به گزارش مشرق ،دکتر سيد صادق خرازي كه هماكنون در بستر بيماري به سر ميبرد، پيش از آنكه براي مداوا به آلمان سفر كند در گفتوگويي تفصيلي با ايسنا به بررسي مسايل سياستخارجي، تحولات منطقه، موضوع انتخابات و حضور اصلاحطلبان در آن و... پرداخت.
وي معتقد است: منطقه خاورميانه آبستن تحول است. در اين تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقايع عجيبي رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم و اين موضوع به کاهش قدرت منطقهيي ايران منجر شود.
واكنشهاي دولت و مجلس به پژواك عملكرد دولت بريتانيا واكنشي طبيعي است
دکتر سيد صادق خرازي، سفير پيشين ايران در فرانسه با اشاره به تحولات اخير در روابط ايران و انگليس گفت: اروپا در اين دوره با ايران فاصله پيدا كرده است. چيستي و چرايي اين فاصله را بايد هم در تحولات دو سوي آتلانتيك جستوجو كرد و هم اتخاذ سياستهاي بازدارنده ايراني؛ نميتوان بيان و زبان گفتوگو را تغيير داد و از آن نتيجه بهتري را انتظار داشت. اروپا روزگاري در معادلات دو سوي آتلانتيك نقش ديگري را عهدهدار بود و به هر حال امروز به دلايلي كه پرداختن به آن در اين شرايط خيلي حسن نيست، فاصله پيدا كرده است.
وي با اشاره به سياست خارجي اخير انگليس گفت: واقعا نميتوان به رفتار تند دولت محافظه كار انتقاد نداشت. عملا دولت انگلستان با تهديد بانك مركزي جنگ سرد پيش دستانهيي را عليه حاكميت ايران رقم زد و واكنشهاي دولت و مجلس به پژواك عملكرد دولت بريتانيا واكنشي طبيعي است، اما حوادث ديگري در حواشي اين واقعه صورت گرفت كه شايسته منطق انقلابي ما نبوده و نيست.
اين ديپلمات پيشين ايران تاكيد كرد: اين قبيل روشها كاربرد، منطق و استدلال ايراني را در اساس با مشكل روبرو ميكند، اگر خداي ناكرده برخي هم پنهان در گروههاي سياسي به منزله تصفيه حسابهاي داخلي اقدام به تحريك افكار عمومي كنند، بدانند در اين مقطع حساس خدمتي به كشور نكردهاند.
خرازي گفت: البته در لندن هم واكنشهاي تند و احساسي را شاهد بوديم و برخي تصميمات ضد مردمي صورت گرفت. اينك دو طرف نيازمند تدبير و آرامش هستند. دولت انگليس نيازمند رسيدن به اين درك است كه نه تنها فشارهاي سياسي و اقتصادي بر ايران نتيجه بخش نخواهد بود بلكه در دراز مدت حتي براي منافع خود نيز نتيجه معكوس در بر خواهد داشت. آنها بايد درك كنند كه نميتوانند با ايران روابط كامل ديپلماتيك داشته باشند و در عين حال فعاليتهاي خصمانه عليه ايران را رهبري كنند. انگليس بايد تصميم سختي را اتخاذ كند. يا مي توانند مسير تقابل را انتخاب كنند و يا مسير گفتوگو و تفاهم را برگزيند. اميدواريم آنها گزينه گفتوگو را انتخاب كنند.
وي افزود: معتقدم تدبير كانونهاي مهم و تصميمساز در جلوگيري از تكرار تجربه ماجراي سفارت آمريكا در سي و دو سال قبل بسيار كارساز بود.
جهان پس از ايست قلبي دو دههاي در حال رسيدن به صفبندي جديدي است
سفير پيشين كشورمان در پاريس در بخش ديگري از گفتوگوي خود با ايسنا با اشاره به تحركات اخير انجام شده در سازمان ملل و تصويب قطعنامههايي عليه ايران گفت: قطعات پازل تحولات در منطقه به گونهاي در حال چيده شدن است که تصوير و تابلويي ديگري از منطقه را هم در بعد مناسبات ايران در منطقه و بينالملل و هم در ارتباط با كشورهاي ديگر در آينده از خود به نمايش ميگذارد. جهان پس از ايست قلبي دو دههاي پس از فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد در حال رسيدن به صفبندي جديدي است.
وي توضيح داد: در اين صفبندي و پارادايم جديد نه سياستي مشخص ترسيم شده و نه هويت جديدي ارايه شده است، بلكه طراحيهايي به صورت مجزا و جداگانه در منطقه در حال شكلگيري است كه تحولات دهههاي 1910 و 1920 را به ياد ميآورد كه در آن قلمروها و جغرافيايي سياسي منطقه متحول شد و از درون آن ملتهايي را به عنوان كشور خلق كردند.
اين ديپلمات پيشين ايران تاكيد كرد: در بررسي تحولات اخير مرتبط با ايران بايد مقداري مسائل را وسيعتر از تحولات معطوف به ايران بررسي كرد و بايد چارچوب کلي را در نظر گرفت. به هرحال رويارويي جدي در خاورميانه در حال شكلگيري است. برخي از اين رويارويي با عنوان بيداري اسلامي ياد ميكنند. گروهي ديگر صحبت از تكاپوي بيداري ميكنند و عدهاي نيز آن را تقابل و رويارويي جدي ميان اسلام و غرب، اسلام و اسلام و عرب و ايراني ميدانند.
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان افزود: البته بايد قطعنامههاي زنجيرهيي و تصميمات شتابزده و طراحي شدهاي كه عليه ايران شكل ميگيرد را به پديدههاي جانبي موضوعي كه در خاورميانه در حال رخ دادن است بيفزاييم.
خرازي با اشاره به تحولات اخير در کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا تصريح کرد: بايد بررسي كرد كه مصر چگونه در ظرف مدت حدود 9ماه دو انقلاب را در درون خود تجربه ميكند. تحولات اجتماعي و فكري كه در تونس به وجود آمد و اسلامخواهان داراي كرسي و راي بسيار خوبي شدند اهميت دارد. هيچكدام از آنها هم شعار مدينه فاضله يا اتوپياي اسلامي را سر نميدادند اما خود به خود راي مردم در پناه انتخابات و دموكراسي خطها و استراتژيها را شفاف كرد.
وي ادامه داد: تحولات مدني و شرايط جامعه مدني در تونس و مصر و وقايع يمن، بحرين، ليبي و سوريه، نحوه همپيماني اعراب و اسراييل و صهيونيستها عليه ايران، عراق، سوريه و حزبالله و همچنين خاستگاه جديد نئوعثمانيزم در عمق تفکر اردوغان و عبدالله گل و چالشهاي فكري منطقه، منازعات سياسي ميان افغانستان و پاكستان و چالشهاي جدي سياست خارجي ايران همه بيمدخل در اين پازل نيستند.
مشاور رييسجمهور در دولت هشتم در تشريح موقعيت ايران در شرايط جديد منطقه گفت: همواره خواستههاي اردوگاه غرب، اروپا و آمريكا با واقعيتهاي ايران تفاوت داشته است. هيچگاه غرب و ايران به صورت همكار استراتژيك به يكديگر نگاه نكردهاند. همواره در نگاهشان صحبت از نوعي رقابت بوده است. اما امروز ما و غرب به دو انتخاب بيشتر نرسيدهايم. يكي تقابل که به صورت نرمافزاري و سختافزاري است و ديگري عاديسازي مناسبات.
وي گفت: تا زماني كه اين مناسبات به سمت عاديسازي پيش نرود نميتوانيم ارزيابي دقيقي از نوع همكاري ميان ايران و غرب و ايالات متحده و اروپا ارائه دهيم و در واقع اين صورت مساله اصلي و اوليهاي است كه وجود دارد. در مقطعي در مناسبات و ترمينولوژي خود سخن از عاديسازي و همكاري و تعامل داشتيم؛ اما امروز اينها پديدههاي ثابت پايدار نيستند و در پارادايمي كه تعريف ميشود دو راه بيشتر باقي نمانده است؛ تقابل يا عاديسازي و سياستهاي دولت در چنين تحول و بستري بيتاثير نبوده است. در حالي كه در دولتها و سياستهاي قبل مفاهيم ديگري در ترمينولوژي خود داشتيم.
محصول اعتمادسازي و تنشزدايي را در دو عنصر همكاري و رقابت تجربه كرديم
وي با تاکيد بر اين اعتقاد که استراتژي بازدارنده محصولي غير از تقابل نخواهد داشت، در حالي كه محصول استراتژي تنشزدايي و تعامل واژههاي ديگري را هم در مناسبات و مراودات ميان ايران و غرب پديد آورده بود، افزود: ما محصول و تجلي اعتمادسازي و تنشزدايي را در دو عنصر همكاري و رقابت تجربه كرديم و ديديم. اينها واقعيتي است كه ما را در جهان به اين سمت خواسته يا ناخواسته كشانده است.
خرازي ادامه داد: برخي افرادي كه در قدرت هستند، معتقدند که قدرت بازدارندگي ما بيشتر شده و اين تقابل موجود ناشي و محصول افزايش توان بيشتر ايران در زمينه بازدارندگي است. برخي اين ديدگاه را قبول ندارند و تاکيد دارند ايران داراي پتانسيل، استعداد و قدرت ژئوپلتيك، ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك است كه اين پديده بالذات در نهاد ايراني وجود دارد که از درون آن موقعيت بينظيري را به وجود ميآورد.
بايد كمي با نگاه دقيق به تحولات جهاني نگاه كنيم
وي تاكيد كرد: عقل ايراني صرف نظر از اينکه موقعيت ايران در واقع افزايش پيدا كرده يا خير حکم ميکند جايگاه خود را در منازعه جديد جهاني تشخيص دهد. تصور كنيم از بستر تاريخ فعليمان خارج شدهايم و از زاويه 100 سال آينده به امروز مينگريم و آنچه در اين صد سال صورت گرفته را ارزيابي ميكنيم. پاسخ ما به تاريخ و پرسشهايي كه در برابر ما قرار گرفته چيست؟ اينجاست كه بايد كمي با نگاه مشاطه و دقيق به تحولات جهاني نگاه كنيم.
رقباي عربي ـ يهودي ايران بازي خطرناكي را آغاز كردهاند
اين ديپلمات پيشين ايران با اشاره به اينكه «پس از فروپاشي شاه و زوال نظام سلطنت در ايران، مناسبات و مراودات ايران و غرب دچار تحول و تصور ديگري شده است و به همين دليل است كه ما هيچگاه حتي در اوج همكاريهايمان واژه همكار استراتژيك ميان خود و غرب را مشاهده نكرديم» ابراز عقيده كرد: از بازي ميان ايران و غرب در يك دوره، همكاري و توسعه مناسبات ايران و اروپا در دورهاي ديگر تا برخي محدوديتها در مناسبات با غرب، همه يك پيام را با خود دارد كه نشاندهنده يك برداشت انتزاعي است. اين برداشت انتزاعي را هم منافع غرب به آنها تحميل كرده است. امروز نيز رقباي عربي ـ يهودي ايران بازي خطرناكي را آغاز كردهاند و در اين بين بايد بيتدبيري در موضعگيريها و گفتمانها را نيز در نظر گرفت.
سفير پيشين کشورمان در پاريس يادآور شد: پيش از اينكه دولت اسلامگرايان در تركيه روي كار آيند، ما با دو رقيب و يك رژيم موذي در منطقه روبهرو بوديم. اعراب رقيب ما بودند و آن رژيم موذي كه نگاه ضدايراني دارد و همواره به دنبال توطئه است، رژيم صهيونيستي است. در اين بين عوامل و عناصر ستون پنجم و منافقين را هم بايد در نظر گرفت كه به ارايه تصوير نادرست از ايران كمك ميكنند. در عين حال در فرآيند تحولاتي كه در تركيه ايجاد شده، رقيب ديگري به نام تركيه جوان، داراي نيروهاي عاقل و ملي كه "كارآمدي" عنصر اصلي موفقيتشان در جامعه مدني و دولتشان است، به رقابت با ايران پرداخته است. در اين فرآيند فقط فرآيند نئوعثمانيسم تعريف نميشود بلكه شايد بخشي از رويکرد قابل توجه، نگاهي مذهبي نيز باشد.
وي توضيح داد: به صورت نرمافزاري، علويان و شيعيان امروز خطي را تا مديترانه تشكيل دادند و در سوي ديگر تا عميقترين لايههاي عاطفي مردم يمن به دليل زيديه بودن آنها حضور دارند. در شمال آفريقا نيز شيعيان و اهل سنت وفادار به اهل بيت حضور دارند. در آسياي مركزي حنفيها و در تركيه و سوريه نيز علويها ايفاي نقش ميكنند. اينها چالش جديدي ميان شيعه و سني ايجاد ميكنند.
بشار اسد نتوانست فهم جدي از اصلاحات در رهبري خود به دست بگيرد
خرازي ادامه داد: متاسفانه بشار اسد به دليل نداشتن برداشت معين از موضوعات جهاني نتوانست فهم جدي از اصلاحات در رهبري خود به دست بگيرد و زماني اين موضوع را درك كرد كه با چالشهاي مدني جدي در درون سيستم و جامعه خود و چالشهاي منطقهيي در مصاف با عربستان سعودي، اردن، اسراييل و تركيه روبهرو شد.
وي با بيان اين نظر که «اگر ايران به عنوان قدرت عظيم آسيا راهي را كه در گذشته پيموده شده بود ادامه ميداد، امروز بزرگترين قدرت اقتصادي در منطقه بوديم» تاکيد کرد: در سال 1982 يكي از برجستهترين استراتژيستهاي آمريكا در كنفرانسي در چتمهاوس اذعان کرد ايران يك ابرقدرت منطقهيي است.
اگر دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم
خرازي افزود: منطقه آبستن تحول است. در اين تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقايع عجيبي رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم و اين موضوع به کاهش قدرت منطقهيي ايران منجر شود.
مسوولان با نگاه خيرانديشانه نسبت به ادامه موقعيت ايران هوشيار باشند
وي با انتقاد از برخي سياستهاي دولت در سالهاي گذشته گفت: بايد در نظر داشت که ما با رقباي جديد روبهرو نيستيم؛ بلكه با دشمنان جديد روبهرو هستيم. امروز متحدان اساسي يهود و اسراييل از جمله امارات متحده عربي، قطر و عربستان سعودي عليه ايران به صراحت موضع گرفتهاند. آنها متحد تاكتيكي در قبال پديده عيني ايران هستند؛ بنابراين دستاندركاران سياست خارجي نيازمند درك واقعيتهاي موجود هستند و از آن مهمتر مسوولان امروز كشور بايد با نگاه مشاطه و خيرانديشانه، نسبت به ثبات، پايداري و ادامه موقعيت ايران هوشيار باشند.
انتخابات، مهمترين عنصر مقابله با تهديدات نرمافزاري و سختافزاري جهان نسبت به ايران است
اين ديپلمات پيشين ايران اضافه كرد: در اين موقعيت فقط مسوولان ايران نيازمند هوشياري نيستند، بلكه نقش نخبگان سياسي، احزاب، گروهها، تجمعات، روشنفكران و بخشهايي از جامعه كه در مسائل روز خود دچار نوستالژي هستند نسبت به گذشته بسيار بيشتر است و در واقع مهمترين عنصر مقابله با تهديدات نرمافزاري امروز جهان و تهديدات سختافزاري جهان نسبت به ايران پديده انتخابات است.
خرازي توضيح داد: انتخابات ميتواند تبديل به تحكيم پايههاي نظام سياسي ايران شود و از سوي ديگر انتخابات ميتواند به مهمترين عارضه و مشكل تبديل شود. انتخابات در ايران هم فرصت است و هم تهديد. عقل ايراني حكم ميكند امروز هوشيارتر باشد ودر فرآيند واقعيت جامعه مدني خود و در پيوند با منافع ملي خود بار ديگر فعالانه حضور داشته باشد.
وي با اشاره به تلاشهاي غرب عليه ايران ابراز عقيده كرد: در آينده ما قطعنامههاي بيشتري نيز خواهيم داشت. حدود 13 سال است كه از عملكرد آمريكا و برخي از كشورها اروپايي درمييابيم كه علاقه داشتند ايران را در شوراي امنيت و سازمان ملل زمينگير كنند؛ مسائلي مانند حقوق بشر، تروريسم و مساله هستهيي عناصري هستند كه با طرح آن ميخواهند ايران را زمينگير كنند. باز شدن پرونده ايران در شوراي امنيت بسيار راحتتر از بسته شدن آن است. شايد چندين دولت بايد تغيير كند تا برخي از سياستهاي جهاني نسبت به ايران واقعي شود، تجربه تاريخ شوراي امنيت چنين مسالهاي را اثبات كرده است. نميخواهم وقايع را تاييد كنم بلكه مباحث و مطالب تاريخي را صرفا بيان ميكنم؛ بنابراين بايد در نظر داشته باشيم انتخابات شايد مهمترين صحنه تعيينكننده وضعيت تداوم و ثبات ايران باشد.
تحميل قطعنامه به ايران براي محدود كردن قدرت بازدارندگياش بود
سفير پيشين ايران در سازمان ملل متحد در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا تصريح کرد: قطعنامه صرف نظر از کارآمدي يا ناکارآمدي آن اصولا واژهاي منفي در عرف بينالملل است. حتي در برخي از کشورها پس از تصويب يک قطعنامه بينالمللي دولتهايشان ساقط ميشوند. مساله ما پديده قطعنامه است نه اصل وجود آن. کشوري مانند ايران نبايد اساسا قطعنامه از سازمان ملل ميگرفت. آنها به ايران قطعنامه تحميل کردند تا قدرت بازدارندگي ايران را محدود کنند، تا بر ايران مسلط شوند.
حيلهگري عربستان و رژيم صهيونيستي مهمترين عامل برهم زننده مناسبات ايران و آمريکاست
وي گفت: مهمترين دغدغه صهيونيستها و اعراب و منافقين، تنظيم مناسبات و روابط ايران با آمريکا و اروپاست؛ و مهمترين عامل بر هم زننده مناسبات ايران و آمريکا تلاش و حيلهگري عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي و موذيگري منافقين است. واقعيت اين است که مناسبات ايران و ايالات متحده آمريکا در موارد زيادي با يکديگر همخواني داشت. ما در موارد زيادي با يکديگر همکاري داشتيم. ما تهديدات مشترک داشتيم و عامل بر هم زننده اين موضوع اعراب و صهيونيستها بودند.
خرازي اضافه کرد: در مقطعي اين امكان وجود داشت كه ساعتها با يكديگر (ايران و آمريكا)بحث كنيم و منافع ملي و تهديدات را با يكديگر در يك چارچوب ترسيم كنيم. اين امكان هنوز هم به قوت خود باقي است و اگر مناسبات ايران و آمريكا تنظيم شود ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك منطقه دچار تحول ميشود. ببينيد يك تحول(تحولات منطقه) چگونه نظامهاي منطقه را فرو پاشاند. خاستگاه اجتماعي و سياسي منطقه با خاستگاه قدرتها كاملا در تعارض و تنازع است و اگر مناسبات ايران و آمريكا و ايران و غرب تبديل به تضمينهاي عيني دو طرف ميشد هم غرب بيشتر بهره ميبرد و هم دنياي اسلام دوره خودآگاهي بهتري پيدا ميكرد و هم اينكه توان رژيمهاي توتاليتر منطقه و عرب بسيار محدود ميشد و يا سقوط ميكردند و مردم نقش عيني پيدا ميكردند.
اين ديپلمات پيشين کشورمان تاكيد كرد: ايران يك پتانسيل است و آمريكا در كشف و نقد اين پتانسيل دچار ضعف است. آمريكا نيز يك پتانسيل است و ايرانيها نيز در مواردي گرفتار تشخيص اشتباه هستند و نگاه آنها نگاهي نوستالژيك است.
امروز سياست خارجي ايران گرفتار روزمرگي شده است
خرازي درباره وظيفه دستگاه ديپلماسي ايران در شرايط حاضر، با بيان انتقاداتي از عملكرد دستگاه سياست خارجي ايران در دوره وزير پيشين امور خارجه ابراز عقيده كرد: امروز سياست خارجي ايران گرفتار روزمرگي شده است. مشكل بزرگ سياست خارجي ايران نتيجه پنج سال مديريتي است كه در واقع به فنا دادن تمام ظرفيتهاي ايران بود. صالحي وارث ويرانكدهاي است و آنچه امروز رخ ميدهد را نميتوان به وي نسبت داد. مشکل نگاه اشتباه است؛ در شرايطي که ايران در آستانه گرفتن قطعنامه بود، وزير خارجهاش در كشورهاي كوچك آفريقايي سير و سفر ميكرد. مشكل سياست خارجي ايران آن روزي بود كه آمريكاي لاتين را به عنوان آلترناتيو اروپا قرار داد. آسياي جنوب شرقي كه خود به دنبال جاي پا در آمريكا و اروپاست را به عنوان متحدان استراتژيك قرار داد و آنها نيز هيچ زمان نگفتند كه ما با ايران متحد استراتژيك هستيم.
مشكل ما مشكل بحران تشخيص است
وي توضيح داد: در هيچ مقطع زماني نميتوانيم ياد كنيم كه چين و روسيه اعلام كرده باشند كه ما متحد استراتژيك ايران هستيم ولي همواره ايران از رابطه استراتژيك با چين و روسيه سخن ميگفت. بنابراين مشكل ما مشكل بحران تشخيص است.
مشاور ارشد رييس جمهورپيشين ايران با بيان اين که امروز كشور ما قدرت مانور و تواناييهاي بسيار بالايي دارد، تاكيد كرد: حدود 70 درصد منابع انرژي جهان از كنار ايران عبور ميكند. ايران داراي منابع عظيم انساني و ملي و موقعيتهاي ويژه ارزي و مرزي است. اگر نخبگان برجسته و بازيگران صحنه سياست خارجي فعال در اين عرصه حضور يابند ميتوان كارهاي زيادي انجام داد.
در اين بحر معلق تكيه بر قايق شكسته و يك كشتي اشتباه است
بايد اعتمادسازي مجدد ميان ايران و كشورهاي مهم جهان به وجود آوريم
معاون وزير خارجه پيشين ايران در ترسيم راههاي برونرفت از هجمه غرب عليه ايران گفت: بايد ابتدا تشخيص دهيم در چه شرايطي قرار داريم. بايد تشخيص درستي از پديده شوراي امنيت و سازمان ملل داشت و به آن عينيتر و واقعيتر نگريست؛ در آن صورت ميتوانيم تنشهاي ايران را كاهش دهيم. مهمتر اين است كه بايد اعتمادسازي مجدد ميان ايران و كشورهاي مهم جهان به وجود آوريم. تكيه بر يك قدرت جهاني بازي خطرناكي است. در اين بحر معلق تكيه بر قايق شكسته و يك كشتي اشتباه است. "خوش بِرانيم جهان در نظر راهرُوان، فکر اسبِ سيه و زين مُغَرَّق نکنيم. آسمان کشتي ارباب هنر ميشکند، تکيه آن به که بر اين بحرِ معلق نکنيم."
بايد انسجام داخلي داشته باشيم
وي اضافه کرد: عالم سياست، عالم بحر معلق است. فهم دقيق و منطقي از مسائل مهم جهان و انسجام داخلي در اين راستا بسيار مهم است. مهمترين تهديد امنيت ملي ايران از دست دادن انسجام و وحدت ملي است و وحدت ملي مهمترين عنصر تكوينبخش استراتژيهاي ناگفته و نانوشته ايران محسوب ميشود. بايد انسجام داخلي داشته باشيم و از نيروهاي زبده استفاده كنيم و در اين انسجام داخلي همه آحاد مردم از قلمرو منافع ملي حمايت كنند و در اين صورت ميتوانيم مطالبات خود را كشف و نقد كنيم.
اگر اصلاحطلبان در انتخابات شركت نكنند يك اشتباه تاريخي انجام دادهاند
خرازي در مورد موضع اصلاح طلبان در انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي نيز با تاکيد بر اين که اصلاحطلبان اگر در انتخابات حضور فعال نداشته باشند اشتباه كردهاند، توضيح داد: اگر اصلاحطلبان در انتخابات شركت نكنند يك اشتباه تاريخي انجام دادهاند و با اين كار خود را از صحنه سياست داخلي حذف ميكنند و در صحنه سياست خارجي نيز خدمتي به منافع ملي نكردهاند.
همه بايد در يك چارچوب و تحت منويات مقام معظم رهبري جهت قوام پايههاي ملي كشور گام بردارند
وي خاطرنشان کرد: وقتي تهديدات ما مشترك است بايد دقتمان بيشتر شود. بايد در نظر داشت آلترناتيو اقطاب قدرت جهان بر نظام سياسي ايران، اصلاحطلبان نيستند. حتي سكولارها نيز آلترناتيو در نظر گرفته نشدهاند؛ بلكه آلترناتيو كساني هستند كه فاصله فكري و مبنايي با آنها داشته باشند. در اينجاست كه پرسش بزرگ از سران اصلاحات اين است كه چه ميخواهند بكنند؟ تشخيص تهديدها و فرصتها و داشتن برنامه براي چنين موقعيتي حكم ميكند كه اختلافات را در گنجه بگذارند و درش را قفل كنند. همه در يك چارچوب، تحت منويات يك فرمانده كه آن مقام معظم رهبري است در جهت قوام پايههاي ملي كشور گام بردارند.
وي تاكيد كرد: اين امر به منزله تاييد فضاي موجود نيست. يك انسجام است، نه وحدت. ما وحدت ميان چپ و راست يا اصلاحطلب و اصولگرا را نميتوانيم داشته باشيم؛ زيرا ما اساسا با بسياري از افرادي كه در حال حاضر در درون دولت مسووليت دارند مشكلات مبنايي داريم. اما امنيت و هويت ملي و منافع ملي فراتر از اين اختلافات تعريف ميشود.
اگر اصلاحطلبي فكر كند ميتواند براي به دست گرفتن قدرت وامدار خارجي شود؛ خيانت كرده است
خرازي گفت: وقتي تهديدي عليه ايالات متحده آمريكا ايجاد ميشود جمهوريخواه و دموكرات و ساير گروهها كنار يكديگر قرار ميگيرند؛ زيرا تهديد آنها مشترك است. اگر اصلاحطلبي فكر كند كه ميتواند براي به دست گرفتن قدرت مانور دهد و وامدار خارجي شود اشتباه نيست؛ بلكه خيانت است. در طول تاريخ ما چنين استدلالهايي داشتهايم. همه افرادي كه در امور سياست فعال هستند بايد بدانند كه ايران در مقطع تاريخي خود بايد همزمان در جهت كسب دموكراسي و حقوق مدني و نفي استبداد و استعمار با يكديگر گام بردارند.
سفير پيشين ايران در فرانسه تصريح كرد: بايد در نظر داشت در واقع تحولاتي كه در برخي از كشورهاي اسلامي صورت ميگيرد بدين شكل است كه براي نفي استبداد داخلي در بيت استعمار و خارجي پناه ميبرند. اين زوال فرهنگ، تاريخ و منافع مليشان را به همراه دارد و ترديدي در آن نيست كه براي نفي استبداد نميتوان وامدار استعمار شد و براي نفي استعمار نميتوان گوش به فرمان استبداد بود.ًً
حتي اگر انرژي هستهيي هم نداشتيم نداشتيم غرب به موتور ماشيني که ميسازيم انتقاد ميكرد
وي با تاکيد بر اين که همواره بايد در نظر داشت مشکل غرب موضوع دستيابي ايران به انرژي هستهيي نيست، افزود: به طور كلي غرب نميخواهد كشورهاي جهان سوم و از جمله ايران به تكنولوژي دستيابي داشته باشند. حتي اگر ما اين مهارت را نيز نداشتيم به موتور ماشيني که ميسازيم نيز انتقاد ميكردند. مشكل آنها تكنولوژي در جهان سوم است. آنها ميخواهند جهان سوم را وابسته به خود نگه دارند.
با تعيين خط مرزها ميتوان پرونده ايران را از شوراي امنيت خارج كرد
خرازي با اشاره به اين که براي ايران همواره ظرفيت و فرصت براي ايجاد فضاي جديد وجود دارد و صرفا بستگي به اين دارد كه چگونه مانور داده شود، گفت: در قلمرو جغرافيايي سياسي ايران ميتوان اين مانورها را انجام داد. با تعيين خط مرزها ميتوان پرونده ايران را از شوراي امنيت خارج كرد.
خرازي معتقد است: بايد فرار به جلو كرد و ابتكار عمل را به دست گرفت، طرح جديد ارائه داد و بر روي آن كار كرد. ابن خلدون ميگويد نگونبخت ملتي است كه بخواهد با تاريخ خود زندگي كند. ما نبايد با تاريخ خودمان زندگي كنيم بلكه تاريخ درس عبرتهاست و بايد از آن عبرت بگيريم. تاريخ مبناي زندگي ما نيست بلكه پلي براي عبور است.
وي افزود: اگر فكر كنيم با نشستن و پرداختن به اشتباهات دوره دولت نهم و دهم و مهرورز، اصلاحات و ... ميتوان مسائل را حل كرد مانند داستان فتح قسطنتطيه و فروپاشي بيزانس توسط سلطان محمد است. زماني که قواي سلطان محمد پشت دروازه قسطنتنيه رسيد آرايش شهر را بسيار عجيب يافت. هيچ فردي را نيافت. دچار هراس شدند كه چه اتفاقي افتاده است. سرانجام جاسوسهاي سلطان محمد خبر آوردند که بزرگان بيزانس و فرماندهان همه در كليسا با يكديگر بحث ميكنند و آن هم در مورد اين كه تيري كه بر پيكر عيسي مسيح وارد شد به جسم لاهوتي او وارد شد يا به جسم ناسوتياش! ببينيد آنها در قعر چه اشتباهي بودند. سلطان محمد حمله كرد و قسطنتنيه را فتح كرد.
بايد به بلوغ سياسي و هويت ملي فكر كرد
خرازي گفت: امروز ما نبايد مانند مردم قسطنتنيه باشيم. ما بايد به دنبال راهحل باشيم و به منافع ملي خود فكر كنيم. بايد به بلوغ سياسي و هويت ملي فكر كرد.
وي معتقد است: منطقه خاورميانه آبستن تحول است. در اين تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقايع عجيبي رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم و اين موضوع به کاهش قدرت منطقهيي ايران منجر شود.
واكنشهاي دولت و مجلس به پژواك عملكرد دولت بريتانيا واكنشي طبيعي است
دکتر سيد صادق خرازي، سفير پيشين ايران در فرانسه با اشاره به تحولات اخير در روابط ايران و انگليس گفت: اروپا در اين دوره با ايران فاصله پيدا كرده است. چيستي و چرايي اين فاصله را بايد هم در تحولات دو سوي آتلانتيك جستوجو كرد و هم اتخاذ سياستهاي بازدارنده ايراني؛ نميتوان بيان و زبان گفتوگو را تغيير داد و از آن نتيجه بهتري را انتظار داشت. اروپا روزگاري در معادلات دو سوي آتلانتيك نقش ديگري را عهدهدار بود و به هر حال امروز به دلايلي كه پرداختن به آن در اين شرايط خيلي حسن نيست، فاصله پيدا كرده است.
وي با اشاره به سياست خارجي اخير انگليس گفت: واقعا نميتوان به رفتار تند دولت محافظه كار انتقاد نداشت. عملا دولت انگلستان با تهديد بانك مركزي جنگ سرد پيش دستانهيي را عليه حاكميت ايران رقم زد و واكنشهاي دولت و مجلس به پژواك عملكرد دولت بريتانيا واكنشي طبيعي است، اما حوادث ديگري در حواشي اين واقعه صورت گرفت كه شايسته منطق انقلابي ما نبوده و نيست.
اين ديپلمات پيشين ايران تاكيد كرد: اين قبيل روشها كاربرد، منطق و استدلال ايراني را در اساس با مشكل روبرو ميكند، اگر خداي ناكرده برخي هم پنهان در گروههاي سياسي به منزله تصفيه حسابهاي داخلي اقدام به تحريك افكار عمومي كنند، بدانند در اين مقطع حساس خدمتي به كشور نكردهاند.
خرازي گفت: البته در لندن هم واكنشهاي تند و احساسي را شاهد بوديم و برخي تصميمات ضد مردمي صورت گرفت. اينك دو طرف نيازمند تدبير و آرامش هستند. دولت انگليس نيازمند رسيدن به اين درك است كه نه تنها فشارهاي سياسي و اقتصادي بر ايران نتيجه بخش نخواهد بود بلكه در دراز مدت حتي براي منافع خود نيز نتيجه معكوس در بر خواهد داشت. آنها بايد درك كنند كه نميتوانند با ايران روابط كامل ديپلماتيك داشته باشند و در عين حال فعاليتهاي خصمانه عليه ايران را رهبري كنند. انگليس بايد تصميم سختي را اتخاذ كند. يا مي توانند مسير تقابل را انتخاب كنند و يا مسير گفتوگو و تفاهم را برگزيند. اميدواريم آنها گزينه گفتوگو را انتخاب كنند.
وي افزود: معتقدم تدبير كانونهاي مهم و تصميمساز در جلوگيري از تكرار تجربه ماجراي سفارت آمريكا در سي و دو سال قبل بسيار كارساز بود.
جهان پس از ايست قلبي دو دههاي در حال رسيدن به صفبندي جديدي است
سفير پيشين كشورمان در پاريس در بخش ديگري از گفتوگوي خود با ايسنا با اشاره به تحركات اخير انجام شده در سازمان ملل و تصويب قطعنامههايي عليه ايران گفت: قطعات پازل تحولات در منطقه به گونهاي در حال چيده شدن است که تصوير و تابلويي ديگري از منطقه را هم در بعد مناسبات ايران در منطقه و بينالملل و هم در ارتباط با كشورهاي ديگر در آينده از خود به نمايش ميگذارد. جهان پس از ايست قلبي دو دههاي پس از فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد در حال رسيدن به صفبندي جديدي است.
وي توضيح داد: در اين صفبندي و پارادايم جديد نه سياستي مشخص ترسيم شده و نه هويت جديدي ارايه شده است، بلكه طراحيهايي به صورت مجزا و جداگانه در منطقه در حال شكلگيري است كه تحولات دهههاي 1910 و 1920 را به ياد ميآورد كه در آن قلمروها و جغرافيايي سياسي منطقه متحول شد و از درون آن ملتهايي را به عنوان كشور خلق كردند.
اين ديپلمات پيشين ايران تاكيد كرد: در بررسي تحولات اخير مرتبط با ايران بايد مقداري مسائل را وسيعتر از تحولات معطوف به ايران بررسي كرد و بايد چارچوب کلي را در نظر گرفت. به هرحال رويارويي جدي در خاورميانه در حال شكلگيري است. برخي از اين رويارويي با عنوان بيداري اسلامي ياد ميكنند. گروهي ديگر صحبت از تكاپوي بيداري ميكنند و عدهاي نيز آن را تقابل و رويارويي جدي ميان اسلام و غرب، اسلام و اسلام و عرب و ايراني ميدانند.
معاون وزير امور خارجه پيشين كشورمان افزود: البته بايد قطعنامههاي زنجيرهيي و تصميمات شتابزده و طراحي شدهاي كه عليه ايران شكل ميگيرد را به پديدههاي جانبي موضوعي كه در خاورميانه در حال رخ دادن است بيفزاييم.
خرازي با اشاره به تحولات اخير در کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا تصريح کرد: بايد بررسي كرد كه مصر چگونه در ظرف مدت حدود 9ماه دو انقلاب را در درون خود تجربه ميكند. تحولات اجتماعي و فكري كه در تونس به وجود آمد و اسلامخواهان داراي كرسي و راي بسيار خوبي شدند اهميت دارد. هيچكدام از آنها هم شعار مدينه فاضله يا اتوپياي اسلامي را سر نميدادند اما خود به خود راي مردم در پناه انتخابات و دموكراسي خطها و استراتژيها را شفاف كرد.
وي ادامه داد: تحولات مدني و شرايط جامعه مدني در تونس و مصر و وقايع يمن، بحرين، ليبي و سوريه، نحوه همپيماني اعراب و اسراييل و صهيونيستها عليه ايران، عراق، سوريه و حزبالله و همچنين خاستگاه جديد نئوعثمانيزم در عمق تفکر اردوغان و عبدالله گل و چالشهاي فكري منطقه، منازعات سياسي ميان افغانستان و پاكستان و چالشهاي جدي سياست خارجي ايران همه بيمدخل در اين پازل نيستند.
مشاور رييسجمهور در دولت هشتم در تشريح موقعيت ايران در شرايط جديد منطقه گفت: همواره خواستههاي اردوگاه غرب، اروپا و آمريكا با واقعيتهاي ايران تفاوت داشته است. هيچگاه غرب و ايران به صورت همكار استراتژيك به يكديگر نگاه نكردهاند. همواره در نگاهشان صحبت از نوعي رقابت بوده است. اما امروز ما و غرب به دو انتخاب بيشتر نرسيدهايم. يكي تقابل که به صورت نرمافزاري و سختافزاري است و ديگري عاديسازي مناسبات.
وي گفت: تا زماني كه اين مناسبات به سمت عاديسازي پيش نرود نميتوانيم ارزيابي دقيقي از نوع همكاري ميان ايران و غرب و ايالات متحده و اروپا ارائه دهيم و در واقع اين صورت مساله اصلي و اوليهاي است كه وجود دارد. در مقطعي در مناسبات و ترمينولوژي خود سخن از عاديسازي و همكاري و تعامل داشتيم؛ اما امروز اينها پديدههاي ثابت پايدار نيستند و در پارادايمي كه تعريف ميشود دو راه بيشتر باقي نمانده است؛ تقابل يا عاديسازي و سياستهاي دولت در چنين تحول و بستري بيتاثير نبوده است. در حالي كه در دولتها و سياستهاي قبل مفاهيم ديگري در ترمينولوژي خود داشتيم.
محصول اعتمادسازي و تنشزدايي را در دو عنصر همكاري و رقابت تجربه كرديم
وي با تاکيد بر اين اعتقاد که استراتژي بازدارنده محصولي غير از تقابل نخواهد داشت، در حالي كه محصول استراتژي تنشزدايي و تعامل واژههاي ديگري را هم در مناسبات و مراودات ميان ايران و غرب پديد آورده بود، افزود: ما محصول و تجلي اعتمادسازي و تنشزدايي را در دو عنصر همكاري و رقابت تجربه كرديم و ديديم. اينها واقعيتي است كه ما را در جهان به اين سمت خواسته يا ناخواسته كشانده است.
خرازي ادامه داد: برخي افرادي كه در قدرت هستند، معتقدند که قدرت بازدارندگي ما بيشتر شده و اين تقابل موجود ناشي و محصول افزايش توان بيشتر ايران در زمينه بازدارندگي است. برخي اين ديدگاه را قبول ندارند و تاکيد دارند ايران داراي پتانسيل، استعداد و قدرت ژئوپلتيك، ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك است كه اين پديده بالذات در نهاد ايراني وجود دارد که از درون آن موقعيت بينظيري را به وجود ميآورد.
بايد كمي با نگاه دقيق به تحولات جهاني نگاه كنيم
وي تاكيد كرد: عقل ايراني صرف نظر از اينکه موقعيت ايران در واقع افزايش پيدا كرده يا خير حکم ميکند جايگاه خود را در منازعه جديد جهاني تشخيص دهد. تصور كنيم از بستر تاريخ فعليمان خارج شدهايم و از زاويه 100 سال آينده به امروز مينگريم و آنچه در اين صد سال صورت گرفته را ارزيابي ميكنيم. پاسخ ما به تاريخ و پرسشهايي كه در برابر ما قرار گرفته چيست؟ اينجاست كه بايد كمي با نگاه مشاطه و دقيق به تحولات جهاني نگاه كنيم.
رقباي عربي ـ يهودي ايران بازي خطرناكي را آغاز كردهاند
اين ديپلمات پيشين ايران با اشاره به اينكه «پس از فروپاشي شاه و زوال نظام سلطنت در ايران، مناسبات و مراودات ايران و غرب دچار تحول و تصور ديگري شده است و به همين دليل است كه ما هيچگاه حتي در اوج همكاريهايمان واژه همكار استراتژيك ميان خود و غرب را مشاهده نكرديم» ابراز عقيده كرد: از بازي ميان ايران و غرب در يك دوره، همكاري و توسعه مناسبات ايران و اروپا در دورهاي ديگر تا برخي محدوديتها در مناسبات با غرب، همه يك پيام را با خود دارد كه نشاندهنده يك برداشت انتزاعي است. اين برداشت انتزاعي را هم منافع غرب به آنها تحميل كرده است. امروز نيز رقباي عربي ـ يهودي ايران بازي خطرناكي را آغاز كردهاند و در اين بين بايد بيتدبيري در موضعگيريها و گفتمانها را نيز در نظر گرفت.
سفير پيشين کشورمان در پاريس يادآور شد: پيش از اينكه دولت اسلامگرايان در تركيه روي كار آيند، ما با دو رقيب و يك رژيم موذي در منطقه روبهرو بوديم. اعراب رقيب ما بودند و آن رژيم موذي كه نگاه ضدايراني دارد و همواره به دنبال توطئه است، رژيم صهيونيستي است. در اين بين عوامل و عناصر ستون پنجم و منافقين را هم بايد در نظر گرفت كه به ارايه تصوير نادرست از ايران كمك ميكنند. در عين حال در فرآيند تحولاتي كه در تركيه ايجاد شده، رقيب ديگري به نام تركيه جوان، داراي نيروهاي عاقل و ملي كه "كارآمدي" عنصر اصلي موفقيتشان در جامعه مدني و دولتشان است، به رقابت با ايران پرداخته است. در اين فرآيند فقط فرآيند نئوعثمانيسم تعريف نميشود بلكه شايد بخشي از رويکرد قابل توجه، نگاهي مذهبي نيز باشد.
وي توضيح داد: به صورت نرمافزاري، علويان و شيعيان امروز خطي را تا مديترانه تشكيل دادند و در سوي ديگر تا عميقترين لايههاي عاطفي مردم يمن به دليل زيديه بودن آنها حضور دارند. در شمال آفريقا نيز شيعيان و اهل سنت وفادار به اهل بيت حضور دارند. در آسياي مركزي حنفيها و در تركيه و سوريه نيز علويها ايفاي نقش ميكنند. اينها چالش جديدي ميان شيعه و سني ايجاد ميكنند.
بشار اسد نتوانست فهم جدي از اصلاحات در رهبري خود به دست بگيرد
خرازي ادامه داد: متاسفانه بشار اسد به دليل نداشتن برداشت معين از موضوعات جهاني نتوانست فهم جدي از اصلاحات در رهبري خود به دست بگيرد و زماني اين موضوع را درك كرد كه با چالشهاي مدني جدي در درون سيستم و جامعه خود و چالشهاي منطقهيي در مصاف با عربستان سعودي، اردن، اسراييل و تركيه روبهرو شد.
وي با بيان اين نظر که «اگر ايران به عنوان قدرت عظيم آسيا راهي را كه در گذشته پيموده شده بود ادامه ميداد، امروز بزرگترين قدرت اقتصادي در منطقه بوديم» تاکيد کرد: در سال 1982 يكي از برجستهترين استراتژيستهاي آمريكا در كنفرانسي در چتمهاوس اذعان کرد ايران يك ابرقدرت منطقهيي است.
اگر دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم
خرازي افزود: منطقه آبستن تحول است. در اين تحول هم حادثه خواهد بود و هم وقايع عجيبي رخ خواهد داد و هم اگر ما دقت نكنيم شايد به جاي طلايي شدن اساسيترين فرصتها، موقعيتمان را متزلزل كنيم و اين موضوع به کاهش قدرت منطقهيي ايران منجر شود.
مسوولان با نگاه خيرانديشانه نسبت به ادامه موقعيت ايران هوشيار باشند
وي با انتقاد از برخي سياستهاي دولت در سالهاي گذشته گفت: بايد در نظر داشت که ما با رقباي جديد روبهرو نيستيم؛ بلكه با دشمنان جديد روبهرو هستيم. امروز متحدان اساسي يهود و اسراييل از جمله امارات متحده عربي، قطر و عربستان سعودي عليه ايران به صراحت موضع گرفتهاند. آنها متحد تاكتيكي در قبال پديده عيني ايران هستند؛ بنابراين دستاندركاران سياست خارجي نيازمند درك واقعيتهاي موجود هستند و از آن مهمتر مسوولان امروز كشور بايد با نگاه مشاطه و خيرانديشانه، نسبت به ثبات، پايداري و ادامه موقعيت ايران هوشيار باشند.
انتخابات، مهمترين عنصر مقابله با تهديدات نرمافزاري و سختافزاري جهان نسبت به ايران است
اين ديپلمات پيشين ايران اضافه كرد: در اين موقعيت فقط مسوولان ايران نيازمند هوشياري نيستند، بلكه نقش نخبگان سياسي، احزاب، گروهها، تجمعات، روشنفكران و بخشهايي از جامعه كه در مسائل روز خود دچار نوستالژي هستند نسبت به گذشته بسيار بيشتر است و در واقع مهمترين عنصر مقابله با تهديدات نرمافزاري امروز جهان و تهديدات سختافزاري جهان نسبت به ايران پديده انتخابات است.
خرازي توضيح داد: انتخابات ميتواند تبديل به تحكيم پايههاي نظام سياسي ايران شود و از سوي ديگر انتخابات ميتواند به مهمترين عارضه و مشكل تبديل شود. انتخابات در ايران هم فرصت است و هم تهديد. عقل ايراني حكم ميكند امروز هوشيارتر باشد ودر فرآيند واقعيت جامعه مدني خود و در پيوند با منافع ملي خود بار ديگر فعالانه حضور داشته باشد.
وي با اشاره به تلاشهاي غرب عليه ايران ابراز عقيده كرد: در آينده ما قطعنامههاي بيشتري نيز خواهيم داشت. حدود 13 سال است كه از عملكرد آمريكا و برخي از كشورها اروپايي درمييابيم كه علاقه داشتند ايران را در شوراي امنيت و سازمان ملل زمينگير كنند؛ مسائلي مانند حقوق بشر، تروريسم و مساله هستهيي عناصري هستند كه با طرح آن ميخواهند ايران را زمينگير كنند. باز شدن پرونده ايران در شوراي امنيت بسيار راحتتر از بسته شدن آن است. شايد چندين دولت بايد تغيير كند تا برخي از سياستهاي جهاني نسبت به ايران واقعي شود، تجربه تاريخ شوراي امنيت چنين مسالهاي را اثبات كرده است. نميخواهم وقايع را تاييد كنم بلكه مباحث و مطالب تاريخي را صرفا بيان ميكنم؛ بنابراين بايد در نظر داشته باشيم انتخابات شايد مهمترين صحنه تعيينكننده وضعيت تداوم و ثبات ايران باشد.
تحميل قطعنامه به ايران براي محدود كردن قدرت بازدارندگياش بود
سفير پيشين ايران در سازمان ملل متحد در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا تصريح کرد: قطعنامه صرف نظر از کارآمدي يا ناکارآمدي آن اصولا واژهاي منفي در عرف بينالملل است. حتي در برخي از کشورها پس از تصويب يک قطعنامه بينالمللي دولتهايشان ساقط ميشوند. مساله ما پديده قطعنامه است نه اصل وجود آن. کشوري مانند ايران نبايد اساسا قطعنامه از سازمان ملل ميگرفت. آنها به ايران قطعنامه تحميل کردند تا قدرت بازدارندگي ايران را محدود کنند، تا بر ايران مسلط شوند.
حيلهگري عربستان و رژيم صهيونيستي مهمترين عامل برهم زننده مناسبات ايران و آمريکاست
وي گفت: مهمترين دغدغه صهيونيستها و اعراب و منافقين، تنظيم مناسبات و روابط ايران با آمريکا و اروپاست؛ و مهمترين عامل بر هم زننده مناسبات ايران و آمريکا تلاش و حيلهگري عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي و موذيگري منافقين است. واقعيت اين است که مناسبات ايران و ايالات متحده آمريکا در موارد زيادي با يکديگر همخواني داشت. ما در موارد زيادي با يکديگر همکاري داشتيم. ما تهديدات مشترک داشتيم و عامل بر هم زننده اين موضوع اعراب و صهيونيستها بودند.
خرازي اضافه کرد: در مقطعي اين امكان وجود داشت كه ساعتها با يكديگر (ايران و آمريكا)بحث كنيم و منافع ملي و تهديدات را با يكديگر در يك چارچوب ترسيم كنيم. اين امكان هنوز هم به قوت خود باقي است و اگر مناسبات ايران و آمريكا تنظيم شود ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك منطقه دچار تحول ميشود. ببينيد يك تحول(تحولات منطقه) چگونه نظامهاي منطقه را فرو پاشاند. خاستگاه اجتماعي و سياسي منطقه با خاستگاه قدرتها كاملا در تعارض و تنازع است و اگر مناسبات ايران و آمريكا و ايران و غرب تبديل به تضمينهاي عيني دو طرف ميشد هم غرب بيشتر بهره ميبرد و هم دنياي اسلام دوره خودآگاهي بهتري پيدا ميكرد و هم اينكه توان رژيمهاي توتاليتر منطقه و عرب بسيار محدود ميشد و يا سقوط ميكردند و مردم نقش عيني پيدا ميكردند.
اين ديپلمات پيشين کشورمان تاكيد كرد: ايران يك پتانسيل است و آمريكا در كشف و نقد اين پتانسيل دچار ضعف است. آمريكا نيز يك پتانسيل است و ايرانيها نيز در مواردي گرفتار تشخيص اشتباه هستند و نگاه آنها نگاهي نوستالژيك است.
امروز سياست خارجي ايران گرفتار روزمرگي شده است
خرازي درباره وظيفه دستگاه ديپلماسي ايران در شرايط حاضر، با بيان انتقاداتي از عملكرد دستگاه سياست خارجي ايران در دوره وزير پيشين امور خارجه ابراز عقيده كرد: امروز سياست خارجي ايران گرفتار روزمرگي شده است. مشكل بزرگ سياست خارجي ايران نتيجه پنج سال مديريتي است كه در واقع به فنا دادن تمام ظرفيتهاي ايران بود. صالحي وارث ويرانكدهاي است و آنچه امروز رخ ميدهد را نميتوان به وي نسبت داد. مشکل نگاه اشتباه است؛ در شرايطي که ايران در آستانه گرفتن قطعنامه بود، وزير خارجهاش در كشورهاي كوچك آفريقايي سير و سفر ميكرد. مشكل سياست خارجي ايران آن روزي بود كه آمريكاي لاتين را به عنوان آلترناتيو اروپا قرار داد. آسياي جنوب شرقي كه خود به دنبال جاي پا در آمريكا و اروپاست را به عنوان متحدان استراتژيك قرار داد و آنها نيز هيچ زمان نگفتند كه ما با ايران متحد استراتژيك هستيم.
مشكل ما مشكل بحران تشخيص است
وي توضيح داد: در هيچ مقطع زماني نميتوانيم ياد كنيم كه چين و روسيه اعلام كرده باشند كه ما متحد استراتژيك ايران هستيم ولي همواره ايران از رابطه استراتژيك با چين و روسيه سخن ميگفت. بنابراين مشكل ما مشكل بحران تشخيص است.
مشاور ارشد رييس جمهورپيشين ايران با بيان اين که امروز كشور ما قدرت مانور و تواناييهاي بسيار بالايي دارد، تاكيد كرد: حدود 70 درصد منابع انرژي جهان از كنار ايران عبور ميكند. ايران داراي منابع عظيم انساني و ملي و موقعيتهاي ويژه ارزي و مرزي است. اگر نخبگان برجسته و بازيگران صحنه سياست خارجي فعال در اين عرصه حضور يابند ميتوان كارهاي زيادي انجام داد.
در اين بحر معلق تكيه بر قايق شكسته و يك كشتي اشتباه است
بايد اعتمادسازي مجدد ميان ايران و كشورهاي مهم جهان به وجود آوريم
معاون وزير خارجه پيشين ايران در ترسيم راههاي برونرفت از هجمه غرب عليه ايران گفت: بايد ابتدا تشخيص دهيم در چه شرايطي قرار داريم. بايد تشخيص درستي از پديده شوراي امنيت و سازمان ملل داشت و به آن عينيتر و واقعيتر نگريست؛ در آن صورت ميتوانيم تنشهاي ايران را كاهش دهيم. مهمتر اين است كه بايد اعتمادسازي مجدد ميان ايران و كشورهاي مهم جهان به وجود آوريم. تكيه بر يك قدرت جهاني بازي خطرناكي است. در اين بحر معلق تكيه بر قايق شكسته و يك كشتي اشتباه است. "خوش بِرانيم جهان در نظر راهرُوان، فکر اسبِ سيه و زين مُغَرَّق نکنيم. آسمان کشتي ارباب هنر ميشکند، تکيه آن به که بر اين بحرِ معلق نکنيم."
