سوریه

محاسبات و چشم‌داشت‌های منطقه‌ای آمریکا موجب شده، منطقه مرزی مشترک بین عراق و سوریه به کانون بحران منطقه‌ای تبدیل شود و به موجب آن منطقه را وارد مرحله جدیدی از رویارویی‌ها کند.

سرویس جهان مشرق - منطقه جنوب سوریه، پس از تجاوز نظامی آمریکا علیه فرودگاه نظامی «الشعیرات»، در حومه استان حمص به کانون توجه محور ضد سوری به رهبری آمریکا تبدیل شد. حمله ای که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری آمریکا تحت فشار لابی های پر نفوذ آمریکایی دست به آن زد تا از یک سو، بر استمرار راهبرد ثابت آمریکا در سوریه، اما با تاکتیکی متفاوت تاکید کند و از سوی دیگر، نگاه های منتقدانه داخلی را به خاطر عدم تحقق وعده های انتخاباتی و اداره انتقاد برانگیز کشور به پرونده ها و بحران های خارجی، از جمله پرونده سوریه جلب کند.

اولین اقدام در این راستا، حمله موشکی به فرودگاه الشعیرات و گام دوم تشدید اوضاع امنیتی و میدانی جنوب سوریه بود که سه استان «سویداء»، «درعا» و «قنیطره» را در برمی گرفت و مدتی آرام تر از مناطق دیگر سوریه نشان می داد.

تحرکات جدید آمریکا علاوه بر اینکه با هماهنگی های گسترده منطقه ای مانند آمادگی های نظامی اردن برای ورود مستقیم به عرصه میدانی سوریه و انتشار اخباری مبنی بر تشکیل «ناتو عربی» متشکل از کشورهای سنی منطقه به موازات سفر ترامپ به عربستان همراه بود، خیلی زود آشکار ساخت که نگاه آمریکایی ها تنها به جنوب سوریه معطوف نمی شود، بلکه هدف اصلی مرزهای شرقی سوریه در استان «دیر الزور» و مشخصا منطقه مرزی «التنف» است که نقطه مرزی مشترک بین سه کشور سوریه، عراق و اردن به شمار می آید و طی ماه‌ های اخیر از سوی نیروهای ویژه آمریکایی، انگلیسی و نروژی اشغال شده بود.

حمله جنگنده‌ های آمریکایی در ۱۸ ماه مه سال جاری میلادی به کاروان ارتش سوریه شامل ۴ تانک، ۴ خودروی نظامی حامل نیروهای ارتش، ۴ خودروی زرهی و ۴ خودروی حامل مهمات سنگین که از منطقه «سبع بیار»، در شرق دمشق و جنوب غربی تدمر، به مقصد گذرگاه مرزی التنف در حرکت بود، اهمیت بالای این مناطق در طراحی‌ های راهبردی آمریکا برای آینده سوریه و سیاست مهار و محدودسازی محور مقاومت، به ویژه ایران را آشکار ساخت.

شروع بزرگترین عملیات ارتش سوریه در شرق

با انتشار این اخبار و برملا شدن چشم داشت‌ های واقعی آمریکا در شرق سوریه، نیروهای سوری با پشتیبانی نیروهای متحدین بیست و پنجم ماه مه جاری عملیات چند مرحله ای «الفجر الکبری» را با هدف آزادسازی بادیه شام از اشغال «داعش» شروع کردند.

ارتش سوریه مهمترین هدف عملیات «الفجر الکبری» از بین بردن گذرگاه‌ های راهبردی داعش در مناطق بیابانی شرق این کشور اعلام کرد، گذرگاه‌ هایی که این گروه تروریستی تکفیری از آنها برای رصد، پیگرد، امداد و کمک ‌رسانی و نقل و انتقال بین مناطق مرزی سوریه و عراق استفاده می ‌کند و مساحتی بالغ بر ۱۳ هزار کیلومتر مربع از خاک سوریه را دربر می گیرد که تقریبا یک سوم مساحت سوریه به شمار می آید با پاکسازی بادیه شام ارتش سوریه بر مرزهای شرقی این کشور سیطره می یافت که نقطه تلاقی نیروهای سوری با نیروهای داوطلب مردمی عراق موسوم به «الحشد الشعبی» بود که در آن سوی مرزها در خاک عراق در چارچوب عملیات بزرگ آزادسازی شهر «موصل»، مرکز استان «نینوی» به سمت مرزهای غربی عراق در حرکت بودند.

مرحله اول این عملیات ۵ روز بعد (سی ام ماه مه) با آزادسازی ۵ هزار متر مربع از اراضی بادیه شام و پیشروی سریع ارتش سوریه در این بیابان به سمت مرزهای شرقی این کشور و آزادسازی چندین شهرک و تپه و کوه راهبردی و همچنین معادن فسفات و میدان‌ های نفتی و گازی پایان یافت و بلافاصله بدون کوچک ترین وقفه مرحله دوم عملیات «الفجر الکبری» با هدف قطع خطوط امداد و کمک ‌رسانی داعش در مرزهای مشترک عراق و اردن آغاز شد. اگرچه این عملیات خیلی زود با واکنش آمریکایی ها مواجه شد و جنگنده های این کشور با پخش اعلامیه هایی در منطقه «مقهی الشحمی» به نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانان آن که به ۵۵ کیلومتری پایگاه نظامی التنف رسیده‌ بودند، درباره پیشروی در این منطقه هشدار داده و از آنها خواسته بودند، ضمن خروج از این منطقه تا پست ایست بازرسی «ظاظا» عقب نشینی کنند.

اهمیت گذرگاه التنف

دلایل متعددی وجود دارد که گذرگاه التنف را برای آمریکایی ها حائز اهمیت می کند، از جمله اینکه این گذرگاه نقطه مرزی مشترک بین سه کشور سوریه، عراق و اردن است و در این بین نخستین و مهم ‌ترین گذرگاه مرزی سوریه با عراق به شمار می آید.

از سوی دیگر، گذرگاه التنف از راه زمینی بغداد را با گذر از شهر مرزی «الرطبه» در غرب استان الانبار عراق به شهرک مرزی «السبع بیار»، در شرق سوریه و از آنجا به دمشق متصل می‌ کند، این بدین معناست که در صورت آزادسازی التنف و پاک‌ سازی مناطق تحت تصرف داعش در استان الانبار عراق، تهران از راه زمینی به بغداد و دمشق مرتبط و دسترسی آن به سواحل مدیترانه و مرزهای شمالی سرزمین‌ های اشغالی فراهم می گردد.

دسترسی زمینی ایران به دمشق نه تنها امنیت محور مقاومت را تامین می کند، می ‌تواند قدرت مانور میدانی و قدرت چانه‌ زنی سیاسی این محور، به ویژه تهران را افزایش داده و شرایط را برای طرف مقابل دشوار کند. لذا آمریکا و متحدانش سعی خواهند کرد تا به‌ گونه‌ ای عمل کنند که این مهم به‌هیچ وجه محقق نشود. اقدام آمریکا در حمله به کاروان ارتش سوریه و سپس پخش اعلامیه‌ های هشدار به نیروهای سوری مبنی بر عقب نشینی از ۵۰ کیلومتری التنف به‌ خوبی نشان می ‌دهد که گذرگاه التنف تنها به عنوان یک منطقه جغرافیایی راهبردی چقدر برای آمریکا حائز اهمیت است. اگرچه ادامه عملیات ارتش سوریه در شرق این کشور و ادامه پیشروی به سمت مرزهای شرقی این کشور نشان می دهد، هشدارهای آمریکا برای متوقف کردن عملیات ارتش سوریه و متحدین در مرزهای شرقی این کشور راه به جایی نبرده است.

زمانی به ناامیدی آمریکایی ها می توان پی برد که نگاهی به تحولات آن سوی مرزهای سوریه نیز داشته باشیم، جایی که الحشد الشعبی در ادامه عملیات های خود در چارچوب عملیات بزرگ آزادسازی موصل به مرزهای غربی این کشور رسید.

