به گزارش مشرق، مقام معظم رهبری طی پیامی در ابتدای امسال، سال 97 را به نام «حمایت از کالای ایرانی» نام گذاری کردند. این در حالی است که ایشان از ابتدای دهه 90 به این موضوع توجه ویژه ای داشتند. به عنوان مثال سال گذشته از سوی ایشان شعار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» برگزیده شد و یا در سال 91 عنوان سال «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» انتخاب شد.
می توان گفت طی سال های گذشته که حضرت آیت الله خامنه ای به موضوع حمایت از تولید داخلی توجه کرده اند، دستگاه های دولتی برای تحقق این شعار همایش های بسیاری برگزار کردند و در سراسر شهرها بنرهای مختلفی با این شعارها آذین شد، اما به دلیل کارشکنی مسئولان دولتی اغلب به دستاورد چشم گیری منجر نشد. شاید بتوان یکی از دلایلی که مقام معظم رهبری را بر آن داشته است تا هر سال به طریقی شعار حمایت از تولید را زنده نگاه دارند نیز همین بی توجهی مسئولان دولتی دانست.
بیشتر بخوانید:
40 نکته مهم از سخنان روز گذشته رهبر انقلاب
اشتباه غربگرایان به چگونگی حمایت از تولید
در خصوص بی توجهی نسبت به حمایت از تولیدات داخلی، برخی کارشناسان اقتصادی غربگرا دلایل حیرت انگیزی را مطرح می کنند. این افراد اغلب بر این تصور هستند که برای ورود به بازارهای جهانی باید به یکباره قدم به این بازارها گذاشت. در حالی که فراموش می کنند حتی کشورهایی همچون آمریکا در فضای اقتصاد و تجارت جهانی هیچ گاه دست از حمایت از تولیدکننده های داخلی خود نکشیداند. حتی ایالات متحده آمریکا با وجودی که عضویت در سازمان تجارت جهانی را پذیرفته است، هرگاه احساس کرده است که می بایست به نفع حمایت از صنایع داخلی خود قدمی بردارد، با ابزارهای مختلف اقدام کرده است تا بنگاه های اقتصادی داخلی اش صدمه نبینند.
در واقع می توان گفت اقتصادهای بزرگ جهانی ضمن اینکه نگاهی به فضای تجارت جهانی دارند، اما همواره اولویت را به اقتصاد داخلی شان داده اند و صنایع داخلی این کشور هیچ گاه قربانی جهانی شدن نشده است. این برخلاف رویه و تئوری پردازی های برخی کارشناسان اقتصادی کشورمان است که جایگاه و اهمیتی برای رشد صنایع داخلی قائل نیستند و هر بنگاه اقتصادی که قابلیت رقابت در فضای تجارت جهانی ندارد را محکوم به فنا می دادند.
آمریکا مصداق نظریه دولت کارآفرین
نکته قابل تامل در مورد آمریکا این است که اغلب حمایت های این کشور از تولیدات داخلی اش از سوی دولت ها هدایت شده است و نقش موثر دولت های این کشور در خصوص حمایت از تولید کننده های داخلی اش طی تاریخ قابل انکار نیست. البته دولت های آمریکا در طول زمان به کمک فرهنگ سازی و ابزار رسانه ای مردم شان را نیز در حمایت از تولیدات داخلی با خود همراه ساخته اند.
در این خصوص می توان به تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اوایل فروردین ماه پارسال اشاره کرد. او دو دستور اجرایی را برای کاهش کسری تجاری کشورش امضا کرد. هدف از این تصمیم ترامپ هم که مورد توجه سی ان ان قرار گرفت پشتیبانی از تولید ملی آمریکا و جلوگیری از ورود کالاهای ارزان قیمت خارجی اعلام شد.
از نگاه دولتمردان آمریکایی ورود چنین کالاهای ارزان قیمت خارجی، دلیل تعطیلی کارخانه های آمریکایی اعلام شد و ترامپ را بر آن داشت تا نسبت به این مساله واکنش نشان دهد. رئیس جمهور آمریکا حتی در این مسیر اعلام کرد از شرکت های بزرگ که این تصمیم را مغایر با منافع خود می بینند، نیز واهمه ای ندارد و می خواهد با پیامی روشن به صنعتگران کشورش بگوید که دولت قرار است اشتغال را به کارخانه های ایالات متحده آمریکا بازگرداند.
بی تعارفی آمریکا با رقبا و هم پیمان ها
در حالی که کارشناسان بین المللی معتقدند اقدامات رئیس جمهور آمریکا در خصوص حمایت از تولیدات داخلی این کشور آسیب جدی به روابط این کشور با شرکای بین المللی اش می زند، ترامپ در اقدامات خودش حتی کشورهای هم پیمانش همچون کره جنوبی را نیز مستثنی نکرد و در نیمه دوم سال گذشته واردات ماشین های لباسشویی ال.جی و سامسونگ را نیز دچار محدودیت کرد.
محدود کردن واردات ماشین لباسشویی به آمریکا با اعمال تعرفه سنگین واردات شکل عملیاتی به خود گرفت. دولت آمریکا در کنار این تصمیم جلوی واردات سلول های خورشیدی به این کشور را نیز با روش مشابهی گرفت.
تصمیم به محدود کردن واردات سلول های خورشیدی و ماشین لباسشویی از جانب دولت آمریکا در پاسخ به شکایت تولیدکنندگان داخلی این کشور علیه جولان محصولات خارجی در بازارهای داخلی این کشور نزد وزارت تجارت ایالات متحده آمریکا اتخاذ شد. این دو تصمیم ترامپ، کارشناسان مسائل آمریکایی را به یقین رساند که رئیس جمهور آمریکا در راستای وعده های انتخاباتی اش حرکت می کند. همین هم باعث می شود که ترامپ نزد شهروندان آمریکایی که اغلب از سیاست های خارجی ظالمانه این کشور خبر ندارند، محبوب تر شود.
عمده سلول های خورشیدی موجود در بازارهای آمریکا را چین تامین می کند. دولت آمریکا هم که چین را رقیب اصلی خود می داند برای واردات این محصول تعرفه 30 درصدی اعمال کرد. در حالی که بنابر تصمیم دولت آمریکا ماشین های لباسشویی کره ای مشمول تعرفه 20 درصد شدند. آمریکا این فرصت را برای همپیمان آسیایی خود قائل شده است که اگر اغلب محصولات مختلف ماشین لباسشویی کره ای داخل خاک آمریکا تولید شوند، می تواند هنوز سهمی از بازار داخلی آمریکا داشته باشد.
قوانین آمریکا به نفع حمایت از تولید کننده
آمریکا عضو سازمان تجارت جهانی است و پیش از آن هم سال ها به توافقنامه «گات» پایبند بوده است، اما هر زمان که دولت های حاکم بر این کشور احساس کردند لازم است از تولیدات داخلی شان حمایت کنند با ابزارهای مختلفی اقدام به چنین کاری کرده اند. این بدان معنی است که آمریکا ضمن اینکه باید به عنوان یکی از اعضای سازمان تجارت جهانی به قوانین محدود کننده تجاری این سازمان نسبت به سایر اعضا پایبند باشد. اما روسای جمهور آمریکا به کمک قوانین داخلی این کشور که دست رئیس جمهور را برای اعمال افزایش تعرفه واردات باز گذاشته است نسبت به این محدودیت ها ایستادگی کردند.
باراک اوباما در سال 2013 نسبت به وارات تایر خودرو از چین تعرفه سنگین اعمال کرد. ترامپ هم از زمانی که سر کار آمده است از ابزار اعمال تعرفه نسبت به واردات محصولات چینی استفاده کرده است و مقابل این رقیب بین المللی خود ایستاده است.
ترامپ از ابتدای شروع دوره پر التهاب ریاست جمهوری اش بارها علیه محصولات وارداتی از دیگر کشورهای جهان نیز از ابزار افزایش تعرفه واردات استفاده کرده است. ترامپ از همان شروع فعالیتش از توافق تجاری چندجانبه با کشورهای دو سوی اقیانوس آرام کنار کشید و مذاکرات تجاری با اتحادیه اروپا را نیز متوقف کرد. دولت او حتی در زمینه بازبینی مذاکرات توافق تجاری نفتا با کشورهای مکزیک و کانادا نیز شروط متعددی را در نظر گرفته و اعلام کرده است بدون اعمال آن ها آمریکا از توافق تجاری نفتا کنار خواهد کشید.
دولت آمریکا در زمینه توافق تجارت دوجانبه با کره جنوبی نیز شروطی را مطرح کرد و قصد خود را برای بازبینی نسبت به توافق تجاری با این کشور را نیز علنی کرد. مجموعه همه این اقدامات آمریکایی سبب شد که کارشناسان خارجی به این باور برسند که ترامپ علاوه بر اینکه قصد دارد حمایت از کالای داخلی خود را در عرصه داخلی به نمایش بگذارد، بلکه می خواهد در عرصه بین المللی نیز چنین موضوعی را به رخ جهانیان بکشد.
9 محور حمایت از تولیدکننده آمریکایی
نتیجه یک تحقیق از سوی مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد حمایت دولت های آمریکایی از تولیدات داخلی کشورشان ریشه ای تاریخی به قدمت 200 سال دارد و با ساز وکارهای مختلفی همراه بوده است. این گزارش 9 محور را برای حمایت های دولتی آمریکا از صنایع و تولیدات داخلی بر می شمارد که شامل «اعمال سیاستهای تجاری»، «اعطای یارانه به صنایع»، «سیاستهای مالیاتی»، «نجات شرکتهای بزرگ از ورشکستگی»، «هدایت پول (اعتبار) به کسبوکارها و طرحهای بزرگ»، «خریدهای دولتی»، «حمایتهای صادراتی»، «نوسازی بافت شهری آمریکا» و در نهایت «حمایت از کسب وکارهای کوچک» می شود.
بر اساس تحلیل صورت گرفته از سال 1812 تا اوایل دهه 1940 ایالات متحده آمریکا با وضع تعرفههای سنگین برای حمایت از صنایع نوزاد خود، یکی از حمایتگراترین کشورها از صنایع داخلش اش در طول تاریخ بود و سپس با به بلوغ رسیدن صنایع و گسترش مقیاس تولیدات آنها به گسترش آزادسازی تجاری و اعمال فشار بر دیگر کشورها برای تجارت آزاد روی آورد. بر این اساس هم آمریکا یکی از شواهد تاریخی برای نظریه دولت کارآفرین محسوب می شود.
حمایت دولتی از صنایع آمریکایی تا زمان بلوغ
الکساندر همیلتون، نخستین وزیر خزانه داری آمریکا را باید در زمره اولین افرادی دانست که حمایت از صنایع و تولیدات داخلی آمریکا را با ارائه طرحی به کنگره این کشور عملیاتی کرد. او 227 سال قبل گزارشی درباره تولیدات صنعتی به کنگره داد و در آن چگونگی اعمال «تعرفههای حمایتی، محدودیتهای صادراتی، یارانههای مستقیم دولت به صنایع مورد هدف، معافیتهای مالیاتی برای نهادههای تولیدی و حمایت برای بهبود زیرساختها» را مورد توجه قرار داد. همیلتون اعتقاد داشت برای اینکه آمریکا به پیشرفت برسد می بایست به «صنایع نوزاد» نگاه ویژه ای شود. در این خصوص هم لازم است تا این بخش از صنایع تا هنگامی که روی پای خود نایستادند می بایست مورد حمایت قرار داد.
شروع جنگ آمریکا با انگلیس در سال 1812 سبب شد تا طرح همیلتون شکل عملیاتی به خود بگیرد و حتی سیاست های جامع تری برای حمایت از صنایع این کشور اجرایی شود، که این سیاست ها تا سال 1940 هم با وضع تعرفه های سنگین واردات به نفع صنایع نوزاد داخلی آمریکا ادامه پیدا کرد. چنین سیاست هایی هرچند با روی آوردن آمریکا به تجارت آزاد محدودتر شد. اما ایالات متحده بعد از آن هم با به کار گیری نمایندگان مخصوص مذاکره تجاری به حمایت از صنایع داخلی خود ادامه داد.
طی قرن بیستم هم رویکرد آمریکا نسبت به حمایت از تولیدات داخلی اش به نفع صنایع نظامی حرکت کرد. در این زمان ایالات متحده امریکا بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی خود را برای امکانات و تواناییهای نظامی هزینه کرد. این موضوع سبب شد قراردادهای تضمین شده دو جانبه ای میان دولت آمریکا و پیمانکاران این کشور منعقد شود، شرکتهای IBM، بویینگ، لاکهید مارتین، کاترپیالر و موتورولا مولود آن دوران هستند.
قانونی برای تضمین خرید کالای آمریکایی
در آن مقطع نمایندگان کنگره آمریکا هم به کمک تولیدات داخلی این کشور آمد و به منظور ترویج صنایع داخلی، سیستم قانونگذاری آمریکا اجازه نمی داد بنگاه های خارجی در اغلب قراردادهای دولتی با پیمانکاران برنده شوند. از سال 1933 هم قانونگذاران آمریکایی با وضع قانون «کالای آمریکایی بخر»، اقدام به تضمین حمایت از تولیدات داخلی شان کردند.
