کد خبر 751445
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۶ - ۰۲:۲۵
روزنامه های 28 تیرماه

سرمقاله نویس روزنامه جوان نوشت: حقیقت بزرگ‌تر و شیرین‌تر اینکه غرب و اذناب و هم‌پیمانان منطقه‌ای غرب به دلایل متعدد مطلقاً نه امکان حمله به ایران را دارند نه اراده چنین جسارتی را دارند.

به گزارش مشرق، سید عبد‌الله متولیان در سرمقاله امروز روزنامه جوان نوشت:
 
خلیج فارس در قلب منطقه غرب آسیا به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی، سوق‌الجیشی، استراتژیکی و نئوژئواستراتژیکی ویژه‌ای که دارد در طول قرن‌های گذشته از حیث سیاسی، امنیتی، اقتصادی و... همواره مورد توجه اهالی سیاست و سردمداران نظام سلطه بوده تا جایی که یکی از علل ایجاد رژیم منحوس و کودک‌کش صهیونیستی مشغول نمودن کشورهای مسلمان منطقه و تضعیف آنان و استمرار سلطه بر این منطقه و آبراه ویژه بوده‌است و هر چه زمان به پیش رفته بر درجه اهمیت آن افزوده و ابعاد جدیدی از ضریب اهمیت آن برای جهانیان آشکار شده‌است.
 
سیلاک دریاسالار هخامنشی پایه‌گذار «استراتژی دریایی» معتقد بود هر کشوری که بر سه نقطه کلیدی و استراتژیک بحرین، عمان و یمن (تنگه‌های استراتژیک هرمز و باب‌المندب) مسلط شود بر جهان حکومت خواهد کرد. در قرن‌های بعد نیز نه تنها این نظریه منسوخ نشد بلکه بر قوت و استحکام آن افزوده شد و نظریه‌پردازانی نظیر «کارل هاوس هافر»، «نیکولاس اسپایکمن» و «آلفرد تیر ماهان» در تئوری‌های «هارتلند» «ریملند» و «تئوری قدرت دریایی» از اهمیت منطقه خلیج فارس بر اساس عواملی همچون: «موقعیت جغرافیایی»، «ویژگی‌های طبیعی»، «طول ساحل»، «جمعیت»، «خصوصیات ملی» و «خط مشی حکومت و رهبران سیاسی» سخن گفته‌اند.
 
موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ذخایر عظیم انرژی، از مهم‌ترین عواملی است که باعث اهمیت مضاعف این منطقه شده است. از این رو، هرکدام از بازیگران و سازما‌ن‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، برای توسعه نفوذ و حضور در غرب آسیا به رقابت پرداخته و در صدد دستیابی به منافع و اهداف خاص خود در منطقه هستند.

امریکا به عنوان مهم‌ترین بازیگر فرامنطقه‌ای دخیل در معادلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی، در راهبردهای خاورمیانه‌ای خود اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را دنبال می‌کند و توأمان از ابزارهای متنوع سخت و نرم برای تحقق این اهداف استفاده می‌کند. نظم جدید حاکم بر خاورمیانه مورد نظر امریکا، مبتنی بر ایجاد توازن قوا و جلوگیری از ایجاد یک ابرقدرت منطقه‌ای است. به عبارت دیگر، امریکا در تلاش است با کمک قدرت‌های منطقه به طور موازی از قدرت گرفتن بیش از حد یکی و تضعیف دیگری جلوگیری و از این طریق اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را در این منطقه دنبال کند.
 
انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز پیدایش در نقطه مقابل اهداف نظام سلطه به رهبری شیطان بزرگ امریکا قرار گرفته و در جهت محو استعمار حرکت خود را آغاز نمود و طی چهار دهه گذشته با عبور از گردنه‌های صعب‌العبور و غلبه بر انواع دسیسه‌های دشمنان در حوزه‌های جنگ سخت، نیمه سخت و نرم بر اساس گزارش پایگاه امریکن اینترست در سه سال گذشته به دلیل دارابودن اقتدار مسلط، مستقل و کاملاً بومی نظامی به‌عنوان هفتمین قدرت برتر جهان معرفی شده است.
 
هم اینک جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم‌ترین بازیگر قدرتمند منطقه‌ای و دارای عمق استراتژیک مؤثر در منطقه‌ غرب آسیا، بیشترین نقش را در ایجاد نظم منطقه‌ای و شکل‌دهی به ساختارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه دارد و از این رو، شایسته است سیاست‌های راهبردی خویش را متناسب با ساختار‌های قدرت در این منطقه و سیاست خارجی دیگر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به خصوص امریکا تنظیم و بازسازی شود تا از این طریق هم از فرصت‌های به وجود آمده بهره‌برداری نماید و هم هزینه‌های احتمالی ناشی از قدرت بازیگری دیگر بازیگران را به حداقل ممکن برساند.
 
در شرایط کنونی هیئت حاکمه امریکا با همراهی شرکایاروپایی و آسیایی خود در صددند با ارائه نشانه‌های غلط و آدرس‌های اشتباهی که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود مسئولان و دولتمردان ایران را متقاعد سازند که در شرایط بحرانی کنونی بهتر است بر خلاف چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران  به جای حرکت در راستای تبدیل شدن به قدرت مسلط و درجه اول منطقه غرب آسیا، در جهت اهداف و امیال شیطان بزرگ و کمک به توازن قدرت کشورهای منطقه حرکت کنند:
 
۱ - تلاش برای ورود داعش به داخل ایران
۲ - کشتن ملوان ایرانی و گروگانگیری توسط رژیم سعودی حاکم بر حجاز
۳ - برگزاری کنگره گروهک منافقین در فرانسه
۴ - تشدید عملیات‌های تروریستی در مرزهای شرقی
۵ - افزایش تحرک گروهک‌های تجزیه طلب در کردستان
۶ - تشدید حملات رژیم صهیونیستی به سوریه
۷ - تشدید عملیات روانی و منازعات لفظی رژیم سعودی حاکم بر حجاز با ایران
۸ - اعلام علنی تلاش برای اسقاط حکومت ایران
۹ - جلو انداختن پروژه ولایتعهدی محمد بن سلمان
۱۰ - تلاش برای ایجاد ناتوی عربی
 
واقعیت و حقیقت تلخ این است که محور شرارت «غربی، عبری، عربی» به شدت به مرگ و اسقاط نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشنه و خواب راحت از آنان گرفته شده است و اما حقیقت بزرگ‌تر و شیرین‌تر اینکه غرب و اذناب و هم‌پیمانان منطقه‌ای غرب به دلایل متعدد مطلقاً نه امکان حمله به ایران را دارند نه اراده چنین جسارتی را دارند.

امروز باید توجه داشته باشیم که:
 
۱ - هژمونی غرب با سرعت برق‌آسا در حال فروپاشی است.
۲ - امکان ترمیم هژمونی غربی وجود نداشته و کاست‌ها به سرعت جایگزین هژمونی مذکور خواهد شد.
۳ - بر اساس قرائن و شواهد بسیار تنها هژمونی که امکان ظهور و بروز دارد، هژمونی انقلاب اسلامی مبتنی بر بیداری اسلامی ملت‌های مسلمان است.
۴ - قدرت اقتصادی امریکا نیز به شدت در حال افول و فروپاشی بوده و کسری بودجه نظام امریکا را رنج می‌دهد.
۵ - حجم مشکلات داخلی امریکا در حوزه‌های مختلف آن‌قدر بالاست که به هیچ وجه امکان عرض‌اندام امریکا در قامت یک ایرقدرت وجود ندارد.
۶ - مبانی قدرت در جهان تغییر کرده و بر همین اساس امکان ایجاد اتحاد علیه یک کشور مثل سابق وجود ندارد.
۷ - ساختار سازمان ملل متحد نیز کارآمدی خود را از دست داده و نمی‌تواند کمک مؤثری به اهداف غرب بنماید.
۸ - عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه امکان هرگونه تحرک نظامی را از غرب علیه ایران از بین برده است.
۹ - قدرت موشکی ایران به‌عنوان سومین قدرت موشکی جهان امکان تحقق تهدید سخت را از دشمنان سلب نموده است.
۱۰ - کشورهای همسایه ایران در بدترین شرایط ممکن نسبت به ایران به سر می‌برند و امکان همکاری مؤثر با غرب علیه ایران را از دست داده‌اند.

با توجه به مباحث و مطالب گفته شده ضروری است دولتمردان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران با درک صحیح از صحنه قدرت در منطقه غرب آسیا خود را برای جهش اقتدار و تفوق حوزه نفوذ و رفع موانع و ایجاد اتحاد بین‌الملل اسلامی (همانگونه که حضرت امام راحل پیش‌بینی کرده بودند) آماده سازند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس