به گزارش خبرنگار مشرق، شبکه خبری راشاتودی در گزارشی به بررسی نحوه پوشش آزادی سه جاسوس آمریکایی توسط رسانه های آمریکا می پردازد و می نویسد : «نحوه پوشش خبری رسانههای جریان آزادی کوهنوردان آمریکایی از ایران نقش متزلزل رسانهها در نگهبانی از حقیقت را به تصویر کشیده است. پوشش خبری اعتراضهای «والاستریت را تسخیر کنید» و اعتراضهای ضد جنگ را نیز در نظر بگیرید. آیا رسانهها برای خوشایند دولت کار میکنند؟»
راشا تودی اظهار میدارد که «روزهایی که رسانههای اصلی حافظ حقیقت بودند، به پایان رسیده و این رسانهها اکنون به بردگان قدرت تبدیل شدهاند. داستانهای آمریکامحوری که در آنها افراد شرور برای دولت کار میکنند در همه شبکههای تلویزیونی آمریکا دیده میشود و این در حالی است که دولت رازهای سر به مهر خود را پنهان و پنهانتر میکند.»
دنی شکتر منتقد رسانهای در گفتگوی خود با این شبکه میگوید: «رسانهها چیزی از بحران اقتصادی منعکس نکردند. ما با آشفتگی اقتصادی عمیقی در این کشور روبرو شدیم که هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد. ما شاهد دو جنگی بودیم که با وجود سخنهایی که حاکی از پایان نزدیک آنها بود، همچنان ادامه دارند. ما با ویژگی خاصی در آمریکا روبرو هستیم که من آن را چنین مینامم: فقط ما اهمیت داریم.»
راشا تودی در ادامه به خبر آزادسازی جاسوسان آمریکایی اشاره کرده و میآورد: «مورد کوهنوردان آمریکایی زندانی در ایران را در نظر بگیرید. سرخطهایی که رسانههای اصلی منتشر میکردند، کوچکترین جزئیات را هم عنوان میکردند و از آن مسئلهای دردناک میساختند و این در حالی بود که سوءاستفادههایی را که در بازداشتگاههای خود آمریکا در جریان است، مانند آن چه که در خلیج گوانتانامو اتفاق افتاد، نادیده میگرفتند.»
جاسوسان آمریکایی آزادشده از ایران در مصاحبه مطبوعاتی خود به مناسبت بازگشتشان به آمریکا ادعا کردهاند: «هر بار که از شرایط خود شکایت میکردیم، نگهبانان شرایط مشابه زندان گوانتانامو و زندانهای سی.آی.ای در سایر قسمتهای جهان را به ما یادآوری میکردند.»
دنی شکتر میگوید: «تنها چیزی که در رسانهها به آن اشاره میشد این بود که به این آمریکاییها در زندان ایران سخت گذشته است.»
تیم شوراک روزنامهنگار مستقلی که حوزه سیاست خارجی را به مدت سی سال تحت پوشش قرار داده در این باره چنین میگوید: «تاریخ ایران از زمانی شروع شد که سی.آی.ای به براندازی شاه ایران در سال 1953 کمک کرد و رژیمی را روی کار آورد که با منافع آمریکا همخوان بود. مشکل هم همین است. مردم ایران از آن زمان تاکنون از این مسئله عصبانی هستند.»
این شبکه خبری تصریح میکند: «وضعیت آمریکاییان ناراضی داخل آمریکا هم عمدتاً نادیده گرفته میشود. این افراد خشمگین که همواره به حاشیه رانده میشوند، معمولاً به عنوان گروهی کوچک معرفی میگردند. این در حالی است که موضع رسمی دولت آمریکا، حمایت و تشویق قیامهای مردمی در کشورهای عرب است.»
تیم شوراک میگوید: «رسانههای اصلی معمولاً اعتراضهای حقیقی مردم آمریکا را بیاهمیت جلوه داده و به تمسخر میگیرند. آنها فکر میکنند که این معترضان تنها گروه کوچکی از مردم هستند که برای مثال، هنگام اعتراضهای والاستریت طی چند هفته گذشته بطور اتفاقی در خیابانها بودهاند.»
تد رال نویسنده و مقالهنویس در این باره میگوید: «بسیاری از خبرنگاران، سردبیران و تهیهکنندگان واقعاً چیزی به جز دسترسی به دولت نمیخواهند. آنها دولت را منبع خبر میدانند. آنها بر این باورند که مصاحبههای مطبوعاتی جایی است که اخبار در آنجا تولید میشود».
رال میافزاید: «حتی نمیتوانم محاسبه کنم که تاکنون چند بار کسی به من گفته باشد: نمیتوانم خطر رنجاندن منبع خبریام را به خود بقبولانم، نمیخواهم کنار گذاشته شوم، یا اگر چنین کاری بکنم دیگر نمیتوانم به کارم ادامه دهم.»
راشا تودی در پایان تاکید میکند که «رسانههای اصلی آمریکا به دلیل ترس کنار گذاشته شدن از محفل خودیها، شأن و منزلت خود را در قبال دسترسی به این محفل مبادله کردهاند. این رابطه صمیمانه به سیاستمداران این امکان را میدهد که هر بلایی که میخواهند بر سر سیاست و قانون بیاورند و این در حالی است که رسانهها، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، برای خوشایند دولت کار میکنند.»