مشرق--- هواپيماهاي بدون سرنشين ارتش ايالات متحده مجهز به مجموعه اي از حسگرهاي مختلف بودند و توانايي پرواز بر فراز مناطق جنگي و دادن گزارش هاي لحظه به لحظه از صحنه هاي نبرد به مركز فرماندهي و دايره مركزي عمليات را داشتند. اما UCAVهاي امروزي موانع بسياري را بر سر راه خود دارند. به طور مثال هر دو نمونه هاي هواپيماهاي بدون سرنشين كه ارتش امريكا در افغانستان مورد استفاده قرارداد نيازمند بال هاي معمول هواپيماهاي سرنشين دار بودند.
مدل پريدتور (Pridator) از شركت جنرال اتميكس، يكي از همين نمونه ها است كه به 670 متر باند فرود نيازمند است و يا «گلوبال هاوك» از شركت نورثروپ گرومن نيازمند بيش از يك كيلومتر باند براي بلند شدن و پرواز است.
هواپيماهاي بدون سرنشين كنوني به يك فناوري كه به آنها امكان بلند شدن و خيز عمودي و همچنين سرعت بالا در هنگام پرواز بدهد، مجهز نيستند. بيش از 180 مدل هواپيماي بدون سرنشين در سال هاي اخير طراحي شده است ولي هيچ كدام تركيبي از خصوصياتي مانند پرش و فرود عمودي، سرعت بالا و توانايي ساكن و شناور ماندن در هوا را در خود جاي نداده اند.
آنها حتي فاقد دستگاه ها و امكاناتي هستند كه فقط پرواز صعودي و رو به بالا را برايشان ممكن سازد. بنابراين نيازمند بال هاي معمول و مورد استفاده هواپيماهاي سرنشين دار براي پرواز و فرود هستند. لذا هواپيماهاي بدون سرنشين كنوني نمي توانند از هر نقطه دلخواه به حركت درآيند و كارايي ايده آل داشته باشند. آنها همچنين در كنترل فرودشان به صورت معمول و مانند يك هواپيماي معمولي سرنشين دار عاجز و حادثه ساز هستند و به طور معمول در هنگام فرود ناموفق عمل كرده و از بين مي روند.
همين امر باعث بروز مشكلات و به تبع آن مخالفت هايي در استفاده از اين نوع هواپيماها شده است. جالب است بدانيد كه طرح جديد شركت روسي سيميكن كه (SRC Simicon Rotor Craft) نام گذاري شده است و در دو مدل MKI و MKII مراحل پاياني ساخت و توليد را طي مي كند، حتي مي تواند از پشت خود نيز خيز برداشته و به صورت عمودي بلند شود. SRC نسل جديدي از هواپيماهاي بدون سرنشيني را به جهانيان معرفي مي كند كه در آن براي تمام موانع موجود بر سر راه اين هواپيما راه حل هايي اتخاذ شده است.
بدنه دايره اي شكل اين هواپيماها شكلي شبيه به يك مقطع آيرو ديناميكي دارد و داراي تيغه هاي ملخ جمع شدني است كه با سرعت گرفتن هواپيما و به كار افتادن موتور جت آن به درون بال ها هدايت مي شوند. وقتي هواپيما به كمك ملخ متحرك خود به صورت عمودي از زمين بلند مي شود، موتور جتي كه در زير آن طراحي و جاسازي شده شروع به كار مي كند تا آن را به جلو براند.
با به كار افتادن موتور جت، تيغه هاي ملخ در بال جمع مي شوند. اين تيغه ها مي توانند وقتي كه هواپيما دوباره نيازمند ساكن ماندن در هوا يا فرود باشد، باز شده و به كار گرفته شوند و موجب فرود كاملا قائم آن مانند يك بالگرد شوند.
براي جلوگيري از چرخش اين هواپيما مانند يك فرفره به دور خود، پيشرانه هاي كناري موتور جت در جهت مخالف تيغه هاي ملخ اصلي مي گردند و اثر كارايي آن ملخ را در به گردش درآوردن هواپيما خنثي مي كنند.
رگنولداترلي يكي از طراحان و مهندسان شركت سيميكن عقيده دارد كه ايمن ترين و آسان ترين راه براي رسيدن به سرعت بالا از سرعت كم و در يك سفر هوايي با وسيله ملخ دار، حذف ملخ ها در مقابل جريان باد است.
SRC بر پايه ساده سازي اصول و قواعد علمي پيچيده بالگرد در كنار سيستم هاي پيشرفته هواپيماي جت ساخته شده است. بنابراين قادر به انجام فرود عمودي و مانور فوق العاده در سرعت بالا است. يك موتور جت نيز پيشرانه حركت اين هواپيما را در سرعت بالا فراهم مي كند و باعث تركيب دو قابليت مهم براي يك وسيله پرنده مي شود.
يك بالگرد معمولي به وسيله مجموعه گردنده هايي كه با ملخ مركزي در رأس آنها در ارتباطند از زمين بلند مي شود. در اين هواپيماي ملخ دار پيشرفته كمپاني سيميكن اين ملخ مركزي با وجود اهميت آن در هدايت وسيله حذف شده است. در SRC هدايت هواپيما توسط حركت دادن مركز چرخش نسبت به سطح كوچك واقع در بال دايره شكل آن صورت مي گيرد.
با وجود اينكه اين اصول و قواعد حركتي با مدل هاي معمول تفاوت هاي زيادي دارند ولي نتيجه يكسان دارند. قدرت بلند شدن و حركت و مانور در تمام جهات، با اين تفاوت كه فناوري جديد SRC با بهره گيري از يك موتور كوچك جت، سرعت بالايي را نيز براي آن فراهم مي كند.
تا به حال هيچ شركت سازنده اي نتوانسته در ملخ مركزي بالگردها تغيير ايجاد كند و اين شركت روسي اولين شركتي است كه اين فناوري را به نام خود ثبت كرده است. طراحان اين شركت در واقع توانسته اند با حذف ملخ مركزي از قطعه مكانيكي كه بسيار آسيب پذير است و نگه داري و تعمير آن با مشكلات فراواني همراه است، صرف نظر كنند.
در مقايسه با هواپيماهاي بدون سرنشين امروزي كه اغلب مصارف نظامي دارند، كمپاني سيميكن به دنبال كسب جايگاه در بازار غيرنظامي است. طبق گفته طراحان، SRC مي تواند براي مثال كار كنترل ساحل را در مواقعي كه فجايعي چون نشت نفت از نفتكش ها به دريا اتفاق مي افتد برعهده بگيرد يا مكان هايي را كه توسط بالگرد قابل بررسي نيست، كنترل كند.
البته در حال حاضر طراحان SRC تاريخ دقيقي در مورد اتمام پروژه ساخت اين هواپيماي بدون سرنشين كه تقريباً نيم تن وزن دارد و در اندازه دايره اي به قطر 5/4 متر است و تا اواسط سال 2012 توليد آن به پايان مي رسد، ذكر نكرده اند.
تاكنون پروژه SRC توسط سازمان ها و نهادهاي گوناگون از جمله صندوق تجارت و صنعت و همچنين صندوق توسعه منطقه اي (واقع در اسكانديناوي) و از همه مهم تر وزارت دفاع نروژ، پشتيباني مالي شده و ارتش نيز تمايلات خود را براي استفاده از اين هواپيماي بدون سرنشين اعلام كرده است.
تيم طراحي سه نفره اين پروژه بر اين باورند كه سازمان هاي نظامي و غيرنظامي از نمونه طراحي شده آنها استقبال خواهند كرد.
كارشناسان عقيده دارند كه بازار هواپيماهاي بدون سرنشين نسبت به هواپيماهاي سرنشين دار از مدل هاي غيرمعمول و طراحي هاي عجيب و غريب بيشتر استقبال مي كند و مهم ترين دليل هم آن است كه در UCAVها امنيت بر هر چيز ديگري مقدم است.
عليرضا سزاوار