نگاهی به آن سوی مرزها و عملیات الحشد الشعبی

در آن سوی مرزها در خاک عراق، کمتر از دو هفته مانده به سومین سالگرد تاسیس نیروهای بسیج مردمی عراق موسوم به «حشد الشعبی»، این نیروها پس از آزادسازی تعدادی از روستاهای مرزی و پیشروی و شکست نیروهای داعش در محور شمالی موصل توانستند، به مرز سوریه برسند و در حال حاضر در فاصله ۱۸ کیلومتری مرز عراق – سوریه در حال پیشروی به سمت مرز عراق و سوریه هستند.

سوریه و عراق بیش از ۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که تا پیش از عملیات موصل داعش بیش از ۴۰۰ کیلومتر از مرزهای مشترک بین دو کشور که عمدتا در مناطق بیابانی قرار دارد، را تصرف کرده و کنترل آنها را در دست گیرد.

نیروهای الحشد الشعبی با پیشروی‌ های چند روز گذشته توانسته اند، نزدیک به ۶ کیلومتر از این مرز را پاکسازی کند و کنترل آن را در دست گیرند. ۱۵۰ کیلومتر از این مرزها در خاک سوریه و بخش شمالی این کشور تحت کنترل کُردهای سوری است و ارتش عراق نیز کنترل ۳۰ کیلومتر از خط مرزی مشترک بین عراق با سوریه را به دست گرفته است. دیگر مناطق مرزی باقی مانده عمدتا شامل مناطق کویری و غیرمسکونی است که فاقد ارزش استراتژیک برای داعش است.

پیشروی نیروهای الحشد الشعبی به سوی مرزهای عراق و سوریه از نظر میدانی از اهمیت بسیاری برخوردار است، چون تحقق این پیشروی در واقع به معنی اخراج کامل داعش از بخش شرقی استان موصل در عراق خواهد بود. از طرف دیگر  پیشروی نیروهای عراقی هم زمان در بخش غربی موصل در عمل می‌ تواند، نوید بخش آزادسازی کامل موصل و پایان کار داعش در موصل باشد.

مهمترین ماموریت نظامی و میدانی نیروهای عراقی طی ماه‌ های گذشته تلاش برای مسدود کردن راه های پشتیبانی و امدادرسانی داعش از خاک سوریه به شهر موصل و دیگر مناطق عراق بود و اکنون رسیدن الحشد الشعبی به مرز عراق و سوریه این هدف مهم دولت عراق برای قطع ارتباط نیروهای داعش با خاک سوریه را برآورده خواهد ساخت.

این در حالی است که «حیدرالعبادی»، نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق ماموریت کنترل مرزهای عراق – سوریه را به نیروهای الحشد الشعبی واگذار کرده است که این موضوع در آزادسازی مناطق تحت تصرف داعش در دیگر استان‌ های عراق تاثیر بسیاری دارد.

علاوه بر این کنترل مرزهای عراق و سوریه توسط نیروهای الحشد الشعبی می‌ تواند، به منزله آمادگی نیروهای عراقی برای تعقیب اعضای تروریستی داعش در خاک سوریه باشد که این موضوع بستگی به تصمیم العبادی دارد.

با رسیدن نیروهای بسیج مردمی عراق به مرزهای مشترک عراق و سوریه در عمل عملیات موصل در آستانه پیروزی نهایی قرار می گیرد و هم زمان فصل جدیدی از حضور و نقش نیروهای بسیج مردمی عراق در صحنه تحولات داخلی این کشور رقم خواهد خورد.

سناریوهای آمریکایی در شرق سوریه

این تحولات در دو سوی مرزهای عراق و سوریه در حالی جریان دارد که پیشتر گروه تروریستی «مغاویر الثوره»، بازوی اجرایی و فعال آمریکا در شرق سوریه که در چارچوب به اصطلاح گروه های مسلح «میانه رو» مورد حمایت آمریکا قرار دارند، اعلام کرده بود، در تدارک برای عملیات نظامی جهت بیرون راندن داعش از شهر مرزی «البو کمال» در آینده نزدیک است.

این گفته به این معناست که آمریکایی ها در شرق سوریه ‌تنها در پی حفظ التنف نیستند، بلکه قصد دارند، دیگر گذرگاه مرزی سوریه یعنی البو کمال را نیز به تصرف خود درآورند. بالطبع تحقق این امر، محور مقاومت را از منظر جغرافیایی به دو نیم تقسیم خواهد کرد.

آمریکا در بیابان های سوریه و عراق دنبال چیست

سیزدهم ماه مارس سال جاری میلادی برخی از پایگاه های خبری عراق خبری درج کردند که ابتدا از سوی شماری از مقامات مسئول عراقی تکذیب و سپس از روی صفحات این منابع خبری حذف شد، در حالی که مدتی بعد صحت و درستی این خبر به اثبات رسید.

در این خبر سرگرد «ناظم الجغیفی»، مسئول دایره اطلاعات و امنیت تیپ «الصمود» ارتش عراق در مصاحبه با پایگاه خبری «الاعظمیه نیوز» افشا کرد: «طی روزهای اخیر ۲ هزار نظامی آمریکایی وارد پایگاه نظامی عین الاسد، در غرب شهر «رمادی»، مرکز استان «الانبار» عراق شده اند.

به گفته این منبع آگاه میدانی عراقی، ماموریت این نیروها پشتیبانی ارتش و نیروهای مسلح عراق در عملیات آزادسازی مناطق وراوه و القائم، در غرب استان الأنبار تا مرزهای مشترک عراق و سوریه از سیطره داعش می باشد.

همان گونه که گفته شد، این خبر اگرچه در ابتدا تکذیب شد، اما بعد از مدتی که چانه زنی ها و اعمال فشارهای واشنگتن بر بغداد جهت موافقت با مشارکت نظامیان آمریکایی در نبردهای آزادسازی موصل به نتیجه رسید، حقیقت وجود این نظامیان آمریکایی در پایگاه عین الاسد آشکار شد تا به این ترتیب، پایگاه نظامی «عین الأسد» یا «القادسیة» به مهمترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق تبدیل شود.

پایگاه نظامی عین الاسد

درباره اهمیت این پایگاه باید گفت، عین الاسد پیش از تجاوز نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق و براندازی رژیم بعث در این کشور، مقر فرماندهی لشکر هفتم پیاده نظام ارتش عراق و یکی از پایگاه هوایی نیروی هوایی این کشور و انبار تسلیحات نظامی ارتش در غرب عراق شمرده می شد که در ۱۰۸ کیلومتری غرب شهر الرمادی واقع شده است.

پس از اشغال نظامی عراق پایگاه عین الاسد به عنوان بزرگترین پایگاه هوایی و دومین پایگاه نظامی عراق به کانون استقرار نیروهای پیاده نظام نیروی دریایی آمریکا تبدیل شد و حتی پس از خروج نظامیان آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱ میلادی آمریکا حضور نظامی خود را در این پایگاه حفظ کرد.

در گیر و دار اصرار رسانه های عراقی بر صحت خبر استقرار ۲ هزار نظامی آمریکایی در پایگاه عین الاسد و انکار دولت عراق، خبری دیگری منتشر شد که از اعمال فشارهای جدید آمریکا بر دولت عراق جهت موافقت با حضور نظامی دائمی این کشور در عراق پس از آزادسازی موصل و توافق واشنگتن و بغداد در این باره سخن و مجدد تکذیب دولت عراق سخن می گفتند، وزارت دفاع آمریکا موسوم به «پنتاگون» از قصد این کشور برای تبدیل پایگاه هوایی «سعد» به پایگاه دائمی نظامی آمریکا در عراق خبر داد.

پایگاه «سعد» نیز همانند پایگاه نظامی عین الاسد، در استان الانبار در غرب عراق قرار داشت، پایگاهی که طی سال های ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ میلادی با هدف مقابله با تجاوزات نظامی احتمالی اسرائیل به عراق و منطقه احداث شد و دلیل در اختیار داشتن تجهیزات به روز، به همراه پایگاه نظامی «البغدادی» نگرانی بسیاری برای رژیم صهیونیستی طی دهه نود ایجاد کرده بود، به ویژه آنکه این پایگاه طی جنگ ۱۹۹۱ میلادی خلیج فارس و حمله نظامی به عراق، از جمله پایگاه هایی بود که به دلیل مجهز بودن به موشک های زمین به زمین مهمترین کانون عملیاتی علیه نیروهای آمریکایی و متحدانش به عراق بود.

 پایگاه نظامی السعد

براساس اطلاعات وارده دیگر پایگاه های نظامی مورد نظر آمریکایی ها برای اثبات حضور نظامی خود در عراق شامل پایگاه هوایی «بلد» در شمال شرقی بغداد، پایگاه هوایی «اربیل» در منطقه کردستان عراق، پایگاه هوایی «القیاره» در جنوب موصل و یکی از دو پایگاه هوایی «الشعیبة» یا «الناصریة» در جنوب عراق خواهد بود.

آنچه در این بین حائز اهمیت است، اظهارات افسران عراقی مستقر در پایگاه های فوق الذکر است، به عنوان مثال افسران پایگاه نظامی عین الاسد در غرب استان الانبار افشا کردند، آمریکایی های حاضر در این پایگاه از ماه ها قبل اقدام به جداسازی بخش جنوب شرقی این پایگاه از بخش های دیگر آن و ساخت و سازهای جدید در آن از جمله احداث باند جدید پرواز در این قسمت از پایگاه کرده اند.

اما نکته مهم تر آن است که آمریکایی ها به شدت نه تنها از ورود، بلکه از نزدیک شدن نظامیان عراقی به این بخش از پایگاه جلوگیری می کنند، علاوه بر اینکه هیچ کس از ماهیت فعالیت های آنها اطلاع ندارد و هر روز این بخش شاهد پروازهای نظامی متعدد با هدف های نامعلوم است، به ویژه آنکه نقطه مقابل این پایگاه در خاک سوریه پایگاه نظامی آمریکایی «الربیعه» قرار دارد که تاکید می کند، آمریکایی ها نقشه هایی بزرگ تر و فراتر از چارچوب های درون مرزی در عراق و سوریه دارند.

مشابه چنین خبرهایی از پایگاه نظامی القیاره در جنوب موصل نیز به گوش می رسد، به گونه ای که مستشاران و مهندسان نظامی آمریکایی شبانه روز در حال کار در این پایگاه هستند تا بناهای آن را نوسازی و ترمیم و تجهیزات آن را به روز کنند. در اینجا نیز به گفته افسران عراقی کسی از ماهیت عملکرد و فعالیت آمریکایی ها آگاه نیست، چون نیروهای نظامی عراق به شدت از نزدیک شدن به این مناطق منع شده اند، اما سلاح ها و مهمات و تجهیزات نظامی موجود در این  پایگاه ها تاکید می کند، هدف آمریکایی ها از این همه تدارکات نمی تواند، مبارزه با داعش باشد.

سناریوهای آمریکا برای غرب و شرق سوریه

تحرکاتی که آمریکایی ها در شمال شرقی و شرق سوریه و به نقطه مقابل آن در غرب عراق آغاز کرده اند، چندین سناریو را پیش روی منطقه به طور عام و دو کشور سوریه و عراق به طور خاص مطرح می کند.

یک: دیر الزور کانون جدید خلافت داعش

برای آنکه تصویر روشن تری از طرح های جدید آمریکا در سوریه و عراق داشته باشیم، کافی است، به این سوال پاسخ دهیم که آمریکا در مبارزه با داعش – آنگونه که ادعا می کند – درصدد بیرون راندن این گروه از کجا به کجاست؟ مگر نه آنکه داعش پس از پذیرش شکست های متوالی در موصل و از دست دادن مناطق نفوذ خود در استان نینوی راه رقه در سوریه را پیش گرفت؟ حال سوال اینجاست که با نزدیک شدن گروه های مسلح موسوم به «نیروهای سوریه دموکراتیک» مورد حمایت آمریکا به رقه و تصرف این شهر داعش به کجا روی خواهد آورد؟

در اینجا به گزارش هایی اشاره می کنیم که طی ماه های گذشته از سوی برخی خبرگزاری ها منتشر شده و از سناریو «دیر الزور» به عنوان مرکز جدید خلافت داعش سخن می گویند. پیش زمینه چنین امارتی نیز فراهم است، چون این گروه همچنان نفوذ خود را در شرق سوریه از جمله دیر الزور حفظ کرده و آمریکایی ها از هر گونه عملیات نظامی ارتش سوریه و نیروهای متحدین برای در هم شکستن محاصره سه ساله شهر دیر الزور توسط داعش و پیشروی در این استان امتناع می کنند.

