به گزارش مشرق، آقای سعید حجاریان ضمن اینکه بیان داشته «تئوریسین اصلاحات نیستم»، دوباره از «فتح سنگر به سنگر» سخن گفته و با صراحت تاکید کرده است که الان هم به فکر فتح سنگر به سنگر از طریق انتخابات شوراها و ریاستجمهوری هستیم. البته وی این تز را قاعده سیاسی همه دنیا خوانده و آن را از مقتضیات سیستم انتخابات دانسته است.
اگر گریزی کوتاه به سابقه این استرتژی داشته باشیم به کوران اصلاحات و بحرانهای سیاسیای میرسیم که یک طیف سیاسی هویت خود را در ایجاد و تداوم آن میدید. پس از پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات 76 و تکرار این پیروزی در انتخابات دوسال بعد مجلس ششم و سپس شوراها، آنها را به این نتیجه رساند که میتوانند نهادهای دیگر را نیز فتح کنند؛ تفکری که در پایان حذف شدن از حاکمیت را در پی داشت.
در این ورطه، نه تنها مسائل و معضلات جامعه تحتالشعاع این حواشی سیاسی قرار گرفته بود، بلکه از بعد داخلی و خارجی نیز کشور در وضعیت مناسبی قرار نداشت و همان زمان بود که بزرگترین ساختارشکنیها نسبت به انقلاب و اسلام در فضای سیاسی و فرهنگی به وقوع پیوست و مجلس ششم با تمام ادعاهایش، نام خود را بهعنوان ضعیفترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی ثبت کرد و در اوج خوش رقصیهای دولت برای غرب، ایران از سوی آمریکا «شر مطلق» خوانده شد.
البته با روی کارآمدن دولت آقای حسن روحانی، اصلاح طلبان که به دلیل سیاستهای غلط و خطاهای راهبردی رهبرانشان در بنبست سیاسی قرار گرفته بودند با طرح دوباره استراتژی فتح سنگر به سنگر، سعی کردند موجودیت خود را شارژ کنند. پس از روی کار آمدن روحانی و جایگزین شدن مسجد جامعی به جای چمران در شورای شهر، مجدداً صحبت از پروژه «فتح سنگر به سنگر» به میان آمد. گویی این طیف ساختارشکن نمیخواهد از تاریخ درس عبرت بگیرد. هرچند که این فتح نیز طولی نکشید و مجدداً ریاست شوراها بهدست اصولگرایان افتاد.
حال تئورستین این جریان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 و شوراها، بهکارگیری این استراتژی را دوباره به هم قطارانش توصیه میکند و میگوید:«ما به دنبال ایجاد سنگرهای مستحکم از طریق جامعه مدنی هستیم .«فتح سنگر به سنگر» یعنی اینکه از طرق قانونی و از راه صندوق رأی، اصلاحطلبان ابتدا به شوراها و بعد از آن به ریاست جمهوری برسند.»
حجاریان فتح سنگر به سنگر را از قواعد دموکراسی میداند؛اما بهراستی در ساختار دموکراتیک و مبتنی بر انتخابات، فتح سنگر به سنگر چه مفهومی دارد؟ مگر نه این است که مردم بهطور دورهای و آزادانه به فرد، گروه یا حزب مورد نظر رأی میدهند؟ آیا پیروزی یک فرد در یک دوره از انتخابات ریاست جمهوری به معنای فتح سنگر ریاستجمهوری است؟ آیا حجاریان به سوءاستفاده از امکانات و ساختارهای دولتی برای اهداف جناحی در انتخاباتهای دیگر معتقد است؟ آیا حجاریان به رغم ظاهر دموکراتیک در مواضعش، به یک نوع دیکتاتوری الیگارشیک معتقد نیست و اینکه به واسطه تصرف برخی نهادهای دموکراتیک و اعمال نفوذهای ساختاری، دموکراسی و انتخابات را ذبح کرده و سلطه جناح موردنظر خود را بر نهادهای حکومتی قرار دهد؟
اگر نگاهی به وضعیت سیاسی امروز جامعه بیندازیم، قرابت برجستهای بین وضعیتی که حجاریان در دهه 70 حرف از تز «فتح سنگر به سنگر» میزد و وضعیت کنونی کشور میبینیم. برخی از مسوولان این دولت هم ظاهراً بدشان نمیآید که با سخنان و مواضعشان کشور را وارد دوقطبیهای کاذب و چالشهای ساختگی کنند. حجاریان که مؤکدا روحانی را کاندیدای موردنظر خود برای انتخابات سال بعد میداند، طبیعی است به عنوان بازوی کمکی روحانی، برای ایجاد حاشیه و بحران به چنین مواضعی روی بیاورد.
اگر از لحاظ محتوایی در سخنان حجاریان دقیق شویم، شاید بتوان به سرنخهایی از استراتژی احتمالی اصلاحطلبان برای آینده دست یافت. اصلاحطلبان در انتخابات 92 زمینه اجتماعی لازم را نداشتند و مجبور شدند با استعفاء دادن کاندیدای خود، پشت روحانی قرار گیرند. روحانی با سابقه سیاسی راست، اکنون تحت نفوذ اصلاحطلبان است؛ اما روحانی ظرفیت محدودی برای اصلاحطلبان برای ورود به سنگرهای جدید هنجارشکنی گفتمان انقلاب دارد لذا دولت وی نمیتواند هدف موردنظر آنها را تأمین کند و زمینهچینی برای ورود کاندیدایی رادیکال در انتخابات بعدی بهعنوان سنگری جدید میتواند هدفگذاری بعدی آنها باشد. با این وجود این طیف بحرانزی و حاشیهزا، در این چند دهه یا چنین استراتژیهایی نتوانسته طرفی بربندد و مطاع جناحی خود دست یابد.
*صبح نو