیسیای ان در شمال غربی بین لهجه فرانسوی و زبان نیمه اسپانیایی – نیمه گالایی به دام افتاده و مجبور است به دانشگاه ها و سیستم آموزش و پرورش اسپانیا تن بدهد. در جنوب خود مسلمانان اندلوسیا را دارد که در فوتبال با نمادهای سویا و رئال بتیس و گاهی مالاگا رخ می نمایاند و قبل و بعد از فوتبال را برای بیان اعتراضات و تبعیض ها انتخاب می کند.

در شرق خود کاتالونیا و بندر دردسرساز بارسلونا را دارد، هنوز خیلی از انتخابات و رفراندوم جنجالی کاتالونیا نگذشته، همه پرسی غیر قانونی که با دخالت پلیس ملی مادرید و نیروهای گارد امنیتی اسپانیا مهار شد.

از این دست مناطق و اقوام در اسپانیا کم نیستند، هر بخشی هم هنگام آغاز فوتبال، چنان با صدای بلند سرود موسوم به ملی خود را می خوانند که گویا اشتباه شده و اصلا آنجا اسپانیا نیست و باشگاه هایش تحت سایه لالیگا فوتبال را تجربه نمی کنند.

در چنین شرایطی فدراسیون فوتبال اسپانیا نمی تواند فقط به فوتبال بپردازد و باید همیشه مراقب سوء استفاده های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی باشد. باید تیم‌هایی را که هوادارانشان از میدان فوتبال به عنوان میدان جنگ استفاده می کنند جریمه کند و این جریمه ها باید قاطعانه اجرا شود تا برای سایرین درس عبرت باشد.

یکی از دغدغه های فدراسیون فوتبال اسپانیا کنترل رفتار مربیان به خصوص مربیان موفق و مردمی است، در واقع همیشه باید نگران اظهارات و رفتارهای مربیانی باشد که می توانند با یک جمله برای فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش اسپانیا کلی دردسر درست کنند.

نمونه بارز این دردسرسازی، پپ گواردیولا است که اگر یک روز پیش از رفراندم غیر قانونی کاتالونیا مردم را برای شرکت در آن ترغیب نکرده بود، قسمت مهمی از آن فاجعه رخ نمی داد.

مربیان اسپانیایی و حتی مربیانی که با ملیت دیگر در فوتبال اسپانیا مشهور شده اند همیشه دشمن جدی و سرحالی به نام فدراسیون فوتبال اسپانیا دارند، مورینیو که گاهی برای شیطنت هم شده علیه خاندان سلطنتی صحبت می کرد، زهر چشم های تاریخی از این بابت دریافت کرده و حتی هنوز هم خیلی از کارشناسان فوتبال اسپانیا بر این باورند که علت اصلی جدایی مورینیو از رئال مادرید فقط و فقط مسائل سیاسی بود و باقی قضایا صحنه سازی برای رد گم کردن به نظر می رسید.

ویسنته دل بوسکه در این عرصه مربی محبوبی است، او البته یک بار وارد دنیای سیاست و البته اقتصاد شد و مافیای فلورنتینو پرس و خواهر زاده دن فیلیپ را قلقلک داد و البته نتیجه آن نیز جدایی و اخراجی تحقیر آمیز بود و از دست دادن رئال مادرید کهکشانی آن هم در اوج!

او البته بعدها سر عقل آمد و مربی خوبی شد، یک مربی ملی و عاشق اسپانیا و بدون مشکل مقابل خاندان سلطنتی، از این دست نمی شود درباره کسی مقل رافائل بنیتس با قاطعیت نظر داد، مربی که زیادی انگلیسی شده اما دلش با اسپانیا است و دوست ندارد تیم ملی این کشور با انریکه به اوج برسد، بنیتس به طرز واضحی برای رسیدن به تیم ملی اسپانیا خیز برداشته و دعوت نشدن بازیکنان مهم تیم فوتبال باشگاه بارسلونا را بهانه کرده تا بگوید، انریکه تسلیم فدراسیون فوتبال شده و به فوتبال کاتالونیا خیانت می کند.

وحدت ملی در اسپانیا مدیون فوتبال است، نه کاملا اما تا حد زیادی با فوتبال مردم را کنار هم نگاه می دارد، این را سیاسیون اسپانیا به خوبی می دانند و اصلا علاقه ندارند که تیم ملی به ماجرایی برای تفرقه بین استانها و ایالتها تبدیل شود، پرچم اسپانیا فقط یک حالت دارد و رنگهای دیگر برای این قرمز تند و زرد بازیگوش، مزاحم های تاریخ لقب دارند. مربیان اسپانیایی نیز خوب می دانند که تنها راه رسیدن به تیم ملی، پذیزرفتن این وحدت اجباری است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس