گروه جهاد و مقاومت مشرق - در وصف مجاهدت و دلاوری لشکر زینبیون همین بس که امام خامنه‌ای فرمود: «سلام من را به مدافعین حرم پاکستانی برسانید، زینبیون خیلی خوب می‌جنگند، خیلی خوب مجاهدت می‌کنند. سلام من را به پدرها و مادرها و خانواده‌های‌شان برسانید.» برای آشنایی با زوایای زندگی شهید محمدمقداد مهدی از لشکر زینبیون به سراغ خانواده و دوستان شهید رفته‌ایم که ماحصلش را پیش رو دارید.

فعال انقلابی

مقداد در تاریخ ۱۶ می ۱۹۸۲ میلادی در پاکستان در ایالت پوان شهر بکو به دنیا آمد. یک برادر و دو خواهر کوچک‌تر از خودش داشت. بعد از ورود به دانشگاه وارد تشکیلات سازمانی آی‌اس‌او (ISO) با تفکر انقلابی شد. پس از مدتی به عنوان کارمند در همین تشکیلات مشغول به کار شد. البته مقداد فعالیت‌های انقلابی‌اش را از همان زمان دبیرستان که نوجوان بود آغاز کرد. از جمله کارهای او سازماندهی جوانان محله‌ای بود که در آن زندگی می‌کرد. مقداد هر شب جمعه برنامه‌های فرهنگی در محله‌شان برگزار می‌کرد. از این راه جوانان را با تفکر انقلاب اسلامی آشنا می‌کرد. رابطه خوبی با طلاب منطقه داشت و از این رابطه در راستای اهداف انقلابی خود به خوبی استفاده می‌کرد.

فضای مجازی و تبلیغ تشیع

مقداد طلاب فعال را به محله‌اش دعوت می‌کرد تا برنامه‌های فرهنگی خاصی برای جوانان اجرا کنند و خودش هم در تمامی برنامه‌های مذهبی و فرهنگی شرکت می‌کرد. مقداد از ظرفیت فضای مجازی برای ترویج و تبلیغ تفکر تشیع و انقلاب بهره می‌برد و مطالب مختلفی را برای بیداری جوانان در اختیارشان قرار می‌داد.

راه‌اندازی بانک خون

از دیگر اقدامات بسیار ارزشمند شهید راه‌اندازی بانک خون برای تأمین نیاز خون افراد بیمار و نیازمند در منطقه بود. مقداد برای ترویج کتابخوانی و علاقه‌مند کردن نوجوانان و جوانان به درس کتب رایگان تهیه می‌کرد و در اختیار کودکان نیازمند قرار می‌داد تا کودکی علاقه‌مند از درس و تحصیل بازنماند.

تصاویر روی دیوار

مقداد اتاق ویژه‌ای برای خود داشت. اتاقی که خلوتگاه او به وقت راز و نیاز با معبودش بود. مقداد دیوارهای اتاقش را با تصاویر امام خمینی (ره)، امام خامنه‌ای و سیدحسن نصرالله مزین کرده بود. اوج مبارزات و ایستادگی مقداد در مقابل کفر و تکفیر به سال ۲۰۱۳ بازمی‌گردد. در آن سال گروهی از افراد صحابه که وهابی بودند به مناطق شیعه‌نشین رفته و شعار شیعه کافر است سرمی‌دادند. شهید با تعدادی از جوانان منطقه با این گروه به مبارزه پرداخت و توانست ۱۱ نفر از آن‌ها را به هلاکت برساند. در آن درگیری دو نفر از بچه‌های همراه مقداد به شهادت رسیدند، اما پلیس به تعقیب نیروهای انقلابی پرداخت و توانست هفت نفر از آن‌ها را دستگیر کند. مقداد توانست از منطقه فرار کند. مدتی بعد آن هفت نیروی مبارز انقلابی، به اعدام محکوم شدند و مظلومانه به شهادت رسیدند.

هجرت به ایران

بعد از آن مقداد راهی ایران شد و شش ماه بعد از حضورش در ایران با خانواده‌اش تماس گرفت و از آن‌ها برای رفتن به سوریه و جهاد در جوار حریم آل‌الله اجازه گرفت. والدین مقداد از آنجایی که روحیه ظلم‌ستیزانه مقداد را خوب می‌شناختند با تصمیمش موافقت کردند. مقداد راهی سوریه شد. کمی بعد به افتخار جانبازی نائل شد، اما حاضر به ترک منطقه و مرخصی رفتن نشد و در بیمارستان‌های سوریه دوره درمان و بهبودی‌اش را سپری کرد.
مقداد یکی از نیروهای زبده جبهه مقاومت بود. دلاوری که توان بالایی در شناسایی مناطق عملیاتی داشت. او در یکی از شناسایی‌ها موفق شد به همراه چهار نفر از دوستانش به اطلاعات مهم و استراتژیک دشمن دست پیدا کند. همین موضوع باعث شد مورد تشویق و تحسین فرماندهان قرار بگیرد.

شهید مطهری

مقداد توان بالای رزمی داشت و خستگی‌ناپذیر بود. بعد از فراغت از مأموریت‌های محوله داوطلبانه به مأموریت‌های دیگر می‌رفت. او در زمان فراغت از مأموریت و در اندک زمان به دست آمده به مطالعه کتب شهید مطهری می‌پرداخت. گویی مطالعه کتب استاد او را آماده شهادت می‌کرد.