کد خبر 8902
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۹

هر چند دومين وزير‌کشور سيد محمد خاتمي به رغم سلفش چندان اهل حاشيه و جنجال نبود، اما تقدير چنان رقم خورد که در کمتر از 8 سالي که او سکاندار ساختمان 21 طبقه وزارت کشور بود حوزه وزارت متبوعش شاهد بحران هاي فراواني باشد.

به گزارش مشرق به نقل از ايلنا، خردادماه 1377 اصلاح‌طلبان اولين جشن پيروزي خود را برگزار کردند و در همان حال محافظه کاران مجلس پنجم و در راس آنها چهره‌هايي چون محمدرضا باهنر – مرضيه وحيد دستجردي، حسن کامران و عباسعلي نورا تدارک استيضاح عبدالله نوري وزير کشور دولت هفتم را ديدند.
استيضاح راي آورد و عبدالله نوري در حالي که هنوز بيشتر از 9 ماه از دوران وزارتش نگذشته بود برکنار شد، تا سيد عبدالواحد موسوي لاري عضو مجمع روحانيون مبارز يعني همان تشکلي که نامزدي محمد خاتمي را براي رياست‌جمهوري تدارک ديده بود از پله‌هاي مجلس بالا برود.
موسوي لاري روز سي و يکم تيرماه 77 براي گرفتن راي اعتماد به مجلس پنجم معرفي شد و با 177 راي موافق و 67 راي مخالف از مجموع 266 راي بر صندلي وزارت کشور نشست.
او که پيش از اين علاوه بر عضويت مجمع روحانيون مبارز نمايندگي شهرستان لار در مجلس اول، نمايندگي مردم تهران در مجلس سوم ومعاونت حقوقي پارلماني سيد محمد خاتمي رئيس‌جمهور را در کارنامه داشت، براي کمتر از هشت سال ديگر وزير کشور مي‌شد تا اولين دوره انتخابات شوراهاي شهر و روستا و اولين انتخابات دومرحله‌اي رياست‌جمهوري در تاريخ جمهوري اسلامي را برگزار کند.
از ديگر وقايع مهم دوران وزارت وي مي‌توان به برگزاري انتخابات مجلس هفتم ، واقعه کوي دانشگاه تهران در تيرماه 1378، ترور سعيد حجاريان رئيس شوراي شهر تهران در اسفندماه 1378، زلزله ويرانگر بم در دي ماه 1382 و برگزاري انتخابات نهم رياست‌جمهوري اشاره کرد.
انتخاباتي که نتيجه آن تنها بده بستان ساده قدرت، ميان مرد پيروز سوم تير با قهرمان دوم خرداد نبود.
موسوي لاري آخرين انتخاباتش را که برگزار کرد کوله بارش را هم از بزرگ‌ترين ساختمان ميدان فاطمي بست و ساکن دفتر نه چندان بزرگ خيابان شريعتي شد.
دفتري به دور از حاشيه‌هاي سياست با کاربري امور فرهنگي و البته گذران دوران بازنشستگي...
در قسمت اول اين گفت‌وگو موسوي لاري در عين‌حالي که آينده اصلاحات را روشن پيش‌بيني مي‌کند تيغ تند انتقادش را متوجه اصولگرايان اينک منتقد دولت مي‌کند و با لحني کنايه آميز آنان را به کاروانياني تشبيه مي‌کند که قافله سالار کاروان به آنها بي‌اعتناست. صورتشان را با سيلي سرخ نگاه مي‌دارند و دلشان تنها به اين خوش است که در گردوغبار کاروان خودي نشان بدهند.
بخش اول اين گفت‌‌وگو در ادامه مي‌آيد؛
موسوي لاري در پاسخ به اين سوال که هم اکنون در حال انجام چه کارهايي هستيد؟ اظهار داشت:دردوران بازنشستگي به کارهاي طلبگي خود مي‌پردازيم. از جمله اداره موسسه فرهنگي هنري اشراق،انتشار مجله حقوق عمومي و مسئوليت هيات امناء واداره موسسه آموزش عالي به نام موسسه آموزش عالي ارشاد دماوند که بخشي از وقت خود را در اين موسسه سپري مي‌کنم و نيز مقداري از وقتم هم به يادداشت و مطالعه سپري مي‌شود.
وزير‌کشور دوران اصلاحات درباره احساسش از دوران بازنشستگي گفت: طبعا به لحاظ شخصي در اين دوران راحت‌تر هستم، اما شرايط جاري کشورم و مسائل عمومي جامعه ذهن مرا به خود مشغول مي‌کند.
