به گزارش مشرق، آمریکا با ۷۱۶ میلیاد دلار بودجه نظامی و ۸۰۰ پایگاه نظامی در بیش از ۷۰ کشور جهان این روزها علیه جمهوری اسلامی که با بودجه ۶ میلیارد دلاری دفاعی خود به دنبال تامین امنیت و حراست از استقلال خود است فریادها را به آسمان بلند کرده است، این همه را در کنار زندگی ۴۰ میلیون فقیر آمریکایی قرار دهید تا حقیقت اتهام آمریکا به جمهوری اسلامی روشن شود.
هزینههای چندین ده تریلیون دلاری که دولتمردان آمریکا از جیب مردم این کشور برای حفظ سیطره نظامی و سیاسی بر جهان و همزمان فقر بیش از ۴۰ میلیون نفر از مردم این کشور به روایت گزارشگر ویژه سازمان ملل، عجیب و متناقض به نظر میرسد ولی واقعی است، دولتمردان آمریکا از جیب مردم فقیر این کشور چندین ده تریلیون دلار مصروف حفظ تاج و تخت سلاطین مستبد ، ایجاد گروههای تروریستی از جمله داعش، ایجاد و حفظ ۸۰۰ پایگاه نظامی در بیش از ۷۰ کشور جهان و نیز حمایت مالی از اپوزیسیون برخی کشورها نمودهاند.
«فیلیپ آلستون»، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فقر و حقوق بشر، طی گزارش ماه مه (اردیبهشت) خود که تقدیم شورای حقوق بشر این سازمان شده، نکات مهمی درباره آمارهای فقر در آمریکا و نقش سیاستهای حکومتی در گسترش آن را برملا کرد و درست به همین دلیل نیز با واکنش بسیار تند برخی از مقامات ایالات متحده مواجه شد.
در بخشی از گزارش سازمان ملل درباره وضعیت فقر در جامعه آمریکا آمده است: «ثروتها و تخصصهای عظیم در آمریکا در تضادی شوکآور با شرایطی قرار دارند که شمار زیادی از شهروندانش در آن زندگی میکنند. حدود ۴۰ میلیون نفر در این کشور در فقر، ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در فقر مفرط و پنج میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در شرایط فقر مطلق زندگی میکنند.»
این گزارش میافزاید: «آمریکا بیشترین آمار بیکاری جوانان را میان کشورهای عضو «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» و بالاترین نرخ مرگومیر نوزادان را میان کشورهای عضو این سازمان دارد. شهروندانش، عمر کوتاهتری نسبت به ساکنان سایر دموکراسیهای ثروتمند دارند، بیماری میان آنها بیشتر است و بیماریهای گرمسیری قابل درمان میان آنها رو به فزونی است. آمریکا به علاوه بالاترین نرخ زندانی را دارد، میان کشورهای «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» کمترین نرخ مشارکت در انتخابات را دارد و با بیشترین نرخ چاقی میان کشورهای توسعهیافته مواجه است.»
در گزارش سازمان ملل در مورد علت این وضعیت آمده است: «در کشوری غنی مانند آمریکا دوام فقر مفرط یک انتخاب سیاسی است که توسط صاحبان قدرت اختیار میشود. فقر را با اراده سیاسی بهراحتی میتوان حذف کرد. شاکله جامعه آمریکا را دموکراسی تشکیل میدهد، اما این اصل بهطور مداوم تضعیف میشود و بهتبع آن، مشارکت سیاسی شهروندان که بهموجب ماده ۲۵ «معاهده بینالمللی حقوق شهروندی و سیاسی» حقی تضمینشده است هم ضعیف میشود. اصل «یک فرد یک رای» در عالم تئوری مصداق دارد، اما دائماً بر فاصله آن با واقعیت اضافه میشود.»
در پایان این گزارش تاکید شده است: «ایالات متحده میان کشورهای غربی از بالاترین نرخ نابرابری برخوردار است. ۱/۵ تریلیون دلار کاهش مالیات در سال ۲۰۱۷ عمدتاً بهنفع ثروتمندان تمام شد و وضعیت نابرابری را وخیمتر کرد.»
