به گزارش مشرق، «میکائیل دیانی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
«نباید در رسانهها توقعات مردم را بیجا بالا ببریم، چرا که بالا بردن بیحساب توقعات مردم یعنی ایجاد ناامیدی در آنها، بلکه باید توقعات را در حد مقدورات و توان ملی سامان و پاسخ دهیم». این شاید مهمترین جمله جناب روحانی در دیدار با اهالی رسانههای همسوی دولت بود؛ جملهای که نگارنده را مجاب کرد به جهت تذکر و یادآوری، چند خطی را با رئیسجمهور محترم در میان گذارم.
بیشتر بخوانید:
اعتماد: رکوددار بالا بردن توقعات مردم خود شما هستید آقای روحانی
مسأله اول و قابل بررسی در بیان این گزاره از رئیسجمهور «توقعات» است. اگر منشأ و دلیل ایجاد توقعات مشخص نباشد نمیتوان در این باب حرفی دقیق و گرهگشا برای جامعه زد. در یک بیان دقیق میتوان «رضایت عمومی» مردم را محصول نزدیکی «امکانات» به «توقعات» دانست و توقعات مردم از زندگی بهصورت دقیق همان سطحی است که مسؤولان در آن هستند.
مردم اینگونه تصور میکنند که این سطح و امکانات که یک مسؤول در آن قرار دارد، سطح و استانداردی است که بهطور منطقی این مسؤول میتواند و باید برای جامعه نیز فراهم کند. مردم هر جامعهای در هر سطحی که باشند، زندگی خود را ضریبی از زندگی و رفاه «مسؤول» و «کارگزار» جامعهای که در آن زندگی میکنند میدانند و به قدر نزدیکی و دوری از آن سطح زندگی، حس رضایت از زندگی یا نارضایتی و حسرت از زندگی برایشان ایجاد میشود.
این حس درست است، به واسطه آنکه برای مردم جاافتاده است که «مسؤول» به واسطه مسؤولیتی که در قبال جامعهاش دارد، کمبرخوردارتر از دیگران است. این البته دستوری است که امیرالمومنین علی علیهالسلام به حاکمان اسلامی دادهاند. ایشان در خطبه ۲۰۹ نهجالبلاغه میفرمایند: «إِنَّالله تَعَالَی فَرَضَ عَلَی أَئِمَّهِ [الْحَقِ] الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَهِ النَّاسِ، کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ.» بدان معنا که «خداوند متعال بر حاکمان، اینگونه مقدر فرموده که زندگی خود را به مانند ضعیفان جامعه درآورند تا مبادا رنج فقر، فقیران را به طغیان اندازد».
به عبارت دیگر حاکمان اگر نمیتوانند آن «امکانات» و سطح رفاهی قابل توجه خودشان را برای مردم فراهم کنند، سطح کیفیت زندگی خودشان را تقلیل دهند که برای مردم فاصله امکانات خودشان با مسؤولان و مدیران جامعه، توقعات کمتری برایشان ایجاد کند! این شاید یکی از راهبردیترین نظریههای اجتماعی در حوزه عدالت اجتماعی باشد بویژه در جامعهای که شکاف طبقاتی در آن یک مسأله بسیار مهم شده است و مسؤولان میتوانند با رعایت همین نکته این شکاف را ترمیم کنند.
این همان چیزی است که شهید بهشتی در همان سالهای ابتدای تاسیس حکومت میگویند: «کسانی که خواهان خدمت در سمت زمامداری امتند، وضعشان از نظر سطح زندگی را روشن کنند؛ اگر آماده هستند درسطح کمدرآمدترین مردم زندگی کنند در این راه گام بردارند اگرنه، نه!»
این رسانهها نیستند که این واقعیتها و توقعات را ایجاد میکنند، بلکه واقعیات زندگی مسؤولان است که این توقع را در جامعه ایجاد میکند و حال باید از جناب روحانی سوال کرد: آیا واقعیت زندگی شما تناسبی با زندگی کمدرآمدترین مردم جامعه دارد؟! آیا حتی تلاش کردهاید در هنگامه مسؤولیت- اگرچه در این ۴۰ سال شما همواره مسؤول بودهاید- خود را شبیه مردم کمدرآمد جامعه بکنید؟! هر دو جواب منفی است، این البته محدود به جناب روحانی نیست، بلکه کابینه اساسا سطحی خارج از عرف متوسط جامعه و حتی بعضا با فاصله بسیار از مرفهین دارد، چه رسد به نزدیکی یا تلاش برای شباهت با «کمدرآمدترین مردم»!
نکته تاسفبار آن است که به همان نسبت فاصله شخصی با سطح زندگی مردم، فاصله حکومتداری هم زیاد است، چنانکه در دوران تحریم و فشار اقتصادی بهجای بسته نگه داشتن و جلوگیری از مصرف در دولت، شاهد رشد چندبرابری «هزینههای جاری دولت» هستیم، چرا که وقتی در امور شخصی تقوای مورد نیاز وجود ندارد، طبیعتا در امور حکومتی رعایت نخواهد شد!
مسأله دوم اما مواجهه با مردم و خطابههایی است که مسؤولان بدون توجه داشتن به تبعات اجتماعی آن انجام میدهند. نسبت دادن ایجاد این «توقعات» از سوی جناب روحانی به رسانهها هم «نامردی در حق رسانههای همسوی دولت» و هم «بیانصافی در حق رسانههای منتقد دولت» است. در این ۵ ساله رسانههای همسوی دولت آنچه را منعکس کردهاند که دولتمردان آن را بیان کردهاند و آنها جز «بلندگو» و تریبون آقای روحانی و اعضای کابینه نبودهاند! اگر توقعی ایجاد شده است، محصول گفتارهای دولت آقای روحانی است و نه محصول رسانهها! و بیانصافی است در حق رسانههای منتقد، چرا که این ۵ سال مهمترین حرف این رسانهها به دولت آن بود که چرا با خیالپردازی و دادن وعدههای غیرواقعی به مردم بابت برجام فضایی غیرواقعی را به تصویر میکشید؟!
اما این تلنگر هشدارگونه به دولت که تمام تلاشش جلوگیری از ایجاد «توقعات کاذب» توسط خود دولتیها بود آیا به غیر از برخورد، توهین و شکایت از سوی ریاستجمهوری نتیجهای داشت؟
جناب آقای روحانی در ۴ سال نخست با ایجاد فضای روانی و غیرواقعی از برجام، مردم را به یک آینده روشن ـ بازهم غیرواقعی! ـ رهنمون و در جامعه توقع ایجاد میکرد و حتی در ایام انتخابات سال گذشته نیز تماما مبتنی بر یک جنگ روانی با دز بالای رادیکالیسم به قدرت رسید اما حالا فهمیده است یکی از قربانیان سیاهنماییهایش در جنگ روانیای که ایجاد کرد، خود اوست!