به گزارش مشرق، پایداری مردم لبنان در برابر ارتش صهیونیستی و دلاوری شهدا، پیروزی لبنان را تبدیل به یک پیروزی استراتژیک و تاریخی کرد.
یازده سال پیش در چنین روزهایی، آتش جنگ براساس علایق و نیازهای مشترک نظام سلطه با محوریت مثلث شوم آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و با حمایت برخی از کشورهای مرتجع عربی همانند عربستان، مصر، اردن و بخشی از نیروهای داخلی لبنان علیه لبنان و با هدف نابودی حزب الله برافروخته شد.
همزمانی آغاز این جنگ با قطعنامه 1696 علیه فعالیت های هسته ای ایران و اعلام ضرورت شکل گیری خاورمیانه جدید به عنوان محصول و پیامد این جنگ از سوی رایس وزیر خارجه آمریکا، اهداف فراتر از نابودی حزب الله در این جنگ را در همان روزهای نخست جنگ آشکار ساخت. جنگ را رژیم صهیونیستی با چراغ سبز و حمایت آمریکا و انگلیس و به بهانه اسارت 2 نیروی نظامی اش از سوی حزب الله، با این تصور آغاز کرد که ظرف یک هفته با تحقق اهداف نظامی و سیاسی مورد نظر پایان خواهد یافت.
بیشتر بخوانید:
آتلانتیک: «گنبد آهنین» در برابر «موج موشکی حزبالله» ذوب میشود
پس از یک هفته از شروع جنگ، تمامی تصورات سردمداران جنگ افروز تل آویو درهم ریخت و ارتش پرآوازه، مغرور و با هیمنه ی رژیم جعلی اسرائیل خود را در گردابی مشاهده کرد که ضرورت خروج از آن با پایان جنگ بدون نتیجه را با تمام وجود حس کرد. اما آنان تحت فشار آمریکا، مجبور شدند با این امید که شاید با تداوم جنگ، نتیجه ای برای دست برتر داشتن به دست آید، جنگ را ادامه دهند.
جنگ پس از 33 روز پایان یافت و عمده خبرگزاری های جهان به انحاء مختلف به صورت خبر، گزارش، تحلیل و تفسیر، مجبور به بیان یک واقعیت شدند، واقعیتی که هفته نامه "نیوریپا بلیک" چاپ آمریکا آن را این گونه نوشت: «حزب الله برنده جنگ 33 روزه بود و باعث شد که اسرائیل شکست مفتضحانه ای را تحمل کند.» روزنامه "آبزرور" چاپ انگلیس نیز نوشت: «درسی که اسرائیل از لبنان گرفت بسیار شبیه درسی بود که آمریکا از جنگ ویتنام گرفت.»
جنگ 33 روزه از زوایای مختلف قابل بررسی است. «پیروزی استراتژیک» برای حزب الله لبنان و «شکست استراتژیک» برای رژیم صهیونیستی که هر دو وضعیت، ریشه در اشتباهات استراتژیک تصمیم سازان و تصمیم گیران تل آویو و کاخ سفید دارد، مهم ترین وجوه قابل بررسی در جنگ 33 روزه است.
الف- اشتباهات استراتژیک
هر چند پس از جنگ 33 روزه، مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی تلاش کردند تا این گونه القاء شود که این جنگ بدون برنده و بازنده پایان یافت، لکن عمق فاجعه برای صهیونیست ها به گونه ای بود که دست اندرکاران جنگ را گرفتار یک زلزله سیاسی کرد. زلزله ای که ناشی از "شکست استراتژیک" در جنگ بود. گزارش موسوم به "وینوگراد"، مهم ترین سند انتشار یافته از سوی صهیونیست هاست که بر پیروزی حزب الله و شکست اسرائیل تأکید می کند. در این گزارش بیش از 100 بار بر شکست بسیار بزرگ اسرائیل در جنگ با لبنان تأکید شده است.
گزارش مذکور، "ایهودالمرت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی را وادار ساخت تا به شکست کشور جعلی اش در جنگ با لبنان اعتراف کرده و بگوید: «من در رهبری این جنگ شکست خوردم.» انتشار گزارش کمیته تحقیق در مورد دلایل شکست اسرائیل در جنگ، سبب گردید تا افکار عمومی و حتی مقامات بلندپایه حزب "کادیما" از جمله وزیران در کابینه، خواستار استعفای المرت از نخست وزیری شوند. تحت فشارهای سیاسی ناشی از شکست استراتژیک، "دان حالوتس" رئیس ستاد مشترک ارتش و "امیر پرتز" وزیر جنگ مجبور به استعفا از مقام خود شدند. با پذیرش شکست، صهیونیست ها به دنبال بررسی دلایل این شکست برآمدند.
مرکز مطالعات استراتژیک "بگین- سادات" حدود دو ماه پس از جنگ 33 روزه، به بررسی ابعاد مختلف این جنگ پرداخت و اشتباهات استراتژیک صهیونیست ها در این جنگ را تبیین کرد. در بخش هایی از گزارش این مرکز آمده است:
1- حزب الله توانمندی های خود را علیه نقاط ضعف ما به کار گرفت و قابلیت های دفاعی خود را با مزیت جنگیدن در خاک خود علیه اسرائیلی ها به کار گرفتند و با پرتاپ کاتیوشا و برهم ریختن وضعیت اجتماعی و اقتصادی زندگی، شمال اسرائیل را نشانه رفتند.
2- فرضیات و باورهای پیشین ما اشتباه بود. سال ها تکیه بر "تکنولوژی اطلاعات بهنگام" داشتیم و این جنگ ناکارآمدی این تکنولوژی را که آمریکایی ها از آن به عنوان انقلاب در امور نظامی یاد می کردند، به نمایش گذاشت. فرض دیگر این بود که تصور می کردیم نیروی هوایی تعیین کننده سرنوشت جنگ است. در حالی که نیروی هوایی هیچ گاه نتوانست در سطح عملیاتی، نقش استراتژیکی در صحنه درگیری زمینی داشته باشد. تأکید بر قدرت هوایی و حجم محدود نیروی زمینی بر پایه این فرض بود که دوران جنگ سنتی زمینی به سرآمده و این هم اشتباه بود. بر این باور بودیم ک نیروهای زمینی می توانند اطلاعات بهنگام را در صحنه درگیری دریافت کنند. اما در عمل هم با اطلاعات کهنه و هم با مشکلاتی در دریافت اطلاعات مواجه شدیم و نیروهای ما کورکورانه می جنگیدند. فقدان اطلاعات بهنگام درباره توانمندی حزب الله در به کارگیری موشک های پیشرفته ضدتانک و موشک های سطح به دریا، سبب شد تا قربانی تاکتیک های حزب الله شویم. این جنگ نشان داد که اسرائیل ناتوان در دفاع از سرزمینش در مقابل راکت های میان برد و کوتاه است و اساسا باید ساختار نیروهای مسلح را بازنگری کنیم.
3- اشتباه استراتژیک دیگر رهبران نظامی و سیاسی اسرائیل این بود که بدون آمادگی کامل وارد جنگ با حزب الله شدند با این فرض که فشار بر دولت ضعیف لبنان منجربه ایجاد یک بحران سیاسی در لبنان می شود و این مسئله به تضعیف حزب الله و سیطره ارتش لبنان در جنوب لبنان می انجامد.
4- رهبران اسرائیل در فهم تأثیرات استراتژیک موشک های کاتیوشا بر جامعه اسرائیل دچار شکست استراتژیک شدند. آنها تصور می کردند این موشک ها نیز مشابه موشک های قسام است که حماس از غزه شلیک می کند. اتکای بیش از حد به نیروی هوایی که می تواند پایگاه های پرتاب این موشک ها را منهدم کند یک خطای استراتژیک دیگر بود چرا که در عمل این اتفاق نیفتاد و حزب الله هر روز که از جنگ می گذشت بر تعداد پرتاب کاتیوشاها می افزود.
ب- پیروزی استراتژیک در نقطه مقابل "شکست استراتژیک"
رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه، یک "پیروزی استراتژیک" و تاریخی نصیب حزب الله کرد. سیدحسن نصرالله در این باره می گوید: «پایداری مردم لبنان در برابر ارتش صهیونیستی و دلاوری شهدا، پیروزی لبنان را تبدیل به یک پیروزی استراتژیک و تاریخی کرد.»
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله، بارها از پیروزی به دست آمده، به عنوان پیروزی الهی و نصرت الهی یاد کرده و از این پیروزی به عنوان تحقق وعده الهی به مومنین نام می برد که حضرت حق فرمود: «ان تنصرالله ینصرکم» پیروزی استراتژیک حزب الله، جایگاهی اسطوره ای و باورنکردنی در جهان عرب برای این جنبش شیعی به وجود آورده و اکنون این جنبش، نقش الهام بخشی برای جهان عرب دارد. حزب الله برای اولین بار با مقاومت سرسختانه و تحمیل شکست به ارتش رژیم صهیونیستی، از یک سو روح امید و اعتماد به نفس را در جوانان و مبارزین جهان عرب پدیدار ساخت و از دیگر سوی، بحران عدم اعتماد و تصمیم گیری را به کانون رژیم صهیونیستی وارد ساخت.
اما پس از یک سال و عبور از زمزمه های صهیونیست ها برای جنگی دیگر برای اعاده حیثیت، و با وجود فشارها، توطئه ها و دسیسه های گوناگون برای تضعیف حزب الله در طول ماه های اخیر، امروز حزب الله قوی تر از همیشه در صحنه سیاسی- نظامی لبنان حضور دارد. این برآورد اطلاعاتی خود صهیونیست هاست که از زبان یکی از مقامات امنیتی آنان بیان شده که حزب الله قوی تر از یک سال قبل است. سید حسن نصرالله در پاسخ به تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر حمله مجدد به لبنان، با قاطعیت اعلام داشته است که در صورت بروز جنگ مجدد، جنبش مقاومت این توانایی را دارد که روزانه 3000 موشک به هدف های دشمن شلیک کند. نکته مهم این است که اکنون صهیونیست ها به حرف های سیدحسن نصرالله ایمان دارند و آن را بلوف نمی دانند.