پیش از این نیز سیانان در گزارشی نوشته بود «بیش از ۴۱ میلیون نفر در آمریکا به قدری فقیرند که باید میان خرید غذا و پرداخت هزینه سایر موارد ضروری زندگی خود، یکی را انتخاب کنند. این واقعیتی است که در جامعه آمریکا وجود دارد. از میان هر پنج دانشآموز که در کلاس درس حضور دارند، چهار نفر به لحاظ غذایی در وضع ناایمن به سر میبرند. این بدان معنا است که آنها نمیدانند وعده غذایی بعدی خود را چه زمانی دریافت خواهند کرد، یا اصلا وعده غذایی بعدی در کار خواهد بود یا نه.از هر هشت آمریکایی یک نفر، و از هر شش کودک آمریکایی یک تن با مشکل گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند.»
البته این تنها سازمان ملل، رسانههای آمریکایی و بینالمللی نیستند که به فقر مردم آمریکا اشارهای مستقیم داشته و نسبت به آن هشدار میدهند، ترامپ رئیسجمهور آمریکا چه در دوران تبلیغات انتخاباتی و چه بعد از آن بارها نسبت به این فقر در سخنان خود اشاره و هشدار داده است.
ترامپ اول مارس ۲۰۱۷ در نشست مشترک کنگره با بیان اینکه «بیش از ۴۳ میلیون نفر در آمریکا اکنون در فقر بهسر میبرند» گفته بود: ۹۴ میلیون آمریکایی اکنون شامل نیروی کار نمیشوند و بیش از ۴۳ میلیون نفر کوپن غذایی دریافت میکنند.
وی ادامه داده بود: «از میان هر پنج آمریکایی، بیش از یک نفر در سالهای نخست اشتغال خود بیکار هستند و ما بدترین وضع مالی را در دوران بعد از رکود (مالی) در ۶۵ سال گذشته داشتهایم. دولت قبلی در هشت سال گذشته بیش از همه رئیسان جمهوری پیشین خود بر بدهی کشور اضافه کرده است.»
این همه از وضعیت اسفبار مردم آمریکا حکایت میکند وضعیتی که اولین نتیجه آن میتواند این باشد که دولت ثروتمند آمریکا به جای هزینههای چند هزار میلیارد دلاری در اقصی نقاط جهان برای مقاصد مختلف ضد حقوق بشری از جمله حمایت از گروهها و سازمانهای تروریستی، حکام مستبد و دیکتاتور برخی کشورها، مداخلات نظامی در مناطق گوناگون و... به فکر مردم خود باشند مردمی که در فقر و نکبت غوطه ور بوده و به زنده بودن فردایشان اطمینانی ندارند.
اما واقعیت چیز دیگری است و کافی است به آمار و ارقام نگاهی دقیق بیندازیم تا مشخص شود دولت ایالات متحده پولی که بایستی صرف رفاه مردم آمریکا شود را در کجا و به چه نیاتی مصرف میکند؟!
بودجه ۷۱۶ میلیارد دلاری برای کشتار و ارعاب!
نگاهی به بودجه کلان نظامی ایالات متحده آمریکا که در سال جاری میلادی به ۷۱۶ میلیارد دلار رسیده است نشان میدهد آمریکا چه نیات شگفت انگیزی را در اقصی نقاط جهان پیگیری میکند.
سنای آمریکا در سال جاری میلادی بودجه ۷۱۶ میلیارد دلاری دفاعی ایالات متحده را تصویب کرد. در این رایگیری بیش از سی سناتور دموکرات هم رای مثبت دادند. بهمن ماه گذشته نیز، ترامپ در کاخ سفید طی مراسمی در حضور فرماندهان ارشد نظامی لایحه بودجه دفاعی آمریکا را امضا کرده بود. او این لایحه را تاریخی نامیده و از دولت قبل آمریکا انتقاد کرده و گفته بود هدف از افزایش بودجه نظامی، ترمیم ارتش آمریکا بهعنوان بزرگترین ارتش جهان است.
سال گذشته، ایالات متحده با ۶۱۰ میلیارد دلار، همچنان بالاترین بودجه نظامی را داشت که از جمع بودجههای نظامی هفت کشور بعدی دارای بالاترین بودجههای نظامی در جهان بیشتر بود. بودجه نظامی ایالات متحده در سال گذشته کمابیش در سطح سال قبل از آن باقی ماند در حالی که از سال ۲۰۱۰ به بعد، این بودجه رشد منفی داشت.
ایالات متحده همچنان با صرف بیشترین هزینه برای صنایع نظامی و نیروهای خود در صدر کشورهای جهان است؛ این کشور سال گذشته چنان چه گفته شد ۶۱۰ میلیارد دلار صرف هزینههای نظامی خود کرده و ۳۵ درصد از کل هزینههای نظامی در جهان را به خود اختصاص داده بود.
این اعداد و ارقام کل حقیقت را پوشش نمیدهد، بهمن ماه سال گذشته اسنادی به بیرون درز کرد که نشان میداد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به دنبال توسعه موشکهای هستهای جدید است و باب را برای هرگونه واکنش هستهای برای هر حمله غیرهستهای بزرگ باز گذاشته است. کمیسیون بودجه در کنگره آمریکا ارزیابی کرده است که هزینه بهروزرسانی سامانههای تسلیحات هستهای آمریکا و تعمیر آنها طی ۳۰ سال آینده دست کم ۱/۲ تریلیون دلار باشد.
جنگطلبی از جیب مردم آمریکا!
حمله به افغانستان و عراق نیز هزینههای هنگفتی را به مردم آمریکا تحمیل کرده است، آمریکا حدود ۱/۸ تریلیون دلار بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷ برای جنگهای افغانستان و عراق هزینه کرده است.
بر این اساس، ارزیابی جامعتر از هزینههای آمریکا در خاورمیانه در مسائل مربوط به کشورهای عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان نشان میدهد که در بازه زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶، حدود ۳/۶ تریلیون دلار هزینه شده است.
بی شک اگر بخواهیم هزینه مداخلات نظامی آمریکا در مناطق گوناگون جهان را تفکیک و مورد ارزیابی قرار دهیم این رقم به دهها تریلیون دلار در صد سال گذشته میرسد که رقمی افسانهای است، رقمی که اگر صرف رفاه مردم جهان میگردید حتی یک فقیر در جهان وجود نداشت چه برسد در آمریکا که آمارها وضعیت وخیم معیشتی آنان را نشان میدهد.
۸۵۰ پایگاه نظامی بیرون از خانه!
بخشی از هزینههای نظامی آمریکا صرف تاسیس و حفظ پایگاههای نظامی در جهان میشود، این بودجه به راستی جز قتل، کشتار و ارعاب صرف چه میشود؟! دولتمردان آمریکا هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود در خلیجفارس و آسیای غربی دنبال چه هستند؟! جز استیلاجویی برای استعمار ملل منطقه؟!
وزارت دفاع آمریکا طی گزارشی تحت عنوان Base Structure Report که در سال ۲۰۰۷ منتشر شده اعلام کرده بود : «آمریکا در ۳۹ کشور پایگاه بزرگ نظامی و در ۱۴۰ کشور ایستگاههای نظامی دارد. آمریکا به استثنای خاک خود در پنج قاره جهان جمعاً ۸۵۰ پایگاه نظامی دارد. این کشور درخاک خود نیز بهطور رسمی ۵۳۰۰ پایگاه نظامی دارد.»
وبسایت پلیتیکو نیز اخیرا درخصوص تعداد پایگاههای آمریکا در کشورهای مختلف مینویسد: «با اینکه آمریکا صدها پایگاه نظامی خود را در عراق و افغانستان تعطیل کرده اما همچنان ۸۰۰ پایگاه نظامی دیگر از پایگاههای عظیم «آمریکای کوچک» تا پایگاههای راداری کوچک، در بیش از ۷۰ کشور جهان دارد.»
آمریکا در قطر، عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و عمان ۲۱ پایگاه نظامی در اختیار دارد که این گواه حضور فعال آنها در منطقه است. این پایگاهها از بزرگترین مراکز تامین و تجهیز ارتش آمریکا در منطقه محسوب میشوند. از میان شش کشور یاد شده، کویت ۶ پایگاه در اختیار نیروهای آمریکایی گذاشته و علیرغم مساحت اندک خود بیشترین امکانات را در دسترس آمریکاییها در منطقه قرار داده است. این پایگاهها در شهرها و مناطق دوحا، کابالز، آرنیجان، احمد الجابر، علی سالم و مینا الاحمدی قرار گرفتهاند و در جریان حمله نیروهای آمریکا به عراق از یک نقش محوری در حمله و پشتیبانی نیروهای ارتش آمریکا برخوردار بودند.
آمریکا در ترکیه، عراق، کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، عمان، افغانستان، پاکستان و قرقیزستان نیز پایگاه نظامی دارد و یا از پایگاههای این کشورها استفاده میکند.
سوال اینجا است که آیا این پایگاههای نظامی حافظ امنیت مردم آمریکا هستند یا وسیلهای برای ادامه سیطره ایالات متحده بر کشورهای ضعیف و ادامه نقش استعماری این قدرت شیطانی میباشند؟! مردم آمریکا از دولتمردانشان میپرسند چرا بهجای این هزینههای کلان نظامی که بخشی از آن صرف حفظ و گسترش پایگاههای نظامی در کشورهای دور میشود به فکر مردم خود نیستید که در فقر روزگار عبرتآموزی را برای ملل دیگر سپری میکنند؟!
بازی تاج و تخت!
البته این تنها بودجه نظامی، هزینه حفظ و بازسازی تاسیسات هستهای و پایگاههای آمریکا در اقصی نقاط جهان نیست که بر دوش مردم این کشور سنگینی میکند و هر روز آنها را فقیرتر از دیروز میسازد بلکه سیطره جویی ایالات متحده زمینهساز آن شده است که برخی دولتها از سوی مقامات آمریکایی تقویت و برخی دیگر نیز تحت فشارهای سنگین قرار گیرند.
کمک به ایجاد گروههای تروریستی برای سرکوب و تحت فشار قرار دادن ملل منطقه غرب آسیا که هدف نهایی آن حفظ رژیم صهیونیستی از خطر ملل آزادیخواه و مسلمان منطقه است و همچنین کمکهای سرسامآور به اپوزیسیون بعضی دولتها برای ایجاد تغییرات به نفع آمریکا نیز میتواند در این راستا ارزیابی شود.
از بخش نخست شروع میکنیم ، یعنی هزینهای که آمریکا مصروف حفظ تاج و تخت برخی سلاطین منطقه میکند که وابستگی شدیدی به ایالات متحده داشته و سرباز خط مقدم آمریکا در منطقه محسوب میشوند. این هزینهها از جیب مردم فقیر و مفلوک آمریکا پرداخت میشود.
ترامپ بارها در ماههای گذشته گفته است که سلاطین عرب منطقه مدیون آمریکا هستند چرا که ما آنها را حفظ کردهایم، ترامپ فروردین ماه گذشته در صحبت با دوستانش گفته بود که اگر آمریکا منطقه را ترک کند، پادشاهیهای ثروتمند آسیای غربی باید «جتهای شخصی و زندگیهای اشرافیشان» را کنار بگذارند.
یک منبع آگاه از قول ترامپ به سی ان ان بیان کرده بود که او در دیدار با پادشاه یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، گفته است: «بدون ما دو هفته هم دوام نمیآورید. کارتان تمام میشود. آن وقت باید با هواپیماهای عادی مسافربری پرواز کنید.»
این همه نشان میدهد که بخشی از بودجه آمریکا که بایستی صرف تامین رفاه و معیشت مردم این کشور شود برای حفظ تاج و تخت و وسایل رفاه برخی سلاطین عقب افتادهای میشود که با سرکوب مردم به قدرت خود تداوم بخشیدهاند.
البته این سلاطین گاوهای شیردهی برای ترامپ هستند، از سویی بودجه مردم فقیر آمریکا صرف نگهداری این سلاطین در منطقه میشود و از سوی دیگر نیز این عقب افتادهها بخشی از هزینههای سلطه طلبی آمریکا در منطقه و دیگر نقاط جهان را میپردازند.
دوشیدن حکام مرتجع عرب اگر چه برای مردم آمریکا آب ندارد اما برای کمپانیهای بزرگ اسلحهسازی نان خوبی دارد.
حقوقبگیران آمریکا!
دولت آمریکا علاوهبر اینکه میلیاردها دلار از بودجه این کشور را صرف حفظ تاج و تحت سلاطین منطقه و برخی دولتها میکند هزینههای سرسام آوری را نیز به حمایت از اپوزیسیون برخی دولتها از جمله دولت «جمهوری اسلامی ایران» اختصاص داده است.
حمایت بیقید و شرط از گروهک تروریستی منافقین و سلطنت طلبها و...در آمریکا را بایستی در این راستا مورد ارزیابی قرار داد. از روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی ضد انقلاب به تدریج خانه دوم خود را پیدا کرده و به شهرهای مختلف آمریکا نقل مکان کردند ، آنان در این شهرها از بودجه مردم آمریکا ارتزاق و هدف براندازی جمهوری اسلامی را که آرزویی دور و دراز است و به گور خواهند برد را تعقیب کردهاند.
از خارج شدن نام گروهک نفاق از لیست گروههای تروریستی توسط آمریکا که بگذریم به حمایتهای مالی ایالات متحده میرسیم که در سالهای متمادی گذشته صرف سر پا نگاه داشتن منافقین شده است.
«ریس الریش» Reese Elrich روزنامه نگار آزاد آمریکایی و نویسنده کتاب «هدفگیری عراق» که یک بار به ایران و مناطق کردنشین شمال عراق سفر کرده بود ، درگفتوگویی از حمایت مالی رسمی ایالات متحده از گروههای مسلحی سخن گفته است که برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تلاش میکنند.
الریش در مصاحبهای با تارنمای اینترنتی غیردولتی واشنگتن پریزم میگوید ایالات متحده گروههای اقلیت ایرانی را با تاکید بر «رسانههای آنها» مورد حمایت مالی قرار میدهد.
به گفته الریش، این اطلاعات را مقامات دولت بوش [رئیسجمهور اسبق آمریکا] که نخواستهاند نامشان فاش شود با وی درمیان گذاشتهاند. این روزنامه نگار میگوید: چنین کمکهایی برای شبکههای تلویزیونی، وب سایتها ایستگاههای رادیویی هزینه میشود.
وی در ادامه درپاسخ به این پرسش که آیا حمایتهای مالی یاد شده محدود به رسانههاست و یا زمینههای دیگری همچون فعالیتهای نظامی را هم در برمیگیرد یا خیر، خاطر نشان میکند: «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا به صورت محرمانه از حملات به داخل ایران نیزحمایت میکنند. من دریافتم که ایالات متحده و اسرائیل از «حزب حیات آزاد کردستان» (پژاک) و اعضای سابق مجاهدین خلق ایران [منافقین] پشتیبانی میکند.»
این روزنامهنگار آمریکایی تصریح میکند «حمایتهای مالی آمریکا تندروترین بخشهای گروههای اقلیت همچون پژاک و مجاهدین خلق [منافقین] را دربرمی گیرد و آنها را برای درگیری و ترور تشویق میکند.»
منافقین و برخی دولتمردان ایالات متحده در حالت «خدمات متقابل» قرار دارند، منافقین برای ماندن و بقا به برخی سناتورهای آمریکایی رشوه میدهند و سناتورهای آمریکایی نیز با سخنرانی در سمینارها و مراسمات این گروهک به آنان وجهه میدهند تا به عنوان یک اپوزیسیون فعال در رسانهها حضور داشته باشند ولی کیست که نداند منافقین منفورترین گروهها در نزد مردم ایران هستند، لیست بلند بالای ۱۷ هزار نفر از مردم ایران که توسط منافقین ترور شدهاند آیا نمیتواند برای مردم آمریکا ایجادکننده این سوال باشد که چرا از بودجه آنان برای حفظ و بقای این گروهکهای تروریستی هزینه میشود؟!
حمایت از گروههای تروریستی برای براندازی!
اگر مردم آمریکا بدانند بودجهای که باید مصروف رفاه آنها شود برای تاسیس گروههای تروریستی در مناطق گوناگون هزینه شده است چه خواهند گفت؟! داعش دست پرورده آمریکا است و بعید به نظر میرسد که کسی این را نداند.
راند پاول، سناتور جمهوریخواه آمریکا، سیاستهای نادرست این کشور و مداخله بیش از حد در بحران سوریه را عامل به وجود آمدن پناهگاهی مناسب برای تروریستهای غرب آسیا و کشیده شدن هرجومرج به شمال عراق میداند. وی یکی از دلایل تقویت داعش را ارسال سلاحهای آمریکایی برای متحدان این گروه در سوریه عنوان میکند و میگوید: داعش در سوریه متحد ما بود. ما برای عقب راندن نیروهای وفادار به دولت دمشق، به شبهنظامیان سلاح دادیم و مکانی امن برای این افراد در سوریه درست کردیم. به نظر من، دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد.
ادوارد اسنودن، پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا نیز در افشاگری خود میگوید : «سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکلگیری داعش نقش داشتند و در عملیاتی با نام لانه زنبور، گروه داعش را تشکیل دادند.» وی طبق اسناد فاششده معتقد است گروه داعش برای حمایت از رژیم صهیونیستی تشکیل شده است و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و براساس اندیشههای تکفیری، سلاح خود را بهسوی کشورهای مخالف موجودیت رژیم صهیونیستی نشانه بگیرد.»
دلایل و نشانههای فراوان دیگری نیز هستند که نشان میدهند داعش دست پرورده آمریکا است و بخشی از دلارهایی که باید مصروف زندگی مردم ایالات متحده شود برای تامین تسلیحات این گروه صرف میشود تا بهتر و دقیقتر بتوانند مردم منطقه را بکشند و هدف ترامپ را برای سیطره بر جهان تحقق ببخشند.
و اما ایران...
«جمهوری اسلامی ایران» از روز نخست استقرار پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد هجوم قرار داشته است، حمله رژیم بعث عراق به ایران با حمایت آمریکا ، تحرکات تجزیهطلبانه در کردستان و خوزستان ایران در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب این بار نیز با حمایت آمریکا و...همه و همه نشان میدهند که ایران بایستی برای بقا و پیشرفت هزینه کند.
اگر جمهوری اسلامی برای تقویت نظامی خود هزینه میکند نه برای سرکوب مردم یک منطقه در هزاران کیلومتر دورتر از خاک وطن که جهت مقابله با تروریستها و قدرتهای شیطانی است که همواره مردم ایران را به حمله نظامی تهدید کردهاند.
اگر جمهوری اسلامی ضعیف بوده و دارای قدرت نظامی نباشد گروههای تروریستی به نیابت از آمریکا چون منافقین و داعش چه خواهند کرد؟! طبیعی است که آنها از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی دریغ نخواهند کرد.
رژیم سعودی میلیاردها دلار صرف خرید تسلیحات نظامی کرده است (آخرین مورد آن قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری با آمریکا) تسلیحاتی که صرف سرکوب مردم مسلمان و بیگناه یمن میشود ولی نظام جمهوری اسلامی بودجه کشور را صرف سرکوب هیچ ملتی ننموده و این بودجه تنها برای رفاه و امنیت مردم ایران با وجود همه مشکلات هزینه شده است.
ایران دارای مشکلات اقتصادی است و این طبیعی مینماید چون هیچ کشور و نظامی مانند نظام جمهوری اسلامی در منطقه و جهان دشمن ندارد، تحریمهای به اصطلاح و گفته دشمنان ملت ایران فلجکننده از روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا به امروز اعمال و هر روز بر میزان آن افزوده شده است، جرم ملت ایران چیست؟ جرم تکیه بر اسلام به عنوان تنها مکتب نجات بخش و حرکت در مدار قوانین آن است، جرم جمهوری اسلامی مقابله با گروهکهای تروریستی است که اگر فرصت بیابند تحرکاتی چون اقدامات تروریستی خرداد ۱۳۹۶ مقابل آن بازیهای کودکانه خواهد بود، جرم ملت ایران آن است که به آمریکا میگوید خلیجفارس را تخلیه کرده و به خلیج خوکها بسنده کنید.
میزان هزینهای که جمهوری اسلامی صرف امنیت منطقهای که در آن حضور دارد میکند غیر قابل مقایسه با بودجه افسانهای است که دولتمردان آمریکا در صد سال گذشته برای سیطره بر جهان و از جمله آسیای غربی مصروف کردهاند.
حال بسیار جاهلانه به نظر میرسد که هزینه بسیار اندک جمهوری اسلامی برای تقویت نظامی خود جهت مقابله با دشمنان هزینهای بالا به شمار بیاورند و بودجههای چندین ده تریلیون دلاری ایالات متحده برای مداخلات نظامی در جهان و از جمله به زانو درآوردن ملت ایران را نبینند.
کافی است این نکته را بدانیم که بودجه دفاعی کشور در سال ۹۶ مجموعاً تنها ۳درصد از کل بودجه کشور بوده است، این در حالی است که این رقم درعربستان ۱۰ درصداست. درصد بودجه نظامی ایران از امارات، روسیه، کویت، پاکستان، آمریکا، عمان و بسیاری از کشورهای دیگر کمتر است.
در این گزارش به میزان بودجه نظامی آمریکا در دو سال گذشته و بهخصوص افزایش آن در سال ۲۰۱۸ میلادی اشاره کردیم، جالب است بدانید بودجه نظامی سعودی که در سال ۲۰۱۶ اندکی کاهش یافته بود، در سال گذشته با افزایش ۹/۲ درصد به ۶۹ میلیارد دلار رسید و پس از آمریکا و چین، در رده سوم جهان قرار گرفت.
بودجه دفاعی ایران در سال جاری ۶/۳ میلیارد دلار بوده است ، مقایسه میزان بودجه نظامی ایران با عربستان و آمریکا به خوبی تفاوت رقمها و اهداف را نشان میدهد، هدف اساسی جمهوری اسلامی تنها مقابله با تهاجمات بیگانه و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور است ولی عربستان با بودجه نظامی بالا چند سال است که یک تجاوز همهجانبه را به یمن رهبری کرده و در حمایت از گروههای تروریستی منطقه نیز شدیدا فعال است.
نکته دیگری که تذکر آن ضروری به نظر میرسد آن است که ایران در طول جنگ تحمیلی به اذعان سازمانهای بینالمللی بیش از هزار میلیارد دلار خسارتدیده است، هزینههای امروز برای تامین امنیت و ارتقای قدرت دفاعی کشور برای جلوگیری از تحمیل چنین هزینههای هنگفتی به کشور است. اگر امروز این هزینههای حداقلی را متحمل نشویم فردا روزی فرا خواهد رسید که مجبور خواهیم شد هزاران میلیارد دلار خسارت به زیر ساختهای کشور را ببینیم و دم نزنیم.