حميد کارگر در جديدترين مطلب وبلاگ "رسانه، ايران، نگاهي نو" نوشت: چند روز پيش با چند تن از خبرنگاران هم سخن شده بودم. يکيشان خبرنگار واحد مرکزي خبر بود که محمود احمدي نژاد را در سفر اخير به سازمان ملل (شهريور 89) همراهي کرده بود.
آن دوست خبرنگار وقتي با اين پرسش رو به رو شد که "چرا خبرنگاران رسانه هاي ديگر کشورها، رييس دولت ايران را در برابر خود مينشانند اما شما با رييسان ديگر دولت ها چنين نميکنيد؟"، از کمبود زمان سخن گفت و مواردي از اين دست.
ميگفت: برنامه هاي سفر بسيار فشرده است. رييس جمهور ما آنقدر پرکار است که پوشش دادن برنامه هاي او زمان بسياري ميطلبد و ديگر مجالي براي تهيه گزارش و گفت و گو با ديگران باقي نميماند.
ميگفت: اختلاف زماني ميان ايران و آمريکا و لزوم ارايه گزارشهاي زنده در بخشهاي خبري ايران، خواب را هم از ما دريغ کرده بود و وقتي رييس جمهور و ديگر دولتمردان به خواب ميرفتند، باز هم ما در حال آماده سازي و تدوين خوراک خبري بوديم و خلاصه اينکه فرصتي براي کارهاي ديگر باقي نميماند.
توجيه او پذيرفتني بود اما پرسش نخستين بر جاي خود باقيست. پرسشي که ميتوان آن را از زواياي گونه گوني واکاويد.
برنامه هاي گفت و گو محور تلويزيوني يا راديويي که در رسانه هاي نامدار دنيا جايي ويژه دارند و سياستورزان نيز در کنار ورزشکاران و هنرپيشگان مهمانشان مي شوند، هيچگاه در ايران ما پاگير و پردوام نشده اند.
در چنين برنامه هايي که "تاک شو" نيز خوانده ميشوند، مجري نقش اصلي را دارد و مهمان يا مهماناني را براي گپ و گفت و به چالش کشيدن فراميخواند. برنامه پر سابقه "لري کينگ" آنچنان دوام يافته که لقب "پادشاه گفت و گو" را برايش به ارمغان آورده است. او ساده و صميمي با بند شلواري که هميشه روي پيراهنش نمايان است، در برابر مهمانش مينشيند و مصاحبه اي دلچسب و گيرا ارايه ميکند. گپ و گفت هاي "اپرا وينفري" هم آنچنان ادامه دار شده اند که عنوان "ملکه گفت و گو" را به اين بانوي رنگين پوست هديه کرده اند. ملکه اي که برنامه هايش در شمار پرطرفدارترين برنامه هاي تلويزيوني آمريکاست. گفت و گوهاي "مايک والاس" در برنامه نامدار و پردوام "60 دقيقه" در شبکه سيبياس نيز جايي خاص و هواداراني پرشمار دارد. از مصاحبه هاي چالش برانگيز گزارشگر ايرانيتبار ايالات متحده، "کريستين امانپور" نيز نميتوان بياشاره گذشت. گفت و گوهايي که اغلب حرف و حديث هايي براي سياستورزان در پي ميآورد.
در ايران چند برنامه گفت و گو محور چالشي و پردوام را ميتوان برشمرد؟ به جرأت ميتوان گفت که هيچ!
چنين برنامه هايي اغلب از ايجاد چالش و گفت و گوهاي سخت دورند و يا پس از پيدايش، دوام چنداني نمييابند. در همين سالهاي اخير کم نداشته ايم چهره هايي چون محمدرضا شهيدي فر، رضا رشيدپور، مرتضي حيدري، فرزاد حسني و... که هريک در دوره اي و در برنامه اي خاص، گپ و گفت هايي جذاب و چالشي را پي افکنده اند و خيلي زود يا با توقف برنامه رو به رو شده اند و يا برنامه شان از جدل و پرسشهاي سخت تهي شده و جذابيت خود را از دست داده است.
از اين روست که نميتوان "تاک شو"هاي ايراني را با نمونه هاي غربي سنجيد که به گفته مولوي:
زين عصا تا آن عصا فرقي است ژرف / زين عمل تا آن عمل راهي شگرف
وقتي رسانه اي نامدار، برنامه اي پرهوادار و گفت و گو کننده اي آسوده خاطر و کارآزموده در اختيار نداشته باشي، چگونه ميتوان رييس دولتي يا سياستورزي را در برابر نشاند و به چالش کشيد؟
سوي ديگر ماجرا به بيرغبتي راديو و تلويزيون ما به شنيدن پيام ديگران باز ميگردد. متوليان صدا و سيما يکسره به دنبال ابلاغ پيام خود به ديگرانند و هيچ رغبتي به دريافت و انتشار پيام ديگران ندارند مگر آنکه از فيلترهاي گونه گون و دروازه باني هاي خاص بگذرد. در اين حالت ديگر پيگيري انجام مصاحبه اي با سران ملل کاري بيهوده و بيعلت است و نيازي نيست تا براي وقوع آن راهکاري جسته شود. ضرورتي ندارد تا براي رفع مشکل کمبود وقت و فشردگي کارها -که آن خبرنگار واحد مرکزي خبر بدان اشارت داشت-، از خبرنگار ديگري ياري گرفته شود يا برنامه ريزي ويژه اي صورت پذيرد.
اين ماجرا سويههاي ديگري نيز دارد. يکي هم اين است که گزارشگران و خبرنگاران عزيزکرده صداوسيما اين کاره نيستند و مهارت و کاربلدي لازم براي چنين رويارويي هاي رسانه اي را ندارند. آنان به "تنبلي خبري" دچارند و بايد پذيرفت که: "شير قالين دگر و شير نيستان دگر است".
و سويه ديگر اينکه اصلاً چرا بايد رييس دولتي وقت خود را مصروف گفت و گو با نماينده رسانه اي کند که مخاطب پرشماري ندارد و در دنياي پر رقابت رسانه ها از سهمي درخور توجه بي بهره است؟ مگر صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران گستره گسترده اي از افکار عمومي جهان را پوشش ميدهد که لازم باشد رييس دولتي در برابر دوربين اين رسانه بنشيند و پاسخگوي مصاحبه گران ما باشد؟
دوست خبرنگار من! کمبود زمان و فشردگي برنامه ها را از تو ميپذيرم اما بر اين قبيل تأملات چشم نميبندم.
کد خبر 8773
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۱
- ۰ نظر
- چاپ
برنامه هاي گفت و گو محور تلويزيوني يا راديويي که در رسانه هاي نامدار دنيا جايي ويژه دارند و سياستورزان نيز در کنار ورزشکاران و هنرپيشگان مهمانشان مي شوند، هيچگاه در ايران ما پاگير و پردوام نشده اند.