به گزارش مشرق، یحیی آلاسحاق از چهرههای مدافع اقتصاد آزاد به شمار میرود که درطول سالهای گذشته به دلیل اهتمام به عقاید اقتصاد بازار، به یکی از چهرههای شاخص طرفدار بخش خصوصی مبدل شده است.
یحیی آل اسحاق در سال 1328 در قم متولد شد و دارای لیسانس بازرگانی، فوق لیسانس مدیریت صنعتی و دکترای مدیریت استراتژیک است، وی سابقهای 30 ساله در مدیریت اقتصاد ایران دارد.
درسال 1360 با تصدی مدیریت مرکز تهیه و توزیع منسوجات به دولت پیوست و به عنوان معاون حبیب الله عسگراولادی در وزارت بازرگانی مشغول به فعالیت شد، آل اسحاق پس از آن در وزارت دفاع و وزارت صنایع و معادن نیز به عنوان معاون وزیر به کار مشغول شد. او همچنین دوبار در سال های 1385 و1389 در انتخابات اتاق های بازرگانی شرکت کرد و موفق شد به عنوان نماینده بخش خصوصی وارد اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن تهران شود.
وی از جمله کاندیداهای نهایی در لیست نهایی ائتلاف اصولگرایان برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز بود.
یحیی آل اسحاق که در حال حاضر عضو هیات موسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی است، درباره چرایی تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، چشمانداز و اقدامات آینده و اولویتهای برنامهریزی برای مشکلات جامعه و مهمترین طرحهای اقتصادی جبهه مردمی پرداخت که مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
به عنوان اولین سوال و با توجه به اینکه شما از اعضای هیأت مؤسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی هستید درباره چرایی شکلگیری این جبهه و اینکه بنا به چه ضرورت و احساس نیازی در جامعه این جبهه اعلام موجودیت کرد، توضیح بفرمایید.
آلاسحاق: مسئله تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، خیلی عمیقتر از مسئله انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است، البته انتخابات 96 جزو موضوعات است اما اصل تشکیل این جبهه بهمنظور انتخابات صورت نگرفته است، واقعیت این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بعد از سالهای متمادی که کشور دستخوش تغییرات شد، انقلاب اسلامی بر اساس نیازهای تاریخی در کشور و با رهبری حضرت امام(ره) و دلسوزان انقلاب و تحمل رنجها و زحمتهای بسیار به نتیجه رسید.
این انقلاب دارای اهداف و آرمانها و نقشه راهی بود، این انقلاب با یک هدف بلندمدت که آن هم زمینهسازی برای حرکت اصلی تاریخ، یعنی ظهور حضرت حجت(عج) شکل گرفت. لذا مبنا بسیار بزرگ و عظیم است، این انقلاب در معرض حوادث مختلف داخلی و خارجی قرار گرفت و حتماً این حرکت معاندینی در داخل و خارج از کشور داشت. این دشمنان در هر مرحله به تناسب مخالفت و تحلیل خود را ابراز کردهاند. علیرغم این حوادث نظام جمهوری اسلامی موفقیتهای فراوانی در برخی حوزهها داشته است، استکبار اجازه نداده بود اسلام آن گونه که باید و شاید خود را نشان دهد، انقلاب اسلامی در رقابت با تمدنها ظهور و بروز کرد و امروز این انقلاب با محوریت جمهوری اسلامی با تمدنهای دیگر رقابت میکند و توان خود را نشان میدهد، این مسئله قابل کتمان نیست. بنابراین همه استکبار جهانی متحد میشوند تا علیه جمهوری اسلامی فعالیت کنند و آخرین مسئله همین موضوع مذاکرات بود. بنابراین ما تهدید داریم و این تهدیدات در عرصه بینالمللی یک امر جدی است. با توجه به این تهدیدات شما میبینید که اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی بهعنوان یکی از نمونهها شاهکار است.
وقتی استکبار تصمیم میگیرد طرح جدیدی را در منطقه غرب آسیا ایجاد کند و نمیتواند، متوجه میشود که عمده این ناتوانی بهخاطر انقلاب اسلامی ایران است و این موضوع را در سوریه و عراق هم شاهد هستیم.
امنیتی که امروز در جمهوری اسلامی وجود دارد، علیرغم اینکه ما نقطه تیز حمله هستیم، مثالزدنی است. با اینکه اطراف ما آشوب و ناامنی است و کشورهای منطقه درگیر تهدیدات داعش هستند، اما در ایران چنان فضای امنی وجود دارد که بینظیر است. امنیت در حوزه بیان و تصمیمگیری و فعالیت سیاسی احزاب و تشکلها نیز مثالزدنی است.
در حوزههای دفاعی کشور پیشرفتهای بسیار چشمگیری داشته است. بنده خود در صنایع دفاعی حضور داشتهام، درگذشته ما برای نیازهای اولیه خود نیز باید از خارج وارد میکردیم و اجازه ساختوساز در این حوزه را نداشتیم، بنابراین یکی از تهدیدات دشمن علیه ایران این است که میگویند نباید پیشرفتهای دفاعی ما تا اینحد رشد کند.
همه موضوعات مختلف در جمهوری اسلامی از قضیه منافقان تا فدائیان خلق و جداییطلبها، اتفاق افتاده اما این بدن آنچنان قوی بوده که در مقابل همه این هجمهها ایستاده است. در مقابل این واقعیت این است که ما شاهد مسائل بسیار تلخی هم هستیم، بهویژه در رویکرد آرمانهای انقلاب اسلامی، شکاف زیادی بین آنچه که امام(ره) و مقام معظم رهبری بیان کردهاند با آنچه که در فضای واقعی سیاسی و فرهنگی وجود دارد، دیده میشود.
آلاسحاق: ما در مسائل اقتصادی علیرغم داشتن منابع و آوردههای بسیار عظیم دچار مشکلات بسیاری هستیم، در حالیکه منابع ما در رقابت با کشورهای همسایه قابلقیاس نیست، آوردههای ما حتی با ترکیه، مالزی و کره، قابل مقایسه نیست. در حوزههای مختلف اقتصادی موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک ایران بسیار خاص است و ما بهترین جایگاه را در منطقه داریم و مرکزیت تمام جهتگیری و تصمیمگیریها را میتوانیم برعهده داشته باشیم.
از نظر منابع انسانی بر اساس شاخصهای بینالمللی از لحاظ توسعه انسانی اول هستیم، یعنی تعداد دانشگاهها و دانشجویان و فناوری و خروجیهایمان در سطح بسیار بالایی قرار دارد. از لحاظ منابع مادی و معدنی ازجمله نفت و گاز؛ ما از لحاظ مخازن گاز در جهان اول هستیم و در مخازن نفتی نیز مقام چهارم را داریم. یعنی مخازنی که رگ حیات دنیاست، ما ذخایر بسیار عظیمی داریم. بنابراین از لحاظ آوردههای اقتصادی ما نسبت به رقبای خود بالاتر هستیم.
* صنعت و تولید کشور قفل شده است
در همین حوزه اقتصادی نارساییهای ساختاری و پایهای وجود دارد که بهسادگی قابلرفع نیست، مگر اینکه ارادهای برای حل آنها وجود داشته باشد. در حال حاضر مهمترین مسئله اقتصادی کشور، رکود است. تمام این منابع متأسفانه قفل شده است و علیرغم اینکه ما منابع و نیروی انسانی زیادی داریم، اما قفلشده است و صنعت و تولید خوابیده است.
در اوایل جنگ و انقلاب ما موجودی نداشتیم، اما امروز انبارها پر است ولی بازار تقاضا ندارد. قرار بود انقلاب اسلامی مردم را به رفاه معقول و با کرامت برساند، نهاینکه مردم خصوصاً طبقات متوسط به پایین، مستأصل باشند.
در رابطه با مسائل فساد اگرهم صحبتی گفته میشود، بههیچعنوان بزرگنمایی نیست. واقعیت این است که فساد در سراسر اقتصاد کشور ریشه دوانده و این کاملاً سیستمی است و متأسفانه اخبار زیادی از مفاسد اقتصادی به گوش میرسد. مسئله نظام بانکی، کشور را به ناکجاآباد میبرد. جدا از مبانی آرمانی و مباحث مربوط به ربا، عملکرد اقتصادی بهگونهای است که تمام کشور عمله نظام بانکی شدهاند. یعنی همه مشغول فعالیت هستند تا بتوانند هزینههای بانکی را پرداخت کنند و فعالیتهای بانکی نیز بهگونهای است که باعث نگرانی همه شده است، رئیسجمهور میگوید «البانک و ما ادراک البانک»، رئیس بانک مرکزی میگوید که نظام بانکی بههمریخته است و علما و اقتصاددانان و مردم هم همین نظر را دارند. اگر یک تغییر جدی و ساختاری در نظام بانکی نباشد، دیری نیست که حوزه اقتصاد بهطور کامل بههم بریزد.
من در جریان یک واحد تولید معدنی و فولادی هستم که 265 میلیارد تومان وام گرفته است و الان که میخواهد این وام را پس دهد، باید 960 میلیارد تومان با بهره و اصل وام پس بدهد. یعنی هر روز صبح فقط بهره بانکی و نه قسط آن، یک میلیارد و 400 میلیون تومان است. یعنی آفتاب به آفتاب باید این مبلغ را پرداخت کند. این واحد به نتیجه رسیده، اما هرچه که تولید کند، بازهم برای بازپرداخت کم میآورد و فقط میتواند پول بهره آن بانک را بدهد. وضعیت صندوق بازنشستگی یک آتش زیرخاکستر است و مجموعه سرمایههایی که آنجا مربوط به چندین میلیون بیمه شده است، طوری است که برای بازپرداخت این باید از بودجه دولتی بگذارند.
* وضع موجود نگرانکننده است؛ انتخابات ریاست جمهوری برای جبهه مردمی یک امر ثانویه است
در حوزه مسائل اجتماعی که مقام معظم رهبری نگرانیهای خود را به اشکال مختلف بیان کردند، وضعیت طلاق و فحشا و اعتیاد و موضوعات متعدد بسیار نگرانکننده است. در مسائل بینالمللی و منطقهای هرجا که بر ملاکهای ارزشی و انقلابی خود عمل کردهایم، موفق بودهایم، اما در سایر موارد با وجود تلاشهای خالصانهای که برای مثال در مذاکرات صورت گرفت، وضعیت برخورد استکبار بهگونهای است که به دلیل بدعهدی و بدقولی تمام آن زحمات را از بین میبرند و سرنوشت و عمر یک ملت را زائل میکنند. این مسائل نگرانکننده است، این دورنمایی از وضع موجود است، اما چه باید کرد، تأکید میکنم که بحث انتخابات ریاست جمهوری برای ما یک امر ثانویه است و حرکت جبهه مردمی بسیار عمیقتر از این مسائل است.
صراحتاً تکرار میکنم؛ مسئله انتخابات هدف موقت و ثانویه است، اما چون به لحاظ تقارن زمانی تشکیل جبهه در حال حاضر اتفاق افتاده، این مطرح شده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که نسل اول انقلاب ما بهگونهای شده است که ما در حال کمبهره شدن از این نسل هستیم و آنها به سن بالای 80 سال رسیدهاند و این استوانههایی که در طول تاریخ استوانه شدهاند، در حال کم شدن هستند، در حالیکه این انقلاب بناست تا ظهور حضرت حجت(عج) پایدار باشد. این مسئله تمهیدی میخواهد که آرمانهای انقلاب در یک بدنه مناسب ادامه پیدا کند و این امکانپذیر نیست مگر اینکه ما نیروهای انقلابی را ارزیابی کنیم. آیا میتوان نسبت به این وضعیت بیتفاوت بود، یا اینکه باید بازنگری کرد؟
* از حدود دو سال قبل جمعی از دلسوزان نظام به ارزیابی مشکلات کشور پرداختند
این مشکلاتی که شما به صورت مشروح به طرح آن پرداختید و با توجه به دغدغه پیگیری این مسائل، آیا این موضوعات در جبهه مردمی احصا شده است؟
آلاسحاق: بله، این کار صورت گرفته است، از حدود یک سال و نیم تا دو سال قبل، جمعی از دلسوزان نظام به ارزیابی این مشکلات پرداختهاند. در این احصا و برشمردن مشکلات، نقاط مثبتی هم وجود داشت، لذا این بررسی صورت گرفت. مواردی که ما موفق بودیم، به چه دلایلی صورت گرفته است.
قطعاً به دلیل حاکمیت گفتمان انقلاب اسلامی بوده است.
آلاسحاق: بله، طبق بررسیها اقدامات ناموفق گذشته به این نتیجه رسیده شد که در مواردی که موفق بودهایم، چند مورد مؤثر بوده است، از جمله پیادهسازی و توجه به ارزشها و اهداف انقلاب و آرمانهای امام راحل(ره)، که در این زمینه میتوان به دوران جنگ اشاره کرد. در مواردی که مردم باورمندانه پیگیر بوده و حضور جدی در موضوعات داشتند مانند جنگ، ما موفق عمل کردهایم؛ در مواردی که ما انقلابی عمل کرده و دچار مماشات و تسامح نشدهایم، موفق بودهایم. در مواردی که مسئولان امر نسبت به حوزه کاری خود از لحاظ علمی و بینش تخصص و تسلط داشتهاند و به آرمانها نهتنها علم بلکه باور داشتهاند، موفق بودهایم.
