به گزارش مشرق به نقل از تهران امروز، دكتر امان الله قرايي مقدم، جامعه شناس درباره وجود اين پديده تعبير جالبي دارد؛ «اين مشكل بيشتر در شهرهاي بزرگ ديده ميشود. شهرهاي امروزي ما به تعبير من «دنياي بيگانهها» هستند. شهرهاي فعلي ما جايي هستند كه افراد از يكديگر دور شدهاند.گرچه افراد ظاهرا در كنار هم هستند اما به قول شاعر «در ميان جمع و دلم جاي ديگر است.» مهاجرتهاي متعدد، خرده فرهنگهاي متنوع شهرهاي ما را از آن حالت فرهنگي خودش خارج كرده است.شما اگر امروز نگاهي به شهرهايي مثل كرج، تهران و مشهد بيندازيد متوجه ميشويد كه تجانس فرهنگي شهرها به هم خورده و روابط اجتماعي از حالت واقعي و معنوي دور شده و شكلي صوري پيدا كرده است.افراد در خيابانها كنار هم راه ميروند و در عين حالي كه كنار هم هستند هيچ احساسي نسبت به هم ندارند و انگار فقط خودشان هستند.انسانهاي شهرهايي مانند تهران انگار وسيلهاي هستند تا ديگري به هدفش برسد.فروشندهها، همسايهها، معلمها و ... انگار فقط براي اين وجود دارند تا كار آدم را راه بيندازند و بعد از آن ديگر نيازي به آنها نداريم.آدمهاي جامعه فعلي و شهري ما مانند تخممرغي با پوستي ضخم شدهاند سفيده و زرده درون آن قاطي شده و ضخيمتر از آن است كه كسي بتواند به درون آن رسوخ كند.در نتيجه همه با هم بيگانه و دور شدهاند.هر كسي در عالم خود است و به جاي گفتوگو و تبادل نظر و شركت در صحبتهاي جمعي مترو، اتوبوس و خيابان ترجيح ميدهد به هندزفري پناه ببرد.»
انسانهاي جامعه شهري بيهويت و تنها شدهاند
اين استاد دانشگاه نسبت به ادامه و افزايش اين پديده هشدار ميدهد و ميگويد: «اين روند ادامه خواهد داشت و هر روز آدمهاي بيشتري را خواهيم ديد كه هندزفري در گوش ميزنند و در دنياي خودشان به سر ميبرند و نسبت به پيرامون جامعه خود واكنشي ندارند.بيگانگي فرهنگي افزايش يافته و كسي علاقهاي ندارد بداند در دنياي اطرافش چه ميگذرد و در بازار، كوچه و خيابان چه خبر است.واقعه ميدان كاج نشان داد كه 2000 نفر ميتوانند واقعهاي هولناك را نگاه كنند و كسي جلو نرود تا جلوي اين حادثه را بگيرد.در اخبار ميشنويم كه پدري در خانهاش ميميرد اما فرزندانش سه روز بعد خبردار ميشوند.اينها نشان ميدهد ما در دنياي بيگانگان زندگي ميكنيم و انسانها، تنها، بيكس و بيهويت شدهاند.آدمهاي اين اجتماع ترجيحا به درون خود پناه بردهاند و از ديگران بريدهاند و به سمت هندزفري كشيده ميشوند.از صحبت با ديگران لذت نميبرند و چون آنها را از خود نميدانند به صحبتهاي كنار دستيها توجهي ندارند.در حالي كه در شهرهاي كوچك و در روستاها مردم هنوز از حال و روز همديگر خبر دارند و بيگانگي در ميان آنها همانند شهرهاي بزرگ رسوخ نكرده است.»
به فرهنگ اصيل خودمان برگرديم
پاك كردن صورت مسئله به جاي حل مسئله
چهارمين دليل كه به نظر من عامل اصلي بهوجود آورنده اين واقعيت است نوعي كژتابي است.اين جوانها وقتي نميتوانند فرافكني كنند، فروفكني ميكنند.به معناي ديگر وقتي نميتوانند مشكلي را حل كنند، آن را منحل ميكنند.اين مشكل در طبقات پايين و متوسط جامعه شيوع بيشتري دارد و بعضا در طبقه مرفه هم ديده ميشود.در حقيقت غلظت اين مشكل از طبقات بالا به پايين بيشتر ميشود.»
بايد زمان و مكان را تطبيق داد
مواظب آستانه شنوايي گوشتان باشيد