
به گزارش مشرق، امروز همزمان با 5 بهمن، درست یک ماه از اعلام موجودیت «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» گذشته است. این جبهه پس از اعلام موجودیت در روز 5 دیماه، فعالیت های سیاسی و انقلابی خود را با گرایش های مردمی اجرا کرده است. در همین مدت زمان کم بسیاری از گروه های سیاسی و افراد شاخص از این جبهه نوپا حمایت کرده اند.
چنانکه هنوز یک هفته از اعلام موجودیت جبهه مردمی نگذشته بود که رسانه ها از اعلام حمایت 360 نفر از چهره های مختلف فرهنگی، سیاسی، رسانه ای، هنری، ورزشی، دانشگاهی، خبر دادند. به فاصله چند هفته بعد نیز لیست دیگری در رسانه ها منتشر شد که حاکی از حمایت ۱۹۰ چهره فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» بود.
حمایت از این جبهه روز به روز افزایش یافت و چهره های دیگری از جمله محمدرضا باهنر، عبدالحسین روح الامینی، حجت الاسلام میرتاج الدینی و از همه مهمتر آیت الله موحدی کرمانی و آیت الله یزدی نیز به جمع حامیان این جبهه پیوستند. جمعی از نمایندگان مجلس نیز با امضای بیانیهای، از تشکیل جبهه مردمی حمایت کردند که از جملۀ این افراد ۷ نفر از رؤسای کمیسیونهای تخصصی مجلس هستند.
این افراد عبارتند از: محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی - فریدون حسنوند، رئیس کمیسیون انرژی - محمدرضا رضاییکوچی، رئیس کمیسیون عمران - محمدمهدی زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش - علیمحمد شاعری، رئیس کمیسیون کشاورزی - محمدجواد کولیوند، رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی - الهیار ملکشاهی، رئیس کمیسیون حقوقی و امور قضایی.
سرعت رشد حمایت ها از این جبهه نوپا به وضوح نشاندهنده موج امیدی بود که در دل مردم در سراسر کشور ایجاد شده بود. چنانکه در استان های مختلف، گروه ها و اقشار مختلف مردمی از این جبهه حمایت کردند و خواستار تشکیل شاخه های استانی آن شدند که در این راستا تاکنون در برخی از استان های کشور نیروهای مردمی و انقلابی استان موفق به راهاندازی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شده اند.
این حمایت ها همه از یک واقعیت حکایت داشت: «خلاء تدبیر و امید در کشور». مردمی که آگاهانه از این جبهه حمایت کردند با نگاهی به اعضای هیات موسس آن به خوبی دریافته اند که جبهه مردمی به دور از باندبازی های مرسوم سیاسی به دنبال تشکیل جبهه ای فراگیر است که هر فرد و گروهی از هر جناح و حزب قانونی که نگران آینده انقلاب اسلامی است، می تواند زیر چتر آن قرار گیرد. چنانکه طی سال های اخیر این نگرانی افزایش یافته و عملکرد دولت یازدهم طوری بوده که هم چرخ زندگی مردم متوقف شده و هم چرخ سانتریفیوژها.
دولت یازدهم به امید آنکه بتواند مشکلات اقتصادی را حل کند به غرب و خصوصا آمریکا اعتماد کرد و طی چند دوره مذاکرات و رسیدن به برجام، تعهداتی را اجرا کرد که نتیجه آن نه منجر به حل مشکلات اقتصادی کشور شد و نه تحریم های اصلی که به بهانه صنعت هسته ای شکل گرفته بود را مرتفع کرد. از این رو طبیعی است مردمی که در چهار سال گذشته دستاورد شاخصی که بتوانند آن را بر سر سفره های خود نیز مشاهده کنند، از دولت روحانی ندیده اند، به دنبال «نه» قاطع به وضع موجود باشند. چراکه دولت روحانی نه قادر به حل مشکلات تهران بوده و نه مشکلات سایر نقاط کشور و اما در همین حال و در اوج ناتوانی و در شرایطی که کلید روحانی منجر به قفل کشور شده، وی می کوشد تا با ایجاد فضای احساساتی و موج سواری بر احساسات مردم، به هر طریق ممکن بر کرسی ریاست باقی بماند.
«جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» برای عبور از این وضعیت، یکی از اهداف خود را به انتخابات سال 96 اختصاص داده است؛ مرضیه وحید دستجردی سخنگوی جبهه نیز در نخستین نشست خبری تاکید کرد: «نظر جبهه، «نه» قاطع به وضع اجرایی موجود در کشور است. آنچه را که در سیستم اجرایی کشور میبینیم در شأن ملت نمیبینیم. بنابراین برای اصلاح این وضع تلاش میکنیم.»