سرویس سیاست مشرق - میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** تبدیل تلگرام به هیاهوی ملی برای دیده نشدن دلار ۷۰۰۰ تومانی
در ادامه افزایش افسارگسیخته قیمت سکه و ارز، دیروز قیمت سکه رکورد شکنی کرد و به قیمت ۲ میلیون و ۷۵ هزار تومان رسید.
علاوه بر این بر اساس مشاهدات میدانی، قیمت دلار بر روی تابلوی صرافیهای خیابان فردوسی ۴۲۰۰ قیمت گذاری شده است اما به قیمت ۷ هزار تومان به فروش میرسد. نکته قابل تأمل اینکه روز گذشته دربازار آزاد تهران هر دلار ۶۵۰۰ تومان به فروش میرسید.
اما در شرایطی که انتظار میرفت که دولت تمام انرژی خود را برای سامان دادن به بازار ارز صرف کند، متاسفانه موضوع فیلترینگ یک پیام رسان خارجی از سوی دولت به موضوع اصلی کشور تبدیل شده است. افکار عمومی هفتههاست درگیر یک مسئله فرعی و کاملاً حاشیهای است و این حاشیههای انرژیبر و فرصتسوز، طی روزهای اخیر سیری صعودی و جنجالی نیز به خود گرفته است.
برهمین اساس روزنامه ایران-ارگان رسانهای دولت- در تیتر اصلی خود با عنوان «ورود بهارستان به ماجرای فیلترینگ» نوشت:
«بحـــث موافقان و مخالفان مسدودسازی تلگرام بعد از یادداشت کوتاه رئیس جمهوری و اعلام مخالفت دولت با فیلتر شدن این پیامرسان، داغتر شده است».
کارشناسان معتقدند که این جنجال سازی ها و تبدیل تلگرام به هیاهوی ملی با هدف دیده نشدن دلار ۷۰۰۰ تومانی صورت گرفته است. جنجال سازی دولت حتی صدای روزنامههای اصلاح طلب را نیز درآورده است.
در همین رابطه روزنامه همدلی در مطلبی با عنوان «تلگرام بحران شد!» نوشت:
«بررسی کوتاهی از هنرمندی برخی مسئولان اجرایی در تبدیل یک پیامرسان خارجی به هیاهویی ملی...بزرگ کردن موضوع این شبکه اجتماعی در داخل کشور ممکن است اذهان عمومی را از روی موضوعات مهمی مانند برهم خوردن توافق هستهای و افزایش بیشتر و بسیار محتمل قیمت دلار و فشار بیشتر بر وضعیت معیشتی مردم منحرف کند... به طور قطع کمتر کشوری مسئولان اجرایی آن میتوانند به این راحتی از یک پدیده ساده یک هیاهوی ملی درست کنند. تلگرام تا پیش از این فقط یک پیام رسان خارجی بود که اگر بی انضباطیهایی در اطلاع رسانی هم ایجاد کرده بود میشد با کارامدی برای رفع آن با کمترین هزینه کاری کرد اما حالا به لطف ناکارامدیها تلگرام دیگر یک پیام رسان نیست بلکه تبدیل به بحران شده است؛ بحرانی که وقت بزرگی از کشور ربوده است. آیا این طور نیست؟».
روزنامه جهان صنعت نیز در مطلبی با عنوان «شاهکار تازه دولت!» نوشت:
«سیگنالهای بازار سکه روز گذشته قیمتهای جدیدی را ثبت کردند. سکه امامی رکورد یک ماه گذشته خود را شکست و از مرز ۲ میلیون تومان هم رد شد و به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسید و دلاردر بازار غیررسمی هم ۶۵۲۰ تومان معامله شد...شاید اگر دولت در طول ماههای اخیر ذرهای در بازار دخالت نمیکرد و سعی نمیکرد که با سیاستهای تکراری و شکست خوردهاش به دنبال مهار نوسانات بازار باشد، امروز شاهد هیجانات کمتری در بازار بودیم و این نگرانی را نداشتیم که هر روز قیمتهای جدیدی در بازار به ثبت برسد؛ بنابراین اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم باید باز هم انگشت اتهاممان را به سمت دولت نشانه بگیریم و خواستار پاسخ گویی دولت به این جریانات ادامهدار باشیم. چه آنکه این روزها تغییرات و نوسانات بازار به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است و مردم میخواهند بدانند تا کی باید با این افت و خیزهای بازار سازش کنند.»
یکی از فعالین فضای مجازی در واکنش به حاشیه سازی های دولت درخصوص فیلتر تلگرام نوشت: «فیلتر تلگرام تصمیم عالیترین سطح نظام بود، برجام هم، افزایش قیمت دلار هم، کاهش قدرت خرید مردم هم، رکود و بیکاری هم، مطالبات و معوقات کارگران هم، خشکیدن دریاچه ارومیه و خشکسالی کشور و ریزگردها هم همینطور؛ این وسط منم رئیس جمهور شدم که تا ۱۴۰۰ فقط یه موز بردارم و برم!».
** روزنامه حامی دولت: برجام پلاستیکی نمیخواهیم
روزنامه قانون در گزارشی نوشت:
«بیشک یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است. سالها هزینه برای تنظیم قراردادی به نام برجام همه مردم ایران را به بهبود وضعیت در کشور دلخوش کرده بود...این ناامیدی از ناجیگری برجام بیش از پیش اذهان عمومی را درگیر کرد زیرا سالها و ماهها مردم برای بهبود اوضاع ثانیهشماری میکردند و زمانی که ناگاه همه آرزوها با عهدشکنی یک دولت برباد رفت امیدواری نیز هر روز کمرنگتر از دیروز شد. حال امروز با نزدیک شدن به انقضای امضای پایبندی یا بیتفاوتی آمریکا نسبت به برجام، باز فضای کشور التهابی خودساخته دارد؛ التهابی که شاید چندان برگرفته از فضای حقیقی این کارشکنی نباشد ولی بار روانی که برای ایرانیان ایجاد کرده بسیار مخربتر از حقیقت ماجراست».
این روزنامه حامی دولت در ادامه نوشت:
«برجام پلاستیکی نمیخواهیم؛ بیشتر مردم ایران و آنهایی که دل در گروی کشورشان داشتند در زمان مذاکرات پای تصویب برجام ایستادند و از آن حمایت کردند و امروز نیز اگر نتیجهای داشته باشد دوباره از آن دفاع خواهند کرد ولی اگر کشورهای غربی و آمریکا سعی کنند تا برجام را از تاثیرگذاری خود خارج کرده و آن را به اهرمی برای کنترل ایران تبدیل کنند، پایان آن از تحمیلش دلنشینتر است».
روزنامههای حامی دولت با تاخیری ۳ ساله به همان نتیجهای رسیدند که منتقدان برجام در سال ۹۴، نسبت به آن هشدار داده بودند اما در آن مقطع با فحاشی برخی دولتمردان و روزنامههای اصلاح طلب به جهنم حواله داده شدند.
اعتراف دیرهنگام روزنامههای حامی دولت به بی دستاوردی برجام در حالی است که این جماعت در سال ۹۴، مدعی بود که رکود و تورم و بیکاری و مسکن و حتی آب خوردن مردم نیز با برجام رفع خواهد شد.
روزنامه اصلاح طلب قانون پیش از این، ظریف را امیرکبیرِ ناکام نامیده بود. این در حالی بود که روزنامههای اصلاح طلب در سال ۹۴ با تیتر درشت نوشته بودند: «ظریف؛ امیرکبیر عصر ما»!
** دغدغه اصلاح طلبان، رفع حصر؛ دغدغه مردم، رفع مشکلات معیشتی
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» نوشت:
«یکی از مواردی که در سیاست ایران به عنوان یک زخم همچنان باقی مانده، موضوع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد است».
گفتنی است در ۲۵ بهمن ۸۹ – ۲۰ ماه پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری و علیرغم سعه صدر نظام در مقابل اقدامات ساختارشکنانه سران فتنه- و تنها به فاصله ۳ روز بعد از ۲۲ بهمن و حضور میلیونی تودههای مردم در حمایت از اصل نظام و جمهوری اسلامی، جریان شکست خورده در انتخابات که به بهانه دروغ تقلب، مردم و کشور را دچار خسارتهای متعددی کرده بود، با الگو گیری از قیامهای منطقه علیه دیکتاتورهای آمریکایی، دور جدید شورش خیابانی علیه جمهوری اسلامی ایران - تنها نظام سیاسی مستقل جهان که بیش از سه دهه برابر استکبار و امریکا مقاومت کرده است- را کلید زدند. بر همین اساس- بعد از جدایی قاطبه مردم از آشوبگران- عدهای از فتنه گران که البته بخش قابل توجهی از آنان نیز نیروهای آموزش دیده منافقین، نیروهای تجزیه طلب، سلطنت طلبان و...بودند ضمن مختل کردن عبور و مرور مردم در شهر تهران و آتش زدن سطلهای زباله، به درگیری با پلیس پرداختند. این حرکت وحشیانه از آنجا که به درخواست موسوی و کروبی و با حمایت آشکار آنها و پوشش ویژه رسانههای خارجی همراه بود نه تنها به نفع آنان تمام نشد بلکه به مثابه یک انتحار و خودکشی سیاسی برای آنها محسوب میشد. چرا که بلافاصله با خشم تودههای مردم مواجه شده و با تصمیم شورای عالی امنیت ملی به حصر آنها منجر شد.
