اما به نظر میرسد که این اقدام این افراد آنچنان مایه ناامیدی شده که بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی از این افراد انتقاد کرده و داریوش سجادی از اصلاحطلبانی که چندی است در آمریکا اقامت دارد با قلمی تامل برانگیز در نامهای خطاب به دانلد ترامپ مینویسد: «مطمئن باشید این قرشمالها که به وطن و خاستگاه اصلی خود نمیتوانند وفادار باشند نزد شما و برای شمایان نیز به طریق اولی نمی توانند چاکران و آستان بوسان و خاکساران قابل وثوقی باشند و بموقع به شمایان نیز خیانت می کنند!»[1]
نامهنگاری این فتنهگران را میتوان مهر تایید و سندی در جهت آشکار شدن ماهیت و هویت آنان در گذشته و حال دانست. درواقع این افراد با فتنهگریهایشان در سال 78 و 88 که با شعارهای قابل تاملی نظیر «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» در زمینه براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران اقدام کردند که در این حیطه کشورهای غربی را امیدوار ساخت تا با اعمال سلسله تحریمهای مختلف علیه کشورمان سببساز نارضایتی عمومی شده و زمینه براندازی نظام جمهوری اسلامی را از این منظر فراهم کنند.
مایکل لدین عضو ارشد نومحافظه کاران امریکایی و مسئول پرونده سیاست داخلی ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) در واشینگتن، روز 20 مرداد در وب سایت فوربس نامه ای منتشر کرد که ادعا شده نامه جریان فتنه در ایران به هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکاست.
در نامه سرکردگان فتنه ۸۸ به وزیر خارجه آمریکا با طرح درخواست تحریم ملت ایران، آمده است: «باور داشته باشیم جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از دستیابی به بمب اتمی منصرف نشده، شبکه ترور خود را غیر فعال نساخته و از این ابزارها برای حفظ قدرت و افزایش سرمایه و توان مالی و اقتصادی، بهره میجوید.»[2]
درواقع از جمله تبعات جدی فتنه 88 تشدید تحریمهای گسترده-هوشمند و بی سابقه برای متوقف ساختن روند حرکتی اقتصاد ایران است؛ فتنهای که در کنار امیدوار کردن دشمنان خارجی برای ضربه زدن به کشور، خسارتهای مادی از نوع تحریم را برای مردم ایران به ارمغان آورد.
در همین زمینه یک روزنامه آمریکایی فاش کرد فتنه 88 عامل اصلی تشویق کاخسفید برای تحریمهای کمسابقه علیه ایران بود.
روزنامه نیویورکتایمز در تحلیلی به قلم مارک لاندر با اشاره به تاریخچه اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران و مذاکرات هستهای، به ارزیابی سفر هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا و مشاوران وی به عمان و تلاشهای آنها برای پیدا کردن کانالهایی برای مذاکره با ایران پرداخت و نوشت: کلینتون دنیس راس مشاور ویژه خود را در سال 2009 مکلف کرد با مقامات عمانی درباره چگونگی مذاکره با ایران دیدار و گفتوگو کند. اما چند هفته بعد اعتراضات ضددولتی در ایران کاخسفید را واداشت تا به جای تعامل با ایران، راهبرد فشار را پیگیری کند. کلینتون در آن زمان با چین و دیگر کشورها در شورای امنیت سازمان ملل برای تحریم ایران لابی کرد.[3]
همچنین «جان هانا» از اعضای ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) 28 مهرماه 1388 یعنی یک ماه بعد از ماجراجویی فتنهگران در روز قدس، از ملاقات با شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز خبر میدهد و به روزنامه لسآنجلس تایمز میگوید «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند - شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم موثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن!»
با این حال این افراد به طور کتبی و عملی نسبت به ایجاد تحریم علیه ایران عمل کردهاند و مشاورههایی که به امریکاییها دادهاند نظیر نامهای که بدان اشاره شد سبب ایجاد تحریم ها و انگیزه و امید غرب برای براندازی نرم جمهوری اسلامی شد که به حق میتوان این افراد را از جمله کاسبان تحریم دانست که حیات و مماتشان در همین فضا شکل میگیرد و از این رو نباید خیلی نسبت به چنین نامههای خیانتکارانهای از این افراد که سابقه طول و درازی در این ماجرا دارند، تعجب کرد اما بایستی ماهیت اصلی این افراد را شناخت.