
امیررضا واعظی آشتیانی، قائم مقام اسبق سازمان تربیت بدنی و مدیرعامل اسبق استقلال که با این تیم در دوره هشتم لیگ برتر هم به عنوان قهرمانی دست یافت، پیرامون همین مباحث با مشرق به گفت و گو نشست. متن کامل صحبت های وی در ادامه می آید:
کفاشیان به شیعه کشِ بحرینی رأی داد
یکی از مباحثی که هم در کمیته بین المللی المپیک و هم فدراسیون های جهانی مطرح بوده، این است که سیاست را نباید در ورزش دخالت بدهند و هر دولتی بخواهد این کار را انجام دهد، نهادهای بین المللی مکلفند موضعگیری صریحی را انجام بدهند. متأسفانه شاهد هستیم "زر و زور" نقشی را نه تنها در ورزش؛ بلکه در عرصه های دیگر هم ایفا می کند. در ورزش می بینیم به سادگی با همین ابزار برگزاری جام جهانی را به قطر می دهند که جای تعجب نه تنها برای ما بلکه اهالی ورزش دنیا دارد. مطمئنا پشت این قضایا هم دیپلماسی سیاسی وجود داشته و هم زر و زور و ثروت. یا موضوع انتخاب رییس ای اف سی که متأسفانه یکی از آن کسانی هم که به او رأی داد، علی کفاشیان رییس وقت فدراسیون خود ما بود؛ با علم به اینکه می دانستند دولت شیعه کش و مسلمان کش بحرین و عربستان چه نقشی را می توانند در رأس فوتبال قاره ایفا بکنند.
با هراس بی دلیل از دخالت ندادن سیاست در ورزش عاجز شده ایم
متأسفانه دیپلماسی ورزشمان فوق العاده ضعیف است و تحت عنوان اینکه سیاست وارد ورزش نشود، برخی افراد در کشور این را اهرم کرده و خودشان را فارغ کرده اند از تحلیل اینکه فضای سیاسی کشور و حتی فضای سیاسی منطقه چه وضعیتی دارد. با این اهرم خودساخته خودشان را عاجز و محروم کرده و این در حالیست که می بینیم ورزش تبدیل به وسیله یا ابزاری در دنیا شده که دولت ها نگاه های سیاسی خودشان را با کمک آن به دیگران غالب کنند. آن وقت ما خودمان را از اینکه بتوانیم یک تحلیل درست در فضای بین المللی به لحاظ اینکه چه نقشی می توانیم در ورزش منطقه یا قاره داشته باشیم، محروم کرده و افرادی که صرفا می گویند ما فقط به ورزش می پردازیم را در راس کار قرار داده ایم. این نگاه متعلق به 40 ، 50 سال قبل است. امروزه دنیا دارد از این موضوع بهره می برد ولی ما خودمان را از آن محروم کرده ایم که نکند دخالت دولت در ورزش بوجود بیاید. در حالی که آن یک تعریف خاص خودش را دارد و الان نزدیک به یکی دو دهه است که مسئولین ورزش کشور را داریم با این ابزار به هراس می اندازیم که نکند اگر احیانا تحلیلی می شود، تمایل به مسایل سیاسی پیدا کند. از خودتان بپرسید آیا امروز دنیا این کار را نمی کند؟
ورزش شده ابزار پوشش جنایت علیه مسلمانان
بارها و بارها گفته ام که در المپیک 2012 لندن نماد فراماسونری در تمام ورزشگاه هایشان وجود داشت و زمانی که المپیک در لندن در حال برگزاری بود، در گوشه دیگر دنیا کشتار مسلمانان میانمار صورت گرفت ولی این فاجعه انسانی در هیاهوی تبلیغاتی المپیک محو شد یا در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی و در لابلای هیاهوی آن مسابقات و تبلیغاتی که در آن دوره وجود داشت، کشتار مردم مظلوم فلسطین صورت گرفت ولی کسی به آن موضوع دقت کرد؟ پس ببینید که دنیا دارد از ورزش به عنوان ابزاری برای پوشش جنایات خودش بهره برداری می کند.