وقتی باور، علم و عمل در جایی اتفاق بیفتد، ما موفق میشویم. لذا مجریانی که از این سه ویژگی برخوردار بودهاند، تجربه موفقی داشتهاند. لذا مدیرانی که واقعنگر و آرمانی بودهاند، موفقتر عمل کردهاند. افراد مأیوس، بیحال، بیرمق و افسرده نمیتوانند کاری را پیش ببرند.
* هرجا که بر اساس ارزشهای انقلاب عمل نکردهایم و مردم پای کار نیامدهاند، شکست خوردیم
ما هرجا که بر اساس ارزشهای انقلاب عمل نکردهایم و مردم پای کار نیامدهاند، شکست خوردهایم، مانند همین بحث بانکی یا قاچاق و مبارزه با فساد که در این زمینهها از روشهای قاطع انقلابی استفاده نشده است. با محافظهکاری عمل میکنیم و نتیجه نمیگیریم. افرادی هم که به آرمانها معتقد بودهاند اما تخصص لازم را نداشتهاند، عملکرد مطلوبی نداشتند.
بنابراین میتوان هدف بلندمدت جبهه مردمی را اصلاح و بازنگری در روند 38 ساله انقلاب اسلامی دانست؟
آلاسحاق: اصلاح و بازگشتن در آن ارزشهاست، چون ما به این نتیجه رسیدهایم که هرچه از این شاخصهای انقلابی فاصله گرفتهایم، شکست خوردهایم. یعنی سعی میکنیم نوعی اصلاح و بازنگری و تصمیم به بازگشت به عوامل موفقیت داشته باشیم. باید دید که آیا میتوان مردم را مانند اوایل انقلاب و زمان جنگ به صحنه آورد و آیا افرادی که از تخصص و تعهد برخوردار باشند، داریم یا خیر.
در بررسیها به این نتیجه رسیدیم که همه این عوامل و ظرفیتها را در اختیار داریم. هم ممکن است ما به ارزشها برگردیم و هم افراد لازم در سطح فراوان با قابلیتهای انقلابیگری در جامعه حضور دارند و مردم ما مهربان و امیدوار و باکرامت هستند که اگر صداقت ببینند، دوآتشه پای کار میآیند، لذا از اینکه مردم پای کار بیایند و از اینکه افراد توانمند و انقلابی بهاندازه کافی در کشور وجود دارد، جای هیچ نگرانی نیست.
از اینکه بشود بازگشت جای هیچ نگرانی نیست به شرط اینکه سامانهای پیدا شود که این الزامات را در یک ظرف جمع کند. افراد موجود به دلایل مختلف پراکنده شدهاند، عدهای مأیوس شده و برخی به خاطر شرایط سنی کنار رفتهاند و عدهای نیز راه پیدا نمیکنند. بنابراین به این فکر رسیدیم که اگر ظرفی تهیه کنیم که این ظرف شناختهشده باشد و همه حدود و ثغور آن مشخص و متشکل از نیروهای انقلابی باشد، امکان آنکه یک پتانسیل عظیم برای اصل انقلاب فراهم شود، وجود دارد. یعنی هنر ما در این است و کاری هم که در حال حاضر انجام میدهیم، همین است که فضایی تهیه کنیم تا مجموعه نیروهای انقلاب و حضور مردم در یک ظرف جمع شود. بر این اساس تصمیمگیری شد که با توجه امکان چنین مسئلهای یک آورده بزرگ که در همین مدت به آن رسیدیم احساس نیاز جامعه است.
یک وظیفه بسیار بزرگی در حال حاضر وجود دارد، وقتی که همه در این زمینه احساس نیاز میکنند، یک اقبال غیرمنتظره پیش میآید و بر این اساس قرار شد که این سامانه اعلام شود، اما در قدم اول با یک ملاحظه اولیه حدود 400 نفر از افرادی که قطعاً پای کار هستند، کار آغاز شد، اما برای اینکه از تالی فاسدهای این مسئله جلوگیری شود، قرار شد 10 نفر از کسانی که در ظرف 40 سال از خود نمود داشتهاند و از خود ادعایی ندارند، بهعنوان اعضای مؤسس این جریان باشند، اما همه آن 400 نفر در پشت صحنه حضور دارند و در حال حاضر نیز اعلام حمایتها ادامه دارد. در همان وهله اول حدود 550 نفر از افراد و شخصیتهای برجسته از این جبهه حمایت کردند. همچنین قرار است اقدامات اساسی در این زمینه نیز انجام شود.
مبنای کار جبهه از پایین به بالاست و قرار است این بار مردم حضور داشته باشند، لذا عنوانی که انتخاب شد جبهه است، نه حزب و شاخصهای انقلاب اسلامی را دارد، آنچه تنظیم شده فریم اولیه است، اما این ساختار باید از پایین به بالا صورت بگیرد و خود مردم انقلاب اسلامی باید جمع شوند و هیأت مرکزی آن را تعیین کنند که البته به صورت سالانه این 25 نفر انتخاب میشوند. بعد از انقلاب در حوزههای انقلاب، سازماندهی، گروهبندی و احزاب و جناحهای مختلف داشتهایم و در حال حاضر به تعبیری 200 حزب داریم. ما به عناوین مختلف نیروهای خود را قبیله قبیله کردهایم. این جبهه میخواهد این عناوین مختلف چپ، راست و اصلاحطلب و اصولگرا را کنار بگذارد و یک شاخصی را که اصل انقلاب اسلامی بوده است محور قرار دهد.
یعنی همان دوگانه انقلابی و غیرانقلابی.
آلاسحاق: بله، البته پسوند اسلامی در این زمینه ضرورت دارد.
*محور کار انتخاب نامزد واحد جبهه انقلاب بر اساس شاخصهای انقلابی است
صحبتی از شما مطرح شده بود که گفته بودید احتمالاً فردی اصلاحطلب یا آقای روحانی نامزد جبهه باشد که البته تکذیب کردید.
آلاسحاق: بله، بنده این موضوع را تکذیب کردم، این موضوع یک سوءبرداشت بود. محور کار انتخاب بر اساس شاخصهای انقلابی است. ما در حوزه نیروهای انقلاب اسلامی بیش از ضرورت آدم داریم و نیازی به چپ و راست و این عناوین نیست. متأسفانه روحیه قبیلهگرایی آسیبهای زیادی وارد میکند و برخی بقای برخی افراد در همین گروهگرایی و جناحبندی است و زمانی که میبینند ساختارها در حال برهم خوردن است، مقاومت میکنند.
* ما با کسی قهر نبودهایم که حالا به دنبال آشتی ملی برویم
نکته دیگری که ضرورت دارد آن را مطرح کنم، این است که باید همه افراد مواضع مربوط به جبهه مردمی را بشنوند و ما هیچ چیز پنهانی نداریم که بخواهیم نگران باشیم و با رسانههای اصلاحطلب مصاحبه نکنیم. اخیراً یکی از خبرنگاران اصلاحطلب از بنده درباره آشتی ملی پرسید که من به او گفتم مگر ما با یکدیگر قهر بودهایم که حالا به دنبال آشتی ملی باشیم. ما میگوییم وحدت و این وحدت محور میخواهد، محور این وحدت مقام معظم رهبری است.
اصل 110 قانون اساسی میگوید که کلیه خطمشیها و سیاستهای کلی را باید مقام معظم رهبری بگوید، یعنی جریان کلی حرکت نظام حول مقام معظم رهبری است. بنابراین جبهه مردمی و نیروهای انقلاب اسلامی بسیار صریح و بدون هیچگونه رودربایستی بهدنبال این است که با محوریت مقام معظم رهبری و با روشهای مردمی و انقلابی، بازگشت به ارزشهای انقلاب اسلامی را فراهم کند و این امر را در ظرفی انجام میدهد که بهدور از جناحبندی مصطلح است.
با توجه به هدف کوتاهمدتی که مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است و با توجه به عملکرد ضعیف 4 ساله آقای روحانی، چقدر فکر میکنید این ائتلاف و همگرایی حداکثری در نیروهای انقلاب منتج به پیروزی شود؟
آلاسحاق: بنده مشکلاتی را برشمردم که همه نسبت به آنها اذعان دارند. بهویژه در حوزه اقتصادی، دولت و تیم مذاکرهکننده سعی کردند به چارچوبها پایبند باشند، اما آنچه مشکل داشت، این بود که دولت حل مشکلات اقتصادی را به مذاکرات گره زد و 70 درصد از برنامههای خود را به این موضوع اختصاص داد و این اشتباهی بود که انجام شد، اما آنها نشان دادند که به قول خود عمل نمیکنند. سابقه آمریکا نهتنها در ارتباط با ما بلکه در ارتباط با جهان قابلاعتماد نیست، نباید تا این اندازه به مذاکرات وزن میدادیم، هرچند که مسائل بینالملل خیلی مهم است، اما باید وزن این مسئله 30 به 70 میشد و بر روی منابع درونی تکیه میکردیم. ما باید وقت خود را بر روی 24 بند اقتصاد مقاومتی میگذاشتیم و خیلی از این مسائل از جمله درونزایی و بروننگری دیده شده بود، بسیار جلو بودیم. اگر وقت بیشتری میگذاشتیم تا این باور را عملیاتی کنیم، قطعاً بسیاری از مشکلات ما به شکل فعلی نبود، لذا یک اختلاف بینشی وجود دارد که مشکل اصلی ما بینش است و ما باید این نکته را اصلاح کنیم.
این جبهه اگر یک یا دو سال قبل اعلام موجودیت میکرد، شاید این شبهه وجود نداشت و متأسفانه خیلیها باور نمیکنند، زندگی برخی در قبیلهگرایی است. انتخابات ریاست جمهوری 96 حتماً یکی از مسائلی است که جبهه باید به آن ورود کند، اما با همین نگاه جبههای و مردمی، هدف اصلی عمیقتر از انتخابات ریاست جمهوری است.
*مردم اگر مطمئن شوند این حرکت صادقانه است و راهی هم جز این وجود ندارد، همراهی خواهند کرد
این همگرایی و ائتلاف گسترده میتواند منتج به پیروزی در انتخابات شود؟
آلاسحاق: آنچه که ما تاکنون گفتهایم ازجمله استفاده از ظرفیت مردمی، نگاه فراجناحی و صداقت در رفتار و بیان و حضور میدانی مردم در این زمین بسیار مؤثر است و مردم اگر مطمئن شوند که این حرکت صادقانه است و راهی هم جز این وجود ندارد، همراهی خواهند کرد، اما همان قشر خاکستری که اکثریت جامعه ما را تشکیل میدهند، اگر صداقت و برنامه ببینند و بدانند که این جریان مشکلات روز آنها را حل میکند و شعار نیست، همراه خواهند شد.
* باید همراه کاندیدای جبهه انقلاب تیم معرفی کنیم
مشکلی که وجود دارد این است که یک مقدار از اعتماد مردم ریخته است؛ چراکه جریان اصولگرایی یک مدت آمد و مردم نتیجه آن را دیدند، همانطور نتیجه اقدامات اصلاحطلبان و اعتدالیون را هم دیدند. لذا مردم تا حدودی واله هستند، باید همراه آن کاندیدا تیم معرفی کنیم. یعنی بگوییم آقای رئیسجمهوری که میخواهید بیایید از حالا باید بگویید تیمی که با شما هستند، چه کسانی هستند.
یعنی جبهه مردمی تیم رئیسجمهور آینده را هم مشخص میکند؟
آلاسحاق: به دنبال آن هم هستیم. فعلاً در حال برنامهریزی در این زمینه هستیم، ما بهدنبال بازگرداندن آن اعتماد هستیم، مردم ما هم باهوش هستند و با حرف و شعار اعتماد نمیکنند و خسته شدهاند.
این مسئله بدون توجه به مشکلات مردم موفق نخواهد بود، مردم در حال حاضر مشکل اقتصادی دارند و بیکاری و مشکل معیشت مردم را خسته کرده است. مردم باید باور کنند تیمی که میخواهد روی کار بیاید میتواند این موضوع را حل کند و فقط حرف نمیزند. اینکه فقط بگوییم این فرد تحصیلات دارد و متدین است، کار پیش نمیرود. ترکیب آن تیم بسیار مهم است؛ یکی از کارهایی که امیدواریم خداوند توفیق انجام آن را به ما بدهد این است که همراه با رئیسجمهوری که معرفی میشود، یک تیم جامع از تواناییهای موجود کشور که در این چارچوب بگنجد، باید همراه شود و از اول با هم منسجم باشند. مثلاً در حوزه مسائل اقتصادی و بینالمللی در یک حوزه و هماهنگ باشند. اگر چنین چیزی باشد من احتمال موفقیت میدهم.
ارزیابی شما از برنامههای دولت برای انتخابات چیست بهویژه با این عملکردی که در این 4 سال داشته است؟
آلاسحاق: در رابطه با مسئله دولت و آتیه اداره حکومت توجه توأمان به مسائل داخلی و خارجی بسیار مهم است، چگونگی استفاده از فرصتها، تعامل با دنیا، چگونگی مقابله با تهدیدات و چگونگی مهندسی و تعامل با جهان در حوزه سیاست خارجی، باید دارای یک برنامه مشخص باشد. خوشبختانه امروز جمهوری اسلامی در مسئله مهندسی جهانی که نقش جدی را در منطقه و جهان دارد، خود آنها بهعنوان بازیگر اصلی ایران را قبول دارند. همین حالا آقای ترامپ میگوید برای مسئله خاورمیانه روسیه و ایران باید همراه باشند. این آقا اعتراف جدی دارد و واقعی هم هست.
آنها گفتند اسد باید برود، اما نشد که برود. اینها میفهمند که داستان از چه قرار است، لذا با توجه به اهمیت ایران در مسائل بینالملل آنها حتماً در مورد جمهوری اسلامی طرح و برنامه دارند. از جنگ اقتصادی گرفته تا تهدیدات نظامی. پس رئیسجمهور آینده باید بداند که این مسائل را هم پیش رو دارد. لذا این دولت بر اساس یک تفکر توجه به مذاکرات و نگاه به بیرون برای حل مشکلات داخلی، فعالیت کرده است. اگر ما به سمتی برویم که همراه برداشت آقایان باشد، شاید این دولت بتواند مسائل را دنبال کند.
این دولت یا باید تغییر ماهیت دهد _نسبت به آمریکا و درباره حوادث جدیدی که در مهندسی جهان اتفاق میافتد_ اما اگر با این سیاستها همراه باشد و با همان رویکرد قبلی جلو برود، موفق نخواهد بود. اگر آنها برجام را زیرسوال ببرند و در مسائل منطقه جور دیگری علیه ایران عمل کنند، این تیم قطعاً نمیتواند؛ چراکه تیم دولت با افرادی هماهنگ شده است که اهل این رفتار هستند و آنها با رفتار دیگر نمیتوانند عمل کنند. یا باید این دولت یک سری افراد جدید متناسب با این ادبیات روی کار بیاورد، بنابراین موفقیت یا عدم موفقیت دولت به شرایط جدید بازمیگردد و ظرف 5 ماه آینده چارچوب کار مشخص خواهد شد.
*دولت باید واقعیتهای داخلی را درک کند
این دولت باید بتواند واقعیتهای داخلی را درک کند و نخواهد با حرف و آمار مسائل را پیش ببرد، در حالیکه آنها میخواهند بگویند قبول کنید بیکاری را حل کردیم و وضعیت مردم خوب است. با این رویکرد کار پیش نمیرود و مردم میبینند که فرزندانشان در خانه بیکار هستند. خود آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهور اذعان دارد که بزرگترین مشکل ما بیکاری و معیشت است و در واقع خودشان روی موج آمدهاند، اما بجای پاسخگویی، سؤالکننده هستند. باید ریشهای در این مسئله ورود کرد. اگر مسائل، مردم، مشکلات داخلی و خارجی را درست تشخیص داده و تجزیه و تحلیل کنند و عملاً اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند، احتمال موفقیت هم دارند، اما در غیراینصورت اگر رأی هم بیاورند، همین آش و همین کاسه خواهد بود.
*12 مورد مشکل ساختاری کشور باید حلوفصل شود
باید به وضعیت دنیا و منطقه نگاه کرد و به نابسامانیهای کشور نگاه کنیم و ببینیم چطور میشود با این وضعیت با 12 مورد مشکل ساختاری حلوفصل شود. این بهسادگی امکانپذیر نیست، مگر اینکه همه مردم پشت صحنه باشند. این وضعیت بدتر از جنگ 8 ساله نیست. آنزمان همه مردم بودند، الان نیز با کمک مردم این مسائل قابلحلشدن است. کار از تعارف کردن گذشته است و از آنطرف امیدهای فراوانی وجود دارد. نیروهای جوان و تحصیل کردهای که داریم و منابع و آوردههای ما بهصورت بالقوه امکان موفقیت میدهد. آوردهها ما در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مؤید موفقیت ماست. مشکل در نظام تدبیر و مدیریت است، همه نیروهای انقلابی باید با محوریت مقام معظم رهبری و مردم صادقانه فعالیت کنیم و حتماً موفق خواهیم شد. ما این وضعیت پیچیده را در زمان جنگ و در منطقه هم داشتیم، اما موفق شدیم. هر رئیسجمهوری که سر کار بیاید اگر تغییر ماهوی در بینش و نگاه خود ایجاد نکند، موفق نخواهد شد.
ساختار جبهه مردمی به این شکل است که 2 هزار نفر در مجمع ملی شرکت خواهند کرد که حدود 1500 نفر آن از شهرستانها و استانها میآیند و 500 نفر نیز مربوط به اقشار است، لذا 22 قشر اساتید، اصناف، هنرمندان و... تشکیل شده است که کمیتههای زیر مجموعه را تشکیل میدهند و از میان آنها 20 نفر از هر قشر عضو آن 2 هزار نفر میشود که درنهایت 25 نفر شورای مرکزی را انتخاب میکنند، در حال حاضر در مرحله معرفی نمایندگان اقشار هستیم.
* اقتصاد مقاومتی مبنای برنامه اقتصادی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» است
با توجه به اینکه اولویت جبهه مردمی مسئله اقتصاد و معیشت است، آیا برنامه جبهه برای مسئله اقتصاد اولویتبندی شده است؟
آلاسحاق: در ارتباط با مسئله اقتصادی خوشبختانه قسمت اول که طراحی و شناخت موضوع است، محقق شده است، یعنی شناسایی منابع، مشکلات، امکانات، فرصتها و تهدیدات در این مدت مشخص شده است.
نکته دوم داشتن یک نسخه عملیاتی است که بتواند کار را سامان دهد و در تنظیم یک استراتژی، همه این مراحل لحاظ شده است. در این طراحی آنچه انجام شده و موجود است، استراتژی و اهداف مشخص است و قوت و ضعف هم بررسی شده و یک نسخه کلی که همان اقتصاد مقاومتی است درآمده است، بنابراین اقتصاد مقاومتی مبنای برنامه اقتصادی جبهه مردمی است.
*سیاستهای کلی انتخابات مبنای کار سیاسی جبهه مردمی
سیاستهای کلی انتخابات که از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد، چطور؟ آیا آن نیز مبنای کار سیاسی جبهه خواهد بود؟
آلاسحاق: بله، علیالقاعده باید اینگونه باشد، طبق اصل 110 قانون اساسی سیاستهای کلی توسط مقام معظم رهبری تعیین میشود و ما خارج از قانون و ضابطه نمیتوانیم عمل کنیم، لذا هر کس غیر این عمل کند، خلاف کرده است؛ برای ما بهعنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی جهتگیریهای مقام معظم رهبری مشخص است و فصلالخطاب محسوب میشود.
اگر درباره برنامه و عملکرد جبهه مردمی نکته خاصی دارید بهعنوان جمعبندی بفرمایید.
آلاسحاق: در رابطه با جبهه مردمی نیروهای انقلاب باید توجه کرد که این جریان یک جریان حزبی نیست و با هیچ حزبی هم درگیر نیست. فقط یک شاخص دارد و وجه مشترک ما هم این است که شاخصههای انقلاب اسلامی در هرکس باشد، میتواند عضو این جبهه باشد.
از جمله این شاخصها قبول سیستم ولایتفقیه و قبول باورمندانه مصداق ولایتفقیه است. باید باور کرد کار باید بهدست مردم باشد، مردم ما ابزار دست هیچکس نیستند. ضریب هوشی مردم ما بسیار بالاست، این جبهه میخواهد عملاً با مردم پیش برود. ما باید کار را بهدست کاردان بدهیم، باید افرادی روی کار بیایند که تخصص لازم را داشته و مسلط باشند و درعین حال زیر خیمه انقلاب اسلامی باشند، خارج از این خیمه کسی در این جبهه جایی ندارد.
استفاده از سرمایه اجتماعی و استفاده از ظرفیتها و جامعنگری در این جبهه وجود دارد و اگر غیر از این باشد، وضعیت داخلی و خارجی ما بهگونهای است که یک گروه خاص نمیتواند با آن مقابله کند. در مقابل این تهدیدات جز اینکه همه ظرفیتهای کشور را بسیج کنیم، نداریم. در شرایطی هستیم که اگر همه باهم نباشیم، تهدیدات با یک گروه خاص قابل رفع و رجوع نیست، البته ضمن اینکه این بحرانها و تلاطمها را داریم باید مجموعه انقلاب اسلامی را پیش ببریم؛ انقلاب اسلامی به مردم قول داده است که رفاه، رشد و توسعه مردم را پیش ببرد و ما گفتهایم که قرار است انقلاب اسلامی برای همه مسلمانان، انقلابیون و مستضعفان مدل و الگو شود. ما اگر همه توان خود را به صحنه نیاوریم، موفق نخواهیم شد و اگر برنامههای خود را با سعهصدر پیش ببریم، حتماً موفق خواهیم بود.