حسن روحانی در آن مقطع در واکنش به این اقدام سران فتنه گفت: «حرکت ۲۵ بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند. حرکت ضداسلامی و ضد ملی ۲۵ بهمن از یک سو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ۲۲ بهمن را تحت الشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد».
لازم به ذکر است که هیچ گاه «نیمه پنهان» حفاظت قانونی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صورت جدی بیان نشده و این منجر به مظلوم نمایی خلاف واقع شده است. نشریه رمزعبور، چندی پیش قسمتی از ناگفتههای حفاظت قانونی از این افراد را بیان داشت به نحوی که نوشت: «مهدی کروبی مرتباً به استخر انقلاب میرفت، به گونهای که در برخی هفتهها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق میشد. ماموران امنیتی کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود».
گفتنی است جریان تندروی اصلاحات حیات سیاسی خود را به «جنجال سازی» و «مسأله آفرینی تصنعی» گره زده است. یکی از موارد فوق، کاسبی از مسئله حصر است.
کاسبی اصلاح طلبان از موضوع رفع حصر سران فتنه در حالی است که اکنون دغدغه اصلی مردم مشکلات معیشتی و اقتصادی است.
** نان بربری؛ معیار جدید افزایش قیمت حاملهای انرژی
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «حکایت برق، یارانه و نان بربری» نوشت:
«افزایش ۷ درصدی قیمت برق، روز گذشته عامل ایجاد پرسشی از سوی خبرنگاران از رضا اردکانیان، وزیر نیرو شد. اردکانیان اما در پاسخ گفت: به طور متوسط هزینه برق برای هر مشترک پس از افزایش قیمت ممکن است به اندازه قیمت یک نان بربری در ماه افزایش یابد و این در شرایطی است که وزارت نیرو به هیچ عنوان موافق گرانی نیست؛ اما شاید مثال نان بربری برای افزایش هزینه برق، مثال مناسبی نباشد زیرا دولت از زمانی که پرداخت نقدی یارانهها را آغاز کرد، یارانههای مستقیم را حذف کرد که این موضوع باعث شده است نان بربری در این روزها به هزار تا ۲ هزار تومان، با توجه به نوع پخت و نوع نانوایی برسد. در حالی که حتی اگر قبض برق شهروندان را در کمترین حالت، ۳۰ هزار تومان به عنوان پیش فرض خانوارهای کم مصرف قبول کنیم، حداقل ۲ هزار و ۱۰۰ تومان افزایش دارد که این میزان مصرف در ماههای گرم سال، با افزایش بیشتری روبهرو است، بنابراین افزایش قیمت برق، در صف تکی نانواییهای بربری نمیگنجد».
در حال حاضر برخی از کارشناسان اقتصادی حامی دولت تاکید دارند که باید سیاست رهاسازی قیمتها به صورت فراگیر اجرایی شود. این در حالی است که این سیاست غلط پیش از این در دولت سازندگی اجرا شده بود.
در اوایل دهه هفتاد قیمت بنزین پنج تومانی با افزایش دو برابری در سال ۱۳۷۴ به ۱۰ تومان رسید؛ اتفاقی که با افزایش نرخ ارز از ۱۵۰ به ۴۰۰ تومان همراه شد تا در نهایت شاهد تورم ۴۹ درصدی باشیم. چنانچه «ابراهیم رزاقی»-کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه- درباره اتفاقات آن زمان اعتقاد دارد: «کاهش ارزش پول موجب افزایش تورم و بیکاری شد. از این رو بر اقشار کمدرآمد و حقوقبگیر فشار اقتصادی وارد شد و قدرت خرید مردم کاهش یافت... تورم در سال ۷۴ و پایان دولت سازندگی به ۴۹ درصد نزدیک شد و همین مسئله موجب شکست برنامههای آزادسازی قیمتها گردید».