به این ترتیب می توان گفت از سال 1933 دولت آمریکا به عنوان بزرگترین مشتری دنیا مطرح شد. به طوری که سالانه 500 میلیارد دلار کالا و خدمات از بخش خصوصی خریداری می کند. طی یک دهه گذشته نیز دولت آمریکا به طور میانگین هر سال قریب به یک تریلیون دلار به بنگاه های اقتصادی این کشور پرداخت می کند که شامل قراردادهای پیمانکاری 46.32درصد، کمکهای نقدی 53.46 درصد و وامها 0.21درصد از کل مخارج مالی می شود.
چطور چهره آمریکا متحول شد؟
سه طرح ایجاد بانک های روستایی فدرال، شرکت تامین مالی جنگ و برنامه ایجاد شغل نیودیل از جمله نمونه های هدایت پول و اعتبار از جانب دولت به طرف کسب و کارها در قرن بیستم است. تنها در برنامه ایجاد شغل نیودیل سیزده میلیون نفر مشغول به کار شدند. در این برنامه هشت ساله با مخارجی قریب به 10.5 میلیارد دلار با ساخت 650هزار مایل جاده، 78هزار پل، 125هزار ساختمان نظامی و غیرنظامی، 700 مایل باند فرودگاه و... چهر آمریکا در مدت کوتاهی متحول شد.
ریسک زدایی دولت برای کارآفرینان آمریکایی
یکی از ویژگی های دولت آمریکا به عنوان کارآفرین برای حمایت از تولیدات داخلی این کشور، سرمایه گذاری در نامطمئن ترین مرحله از چرخه نوآوری در یک کسب و کار است. به این ترتیب هم با تسهیل فرایند ایجاد یک کسب و کار، ریسک را برای یک بنگاه اقتصادی کاهش می دهد. در این خصوص می توان به سرمایه گذاری های وسیع دولت ایالات متحده آمریکا بر اینترنت، جی پی اس و صفحات لمسی اشاره کرد که در نهایت به شکوفایی تلفن های همراه آیفون در جهان منجر شد.
دولتهای ایالات متحده از طرق دیگر نیز از جمله حمایتهای صادراتی، مالیاتی، نجات بنگاههای بزرگ در هنگام ورشکستگی، نوسازی بافت شهری، ارائه خدمات مختلف به کسب وکارهای کوچک و انواع مختلف سرمایهگذاریهای اجتماعی از حوزههای منتخب تولیدات و بنگاههای داخلی خود حمایتهای هدفمندی انجام داده است.
رسانه های آمریکا در خدمت فرهنگ سازی
یکی دیگر از شیوه های حمایت دولت آمریکا از محصولات داخلی این کشور استفاده از ابزار رسانه ای و فرهنگ سازی است. در این خصوص می توان به مصاحبه های مطبوعاتی رسانه های این کشور با فعالان حمایت از تولیدات آمریکایی اشاره کرد. در یکی از این موارد سایت برانکس تایمز در مصاحبه به نقل از یک فعال در انجمن حمایت از تولیدات آمریکایی می نویسد که راه نجات مردم آمریکا و اقتصاد این کشور ایجاد شغل در خاک آمریکاست.
سایت مذکور در این دست از مصاحبه هایش تلاش می کند احساسات وطن پرستانه شهروندان آمریکا را تحریک کند. در همین رابطه او مصاحبه ای با یک شهروند آمریکایی می کند که او می گوید: من به شدت وطن پرست هستم و این صفت را به ویژه در مورد شغل های آمریکایی مورد توجه قرار می دهم. من معتقد هستم که هرکدام از ما که یک کالای ساخت آمریکا را می خریم این مسئله حتی به اندازه چکیدن یک قطره (که بعدها جزئی از یک دریا می شود) نیز ارزش دارد.
رسانه های آمریکایی که اغلب از حمایت سیستم دولتی این کشور برخوردارند در حمایت از تولیدات داخلی آمریکایی به طور معمول مردم را به حدی مخاطب قرار می دهند و از شیوه های تحریک آمیز استفاده می کنند که شهروندان آمریکایی همواره احساس حمایت خود نسبت به کالاهای کشورشان را از دست ندهند.
رسانه های آمریکایی هر از گاهی ضعف های اقتصادی کشورشان را گردن مردم می اندازند. در این خصوص می توان به یکی از پاسخ های چندگزینه ای نظرسنجی سایت یاهو در خصوص حمایت از کالاهای آمریکایی در دوران اوباما اشاره کرد که نوشته شده بود «مردم آمریکا می خواهند «تویوتا» برانند. سپس از این شکایت می کنند که چرا وضعیت اقتصاد ما خوب نیست؟ مشکل اصلی این است.»