بايد انسجام داخلي داشته باشيم
وي اضافه کرد: عالم سياست، عالم بحر معلق است. فهم دقيق و منطقي از مسائل مهم جهان و انسجام داخلي در اين راستا بسيار مهم است. مهمترين تهديد امنيت ملي ايران از دست دادن انسجام و وحدت ملي است و وحدت ملي مهمترين عنصر تكوينبخش استراتژيهاي ناگفته و نانوشته ايران محسوب ميشود. بايد انسجام داخلي داشته باشيم و از نيروهاي زبده استفاده كنيم و در اين انسجام داخلي همه آحاد مردم از قلمرو منافع ملي حمايت كنند و در اين صورت ميتوانيم مطالبات خود را كشف و نقد كنيم.
اگر اصلاحطلبان در انتخابات شركت نكنند يك اشتباه تاريخي انجام دادهاند
خرازي در مورد موضع اصلاح طلبان در انتخابات آتي مجلس شوراي اسلامي نيز با تاکيد بر اين که اصلاحطلبان اگر در انتخابات حضور فعال نداشته باشند اشتباه كردهاند، توضيح داد: اگر اصلاحطلبان در انتخابات شركت نكنند يك اشتباه تاريخي انجام دادهاند و با اين كار خود را از صحنه سياست داخلي حذف ميكنند و در صحنه سياست خارجي نيز خدمتي به منافع ملي نكردهاند.
همه بايد در يك چارچوب و تحت منويات مقام معظم رهبري جهت قوام پايههاي ملي كشور گام بردارند
وي خاطرنشان کرد: وقتي تهديدات ما مشترك است بايد دقتمان بيشتر شود. بايد در نظر داشت آلترناتيو اقطاب قدرت جهان بر نظام سياسي ايران، اصلاحطلبان نيستند. حتي سكولارها نيز آلترناتيو در نظر گرفته نشدهاند؛ بلكه آلترناتيو كساني هستند كه فاصله فكري و مبنايي با آنها داشته باشند. در اينجاست كه پرسش بزرگ از سران اصلاحات اين است كه چه ميخواهند بكنند؟ تشخيص تهديدها و فرصتها و داشتن برنامه براي چنين موقعيتي حكم ميكند كه اختلافات را در گنجه بگذارند و درش را قفل كنند. همه در يك چارچوب، تحت منويات يك فرمانده كه آن مقام معظم رهبري است در جهت قوام پايههاي ملي كشور گام بردارند.
وي تاكيد كرد: اين امر به منزله تاييد فضاي موجود نيست. يك انسجام است، نه وحدت. ما وحدت ميان چپ و راست يا اصلاحطلب و اصولگرا را نميتوانيم داشته باشيم؛ زيرا ما اساسا با بسياري از افرادي كه در حال حاضر در درون دولت مسووليت دارند مشكلات مبنايي داريم. اما امنيت و هويت ملي و منافع ملي فراتر از اين اختلافات تعريف ميشود.
اگر اصلاحطلبي فكر كند ميتواند براي به دست گرفتن قدرت وامدار خارجي شود؛ خيانت كرده است
خرازي گفت: وقتي تهديدي عليه ايالات متحده آمريكا ايجاد ميشود جمهوريخواه و دموكرات و ساير گروهها كنار يكديگر قرار ميگيرند؛ زيرا تهديد آنها مشترك است. اگر اصلاحطلبي فكر كند كه ميتواند براي به دست گرفتن قدرت مانور دهد و وامدار خارجي شود اشتباه نيست؛ بلكه خيانت است. در طول تاريخ ما چنين استدلالهايي داشتهايم. همه افرادي كه در امور سياست فعال هستند بايد بدانند كه ايران در مقطع تاريخي خود بايد همزمان در جهت كسب دموكراسي و حقوق مدني و نفي استبداد و استعمار با يكديگر گام بردارند.
سفير پيشين ايران در فرانسه تصريح كرد: بايد در نظر داشت در واقع تحولاتي كه در برخي از كشورهاي اسلامي صورت ميگيرد بدين شكل است كه براي نفي استبداد داخلي در بيت استعمار و خارجي پناه ميبرند. اين زوال فرهنگ، تاريخ و منافع مليشان را به همراه دارد و ترديدي در آن نيست كه براي نفي استبداد نميتوان وامدار استعمار شد و براي نفي استعمار نميتوان گوش به فرمان استبداد بود.ًً
حتي اگر انرژي هستهيي هم نداشتيم نداشتيم غرب به موتور ماشيني که ميسازيم انتقاد ميكرد
وي با تاکيد بر اين که همواره بايد در نظر داشت مشکل غرب موضوع دستيابي ايران به انرژي هستهيي نيست، افزود: به طور كلي غرب نميخواهد كشورهاي جهان سوم و از جمله ايران به تكنولوژي دستيابي داشته باشند. حتي اگر ما اين مهارت را نيز نداشتيم به موتور ماشيني که ميسازيم نيز انتقاد ميكردند. مشكل آنها تكنولوژي در جهان سوم است. آنها ميخواهند جهان سوم را وابسته به خود نگه دارند.
با تعيين خط مرزها ميتوان پرونده ايران را از شوراي امنيت خارج كرد
خرازي با اشاره به اين که براي ايران همواره ظرفيت و فرصت براي ايجاد فضاي جديد وجود دارد و صرفا بستگي به اين دارد كه چگونه مانور داده شود، گفت: در قلمرو جغرافيايي سياسي ايران ميتوان اين مانورها را انجام داد. با تعيين خط مرزها ميتوان پرونده ايران را از شوراي امنيت خارج كرد.
خرازي معتقد است: بايد فرار به جلو كرد و ابتكار عمل را به دست گرفت، طرح جديد ارائه داد و بر روي آن كار كرد. ابن خلدون ميگويد نگونبخت ملتي است كه بخواهد با تاريخ خود زندگي كند. ما نبايد با تاريخ خودمان زندگي كنيم بلكه تاريخ درس عبرتهاست و بايد از آن عبرت بگيريم. تاريخ مبناي زندگي ما نيست بلكه پلي براي عبور است.
وي افزود: اگر فكر كنيم با نشستن و پرداختن به اشتباهات دوره دولت نهم و دهم و مهرورز، اصلاحات و ... ميتوان مسائل را حل كرد مانند داستان فتح قسطنتطيه و فروپاشي بيزانس توسط سلطان محمد است. زماني که قواي سلطان محمد پشت دروازه قسطنتنيه رسيد آرايش شهر را بسيار عجيب يافت. هيچ فردي را نيافت. دچار هراس شدند كه چه اتفاقي افتاده است. سرانجام جاسوسهاي سلطان محمد خبر آوردند که بزرگان بيزانس و فرماندهان همه در كليسا با يكديگر بحث ميكنند و آن هم در مورد اين كه تيري كه بر پيكر عيسي مسيح وارد شد به جسم لاهوتي او وارد شد يا به جسم ناسوتياش! ببينيد آنها در قعر چه اشتباهي بودند. سلطان محمد حمله كرد و قسطنتنيه را فتح كرد.
بايد به بلوغ سياسي و هويت ملي فكر كرد
خرازي گفت: امروز ما نبايد مانند مردم قسطنتنيه باشيم. ما بايد به دنبال راهحل باشيم و به منافع ملي خود فكر كنيم. بايد به بلوغ سياسي و هويت ملي فكر كرد.