من با تویوتا و ایشان با کمپرسی از جاده دشت پنجوین مهمات را زیر شدیدترین گلوله باران دشمن پای قبصه رساندیم و گفت: برادر حال کردی با چه سرعتی مهمات را آوردم؟

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، جانباز فیروز احمدی از دیدبان های لشکر 10 سید الشهدا (علیه السلام)، به بهانه سالگرد اجرای عملیات والفجر چهار از شهید حاج احمد غلامی که آن زمان در نبود حاج کاظم نجفی رستگار، فرماندهی تیپ 10 در انی عملیات را بر عهده داشت، یادی کرده و خاطره ای را بازگو کرده است.
 
چون عملیات آخر پاییز بود و فصل بارندگی و خاک منطقه رسی بود، یکی از مشکلات رساندن مهمات پای قبصه ها بود چون اگر می خواستید از دشت پنجوین بیایید در دید دشمن بودید و ماشین سنگین هم به سختی می آمد ولی با تویوتا و موتور می شد این مسیر که کوتاه بود را با سرعت زیاد رفت و برگشت ولی برای انتقال مهمات باید از ارتفاعات لَری استفاده می شد. خاکی بودن جاده و لعزندگی بسیار مشکل زا بود.
 
یک بار که برای هماهنگی آتش توپخانه به مقر ارتش که در احمدآباد بود رفته بودم، راننده ای که مهمات زده بود به حرف برادران ارتشی توجه نمی کرد وم همات را به خط نمی برد چون از طرف وزارت راه و ترابری آمده بود. برادران ارتشی به من گفتند چون شما از سپاه هستید به ایشان بگویید این بار را به خط ببرد.

من جلو رفتم و گفتم: چرا نمی بری؟ کمی توجه کردم و دیدم معتاد، خمار و منتظر مواد است. از سردشت به بانه یک مینی بوس نگه داشت. او رفت مواد گرفت و آمد. گفت: برویم.  گفتم: برو پایین بکش ولی باید این مهمات را به خط برسانی. موقعی که برگشت؛ با قوت و جفت پا به بالا پرید و گفت برویم...

من با تویوتا و ایشان با کمپرسی از جاده دشت پنجوین مهمات را زیر شدیدترین گلوله باران دشمن پای قبصه رساندیم و گفت: برادر حال کردی با چه سرعتی مهمات را آوردم؟
 
خدایا تمام معتادان دخانی ما را نجات بده که دشمن بدین وسیله بهترین فرزندان این آب و خاک را از جامعه ترد کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس