به گزارش مشرق، مصطفي علي اي، متولد سال 1363 است و مدرک مهندسي اش را در رشته برق از دانشگاه شاهد گرفته است. او در بخش جوان و سرباز جشنواره ملي جوان ايراني نفر دوم شده و اين روزها، روزهاي پاياني خدمت اش را مي گذراند.
به نوشته برنا مصطفي مي گويد:" بزرگ ترين خواسته سرباز، مرخصي تشويقي است". از بي احترامي نسبت به سربازها دلگير است. مصطفي در شرکتي در زمينه رشته تحصيلي اش کار مي کند و مي گويد:" بهترين خاطرات دوران سربازي اش مربوط به شب هايي است که در چادر مي خوابيدند و با صداي انفجار از خواب مي پريدند." او هيچ وقت از پادگان فرار نکرده، هيچ وقت به مافوق اش بي احترامي نکرده و خلاصه سرباز سر به راهي بوده!
*چقدر مانده تا سربازي ات تمام شود؟
حدود سه ماه.
*در جشنواره که برگزيده شدي، تشويقي نگرفتي؟
نه،هيچي.
* اصلا؟ يعني هيچ استقبالي نشد؟حتي از طرف هم خدمتي هايت؟
هم خدمتي ها که تشويقي نمي توانند کنند.
* تبريک هم نگفتند؟
تبريک و تحسين از طرف مقامات سازمان بسيج علمي هم بوده، ولي خب حالا تشويقي که آن طور مرسوم است و اين ها نه.
* تا حالا چند روز تشويقي گرفتي ؟ چرا؟
سه روز، در پادگان مقداري کارهاي سخت بود، کمک کردم.
* چه کاري؟
دم عيد بود. تميز کردن ساختمان و اين ها بود. کمک کردم و تشويقي دادند.
* سخت ترين چيزي که در سربازي با آن مواجه شدي چه بود؟
بي احترامي.
*از جانب؟
اشخاصي که کمي بالاتر از من هستند
* الان با لباس شخصي هستي يا لباس سربازي؟
شخصي
* کدام پادگان هستي؟
سازمان بسيج علمي وابسته به بسيج مستضعفان که الان محل اش طرف هاي ميدان آرژانتين است. خود سازمان بسيج مستضعفان يکي از نيروهاي دفاعي است و ما زير نظر سپاه هستيم.
* صبح ها ساعت چند مي روي پادگان؟
ساعت يک ربع به هفت تا يک ربع به دو
* فکر مي کني سربازي علافي است؟
بله.
* چي شد به اين نتيجه رسيدي؟
چون بستر مناسبي براي استفاده از سربازها وجود ندارد. يعني شما اگر بخواهيد خدمت کنيد، بايد محيط آن فراهم باشد. ولي متاسفانه در اين خدمت مقدس سربازي خدمت خاصي صورت نمي گيرد،مکان هايي براي نگهباني و نيروي انتظامي و... سرباز نياز دارند و اگر سرباز نباشد، کارشان لنگ مي شود.
سرباز الان نيروي کار مفت است و تحت مقررات سربازي و اطاعت از ما فوق هم هست. کارهاي بي ارزش به آن ها مي سپارند و استفاده خاصي ازشان صورت نمي گيرد. بايد استفاده از سرباز را هم هدفمند کرد. چون هر چيزي که دم دست باشد ارزان است.
باطن سربازي از 80 سال پيش تا الان تغيير نکرده، بايد سربازي را به صورت حرفه اي در بياورند که مثلا افراد بيايند دوره اي نظامي را براي دفاع از ممکلت ببينند و اگر کسي مي خواهد بيايد و خدمت سربازي حرفه اي انجام دهد، در هر زمينه اي که تحصص آن را دارد. بايد شرايطي فراهم شود تا اين کار انجام شود.
با اين کار بازدهي کار سربازان هم بيشتر مي شود. اکثر کشورها در جهان، سرباز حرفه اي مي گيرند. کسي که با اشتياق رفته سربازي با کسي که به زور رفته فرق مي کند. البته بحث دفاع از ممکلت موضوعي ديگر است. ولي الان سرباز دوست دارد، حتي شده 5 دقيقه زودتر از پادگان بيرون بزند، هيچ کس علاقه اي به بيشتر ماندن ندارد.
*با توجه به اينها، چطور سرباز نمونه شدي؟
سعي کردم در اوقات خارج از خدمتم کارهايي در زمينه کاري خودم انجام بدهم. مسوولين به دليل اين موارد من را به عنوان سرباز نمونه معرفي کردند. البته دوستي هم داشتيم که به خاطر کاري که براي پادگان کرده بود انتخاب شد.
* نفر دوم جشنواره شدي، چند سکه گرفتي؟
سه تا.
* سکه ها را چکار کردي؟
دو تا را خرج شغل خودم کردم که اميدوارم سود آن برگردد. يکي را هم نگه داشتم.
* تا به حال با مافوق خودت درگير شدي، منظورم اختلاف کلامي است؟
بله. اختلاف به صورت نظري بوده.
* تعريف مي کني اختلاف تان سر چه بود ؟
در محل خدمت قبلي ام روزهاي پنج شنبه را تعطيل بودم. روزهاي اول انتقالي يک روز پنج شنبه مي خواستم از پادگان خارج شوم، چون پنج شنبه ها در يک مدرسه درس مي دادم، ساعت يک کلاس داشتم و پادگان ساعت 12 تعطيل مي شد. گفتند امروز نبايد بروي چون اسباب کشي داريم. گفتم من درس مي دهم و الان شاگردانم منتظرم هستند. لطف کنيد مرخصي رد کنيد. در حين صحبت مقداري لحن من تند شد، ولي آخر سر قبول نکردند.
* خوب اين که درگيري نداشت!
ناراحتي اي بود که بين ما اتفاق افتاد. بالاخره او مافوق بود ديگر. البته موضوع ديگري هم بود. در دوران آموزشي با يکي از مسوولان مشکل داشتيم. گاهي به او تذکر مي داديم که شما داريد مطالب را اشتباه مي گوييد. يک مقدار يا من بد شده بود، مي خواست از اختيارات نظامي اش هم استفاده کند تا اذيتم کند که نشد الحمد ا...
* پيش آمده که به حرف مافوق ات گوش ندهي؟
کارهايي که وظيفه ام است را انجام مي دهم و گاهي اوقات از زير بعضي کارها فرار مي کنم!
* فکر مي کني اگر حرف مافوق ات را گوش نمي کردي، باز هم سرباز نمونه مي شدي؟
بالاخره من آنجا جلوه خوبي داشتم که انتخاب شدم و گرنه اگر با آنها در گير بودم که انتخاب نمي شدم.
* نمي خواهي از سختي هاي دوران خدمت بگويي؟
يک سري از سختي ها که خيلي خوب است. مثلا الان موبايل کامپيوتر و همه امکانات هست. ولي در زمان خدمت شما را جايي مي برند که هيچ چيز نيست و مجبوريد بمانيد و حرف گوش کنيد. اين براي دوره آموزشي بود.
نکته مثبتي است که نفس ما مقداري رام شود تا اگر روزي امکانات نبود بتوانيم خود را وفق بدهيم. نکته بعد حرف گوش کردن است، وقتي فرد به سربازي مي رود، حرف گوش کن تر مي شود. فرد متوجه مي شود که اگر گاهي حرف ها را گوش کند به نفع اوست. ولي سختي هاي ديگري هم وجود دارد که اصلا جالب نيست. مثلا شما فکر کنيد کسي به شما بي احترامي مي کند و يا نسبت به وقت شما بي توجهي مي شود. برخورد خوب روي عملکرد سرباز خيلي تاثير گذار است.
* هنوز هم به سربازها آش مي دهند؟
بله مي دهند. معمولا شب ها غذاي برنجي نمي دهند. تقريبا هفته اي يک يا 2بار آش مي دهند.
* منوي غذاي سربازها چيست؟
غذاهاي معمول هست، شايد گاهي اوقات کنسرو هم بخوريم.
* کسي مي تواند از منزل غذا بياورد؟
به سربازها ناهار نمي دهند، چون پادگان ساعت 2 تعطيل مي شود. حالا در هفته که يک يا دو روز را تا 4 يا5 شيفت مي مانيم غذا مي دهند.
* فقط در دوران آموزشي شب ها توي پادگان مي مانيد؟
بستگي به سيستم پادگان ها دارد. برخي سربازها به صورت 24-24 هستند. يعني يک روز پادگان و يک روز آزاد. يا برخي ديگر 48-24 هستند. بعضي از سربازها هم (معمولا ديپلم و زيرديپلم) در پادگان به عنوان نگهبان مي مانند.
* کارت پايان خدمت کجا به درد مي خورد؟
بيشتر به درد بيمه تامين اجتماعي مي خورد. به دليل سابقه اي که مجلس تصويب کرده تا به مدت خدمت سربازي تعلق بگيرد. بيمه ها پول آن را مي گيرند و به عنوان سابقه محسوب مي شود. اين جاي حرف دارد. البته براي مسافرت به خارج هم لازم است.
* چقدر حقوق مي گيري؟
حدود50هزار تومان
* حقوق سربازها با هم فرق دارد؟
بله به هر حال بسته به مجرد و متاهل بودن و بسته به کاري که آنجا انجام مي دهند، متفاوت است و به دور بودن شهر آنها هم بستگي دارد.
* ميدان تير رفتي؟ با اين که مي گويند ميدان تير بهترين بخش سربازي است موافقي؟
بله. شب هاي اردو، منظورم سه روز آخر آموزشي است، بايد چند نفري در يک چادر بخوابي و مانورهاي شبانه خاطرات قشنگي را به همراه دارد.
* بيدار شدن با اين سروصداها چه حسي دارد؟
دلهره خيلي شديدي دارد. بهترين خاطره آدم براي زماني است که ترن هوايي سوار مي شود. خوب آن هم خيلي دلهره دارد و خيلي شيرين است. همان ترس، خاطره جالبي است. دوره آموزش قم هم جالب بود، چون اکثر شب ها براي زيارت به حرم حضرت معصومه(س) مي رفتيم.
* مگر محل آموزش شما ساري نبود؟
بله، دوره رزمي در ساري بود و دو هفته هم براي آموزش عقيدتي قم رفتيم.
* اگر به انتخاب خودت بود که سرباز يکي از کشورها باشي کدام کشور را انتخاب مي کردي؟
کشوري که الان دارد راه حق را مي رود، ايران است و من دوست دارم سربازي ايران را انجام دهم.
* اگر کار واجبي داشته باشي و مرخصي ندهند چکار مي کني ؟
غير از صبر کردن و غرزدن چکار مي توانيم بکنيم؟
* تا به حال شده سر صبحگاه نروي؟
صبح گاه ندارم، ولي در آموزشي يک روز را مريض شدم و شرکت نکردم.
* اگر صبحگاه نروي تنبيه مي شوي پ؟
مجازات سنگيني دارد، مثلا بايد کل پادگان را جارو بزنيد.
* اگر مي توانستي سرباز يکي از مسوولين سياسي باشي چه کسي را انتخاب مي کردي؟
دوست داشتم سرباز مقام معظم رهبري باشم.
* هر سرباز به خاطر تحصيلات خود درجه مي گيرد يا نه عوامل ديگري هم وجود دارد؟
بله با توجه به تحصيلات است ولي گاهي درجه تشويقي هم مي دهند.
* به نظر شما خانم ها هم بايد سربازي بروند؟
به نظرم تنها فلسفه اي که مي تواند براي سربازي نرفتن خانم ها تعريف شود اين است که فلسفه جهاد براي خانم ها نيست. ولي اگر الان جهاد حساب نشود، خوب است خانم ها هم خدمتي به مملکت بکنند. البته نه به شکل آقايان. ديگر خيلي هم خوش به حالشان نشود(خنده).
* يعني مثلا دوره اي اجباري برايشان بگذارند؟
کلا مخالف دوره اجباري هستم. بايد به گونه اي باشد که فرد احساس نکند چيزي را بدست نمي آورد. بايد اين دوره طوري تعريف شود که به درد بخورند.
* فکر مي کني اگر متاهل بودي باز هم مي توانستي نمونه شوي ؟
الان که متاهل نيستم تا ده يازده شب مشغول کار هستم، اگر متاهل بودم مطمئنا نمي شد.
* آفت هاي سربازي چيست؟
اينکه سرباز احساس کند آدم بي ارزشي است. نبودن جو مناسب در محل خدمت و...
* بزرگترين خواسته سرباز چيست ؟
مرخصي تشويقي(خنده) بزرگترين آن اين است که از خدمت خود احساس رضايت کند. اگر سرباز از خدمت خود چنين حسي را داشته باشد، خيلي خوب است.
* واقعا براي مرد شدن بايد سربازي رفت ؟
اين مساله سابقا خيلي جدي تر بود، چون اکثر سربازها در شهرهاي ديگر مشغول بودند و سختي هاي آن محيط ظرفيت انسان را چندين برابر مي کرد و قدرت تحمل شرايط را بالا مي برد. الان آن تاثير کمتر شده.
* برنامه ات براي آينده چيست؟
بهتر و دقيق تر کار کنم و در زمينه کار خودم مطالعه و تحقيق کنم.
* چقدر اهل سربه سر گذاشتن و شوخي کردن با هم خدمتي ها هستي؟
اهل سر به سر گذاشتن نيستم.
* منظورم بيشتر شوخي بود؟
شوخي مي کردم. شوخي هايي که زمينه آن در محيط پيش مي آمد البته منهاي سربه سر گذاشتن.
* تا حالا از پادگان فرار کرده اي؟
نه.
* از هم خدمتي هايت کسي بوده که فرار کند؟
بله.
* براي چه فرار کرده بود؟
خوب مقداري رويش فشار آمده بود، البته برگردانده شد.
* وقتي او را برگرداندند جريمه شد؟
بله. بازداشت شد.
* به نظر خودت چرا به عنوان سرباز نمونه انتخاب شدي؟
شايد کارهايي که انجام داده ام يک مقدار عناوين دهان پرکني دارد. مثل ساخت رباط انسان نما و برگزيده جشنواره خوارزمي هستم و در چند پروژه حضور داشتم .
* رباط را در دوران دانشگاه ساختي ؟
بله. تقريبا براي آخر آن بود.
* جز عناويني که گفتي مورد ديگري هم داري؟
در جشنواره خوارزمي و مسابقه ايران، اپن 2007 اول شديم.
* اسم رباط تان چه بود؟
دارا و اسم تيم مان هم ايران فناوران بود.
* در زمينه هاي ديگر فعاليت خاصي داشتي؟
در دوران خدمتم در چند پروژه به نام عملگر انرژي بوده ام.
* خودت صحبت خاصي داري؟
صحبت خاصي ندارم، ولي اميدوارم مسوولين اين صحبت ها را بخوانند. روزي که جايزه خود را دريافت کردم، به وزير دفاع سردار وحيدي گفتم فکري براي حرفه اي کردن خدمت سربازي نداريد؟ که گفتند: مذاکراتي با نيروي انتظامي داشته ايم. البته سردار سوالاتي در مورد رباط کردند که آگاهي ايشان از برخي اصطلاحات فني برايم جالب بود.
در دوران آموزشي با يکي از مسوولان مشکل داشتيم. گاهي به او تذکر مي داديم که شما داريد مطالب را اشتباه مي گوييد. يک مقدار يا من بد شده بود،مي خواست از اختيارات نظامي اش هم استفاده مي کرد تا اذيتم کند که نشد الحمد ا...