وي درباره تلقي خود از دوراني که در آن بسر مي‌برد و اينکه آيا تصور مي‌کند زماني به عرصه سياست بازگردد يا خير، تصريح کرد: به‌عنوان تمايل شخصي بايد بگويم در طول اين 30 سالي که در سمت‌هاي مختلف حضور داشته‌ام از جمله نمايندگي مجلس وزارتخانه‌ها، کتابخانه ملي، رياست‌جمهوري و وزارت کشور، با يد بگويم که حضور در اين سمت‌ها برايم اصالت نداشته است، بلکه مسووليت‌هايي که برعهده گرفتم را اينگونه تلقي کرده‌ام که در حد وسع خود بتوانم اهداف و آرمان‌هايي که داشته‌ام را دنبال کنم و تلاش‌کنم تا آن اهداف محقق شود.
وي با ياداوري دوران مبارزات با رژيم طاغوت ادامه داد: قبل از پيروزي انقلاب فشار استبداد و اختناق زياد بود اما همه مبارزان به آينده اميدوار بودند.
موسوي‌لاري ادامه داد: همه اميد ما اين بود نظامي داشته باشيم که مردم درآن عزيز باشند و از احترام برخوردار باشند. مي‌خواستيم مردم از رفاه بهرمند شوند و اخلاق معنويت درميانشان حاکم باشد.
وي تصريح کرد: تلقي ما از جامعه‌اي که در آن روزگار در آن زندگي مي‌کرديم بسيار منفي بود و فکر مي‌کرديم اين جامعه طاغوتي اگر برود و جامعه‌اي بر مبناي شريعت اسلامي شکل بگيرد واخلاقيات حاکم شود ، هم دين و هم دنياي مردم بهتر مي‌شود. در تمام مدت بعد از انقلاب تلاشمان اين بود که همان هدف‌ها را دنبال ‌کنيم و اينکه موفقيت‌ها و ناکامي هايمان چه اندازه بود بحث ديگري است.
وي افزود: امروز هم فکر نمي‌کنيم که مسووليت‌هايمان تمام شده است . ما زماني که در سيستم اداري بوديم و اکنون که ديگر مسووليني نداريم پس ديگر دغدغه‌اي هم نداشته باشيم اين طور نيست ، بنده هر روز صبح که بيدار مي شوم به اين فکر مي‌کنم که آيا کاري از دست من براي بهبود وضعيت جامعه بر مي‌آيد يا نه و اين چنين نيست که احساس کنم دوران بازنشستگي يعني دوران بي‌تفاوتي به سرنوشت جامعه و به همين دليل هم در اين پنج سالي که از دوران بازنشستگي‌ام گذشته است، سعي‌ام بر اين بوده بتوانم گوشه‌اي از کار را بگيرم و قدمي در جهت اصلاح امور جامعه چه در حوزه‌هاي سياسي، فرهنگي و يا اجتماعي بردارم.
* تا زنده‌ام دوست دارم در مسير اهداف انقلاب گام بردارم
موسوي لاري تاکيد کرد : از اين به بعد هم تا زنده هستم دوست دارم در جهت همان اهدافي که قبل از انقلاب داشته‌ايم قدم بردارم و بازنشستگي مانعي در اين راه محسوب نمي‌شود.
*در شرايط فعلي کشور در مورد آينده جريانهاي سياسي نمي‌توان داوري کرد
موسوي‌لاري در رابطه با تحليل خود از وضعيت جريان اصلاح‌طلبي در حال‌حاضر و آينده اصلاحات ،با بيان اينکه در شرايط فعلي کشور، نمي‌توان داوري کرد چه جريان سياسي داراي آينده است و چه جرياني آينده ندارد، اضافه کرد: ‌در فضايي که روزنامه‌هاي منتقد تعطيل شده‌اند و اکثر سايت‌هايي که وضعيت موجود را بر نمي‌تابند فيلتر مي‌شوند و محدوديت‌هاي زيادي براي فعاليت چهره‌هاي سياسي وجود دارد حتي مجلس شوراي اسلامي مورد هجمه قرار مي‌گيرد، به طور رسمي و علني گفته مي‌شود« اينکه امام فرموده مجلس در راس امور است مربوط به گذشته است» ، در چنين فضايي سخن گفتن از آينده قدري مشکل است.
عضو مجمع روحانيون مبارز معتقد است: امروز قوانين موضوعه کشور مورد عمل قرار نمي‌گيرد و مصوبات دولت که بايد به مجلس ارسال شوند و آنجا با قوانين کشور تطبيق داده شوند ، به مجلس نمي‌رود. در چنين فضايي داوري کردن درباره امروز و فرداي جريان‌هاي سياسي به اعتقاد من داوري واقع بينانه‌اي نخواهد بود.
وزير‌کشور دولت اصلاحات تاکيد کرد: بايد فضا تغيير تا جريان‌هاي مختلف سياسي بتوانند حرف خود را آزادانه بيان کنند و مردم نيز بتوانند آزادانه داوري کنند آن وقت مي‌توان گفت که آينده متعلق به چه گروهي است و يا چه تفکري مورد اقبال جامعه است.
* معتقدان به پايان اصلاح‌طلبي ، معتقد به پايان انقلاب اسلامي هستند
موسوي‌لاري با اشاره به اظهار نظر برخي که مي‌گويند دوره اصلاح‌طلبي تمام شده است، تصريح کرد: به اعتقاد من کسي که اين اعتقاد را داشته باشد ممکن است در دلش معتقد به پايان دوره انقلاب اسلامي هم باشد.
وزير کشور اصلاحات، اصلاح‌طلبي را روز آمد شدن مسائل انقلاب و آن ‌را جرياني دانست که مي‌کوشد متناسب با وضعيت روز جامعه و دوستان و دشمناني که دارد ، شرايط را رصد و بهترين وضعيت را براي مردم و جامعه خواستار باشد.
وي تاکيد کرد: مگر مي‌شود بگوييم دوراني مي‌آيد که اصلاح‌طلبي به معناي حرکت به سمت بهتر شدن به کلي از بين برود، اين سخن يعني آينده تاريکي پيش روي ماست و يعني اينکه ما داريم به سمت ناکجاآباد پيش مي‌رويم.
* اصلاحات چيزي جز روز آمد شدن شرايط جامعه نيست
موسوي لاري درباره پيش‌بيني آينده اصلاحات نيز گفت: تلقي من هميشه اين بوده است که اصلاحات چيزي جز روز آمد شدن شرايط جامعه مبتني بر جمهوري اسلامي نيست و اگر روزي گوشه‌اي از جريان اصلاحات دچار مشکل شود به اين معناست که انحرافي در مسير ما رخ داده است ، يعني ما به جاي اصلاح امور در جا زده‌ايم.
عضو مجمع روحانيون مبارز با بيان اينکه مردم ما اصلاح‌طلب‌اند و انقلاب ما نيز انقلابي اصلاح‌طلبانه بود که در جهت اصلاح امور ايران و ايراني شکل گرفت، ادامه داد: مگر مي‌شود ادعا کرد آينده اصلاحات بد است اما انقلاب اسلامي وضعيت خيلي خوبي دارد؟
وي تصريح کرد : بدون اصلاحات تثبيت نظام جمهوري اسلامي معنا پيدا نمي‌کند بنابراين من آينده اصلاحات را خيلي خوب مي‌بينم چون به آينده جمهوري اسلامي اميدوارم.
* ويژگي نگاه اصلاح‌طلبانه زمان‌دار بودن مديريت‌هاست
موسوي لاري در پاسخ به اين سوال که اگر فضا عوض ‌شود چهره‌ها و مهره‌هاي اصلاحات همان مهره‌هاي پيشين خواهند بود و يا مهره‌هاي جديدي وارد عرصه خواهند شد؟ اظهار داشت: در هر جامعه‌اي عده‌اي نقش آفريني مي‌کنند و اين نقش آفريني‌ها دائمي نيست و اصلا ويژگي نگاه اصلاح‌طلبانه به مسال جامعه زمان‌دار بودن مديريت‌هاست که يکي از ويژگي‌هاي جمهوري بودن نظام همين است که 4 سال اين آقا رئيس‌جمهور است و 4 سال فرد ديگري همينطور در مجلس و رياست قوه قضاييه هم به همين صورت و اين گردش نخبگان و مديريت است که به نوسازي جامعه کمک مي‌کند و آن چيزي که به پويا بودن و استوار بودن اصول جامعه ما کمک مي‌کند، همين است.
وزير‌کشور دولت اصلاحات خاطر‌نشان کرد: البته نسل اولي که دوران مسووليت اجرايي‌اش تمام مي‌شود دوران نقش آفريني‌اش تمام نمي‌شود و آن کسي که انرژي جواني‌اش را در جبهه‌هاي دفاع مقدس گذاشته يا زماني در صحنه‌ اجرايي مسووليت داشته اگر روزي اين شخص به لحاظ گذشت زمان نتواند مسووليت اجرايي برعهده بگيرد نيروهاي تازه نفس که پابه عرصه مي‌گذارند بايد بتوانند از تجربه او استفاده کنند.
وي ادامه داد: در جريان اصلاحات هم کساني که در پست‌هاي اجرايي و سمت‌هاي مديريتي نقش آفرين بوده‌اند، اگر قرار باشد دوباره با تغيير فضا همين جريان با همين افراد وارد عرصه اجرايي شوند به اين معناست که اين جريان نتوانسته نوسازي و نيروهاي تازه نفس را وارد عرصه کند که اين مخالف اصل اصلاحات است.
*اصلاحات مي‌گويد متناسب با حرکت جامعه نيروها نيز بايد نوسازي شود
وي افزود: اصل اصلاحات مي‌گويد متناسب با حرکت جامعه نيروها هم بايد نوسازي شوند، منتهي اين نيروي جواني که پشت ميز مي‌نشيند اولا نبايد خود را بي‌نياز ازتجربه نيروي گذشته ببيند .
موسوي لاري در عين‌حال گفت : همچنين اين واقعيت را هم نمي‌توان ناديده گرفت که هر جريان سياسي ـ اجتماعي يک سلسله چهره‌هاي کليدي دارد و اين چهره‌هاي کليدي که قطب نماي حرکت هستند و مسير را نشان مي‌دهند نمي‌توانند از صحنه خارج شوند و در سمت ‌هايي که حتما به مديرهاي پيشکسوت و با تجربه نياز هست تا از تجربه آنها استفاده شود، قطعا عناصري که ديروز بودند براي فردا هم مي‌توانند نقش‌آفرين باشند و اگر فضاي بازي بوجود بيايد بايد از اين نيروها که سرشار از تجربه هستند و توانايي کار دارند استفاده کنيم. بنابراين هر جرياني وقتي درمتن مسئوليت جامعه قرار مي‌گيرد بايد تلفيقي از ديروز و امروز باشد تا بتواند کار را خوب به پيش ببرد.
* احساسي تلخ همراه با دلسوزي نسبت به سرنوشت اصولگرايان منتقد دارم
موسوي‌لاري درباره اصولگرايان منتقد و نظر خود درباره اين طيف از اصولگرايان تصريح کرد: در عين‌حال که آنها منتقد و به نوعي رقيب ما هستند، اگر نگوييم مخالف ما هستند من احساسي تلخ همراه با دلسوزي نسبت به سرنوشت اصولگرايان منتقد دارم.
و احساس مي‌کنم سرنوشت عبرت آموزي درانتظار آنهاست که به نوعي مي‌توان گفت از اينجا رانده و از آنجا مانده شده‌اند.
اين فعال سياسي اصلاح طلب ادامه داد: اين افراد با بکارگيري روش‌هاي غير صحيح نردبان ترقي جرياني بودند که امروز پشت پا به آن نردبان زده ،خودش از نردبان بالا رفته و ديگر هم کاري به نردبان ندارد.
*اصولگرايان منتقد با سيلي صورت خود را سرخ نگه مي‌دارند
وي با اشاره به اظهارات رسانه‌اي اصولگرايان منتقد اضافه کرد: اين اظهارات آنها اظهارات کساني است که باسيلي صورت خود را سرخ نگه مي‌دارند و بايد گفت اينها کاملاً از رده خارج شده‌اند.
*اصولگرايان بايد محکم از جايگاه مجلس دفاع مي‌کردند
موسوي لاري متذکر شد: اگر اصولگراياني که امروز مجلس در اختيار آنهاست قدرتي داشتند اين جمله که(( دوران مجلس در راس امور است گذشت)) آنها را به واکنش جدي وا مي‌داشت.
عضو مجمع روحانيون مبارز تصريح کرد: قبل از اينکه اصلاح‌طلبان و جرايد واکنش نشان دهند و رسانه‌هاي بيگانه سود جوبي‌کنند، بايد اصولگرايان محکم با اين حرف برخورد مي‌کردند.
وي با اشاره به اظهارات ابراز شده در اين مدت که به اعتقاد وي با مباني فکري اصولگرايان در تعارض بود، متذکر شد: قاعدتا اصولگرايان اگر قدرت و توان داشتند بايد با اين مسائل برخورد مي‌کردند.
*اصولگرايان منتقد پشت سر کارواني مي‌روند که پيش‌قراول آن، اعتنائي به آنها ندارد
وزير‌کشور دولت سيد محمد خاتمي اظهار داشت: شخصا دلم براي اين جريان منتقد اصولگرا مي‌سوزد و احساس مي‌کنم که اينها مثل افرادي هستند که پشت سرکارواني به راه افتاده اند اما پيش قراول کاروان اصلا به آنها اعتنا نمي‌کند و آنها هم چيزي بيشتر از اين نيستندکه بخواهند در گردوغبار کاروان خودي نشان بدهند.
وزير‌کشور دولت اصلاحات درباره آسيب‌هايي که جريان اصلاح طلبي از اصلاح‌طلبان راديکال خورده است، نيز اظهار داشت: جريان اصلاح‌طلبي هم مثل جريان اصولگرايي يک طيف است و از همان ابتداي شکل‌گيري حرکت دوم خرداد که بعد‌ها به نام جريان اصلاحات نام گذاري شد وفادار به مباني اصلاحات و عبور‌کننده از اين مباني در اين طيف وجود داشت. منتهي اگر دقت کرده باشيد جريان راديکال وتندروجريان اصلاحات که در دوره دوم آقاي خاتمي خود را نشان دادند و مباحثي چون عبور از خاتمي توسط برخي عناصر راديکال به اين دليل مطرح شد که معتقد بودند نگاه آقاي خاتمي به اصلاحات با نگاه افراط گرايانه آنها همراه نيست.
موسوي لاري تشريح کرد: آنان باورهايي داشتند و فکر مي‌کردند آقاي خاتمي آنگونه که آنها مي‌خواهند حرکت نمي‌کند و لذا مي‌گفتند بايد سراغ کسي برويم که از آقاي خاتمي تندتر حرکت ‌کند.
* حداکثر تاثير جريان راديکال اصلاحات دادن حربه به دست رقيب بود
وي خاطر نشان‌کرد: طبيعي است که آن نوع نگاه‌ها به اضافه جنجال آفريني‌ها و دسيسه چيني‌هاي طرف مقابل مشکلاتي براي جريان اصلاحات بوجود مي‌آورد،منتهي بايد دانست که حداکثر تاثير آن حرف‌هاي تند بهانه دادن به طرف مقابل بود نه بيشتر و آن انداره‌اي که اصلاحات را بتواند تحت تاثير قرار دهد نبود.
*جريان مقابل اصلاحات به منافع ملي کم‌توجه بود
وزير کشور اصلاحات متذکر شد: براي جريان مقابل اصلاحات منافع ملي مطرح نبود.
وي با يادآوري جريان کفن پوشان قم در دوران اصلاحات ادامه داد: کفن پوشاني که هر روز در قم و جاه‌هاي ديگر به راه مي‌افتادند بدون توجه به مصالح ملي همه همت خود را صرف اين کرده بودند ،که اين دولتي که قبول نداشتند به نحوي زير سوال برود. مثلاً يک دانشجويي در بولتني در يکي از دانشگاه‌هاي کشور مطلبي مي‌نوشت که تيراژ آن بولتن شايد به 50 عدد هم نمي‌رسيد اما يک مرتبه متوجه مي‌شديد يک جرياني در سطح کشور کفن مي‌پوشيدند و به راه مي‌افتادند که؛آقا فلان دانشجوي منتصب به جريان اصلاحات فلان حرف را زده است.
وي ادامه داد : اما امروز مي‌بينيم که برخي‌ها حرفهايي به مراتب هنجارشکنانه‌تر از حرف آن دانشجو مي‌زنند، اما هيچ کس اعتراضي نمي‌کند.
موسوي لاري در جمع بندي نگاه به گذشته خاطرنشان کرد: بعضي از جريان‌هاي درون طيف اصلاحات که در حاشيه و نه متن مديريت اصلاحات بودند، يعني نه وزير بودند نه نماينده و نه سمتي داشتند، اما بالاخره آزادي بيان داشتند و مي‌توانستند حرف بزنند
از فضاي باز دوران اصلاحات استفاده مي‌کرند و حرفه‌هاي راديکالي زدند واين سوژه‌اي مي‌شد براي جريان رقيبي که هر 9 روز يک بحران براي دولت بوجود بياوردو جريان رقيب هم منتظر اين حرفها نبود و از هر مسئله‌اي استفاده مي‌کرد.
وزير کشور دولت اصلاحات در اين باره ادامه داد: جريان رقيب ازسيل و زلزله گرفته تا انتشارمقاله‌اي در يک نشريه عليه دولت استفاده مي‌کرد ،همانطور که امروز هم از همين حربه‌ها عليه اصلاح طلبان استفاده مي‌کنند.
وي تاکيد کرد: مشکلي که اصلاحات داشت مشکل مقابله با جرياني بود که مسائل ملي را قرباني سليقه‌هاي تنگ نظرانه خود مي‌کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس