نمونه این امر را میتوان در برگزاری ستاد مقابله با بحران خوزستان در تهران مشاهده کرد. موضوعی که در آن معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست کشور در پاسخ به این سئوال که چرا با وجود درخواست مسئولان استانی مسئولان ارشد کشور به این خوزستان سفر نکردند و این ستاد در آنجا برگزار نشد گفت: «اعضای دولت به تناوب و مکرر در استان خوزستان حضور دارند. آقای جهانگیری هفته پیش خورستان بودند؛ هفته قبلش هم من خوزستان بودم.»[1]
این درحالی است که حضور مقامات ارشد در محل و زمان بحران و بررسی مشکلات از نزدیک هم باعث قوت قلب مردم میشود و هم میتواند به طور صحیحتری با مشکلات برخورد و آنرا حل و فصل کند. از سوی دیگر کمتر شنیده شده که با دورکاری و از نقاط دوردست مقابله با بحران نتیجه مطلوب داده است.
حال این استان بیش از 10 روز است که دچار بحران حاد مختلف که دومینووار به هم مربوط هستند شده است. ریزگردهایی که سبب قطعی برق و قطعی برقی که سبب از کار افتادن تصفیهخانهها و قطعی آب شد و مشکلات سلامتی و روانی و ... که به این واسطه گریبانگیر مردم این خطه جنوبی از کشورمان شد.
با این شرایط به نظر میرسد که حضور مقامات ارشد دولتی از جمله رئیسجمهور و معاون اول وی در این شهر برای کاستن رنج و سختی و جدیتر شدن مقابله با این بحران امری ضروری به نظر میرسد و از این رو به رئیسجمهور پیشنهاد میشود که با سفر به این استان از نزدیک با مشکلات مردم خوزستان و اهواز مواجه شده و در رفع آن تلاش مضاعفی را به خرج دهند.
حسن روحانی پیشتر به خوزستانیها قول داده بود که 3 درصد از منابع درآمدی این استان را به خود خوزستانیها اختصاص دهد، این موضوع خود میتوانست گره بسیاری از مشکلات مردم این استان را حل و فصل کند. به نظر میرسد بایستی در این حوزه نیز هم گزارشی به مردم داده شود و هم پیگیریهای لازم انجام شود که تا چه حد این کار انجام شده و چه نتایجی برای استان خوزستان داشته است.
رئیسجمهور در پیامی دیرهنگام که آن نیز انتقادات فراوانی را به همراه داشت، دستورات ویژهای به معاون اول خود برای رفع بحران خوزستان صادر کرد، با این حال افکارعمومی به ویژه مردم خوزستان تشنه این موضوع هستند که بدانند که به این دستورات چه بوده و چه تاثیری بر وضعیت حال حاضر مردم داشته است.