به گزارش مشرق ، الف نوشت:
شاید شما هم این مضمون را شنیده باشد که : فرهنگ مادر سیاست است.مضحک است تصویر مادری که سعی می کند مادرش را بزاید!
این حرفی بود که جدا ازدرستی یا نادرستیش، محل بحثش سه چهار سال پیش بود. حالا که شرایط سیاسی - فرهنگی کشور عوض شده ؛مصداقی ندارد. زیرا اساسا رویکرد فرهنگیی در کار نیست که بالتبع آن هیچ گونه تلاشی برای زاییدن چیزی در عرصه فرهنگ و امثالهم دیده نمی شود!
اما حال که عناصر سیاست قوت لایموت زمامداران ما شده بگذارید با زبان سیاسی و از ضرورت های سیاسی سخن بگویم شاید حرف یکدیگر را بهتر فهمیدیم.
در زمان دانشجویی یادم است یکی از مسائلی که خیلی نگران کننده به نظر می رسید کم تفاوتی یا بی تفاوتی مسئولین دانشگاه به مسائل اخلاقی ، مذهبی و حرمت شکنی های دینی توسط بعضی اساتید بود. یعنی اگر یک استاد مشتی چرندیات سیاسی را پشت سر هم در کلاس ردیف می کرد محکوم شدن و باز خواست شدنش با اینکه خود دچار مصلحت اندیشی های ساده لوحانه بسیاری بود ولی بسیار راحت تر و سهل الوصل تر از این بود که فرضا فلان استاد که به عناوینی از فساد اخلاقی مشهور شده بود را ادب کنی!
شب گذشته که رویت فیلم " اسب حیوان نجیبی است " نصیبمان شد باز به همین نتیجه رسیدم که ناظرین فرهنگی -سیاسی ما بیشتر از یک متر جلوی چشمشان را در عرصه سیاسی نمی بینند.
عرصه فرهنگی که در اصل دیدن مسئله داریم!
فیلمی سراسر از مفاهیم رکیک ، دیالوگ های سکسی و ...
به نظر حقیر می توان مبتذل ترین فیلم سالهای اخیر سینما را شایسته این فیلم دانست.
فیلمی که در آن کار از آروغ های روشنفکری گذشته به آروغ های عرق خوری رسیده !
اسم شریف! فیلم از صحنه های بر گرفته شده که یکی از شخصیت های اصلی فیلم در اثر زیادی روی در مشروب خواری نمی تواند جلوی آروغ های خود را بگیرد و به رسم عرق خور های حرفه ای اسم فیلم را تکرار می کند! شخصیت های فیلم هر کس به دلیلی گیر جناب مامور می افتند .
یکی به جرم مستی ، یکی به جرم زندگی با دختر بی خانمان و ...
شخصیت هایی که هیچ کدام منفی نیستند. مسعود عرق می خورد اما پول حرام به خانه نمی برد!
پیمان با دختری که هنوز نمی داند می خواهد با او ازدواج کند یا نه در اتاقی زندگی می کند اما این برای او جرمی نیست ،او فداکاری است که نسترن بی خانمان را پناه داده!
نسترن دختری است که دائم سر خوش و شاد در حال بازیگوشی است. این حال یک دختربی خانمانی است که هم خانه پیمان شده!!!!
و بهترین شخصیت فیلم که هنوز خطایی از او سر نزده در اندیشه کسب همسر سابق پیمان است که در نهایت خماری ناشی از مصرف مواد در طول فیلم حضور دارد!
خلاصه قصد تحلیل فیلم ندارم. این موارد را گفتم تا دوستانی که فیلم را ندیدند که ان شاء الله نبینند هم بدانند از چه خط قرمز گشاد و بی در و پیکری در معاونت سینمایی وزارت ارشاد سخن می گویم.
اما در همین روز های اکران دو فیلم تقریبا سیاسی اجازه اکران نگرفتند یکی "خیابان های آرام " کمال تبریزی و دیگری "گزارش یک جشن" حاتمی کیا.
اصلا قصد تائید یا تصدیق فیلم های فوق را ندارم ؛ اما یک نکته دارم و آن اینکه بر فرض که این دو فیلم ضربه ای جبران ناپذیر سیاسی بر اندیشه عمومی بزند و این دلیل توقیف این فیلم هاست. اما آیا فیلم های همچون " اسب حیوان نجیبی است " که ما شاء الله هر روز بیشتر از دیروز می شوند کم ضربه سیاسی بر پیکر اندیشه جامعه می زنند؟
عرصه فرهنگ و دین و اعتقادات مردم به درک؛ حداقل فکر چارچوب های سیاسی خود باشید. عرصه سیاسی و تفکر سیاسی جمعی که در امری همانند انتخابات بروز می کند تنها ناشی از معادلات سیاسی روز نیست بلکه میوه فرهنگ یک جامعه است.
میوه ای که همانند عملکرد سیاسی یک ساله و دو ساله به ثمر نمی رسد بلکه در دراز مدت اثر می کند اما اثری ریشه دار. مسئولین سیاسی ، امنیتی و فرهنگی آیا برای این پرسش جوابی دارند که فتنه ۸۸ صرفا ناشی از معادلات سیاسی بود یا نتیجه تلاش فرهنگی و عمیق اصلاح طلبان در زمامداری ۸ ساله شان بود؟
در فتنه ۸۸ کم از اعتقاد زدایی و انگیزه های جنسی ضربه خوردیم که چنان خوش خیالانه عرصه فرهنگی را باز گرفته اید؟!!
باید با وزارت ارشادی که حاتمی کیا در آن حذف می شود ولی عرق خوری و زن بارگی در آن به نمایش در می آید چه کرد؟
این نتیجه این است که سیاست ما نه تنها از زاییدن فرهنگ نا امید شده بلکه نمی فهمد مادری را به هرزگی کشانده است که مادر خودش است!!
شاید شما هم این مضمون را شنیده باشد که : فرهنگ مادر سیاست است.مضحک است تصویر مادری که سعی می کند مادرش را بزاید!
این حرفی بود که جدا ازدرستی یا نادرستیش، محل بحثش سه چهار سال پیش بود. حالا که شرایط سیاسی - فرهنگی کشور عوض شده ؛مصداقی ندارد. زیرا اساسا رویکرد فرهنگیی در کار نیست که بالتبع آن هیچ گونه تلاشی برای زاییدن چیزی در عرصه فرهنگ و امثالهم دیده نمی شود!
اما حال که عناصر سیاست قوت لایموت زمامداران ما شده بگذارید با زبان سیاسی و از ضرورت های سیاسی سخن بگویم شاید حرف یکدیگر را بهتر فهمیدیم.
در زمان دانشجویی یادم است یکی از مسائلی که خیلی نگران کننده به نظر می رسید کم تفاوتی یا بی تفاوتی مسئولین دانشگاه به مسائل اخلاقی ، مذهبی و حرمت شکنی های دینی توسط بعضی اساتید بود. یعنی اگر یک استاد مشتی چرندیات سیاسی را پشت سر هم در کلاس ردیف می کرد محکوم شدن و باز خواست شدنش با اینکه خود دچار مصلحت اندیشی های ساده لوحانه بسیاری بود ولی بسیار راحت تر و سهل الوصل تر از این بود که فرضا فلان استاد که به عناوینی از فساد اخلاقی مشهور شده بود را ادب کنی!
شب گذشته که رویت فیلم " اسب حیوان نجیبی است " نصیبمان شد باز به همین نتیجه رسیدم که ناظرین فرهنگی -سیاسی ما بیشتر از یک متر جلوی چشمشان را در عرصه سیاسی نمی بینند.
عرصه فرهنگی که در اصل دیدن مسئله داریم!
فیلمی سراسر از مفاهیم رکیک ، دیالوگ های سکسی و ...
به نظر حقیر می توان مبتذل ترین فیلم سالهای اخیر سینما را شایسته این فیلم دانست.
فیلمی که در آن کار از آروغ های روشنفکری گذشته به آروغ های عرق خوری رسیده !
اسم شریف! فیلم از صحنه های بر گرفته شده که یکی از شخصیت های اصلی فیلم در اثر زیادی روی در مشروب خواری نمی تواند جلوی آروغ های خود را بگیرد و به رسم عرق خور های حرفه ای اسم فیلم را تکرار می کند! شخصیت های فیلم هر کس به دلیلی گیر جناب مامور می افتند .
یکی به جرم مستی ، یکی به جرم زندگی با دختر بی خانمان و ...
شخصیت هایی که هیچ کدام منفی نیستند. مسعود عرق می خورد اما پول حرام به خانه نمی برد!
پیمان با دختری که هنوز نمی داند می خواهد با او ازدواج کند یا نه در اتاقی زندگی می کند اما این برای او جرمی نیست ،او فداکاری است که نسترن بی خانمان را پناه داده!
نسترن دختری است که دائم سر خوش و شاد در حال بازیگوشی است. این حال یک دختربی خانمانی است که هم خانه پیمان شده!!!!
و بهترین شخصیت فیلم که هنوز خطایی از او سر نزده در اندیشه کسب همسر سابق پیمان است که در نهایت خماری ناشی از مصرف مواد در طول فیلم حضور دارد!
خلاصه قصد تحلیل فیلم ندارم. این موارد را گفتم تا دوستانی که فیلم را ندیدند که ان شاء الله نبینند هم بدانند از چه خط قرمز گشاد و بی در و پیکری در معاونت سینمایی وزارت ارشاد سخن می گویم.
اما در همین روز های اکران دو فیلم تقریبا سیاسی اجازه اکران نگرفتند یکی "خیابان های آرام " کمال تبریزی و دیگری "گزارش یک جشن" حاتمی کیا.
اصلا قصد تائید یا تصدیق فیلم های فوق را ندارم ؛ اما یک نکته دارم و آن اینکه بر فرض که این دو فیلم ضربه ای جبران ناپذیر سیاسی بر اندیشه عمومی بزند و این دلیل توقیف این فیلم هاست. اما آیا فیلم های همچون " اسب حیوان نجیبی است " که ما شاء الله هر روز بیشتر از دیروز می شوند کم ضربه سیاسی بر پیکر اندیشه جامعه می زنند؟
عرصه فرهنگ و دین و اعتقادات مردم به درک؛ حداقل فکر چارچوب های سیاسی خود باشید. عرصه سیاسی و تفکر سیاسی جمعی که در امری همانند انتخابات بروز می کند تنها ناشی از معادلات سیاسی روز نیست بلکه میوه فرهنگ یک جامعه است.
میوه ای که همانند عملکرد سیاسی یک ساله و دو ساله به ثمر نمی رسد بلکه در دراز مدت اثر می کند اما اثری ریشه دار. مسئولین سیاسی ، امنیتی و فرهنگی آیا برای این پرسش جوابی دارند که فتنه ۸۸ صرفا ناشی از معادلات سیاسی بود یا نتیجه تلاش فرهنگی و عمیق اصلاح طلبان در زمامداری ۸ ساله شان بود؟
در فتنه ۸۸ کم از اعتقاد زدایی و انگیزه های جنسی ضربه خوردیم که چنان خوش خیالانه عرصه فرهنگی را باز گرفته اید؟!!
باید با وزارت ارشادی که حاتمی کیا در آن حذف می شود ولی عرق خوری و زن بارگی در آن به نمایش در می آید چه کرد؟
این نتیجه این است که سیاست ما نه تنها از زاییدن فرهنگ نا امید شده بلکه نمی فهمد مادری را به هرزگی کشانده است که مادر خودش است!!