به گزارش مشرق، طولانیترین عکس پانورامای جهان از عظیمترین پیادهروی و تجمع تاریخی در اربعین حسینی یکی از رویدادهای مهم هنری است که توسط «سیداحسان باقری» به ثبت رسیده است.
وی از جمله عکاسانی بوده که چندین سفر به کربلا داشته و نزدیک به 4 هزار فریم عکس با محورهای مختلف از این سفرها تهیه کرده است.
* بعد از سقوط صدام به پیادهروی اربعین رفتم
باقری درخصوص تعداد سفرهایی که به کربلا داشته اظهار داشت: به یاد دارم یکی از علما پای منبر به حدیثی اشاره کردند که ثوابی به زیارت اربعین داده شده است که به هیچ عملی داده نشده و انسان را عاقبت به خیر میکند. این موضوع برایم مهم بود و سال 1383 و در نخستین اربعین بعد از سقوط صدام، پیاده به کربلا رفتیم.
وی یادآور شد: در کل مسیر نجف ـ کربلا یک موکب ساده و کپر مانند وجود داشت که عشایر بین مردم نذری پخش میکردند. بعد هم روز اربعین به کربلا رسیدیم، آن روز حرم امام حسین (ع) به قدری خالی از جمعیت بود که به راحتی زیارت کردم؛ در واقع فضا قابل مقایسه با جمعیت امروز نبود.
* عکسهایی که هیچ وقت به دستم نرسید
مدیر خانه عکاسان ایران یادآور شد: آن موقع با دوربین آنالوگ عکاسی کردم اما متأسفانه دوربینم در کاظمین گم شد و عکسها هیچ وقت به دستم نرسید.
وی افزود: در مجموع 11 سفر به کربلا داشتم که 8 سفر آن پیادهروی اربعین بود. با توجه به تجربهای که در سال 83 داشتم، از سال 87 هر سال تجهیزات عکاسی را به همراه خود داشتم. از سال 87 تا امروز که در پیادهروی اربعین حضور داشتم، هر سال شاهد یک عظمت تصاعدی بودهام و تغییر و تحول و حرکت جدید در پذیرایی از زائران بوده است.
باقری درباره پروژههای عکاسی گفت: طی سالهای 87 و 88 با کاروان دانشگاه هنر به کربلا رفتم؛ سالهای بعدی هم به شکل مختلف جمعی و گروهی رفتم و پروژههایی را دنبال کردم. به عنوان مثال تا 2 سال روی پرتره زائران اربعین کار کردم که مجموعهای از عکسهای منتخب، سال 93 در قالب کتابی با عنوان «پیاده آمدهام» چاپ شد.
وی یادآور شد: 2 سال هم درگیر پانورامای مسیر اربعین بودم. البته این پانوراما باید این روزها رونمایی میشد اما گویا اولویتهای دیگری برای مسئولان وجود داشت و این اتفاق نیفتاد.
* ثبت طولانیترین عکس پانورامای جهان از پیادهروی اربعین حسینی
باقری پیرامون نحوه تهیه طولانیترین عکس پانورامای جهان از پیادهروی اربعین حسینی، گفت: در سالهایی که به پیادهروی اربعین میرفتم، حسرت میخوردم که باید این عظمت را به مردم دنیا نشان داد. چون این عکسهای پراکنده نمیتواند عظمت اربعین را نشان دهد؛ بنابراین تصمیم گرفتم بزرگترین عکس از جاده نجف - کربلا را بگیرم و ثبت جهانی شود.
وی بیان داشت: برای تهیه این عکس، تلاش کردیم تا هلیکوپتری در اختیارمان بگذارند؛ اما نشد. سال 93 با حمایت حوزه هنری توانستیم به همراه یک تیم، دستگاه هلیبرد تهیه کنیم و از این طریق بتوانیم از مسیر عکس بگیریم. اما به دلیل انفجاری که رخ داده بود، نیروهای امنیتی به وسایلمان در فرودگاه نجف گیر دادند و این اتفاق نیفتاد.
مدیر خانه عکاسان ایران خاطرنشان کرد: سال 94 هم تصمیم گرفتم که عکس پانورامای از پیادهروی اربعین تهیه کنم؛ با یک تیم دیگری عازم شدیم اما این بار شرایط سختی داشتیم و با پولی که از طریق نذری مردم جمع کرده بودیم، اقدام کردیم؛ بالاخره توانستیم 8 کیلومتر از جاده نجف ـ کربلا را عکس پانوراما بگیریم. بعد از عکسبرداری، طی 4-3 ماه تیم تخصصی عکسها را به هم چسباندند و عکسی به عرض 160 سانتیمتر و طول 160 متر آماده شد.
* کوتاهی نهادهای فرهنگی برای ثبت طولانیترین عکس پانوراما از اربعین
وی
یادآور شد: از زمان آماده شدن عکس، رایزنی با نهادهای مختلف برای نمایش و
رونمایی این عکس در ایران و کشورهای دیگر شروع شد. اما در این 6 ماه به
سرانجامی نرسید و فقط تعریف و تمجید از کار و در نهایت بهانههای مختلف
برای عدم حمایت.
این کار قرار بود در قالب یک اینستالیشن و در فضای شهری در طول 160 متر
نمایش داده شود. اما نهادهایی که مدعی و متولی کار در زمینههای فرهنگی،
هنری و مذهبی هستند حاضر نشدند از چنین کاری که در نوع خود ثبت رکورد و
یگانه است حمایتی انجام دهند.
باقری اضافه کرد: البته بنده هنوز در تلاشم که عکس کاملتری در اربعین امسال با هلیکوپتر ثبت شود و اگر عکس سال گذشته به نمایش عمومی میرسید قطعا اقناع تکمیل این عکس کار سادهتری بود.
* بهترین خاطره من از پیادهروی اربعین
وی با اشاره به خاطراتی از زائران اربعین حسینی گفت: تمام لحظات این سفر جذاب است؛ حتی در مجموعه عکس اربعین سعی به انتقال این لحظات کردم. برخی از زائران بدون هیچ امکاناتی به کربلا برای زیارت میآمدند؛ برخی از آنها فقط یک پتو به همراه خود میآوردند و زمانی که زائران برای استراحت به موکبها میروند، اینها با همان پتو که به همراه دارند و لبخندی با نهایت رضایت از این زیارت بهره میبرند.
مدیر خانه عکاسان ایران افزود: یکی از بهترین خاطرات من از پیادهروی اربعین در سال 92 اتفاق افتاد؛ از جاده حله - کربلا حرکت میکردیم؛ در این جاده هیچ ایرانی نبود؛ وقتی فهمیدند که ما ایرانی هستیم، التماس میکردند که برای پذیرایی به منازلشان برویم؛ حتی در جایی انفجار شده بود و مجبور شدیم در ایست بازرسی قرار بگیریم؛ ما به زبان عربی تسلط نداشتیم؛ 2-3 نفر از شبکه تلویزیونی بودند و با مشکل مواجه شدیم.
وی بیان داشت: در همان فضا یک جوان فارسی زبان مشکلمان را پرسید و در عرض دو دقیقه کارت وزارت کشور عراق را به نیروهای امنیتی نشان داد و ما توانستیم بازگردیم. بعد از این اتفاق میخواستم از آن مرد جوان تشکر کنم که دیگر او را ندیدیم. این سؤال برای ما باقی ماند که چه کسی بود که فارسی صحبت میکرد و کارت وزارت کشور عراق به همراه داشت! بعد هم وقتی میخواستیم راهی کربلا شویم، فردی ما را تا کربلا همراهی کرد در حالی که قصد آمدن به کربلا را نداشت اما آمد و رو به حرم امام حسین(ع) سلام داد و برگشت.
باقری خاطرنشان کرد: در طول سفر اربعین گاهی تحلیلهایی از افراد بیسواد میشنویم که با بصیرت و بینش درباره وضعیت جهان اسلام و سیات صحبت میکنند در صورتی که اگر چنین تحلیلها را برخی مسئولان داشتند شاهد اتفاقات بهتری در کشور بودیم.
* میزبان عراقی تمام فضای خانهشان را در اختیار ما گذاشت
وی با اشاره به خاطرهای از رفتار حسنه میزبانان عراقی با زائران اربعین، خاطرنشان کرد: بعد از شکست پروژه عکس پانورامای سال 93 از یک مردی آدرس پرسیدیم؛ وی تا فهمید ما غریبه هستیم، ما را برد خانهاش بعد گفت من باید فردا به محل کار بروم و فقط امشب تا صبح میتوانم میزبان شما باشم. ساعت 11 از خواب بیدار شدیم؛ صاحبخانه به محل کار رفته و پسرعمویش آمده بود که برای ما صبحانه بیاورد؛ ما 4-3 روز آنجا بودیم و هر وعده از ما پذیرایی کردند حتی آنها کل فضای منزلشان را در اختیار ما گذاشتند؛ فکر میکردیم شاید ما در ایران این کار را نکنیم چون خیلی از خودگذشتگی میکنند و با جان و مال از زائر امام حسین (ع) پذیرایی میکنند.
* کودکی که در حرم علمدار کربلا شفا گرفت
باقری اضافه کرد: در این سفرها هم خودمان شاهد کرامات اهل بیت(ع) بودیم و مردم عراق هم این کرامات را برای ما روایت میکردند. یکی از کراماتی که من شاهدش بودم مربوط به شفای کودک فلج عراقی بود.
وی بیان داشت: به یاد دارم در سال 87 یک مرد عرب با فرزند فلج خود وارد حرم حضرت ابوالفضل (ع) شدند؛ پدر کودک جلوی ضریح ایستاد و جملهای به عربی گفت؛ با توجه به وضعیت کودک و دل شکسته پدرش، توجه ما به آنها جلب شد؛ من شاهد شفا گرفتن این کودک فلج بودم که از طرف ضریح به سمت پدرش میدوید. بعد هم یک مداح آذریزبان شروع به خواندن روضه حضرت ابوالفضل (ع) کرد.