تنها جملهای که رئیسجمهور جدید آمریکا در مراسم تحلیفش درباره یک میلیارد و اندی مسلمان گفت این بود: «تروریسم اسلامی رادیکال را به صورت کامل از روی زمین محو خواهیم کرد.»
ترامپ بارها در کمپین انتخاباتیاش خواهان جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا شد تا ابتدا مقامات این کشور بتوانند وضعیت موجود در قوانین مهاجراتی کشور را سروسامان دهند. وی در اولین روزهای حضورش در کاخ سفید این وعده خود را به طرز عجیبی عملی کرد و اتباع هفت کشور که تاکنون اقدامی تروریستی در خاک آمریکا اجام ندادهاند (!) را از ورود به این کشور منع کرد.
این اقدام دولت ترامپ بیش از آنکه تدبیری واقعی برای افزایش اقدامات احتیاطی علیه تروریسم احتمالی باشد، حربهای بود تا رأیدهندگان اسلامهراسش را مطئمن سازد به وعدهای که علیه مسلمانان داده، عمل کرده است.
نشریه وکس آمریکا در مقاله ای با عنوان «ترامپ میگوید ممنوعیت برای حفاظت از آمریکا است اما در واقع اسلامهراسی است» مینویسد:
در متن دستور اجرایی ترامپ از لغت «اسلام» یا «مسلمان» احتمالا به دلایل حقوقی استفاده نشده است. اما این قانون انباشته از کدهایی است که به هیچ عنوان نمیتوان متوجه نیت آن نشد.
در دستور اعلام شده است: «برای حفاظت از آمریکاییها، ایالات متحده آمریکا باید اطمینان حاصل کند افرادی که به این کشور وارد میشوند هیچگونه گرایشهای خصومتورزانه درباره آن و اصول بنیادینش ندارند. آمریکا نمیتواند، و نباید، آنهایی را که از قانون اساسی حمایت نمیکنند، یا آنهایی که ایدئولوژی خشونتآمیز را به قوانین آمریکایی ترجیح میدهند، بپذیرد.»
کدام «ایدئولوژی خشونتآمیز»؟ یقینا منظور ملیگرایی سفید نیست – دستور اجرایی نژادپرستان اسکاندیناوی را از ورود به آمریکا منع نمیکند. بلکه هرکسی از عراق، ایران، سوریه، یمن، لبنان، سومالی، سودان و لیبی را منع کرده و نشان میدهد که تفکر شکلدهنده به این دستور این است که مسلمانها، بالاخص مسلمانان خارجی، به عنوان نوع ویژهای از تهدید افراطیگرایی خشونتآمیز دیده میشوند.
انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا، از ابتدا تا به انتها، به صورت واضحی مشخص ساخت که اسلامهراسی زنده و از نظر سیاسی، به مانند همیشه، قابل بهرهبرداری است. بهانه قرار دادن اسلام و ترسیم چهرهای خشن از مسلمانان بیش از صرفا یک پیام انتخاباتی بود؛ برای ترامپ این امر به معنای استراتژی پیروزی بود.
خالد ای. بیدون محقق دانشگاه دیترویت مرسی، در مقالهای می نویسد: «ترس و بدگمانی نسبت به اسلام یا همان اسلامهراسی در قلب کمپین انتخاباتی سال 2016 قرار داشت. کاندیداهای جمهوریخواه، و بیش از همه دونالد ترامپ، ادبیات حمله به اسلام و مسلمانان را در بحبوحه بنبستی ناشی از ترس از تروریسم و افراطیگرایی داخلی، به اوج خود رساندند. درخواستها برای ممنوعیت مهاجرت مسلمانان نشان دهنده اسلامهراسی سیاسی عمیق در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 بود.»
اسلامهراسی لجام گسیخته ترامپ بازتاب عمیقی در رأیدهندگان داشت. این امر نه تنها یک جمعیت حاشیهای، بلکه بخش بزرگی از جمعیت سیاسی آمریکا، را وادار کرد به نفع وی رأی دهند.
نظرسنجی شبکه خبری انبیسی در دسامبر 2015 نشان داد که 25 درصد از آمریکاییها از پیشنهاد ترامپ برای ممنوعیت مهاجرت مسلمانان حمایت میکنند. یک نظرسنجی در مارس 2016 نشان از افزایش حمایتها داشت و 51 درصد شرکتکنندگان حامی ممنوعیت مورد نظر ترامپ بودند.
ترامپ این ارقام را که با گذشت کمپین انتخاباتی رو به افزایش بودند، به عنوان حمایتی قوی از کمپین اسلامهراسانهاش تعبیر کرد.
گزارش جدیدی که توسط مرکز مطالعه نفرت و افراطیگرایی در دانشگاه ایالتی سنبرناردینو، کالیفرنیا، تهیه شده است نشان میدهد که ادبیات سیاسی در کاهش یا افزایش جرائم مرتبط با دگرهراسی نقش دارند. گزارش نشان میداد که جرائم دگرهراسانه مرتبط با اسلامهراسی در سال 2015 به بالاترین حد خود از زمان حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 رسانده است. تحقیقات همچنین بیان میکردند که ادبیات ضداسلایم ترامپ میتواند منجر به واکنش منفی از جانب مسلمانان شود.
برایان لوین، مؤلف این گزارش، میگوید: «مدارک قاطعی وجود دارند که نشان میدهند ادبیات سیاسی نقش عمدهای در هدایت رفتار فضای پس از حملات تروریستی ایفاء میکنند.»
ترامپ علاوه بر اینکه خواهان قانونی برای جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا شده، بیان داشته که «اسلام از ما متنفر است» و مسلمانان آمریکایی را متهم به حمایت از تروریستها کرده است.
در گزارشی که توسط دانشگاه جرجتاون در می 2016 منتشر شد بیان گشته که تهدید، ارعاب و خشونت علیه آمریکاییهای مسلمان طی انتخابات اخیر ریاستجمهوری افزایش یافته است. انگی عبدالقادر، مؤلف این گزارش، اعتقاد دارد که این الگوها احتمالا به ظهور سیاسی ترامپ مرتبط هستند. وی میگوید: «ترامپ از ترسها و نگرانیهای مردم استفاده کرده است. فکر میکنم که این امر در برخی موارد نه فقط به عداوت، بلکه به خشونت، منتهی شده است.»
اسلامهراسی بسیار پیش از ترامپ نیز در آمریکا وجود داشته است. مسلمانان مدتهای طولانی در معرض صدمات ناشی از کلیشههای منفی بودند زیرا بخش نسبتا کوچکی از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند. اما محققین هشدار میدهند زمانی که رئیسجمهور کشور این کلیشه را پذیرفته و تقویت میکند، مسلمانان آمریکایی با خطرات جدی ناشی از به حاشیه رانده شدن و خشونت آشکار و مستقیم مواجه میشوند.
نشریه آتلانتیک در مقالهای با عنوان «دونالد ترامپ و ظهور خشونت ضداسلامی» می نویسد: «پارادوکس ادبیات ضد اسلامی ترامپ اینجاست که وی وعده مبارزهای جدی علیه تروریسم را داده است اما در انتها ممکن است نه تنها مسلمانان آمریکا بلکه تمام آمریکاییها را دچار ناامنی بیشتر سازد.»
گروه تحقیقاتی «دختر مسلمان» (Muslim Girl) لیستی از حملات اسلامهراسانه از 6 آگوست 2015، زمانی که اولین مناظره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا آغاز شد ارائه کرده است. این سازمان اعلام کرده که در 512 روز 569 حمله اسلامهراسانه در آمریکا رخ داده است.
در روزهای گذشته و در پی افزایش حملات اسلامستیزانه به مسلمانان در آمریکا 90 سازمان حقوق مدنی مذهبی و غیرمذهبی با ارسال نامهای به اعضای کنگره آمریکا خواهان «حمایت از اصول بنیادین متمم اول قانون اساسی آمریکا و آزادی مذهبی در کشور از طریق محکوم کردن ادبیات و پیشنهادات ضداسلامی»شدند.
این سازمانها در نامهای در 17 ژانویه تأکید کردند که ادبیات ضدمسلمانان در کمپین انتخابات ریاستجمهوری شایعتر شده و نرخ حملات نژادپرستانه به مسلمانان نیز افزایش یافته است. «تصویب خطمشیهای ضد مسلمانان، به مانند اجبار مسلمانان به ارائه اطلاعاتشان در سطح ملی، در تضاد کامل با اصول آمریکایی آزادی مذهبی و آزادی بیان قرار دارد.»
گستره حملات اسلامستیزانه در آمریکا طی 569 روز گذشته