دو: زایش کیان منطقه ای جدید

نگاهی به پراکندگی جغرافیایی حضور نظامی آمریکا در عراق و سوریه نشان می دهد که بیابان‌ الانبار در غرب عراق و بادیه شام در شرق سوریه مهمترین مناطق این حضور نظامی بوده و دلایل و اسباب متعددی در انتخاب این دو منطقه دخیل بوده اند، از جمله اینکه این دو منطقه به حیث در برگرفتن میدان‌ های نفتی و گازی مهمترین قطب ‌های اقتصادی عراق و سوریه هستند و همه می دانیم، یکی از ابعاد جنگ در سوریه و عراق تسلط بر منابع انرژی است.

از سوی دیگر، بافت و ساختار جمعیتی غالب در این مناطق عشیره‌ای - سنتی است، عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی، دوری از تغییر و تحولات عرصه بین الملل، تعصب و تحجر گرایی و مهم تر از همه عقب ماندگی اقتصادی که گسترش فقر، بیکاری و بی سوادی در این مناطق را به دنبال داشته، زمینه هرگونه طغیان بر دولت مرکزی و بهره برداری از این احساسات در این مناطق را افزایش می دهد.

بر اساس گزارش های رسمی اکثر قریب به اتفاق ساکنان مناطق غربی عراق و شرقی سوریه، سنی مذهب هستند که به دلیل داشتن مرزهای مشترک با کشور عربستان سعودی و ارتباطات قبیله ای و عشیره ای با قبایل بیابانگرد عربستان، رگه‌ هایی از مکتب وهابیت از جمله افراط گرایی و تعصبات جاهلی در باورهای اعتقادی آنها مشاهده می شود تا بستر تاثیر پذیری از فضای خارج و نارضایتی از دولت مرکزی را در آنها افزایش دهد.

مهم تر از همه نفوذ گسترده داعش در این مناطق بیش از مناطق دیگر سوریه و عراق بوده تا در کنار عوامل دیگر بسترساز برای نفوذ آمریکا در این مناطق، دستاویز مبارزه با تروریسم و داعش بهانه خوبی برای توجیه حضور نظامی آمریکا در این دو منطقه باشد.

بالطبع ادامه این حضور که اتخاذ تدابیر لازم و اقدام برای کم رنگ کردن حضور دولت مرکزی در این مناطق همراه خواهد بود، در ابتدا زمینه اجرای نظام فدرالیته و سپس جدایی این مناطق و تشکیل موجودیت و کیان سیاسی جدید در منطقه را فراهم خواهد کرد که اولین گام در راستای تقسیم و تجزیه عراق و سوریه و دیگر کشورهای منطقه خواهد بود.

سه: قطع ارتباط محور مقاومت

هدف دیگر حضور نظامی آمریکا در شرق سوریه و غرب عراق به ویژه برای دوره پسا داعش را می توان در تلاش برای ایجاد کمربندی امنیتی بین سوریه وعراق ملاحظه کرد. مهمترین کارکرد این کمربند قطع ارتباط بادیه شام سوریه با بیابان الانبار عراق است. موفقیت در قطع ارتباط جغرافیایی این دو منطقه به معنای جلوگیری از ارتباط جغرافیایی محور مقاومت و شکل گیری هلال شیعی از تهران تا جنوب لبنان با گذر از بغداد و دمشق است.

خلاصه سخن

نشریه آمریکایی «بلومبرگ» در جدیدترین شماره خود وضعیت آمریکا در مرزهای شرقی سوریه را چنین ارزیابی می کند: به نظر می رسد، پنتاگون به خوبی از شکست طرح ها و نقشه هایش در مقابل ارتش سوریه و نیروهای الحشد الشعبی آگاه است و حضور نظامی آمریکا در کنار ارتش و نیروهای مسلح عراق، آنها را از نزدیکی به ارتش سوریه و شکل گیری اهداف مشترک در مبارزه با داعش در دو سوی مرزهای کشورشان باز نمی دارد، لذا تاکید می کند، آنچه در مرزهای مشترک سوریه و عراق جریان دارد، پیچیده تر و فراتر از یک نبرد است و از این حیث سیاست های دولت پیشین آمریکا در سوریه را مورد انتقاد قرار داده و خاطر نشان می کند، مخالفت اوباما از ورود مستقیم به عرصه میدانی سوریه لطمات بزرگی به قدرت آمریکا در منطقه وارد کرده است.

در همان حال این نشریه آمریکایی تاکید می کند، اشتباه است، اگر خطر واقعی در منطقه را داعش تصور کرد، بلکه خطر حقیقی در ایران و افزایش نفوذش در منطقه نهفته است. به این شکل بلومبرگ راهبرد جدید آمریکا برای آینده منطقه را  ترسیم می کند که در «باز گذاشتن دست داعش و عدم پایان دادن به موجودیت آن در منطقه برای توجیه سیاست های تجاوزکارانه واشنگتن و تل آویو با بی خطر جلوه دادن این گروه و متمرکز کردن نگاه ها بر ایران به عنوان خطری واقعی و تهدید کننده امنیت منطقه» نمود پیدا می کند.

به این ترتیب، معادله آینده منطقه از رویارویی آمریکا و هم پیمانانش با داعش و گروه های تروریستی تکفیری مانند جبهه النصره، به رویارویی با ایران و هم پیمانانش در مرزهای مشترک سوریه و عراق تغییر می کند.

اما این رویارویی آیا به جنگ مستقیم منتهی خواهد شد، شواهد امر تاکید می کند که روسیه با توجه به منافع و اهداف منطقه ایش که در تعارض با آمریکاست، همچنین عدم تمایل به از دست دادن نفوذ منطقه ای به دست آمده اش در سال های اخیر هیچ گاه جانب ایران و متحدان منطقه ای تهران از جمله دمشق و بغداد را رها نخواهد کرد و هر آنچه در توان خواهد داشت، برای جلوگیری از وقوع رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و آمریکا به کار خواهد برد، همان گونه که مانع تحرکات آمریکا در مرزهای مشترک عراق و سوریه خواهد شد، بر این اساس مسکو در مرحله آینده وظیفه ای دشوار و سنگین را بر دوش دارد.

از سوی دیگر، وقوف آمریکایی ها به تبعات و پیامدهای جبران ناپذیر ورود مسقیم به هرگونه رویارویی نظامی با ایران و متحدانش در منطقه که می تواند،‌ دنیا را وارد جنگی خانمان برانداز کند، لذا تلاش خواهد کرد، این شکست را به طرق دیگر و در عرصه ها و ابعاد دیگر جبران کند.

تا اینجا تمام داده ها نشان می دهد، معادلات میدانی تماما به سود ایران و محور مقاومت خواهد بود، اما نباید از سناریوهایی که آمریکایی ها برای گرفتن انتقام این شکست آماده کرده اند و خطرناک ترین و محتمل ترین آنها جدا کردن جنوب سوریه که منطقه ای از جولان سوریه تا مرزهای غربی عراق در چارچوب طرح ایجاد مناطق امن را دربر خواهد گرفت، غافل ماند.

به این ترتیب، باید مرحله آینده پیش روی منطقه و عراق و سوریه و محور مقاومت را مرحله تحولات بزرگ و ساختاری توصیف کرد که می تواند، واقعیت های کنونی حاکم بر منطقه را تغییر دهد و آنچه می تواند، این تغییر و تحولات را به تهدیدی خطرناک مبدل کند، همراه شدن وحشت تل آویو از به خطر افتادن امنیت این رژیم با حماقت های دونالد ترامپ است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 16
  • غیر قابل انتشار: 3
  • IR ۱۶:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
    25 89
    حیف حیف حیف ازین تحلیل های خوب و قوی که برای سایت به دردنخور مشرق نوشته میشه
    • سینا IR ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
      38 7
      مثلا برا سایت افتاب یا نو اندیش بود خوب میشد ؟؟؟؟
    • سینا IR ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
      34 6
      مثلا برا سایت افتاب یا نو اندیش بود خوب میشد ؟؟؟؟
    • IR ۱۹:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۶
      43 6
      مثلا تو خودت خیلی به درد بخوری؟! با این نگرش متعصبانه متمایل به جلبک ها!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس