گروه جهاد و مقاومت مشرق - دستبردار نبود و هر روز با رابطی که میتوانست او را به خط مقدم مقاومت برساند تماس میگرفت. رابطها هم هر روز با ترفندی از محمود میخواستند کمی صبر کند اما نمیدانستند محمود دل در دل ندارد که با قیچی و شانه خودش کاری کارستان کند و به تعبیری، دینی ادا نماید.
بسیاری از بچه هیئتیها، مداحان، هنرمندان و برخی از علاقهمندان به چهرهپردازی اسلامی و دینی در فضای مجازی محمود رضایی جوهرستانی که به ماهور هم معروف است را رصد میکنند.
او علیرغم موفقیتهای هنرمندانهاش در کار آرایشگری، گریموری و یا اصطلاحاً چهرهپردازی، دمامزنی و مداحی هم میکند. هرکسی در جایگاه او آرزوی توسعه مسائل اقتصادی و مالی را برای پیشرفت دنیای خودش در سر میپروراند اما شاید خیلیها ندانند که محمود رضایی با همان چهره جذاب هنریاش داوطلبانه ثبتنام کرده بود و به تعبیری میگفتند آن قدر التماس میکرد به سوریه برود تا کمتر کاری که میتواند انجام دهد این باشد که سر و صورت مدافعان حرم را آراسته کند.
اما با زبانی حسرتآلود، میگوید: «هرچه رفتیم و گفتیم و التماس کردیم به در بسته خوردیم.»
یک آرزوی دیگر آقا محمود رسیدن به محضر حضرت آقا و پیرایش محاسن ایشان است؛ میگوید: «آرزو دارم یک روزی به بنده اجازه بدهند افتخار پیدا کنم محاسن زیبای حضرت آقا را من هم شانه و قیچی بزنم، انشاءالله روزی این توفیق بزرگ حاصل شود.»
محمود رضایی، علاوه بر مراجعهکنندگان معروفی که در حوزههای مذهبی، دینی، هنری، فرهنگی و سیاسی دارد از کشورهای دیگر هم با او ارتباط برقرار کردهاند و به بهانه
دید و بازدید آشنایان خود در ایران به او مراجعه میکنند.
جالب است بدانید محمود سال 64 برای اولین بار فکر کرد که میتواند با قیچی و شانه کارهای خارقالعاده و هنرمندانهای انجام دهد و پا به حرفه متنوع و پیچیده آرایشگری گذاشت. مدتی بعد از اقبال خوبش احمدرضا درویش چهرهپردازی فیلم «سرزمین خورشید» را به او سپرد و شخصیتهایی همچون خسرو شکیبایی، محمود پاکنیت، سعید پورصمیمی، محسن زهتاب و... با ابتکار او گریم شدند. تا جایی محمود رضایی جذاب و با تنوع و شگرف هنرمندانه به آرایش و پیرایش افراد میپردازد که امروز مداحان و برخی از واعظان برجسته، هیئتیها، هنرمندان و حتی سیاسیون به آرایشگاه او میروند. بسیار بیصدا، مهربان و عاشقانه محبین اهلبیت را با فراغبال آراسته میکند. خودش هم در زمره ستایشگران اهلبیت قرار دارد. در ایام عزاداری اهلبیت(علیهمالسلام) هم مداحی میکند و هم دمام میزند. آرایشگاه محمود رضایی 46 ساله این روزها پاتوق بسیاری از چهرههای شاخص دینی، هنری، فرهنگی، مذهبی و سیاسی است.
وقتی با این آرایشگر توانا و موفق صحبت میکردم از دوران دفاع مقدس و حضور در جبهه میگفت. روزهایی که او در جامه مداحی فعالیت میکرد و او را به داخل اتوبوسهای حامل رزمندگان میبردند و محمود نوای قدیمی «مهدی بیا مهدی بیا نوبت به ما رسیده؛ آن غنچههای پرپر از کرببلا رسیده» را زمزمه میکرد. محمود دمامزنی هم میکند و درباره اینکه چقدر این سنت با روح هیئت سنخیت دارد، میگوید: «صدای دمام، حزن عجیبی دارد و بسیاری با ساز خالی دمام هم گریه میکنند چراکه نمایانگر صدای پایکوبی اسبها و سنجهای آن صدای شمشیرها را طنینانداز میکند. خوشبختانه ما کار تلفیقی و ترکیبی دمامی را نیز تجربه کردهایم که با استقبال مناسبی مواجه شد.»
محمود رضایی در بخشی از صحبتهایش خاطرنشان میکند: «دلم نمیآید از بچه هیئتیها پول زیاد بگیرم. پول مداحها خیلی برکت دارد، چون نوکری امام حسین(ع) را میکنند؛ هرچه بگیری کم است. البته من هیچوقت به نوکرهای امام حسین(ع) قیمت نمیگویم. و همیشه خودشان هرچه قدر لطف دارند کارت میکشند. واقعاً دغدغه اصلی من این است که همیشه بچه هیئتیها و مداحان مرتب باشند.»
به هر جهت محمود رضایی جوهرستانی، آرایشگر خوش ذوق و با استعداد، همه سعی خودش را به کار بسته تا با تصویرسازی طرحهای ابتکاری مسیر چهرهپردازی را هدفمند دنبال کند و به معنای واقعی کلمه، ریش و قیچی دست آقا محمود است.
با نهایت عشق و حزن میگوید: «هرچه دارم از نوکری کردن و لطف و عنایت اهل بیت است. هیچوقت یادم نمیرود که در شب عروسی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) پسرم شفا گرفت و دکتر به من گفت معجزه شده است. در آزمایش پسرت چیزی مبنی بر انجام شیمی درمانی دیده نمیشود. همان پسری که تا پنج سال پیش از آن پزشکان میگفتند پسرت امیرحسین باید شیمی درمانی بشود!»