به گزارش مشرق، «محمد بابایی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
مقامات دولتهای موسوم به «دوستان سوریه» اخیراً زیاد میگویند حتی یک دلار نیز به بازسازی این کشور کمک نخواهند کرد، مگر اینکه بشار اسد از قدرت کنار برود. این مواضع مقامات غربی در مرحله اول به معنی این است که آنها قبول کردهاند جنگ را باختهاند و حالا با پیشنهاد «رشوه» میخواهند «آنچه را که از طریق نظامی نتوانستند به دست بیاورند از طریق اقتصادی به آن دست یابند.» البته این مواضع دولتهای غربی غافلگیرکننده نیست و مقاومت به تجربه یاد گرفته که آنها نه تنها به رویکرد خصمانه خود ادامه خواهند داد بلکه بیش از پیش تلاش خواهند کرد از طریق مشروعیتزدایی از دولت مرکزی و تحریمها در فرآیند بازسازی سوریه اختلال ایجاد کنند .
اما مسئلهای که باید زنگ خطر را برای تهران و متحدانش در منطقه به صورت جدی به صدا درآورد این است که دولتهای غربی با به رخ کشیدن «دلار» در واقع پاشنه آشیل مقاومت را هدف قرار دادهاند. واقعیت ناخوشایند این است که متحدان کلیدی دمشق، یعنی تهران و مسکو در حال حاضر پول لازم را برای حضور قدرتمند در این عرصه ندارند. واقعیت اجتنابناپذیر دیگر اینکه اگر محور مقاومت نتواند سوریه را از نو و بهتر از قبل بسازد به معنی آن خواهد بود که اگرچه جنگ را برده اما چیزی جز ویرانیهای سوریه را به دست نیاورده است که ممکن است در آیندهای نه چندان دور همچون آوار روی سرش خراب شود .
به همین دلیل باید از همین الان دست به کار شد تا این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. مقاومت پیش از این، کار سخت را انجام داده و در نبردی سرنوشتساز و تاریخی پیروز شده است. مقاومت نه تنها تلاشهای همهجانبه دشمنان سوریه را در سطح نظامی و دیپلماتیک ناکام گذاشته، بلکه موفق شده قدرتمندتراز قبل ظاهر شود و قدرت خود را به صورت عینی روی زمین ثبت کند؛ تحولی که ناظران غربی از آن به عنوان شکلگیری نظم جدید امنیتی در «شمال خاورمیانه» با رهبری ایرانیان یاد میکنند که در سطح بینالمللی تا حدودی از حمایت روسیه و چین برخوردار است. بیرون آمدن این نظم جدید منطقهای از دل آشوب داعش در سوریه و عراق - که دشمنانش آن را «هلال شیعی» و طرفدارانش «محور مقاومت» مینامند - در حالی است که اساساً گروههای تکفیری با هدف تضعیف و در نهایت شکست مقاومت به راه انداختهاند .
واقعیت امید بخش این است که محور مقاومت توانایی بینظیری در تبدیل تهدید به فرصت از خود نشان داده و این بار نیز میتواند با خلاقیت و هوشمندی، سوریه پس از جنگ را نه تنها زیباتر از قبل بسازد، بلکه فرآیند بازسازی این کشور را به فرصتی برای شکوفایی اقتصاد منطقه بهویژه کشورمان تبدیل کند .
نگاهی به نوشتهها و گفتههای مقامات، اندیشکدهها، تحلیلگران و رسانههای غربی مشخص میکند که آنها دقیقاً نگران همین مسئله هستند و میترسند، نظم جدید امنیتی که در منطقه شکل گرفته بتواند با موفقیت اقتصادی همراه شود .مقاومت برای موفقیت در این عرصه باید در اندیشه یک دیپلماسی اقتصادی قدرتمند و هوشمند باشد تا بتواند منابع مالی لازم را تأمین کند و آن را به صورت مناسب و عادلانه در فرآیند بازسازی سوریه توزیع کند .مهمتر اینکه مقاومت باید بتواند فرآیند بازسازی سوریه و حتی عراق را به فرصتی تبدیل کند تا یک نظم اقتصادی همتراز با نظم امنیتی خود ایجاد کند .اینجاست که نقش دیپلماتهای اقتصادی کشورمان از اهمیت زیادی برخوردار میشود و آنها میتوانند تکمیلکننده پیروزهای مقاومت در عرصه اقتصادی باشند؛ حوزهای که این روزها بیش از هر زمان دیگری به چالش اصلی کشور تبدیل شده است .
در اینجا مهمترین سؤال این است که این دیپلماتهای اقتصادی مقاومت چگونه میتوانند صندوق خالی خود را برای بازسازی سوریه پر کنند؟ در مرحله اول باید هرگونه امید به کمک سازنده از سمت غرب را فراموش و بازسازی کشور را معطوف به منابع داخلی و شرق کنند .درباره توان داخلی سوریه جوشا لندیس، رئیس مرکز مطالعات دانشگاه اوکلاهما که خیلیها از او به عنوان استاد درجه یک سوریه در امریکا یاد میکنند، به پایگاه اینترنتی syriadirect میگوید:« از نظر جغرافیایی سوریه در یک موقعیت کلیدی قرار دارد به خاطر اینکه مسیرهای حمل و نقل که خلیج (فارس) را به اروپا و ترکیه مرتبط میکند، همگی از سوریه عبور میکنند. توریسم بازخواهد گشت زیرا دمشق بهویژه مرکز شهر و بخشهای باستانی عمدتاً از ویرانی جنگ در امان ماندهاند .سوریها مردمان باهوشی هستند، کسانی که همواره تجار شام بودهاند. این الگو جای دوری نمیرود. لبنانیها در همسایگی هستند و میخواهند در سوریه حضور پیدا کنند و سوریها در حال یافتن راههایی برای به دست آوردن پول هستند. همچنین اردنیها و عراقیها وجود دارند. ترکها نیز میخواهند برگردند.» علاوه بر این میتوان به منابع معدنی و انرژی سوریه اشاره کرد که میتواند نقش مهمی در تأمین منابع مالی داشته باشد .
اما در سطح بینالمللی، چین به عنوان دومین اقتصاد جهان میتواند نقش مهمی در فرآیند بازسازی سوریه ایفا کند، بهویژه اینکه سیاستهای پکن درباره جنگ سوریه در تضاد با خواست غرب قرار دارد. همزمان که به مراحل پایانی جنگ نزدیک میشویم، مقامات و شرکتهای چینی پیامهای امیدبخشی ارسال کردهاند و یک دیپلماسی موفق از طرف ایران و روسیه میتواند انگیزههای لازم را برای ورود قدرتمند چین به عرصه بازسازی سوریه فراهم آورد. شی جین پینگ، رئیسجمهور این کشور چند روز قبل اعلام کرد که پکن میخواهد بیش از پیش نقش مهمی در تحولات بینالمللی ایفا کند. در همین راستا چین میتواند پیش برنده بعد اقتصادی نظم جدیدی باشد که از دل بحران سوریه بیرون آمده که در آن ایران و روسیه نقش محوری دارند و امریکا به حاشیه رانده شده است .
مقاومت این ظرفیت را دارد که از طریق دیپلماسی اقتصادی بخشی از پول بازسازی سوریه را از دولتهای ثروتمند عربی حاشیه خلیج فارس تأمین کند .به عبارت دیگر، مقاومت با دیپلماسی هوشمندانه قادرند دولتهای ثروتمند منطقهای را در شرایطی قرار دهد تا برای بازسازی سوریه هزینه کنند، همانطور که برای ویرانی آن هزینه کردهاند .
فرصت و ابزار لازم برای رسیدن به این هدف وجود دارد. هرچند خیلیها با تردید به روابط نزدیک روسیه با همه بازیگران منطقه نگاه میکنند اما روابط خوب مسکو با کشورهای منطقهای میتواند به عنوان یک مزیت برای مقاومت عمل کند نه تهدید. روسیه با تقویت روابط خود با تمامی گروهها و دولتهای منطقه توانسته خود را به مذاکرهکننده ارشد تحولات تبدیل کند .مسکو در حالی که با همه کشورهای منطقه روابط نزدیک دارد اما با همه آنها نیز فاصله خود را حفظ کرده، این سیاست باعث شده بازیگران منطقهای عرب، به روسیه به عنوان یک میانجیگر قابلاعتماد نگاه کنند .در واقع، روسیه این پتانسیل و اراده لازم را دارد تا کشورهای عربی بهویژه قطر و عربستان و حتی کویت را متقاعد کند به بازسازی سوریه کمک کنند. ایران برای بهره بردن از این مزیت روسیه میتواند رفتوهای آمدهای دیپلماتیک را بین دو کشور افزایش دهد و تمرکز بیشتری بر دیپلماسی اقتصادی داشته باشد بهویژه اینکه روابط سیاسی و امنیتی دو کشور با نتایج بسیار مثبتی همراه بوده است .
در این میان، کشور کوچک اما ثروتمند قطر میتواند نقش مهمی داشته باشد. هرچند قطر یکی از حامیان اصلی گروههای مسلح در سوریه بوده و نقشی اساسی در ویرانی این کشور داشته اما با بحران اخیری که میان دوحه و عربستان سعودی ایجاد شده و حمایت همراه با گذشت تهران از دوحه زمینه بسیار مناسبی ایجاد شده تا مقامات قطری را متقاعد کرد به بازسازی سوریه کمک کنند .