دولت های مسلمان کش می گویند ایران امنیت ندارد
تعجب می کنیم که دولت کودک کشِ آدمکشِ مسلمان کشِ عربستان که بحرین هم در کنارش است و متأسفانه باید گفت قطر و امارات هم در کنار این آدم کشی نقش بسزایی دارند، اینها می آیند و می گویند که ما مسابقاتمان را در خاک ایران انجام نمی دهیم. این بحث به لحاظ حقوقی با هیچ کنوانسیون بین المللی جور در نمی آید. زمانی در خاک کشوری بازی برگزار نمی شود که در آنجا کودتایی در شرف انجام است یا زلزله و سیل و حالت های فورس ماژور پیش می آید که امنیت جانی وجود ندارد. کدامیک از این اتفاقات در ایران رخ داده که این ادعا را می کنند؟
بی عرضه هایی داریم که نمی توانند از حق ایران دفاع کنند
می بینید که در این ارتباط عربستانی ها هر کاری می کنند، ای اف سی یا حمایت می کند یا سکوت! از آن سمت می بینیم که مجامع بین المللی هم سکوت می کنند و این نشان دهنده این است که سیاست در تصمیم گیری ها دخیل است. در صورتی که مسئولان ورزش ما می توانستند به مجامع بین المللی اینگونه شکایت بکنند که عربستان علنا دارد سیاست را در ورزش دخالت می دهد. باید به آن ماده و مفادی که در مجامع بین المللی در رشته های ورزشی در فیفا و کمیته بین المللی المپیک وجود دارد استناد می کردند و از این طریق این تصمیم سازی های ساختگی را محکوم می کردند اما نکردند. حتی اگر به یاد داشته باشیم 5 ، 6 ماه پیش که این بحث مطرح بود وقتی مصاحبه می کردیم و تذکر می دادیم کفاشیان و دبیرکل وقت فدراسیون می گفتند که داریم مسایل را به خوبی جلو می بریم و می گفتند که آپشن هایی را بررسی می کنیم. خیلی جالب است از آپشن برای مردم حرف می زدند و آخر سر هم دست از پا درازتر برگشتند و جالبتر اینکه به هیچ مرجعی هم پاسخگو نبودند و حتی از حقانیت ما هم دفاع نکردند. آن زمان گفتم که فدراسیون ما باید مستندسازی کند. آنها را به مجامع بین المللی ارائه دهد و اگر آنها هم به این مسایل اهتمامی نداشتند، از رسانه هایی که در داخل یا بیرون از ایران در اختیار دارد کمک گرفته و آنها را منعکس کنند و نشان بدهند که عدالت در قبال کشور ما انجام نمی شود و نشان بدهند که حقوق کشورمان تضییع می شود. متأسفانه بی عرضه هایی در مجموعه فوتبال ایران هم هستند که توانایی دیپلماسی ورزشی و سیاسی قوی ندارند که بتوانند از این حق دفاع کنند.

توقع نداشته باشید نان به نرخ روز بخور از ایران استیفای حقوق کند؟
در هر صورت معتقدم که ما از سوءمدیریت داریم رنج می بریم؛ نه تنها در عرصه فوتبال و ورزش بلکه در عرصه های دیگر هم سوءمدیریت وجود دارد و خودمان و مردممان را با ادبیات مدیریت حداقلی تربیت می کنیم. یعنی همین است. می خواهید بخواهید، نمی خواهید نخواهید. یکی از اشکالات ما این است که ما از مدیران دسته چندم در رده های بالا استفاده می کنیم و قحط الرجالی را ایجاد کرده ایم تا افراد ناتوان بر مسند کار بنشینند و افراد خلاق و کسانی که مدیریت موفقی در گذشته داشته اند را به حاشیه می بریم و یک عده متملق گوی به نرخ روز نان بخور را در مسئولیت ها می گماریم که آنها بخواهند استیفای حقوق کنند. کسی که نان به نرخ روز می خورد که دلش به حال منافع کشورش نمی سوزد. کسی که به تملق و چاپلوسی برای منافع خودش متوصل می شود، دیگر دلش برای کشورش نمی سوزد. من بارها گفته ام برخی افرادی که کرسی های بین المللی دارند این کرسی ها بیشتر در جهت منافع شخصی شان است؛ نه منافع ملی.
کرسی دارهای ما دنبال سفر و منافع شخصی هستند
عرب ها به گونه ای چیدمان هیأت رییسه ای اف سی را طراحی و افرادی را انتخاب می کنند که اصلا فوتبالشان جایی از اعراب ندارد و در مرتبه یا درجه سوم فوتبال آسیا هم نیستند؛ ولی این افراد را با لابی انتخاب می کنند برای اینکه در مواقع ضروری از آرای آنها استفاده کنند. یعنی ما این توانایی و این مدیریت را هم نداریم که بتوانیم این مهم را انجام بدهیم. برخی افراد کرسی های بین المللی را در جهت منافع خودشان در اختیار دارند که صرفا فقط در جلسات فرمایشی آنها حضور داشته و در سفرهایی که برایشان تدارک دیده می شود، بروند و خوش بگذرانند. این افراد دنبال اینها هستند؛ نه منافع ملی ایران. البته باز هم تأکید می کنم که برخی از این افراد اینگونه فکر می کنند.
وزیر می تواند مدبرانه فدراسیون را هدایت کند
بارها گفته ام که بعد از تغییرات رخ داده در فدراسیون فوتبال، فقط راننده آن عوض شده و شرایط همان شرایط است و فقط یک قومی رفته و یک قومی با یک لهجه جدید دارد به جماعت قبلی اضافه می شود. کار جدید و خلاقیتی بوجود نیامده است. کارشناسان به خوبی می توانند در این باره تحلیل کنند؛ هم از نظر مدیریت ورزشی و هم ابعاد دیپلماسی. البته عده ای هستند که به نرخ روز نان می خورند و تا جایی که منافعشان حفظ شود، در همان حد اظهار نظر می کنند ولی کسانی که شجاعانه، منصفانه و منطقی نقد می کنند را کم داریم ولی در عین حال اگر نارسایی دیده می شود، چه از سازمان لیگ یا بخش های فدراسیون، اینها برگرفته از همان سیاست های گذشته و عوض شدن راننده این تشکیلات است. هیچ اتفاق جدیدی در فدراسیون نیفتاده و روز به روز هم شرایط پیچیده تر خواهد شد و اگر وزیر ورزش که مسئولیت کلان ورزش را در دست دارد، مدبرانه به این مسایل ورود نداشته باشد، با هراس از اینکه فیفا ورود می کند و نهادهای دیگر ورود می کنند، کاری از پیش نمی رود. باید این هراس ها را کنار گذاشت و اینها بازی بیش نیست و وزیر نباید نگران این مسایل باشند ولی مدبرانه و با تدبیر می توانند شرایط را به سمتی ببرند که فعالیت فدراسیون فوتبال براساس شایسته سالاری باشد.

چرا فدراسیون فوتبال دست یک باند همیشگی است؟
در فدراسیون برخی افراد را می بینم که دنبال منافع و جایگاه خودشان هستند و کمتر می بینم کسی را که بخواهد یک کار موفق مدیریتی بکند. افراد توانمندی در مجموعه فوتبال نمی بینم. اگر افرادی که در فدراسیون به عنوان کارگزار کار می کنند را رصد کنید و ببینید این افراد چه دسته افرادی هستند و سابقه عملکردی شان را مورد ارزیابی قرار بدهید، متوجه می شوید. اصلا آیا فقط فدراسیون فوتبال را باید یک گروه و باند و عده خاص اداره کنند؟ واقعا تعجب دارد. باید این عملکرد را منصفانه مورد ارزیابی قرارداد. من اعتقادم این است تا اتفاقات اساسی در مجموعه فدراسیون فوتبال ایجاد نشود و نگاه ها در این فدراسیون تغییر نکند و تا زمانی که نیروهای مستعد توانمند خوشفکر و خلاق در مجموعه فدراسیون نباشند هیچ اتفاق جدیدی را شاهد نخواهیم بود و همین رویه روزمرگی را همچنان ادامه می دهیم و روز به روز عقب گرد خواهیم داشت.