به گزارش خبرنگار مشرق، این سازمان در گزارش خود آورده است: «وقتی صحبت از واکنش نشان دادن به طغیان اسلامهراسی به میان میآید اتاقهای فکر محافظهکار نیز خود را تا حدی در مخمصه میبینند. از یک طرف آنها میخواهند که حزب ملی انگلیس و مجمع دفاعی انگلیس را به خاطر نژادپرستی و خشونتهایشان محکوم کنند، و از طرفی میخواهند تا وسعت و وجود نژادپرستی ضداسلامی را ناچیز جلوه دهند، چرا که ممکن است این کار سبب منحرف شدن توجهات از «اسلامگرایی» شود. ایراد وارده به موضع آنها این است که آنها در نهایت فعالیتهای سیاسی صلحآمیز گروههای مسلمان را محکوم میکنند، در حالی که شیوه کار خشونتآمیز گروههای نژادپرست و اسلامهراسی چون مجمع دفاعی انگلیس را ناچیز جلوه داده و یا حتی توجیه میکنند».
اسپینواچ در این گزارش به بررسی دو تا از مشهورترین اتاق فکرهای انگلیس پرداخته که در زمینه نقش اسلام در سیاستهای انگلیس فعالیت دارند، یعنی «مرکز همبستگی اجتماعی» (Centre for Social Cohesion) و «تبادلات سیاسی» (Policy Exchange). «مرکز همبستگی اجتماعی» اساساً بر روی اسلام متمرکز است، در حالیکه دامنه کاری سازمان «تبادلات سیاسی» بیشتر میباشد. با این حال، فعالیت آنها سیر کاملاً یکسانی را دنبال میکند. این گزارش تصریح میکند: «هر دوی این اتاقهای فکر سیاستهای ضدتروریستی مبتنی بر امنیت را رد کرده و در عوض به دنبال احیای سیاستهای بیاعتبارِ ضدبراندازیِ دوران جنگ سرد میباشند».
در ادامه اسپینواچ با بررسی تفکر استفاده از سیاستهای ضدبراندازی دوران جنگ سرد بیان میدارد: «تفکر ضدبراندازی آن دوره سبب تحلیل آزادیهای مدنی شده و تأثیری مشکلزا بر روی سیاست ضدتروریستی داشت. آنها دست به خطر زده و اشخاص فعال در زمینه کارهای مشروع سیاسی را سرکوب کردند، در حالیکه نسبت به کسانی که تهدید واقعی خشونت بودند دچار سوءتفاهم شدند. به علت بکارگیری این رویکردِ به شدت آرمانی، هردوی این اتاقهای فکر مرتباً به مسلمانان فعال سیاسی، سازمانهای مسلمان، و نهادهای سنتی لیبرال مانند کلیساها، دانشگاهها، مدارس، و کتابخانهها حمله کردند. سازمان تبادلات سیاسی در یکی از گزارشهای خود به نام «دزدی اسلام انگلیسی»، به مساجدی که متهم به ترویج ادبیات افراطگرایی بودند شدیداً حمله کرد. پس از اینکه شواهد کشفشده بیبیسی نشان داد که یافتههای این گزارش جعلی هستند این گزارش متعاقباً از وبگاه این اتاق فکر برداشته شد».
در این گزارش اشاره شده است که با نگاه به سوابق انتشاراتی این اتاقهای فکر میتوان دریافت که آنها نسبت به تهدید ناشی از «اسلامگراها» و به اصطلاح اسلامگرایی نهادهای عمومی تا حد امکان اغراق میورزند: «نگرانی آنها برگفته از تهدید ناشی از تروریسم یا حتی مهاجران غیرقانونی نیست. بلکه این امر مبتنی بر تحلیلهای ضدبراندازی آنها میباشد. همانطور که سازمان تبادلات سیاسی در گزارشی تحت عنوان «با هم در زندگیای جدای از هم» آورده است، این مسئله آنها را نیز به ارائه این نظر منتهی میکند که تجارب اسلامهراسی و تبعیض نسبت به مسلمانان انگلیس صرفاً «افسانههایی» است که دستپرورده «ذهنیت فرد قربانی» میباشد».
اسپینواچ نادیده گرفتن و دست کم گرفتن مشکلات ناشی از ترویج اسلامهراسی را مشکل کنونی جامعه انگلیس دانسته و میآورد: «این ناچیز شمردن اسلامهراسی، در تحلیلهای راستگرایان افراطی این اتاقهای فکر نیز دیده میشود. مرکز همبستگی اجتماعی دو گزارش در خصوص راستگرایان افراطی انگلیس تهیه کرده است. یکی از آنها در مورد حزب ملی انگلیس است که خصوصاً میزانی که تحت تأثیر دیگر جریانهای اسلامهراس قرار گرفته است را چندان نشان نمیدهد. اتحاد «حزب ملی انگلیس» با جنبش جهادستیزی و متعاقب آن ظهور مجمع دفاعی انگلیس یکی از چند پیشرفت بسیار مهم در حوزه راستگرایان افراطی انگلیس در سالهای اخیر بوده است. با این حال در هیچ یک از گزارشهای مرکز همبستگی اجتماعی به درستی به راستگرایان افراطی پرداخته نشده است. با توجه به تماسهای خود مرکز همبستگی اجتماعی با اعضای جنبش جهادستیزی مانند رابرت اپینسر آمریکایی این امر چندان هم تعجبآور نیست. با این حال کاملاً برخلاف تحلیلهای مرکز همبستگی اجتماعی در مورد دیگر اَشکال افراطگراییهای سیاسی، مدیر این سازمان داگلاس موری، مجمع دفاعی انگلیس را «واکنشی قابل پیشبینی به شکستهای سیاسی» قلمداد کرده و اخیراً این لیگ را «واکنشی کاملاً عمومی از سوی غیرمسلمانان به اسلامگرایی» توصیف کرده است».
در پایان اسپینواچ علت بروز حوادث نروژ را افراط اتاقهای فکر در ترویج و پرورش ایده مرگبار بودن تهدید ناشی از اسلامگرایی در کشورهای اروپایی میداند: «حوادث نروژ اکنون توجهات را به خشونت راستگرایان افراطی معطوف کرده و به ویژه سبب پر رنگ شدن خطر ناشی از گسترش عقاید اسلامهراسی شده است. معیارهای متناقض موجود در قلب رویکردِ اتخاذشده توسط «تبادلات سیاسی» و «مرکز همبستگی اجتماعی» نشان میدهد که هر سیاستگذار یا سیاستمدار علاقهمند به امنیت عمومی و سلامتی نظام دموکراتیک باید دریابد که عقاید اسلامهراسی تنها محصول خشونت گروههای راستگرای افراطی نیست بلکه میتواند توسط اتاقهای فکر به ظاهر محترم نیز پرورش یابد».برای دریافت این گزارش اینجا کلیک کنید.