به گزارش مشرق، به نقل از پایگاه خبری بیروت پرس، تردیدی نیست که نقش دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از همان آغاز جنگ در سوریه به طور کامل آشکار بود. رژیم صهیونیستی از سرگرم شدن ارتش سوریه در نبرد با گروههای تروریستی بیشترین استفاده را میبرد. این رژیم به طور آشکار از گروههای تروریستی به ویژه در مناطق جنوب سوریه پشتیبانی میکرد.
اگر به طور گذرا تحرکهای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را در سوریه یادآوری کنیم دیده میشود که یک تیم ویژه صهیونیستی برای هدف قرار دادن فرودگاههای نظامی سوریه و خلبانان آن به گروههای تروریستی کمک میکردند. این گروهها چندین عملیات را به سود رژیم صهیونیستی انجام دادند. افزون بر این، یک تیم صهیونیستی ویژه برای مدیریت و برنامه ریزی عملیاتها در مکانهای حضور تروریستها فعالیت میکردند.
این گروه بر شماری از اقدامهای تروریستی که در آن تعدادی از افسران ارتش سوریه و دانشمندان آن هدف قرار گرفتند، نقش داشتند. همچنین این گروهها از راه رصدها، رادارها، مراکز جنگ الکترونیک و به کار انداختن دستگاههای جاسوسی پیشرفته و دیگر مهمات، ارتش سوریه را زیر نظر داشتند و بسیاری از نهادهای ارتش را هدف قرار دادند.
در جنوب سوریه هنوز هم اوضاع متفاوت است. رژیم صهیونیستی پش از شکست پی در پی تروریستها و ناکامی این گروهها در حمص، القصیر، القلمون و به ویژه یبرود که آزاد سازی آن به معنای شکست طرحهای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود برای برپایی منطقه حائل تلاش کرد. با آغاز جنگ در سوریه این طرح به تجزیه سوریه و فروپاشی ارتش آن و پایان دادن به قدرت آن به طور کلی و رفع خطر برای رژیم صهیونیستی منتهی میشد. اما روند بر خلاف خواسته برنامه ریزان و در راس آن رژیم صهیونیستی پیش رفت و وضعیت تفاوت پیدا کرد به طوری که دولت سوریه و در راس آن نهادهای ارتش توانستند طی بیش 5 سال گذشته مقاومت کنند و پیروزی های پی در پی را به دست آورند.
به طور طبیعی هیچ عاقلی انکار نمیکند که سوریه قربانیان بسیاری در این راه داده و این کشور ویران شده است. اما هنگامی که درباره رویارویی فراگیر و همچنین هدفهای دشمنان اندیشیده میشود، پایداری و پیروزی، تدبیر اساسی است که باید به آن تکیه کرد. شمار اندکی از افراد ماهیت تدبیرهایی را که فرماندهان نظامی برای باقی ماندن قدرت بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی می اندیشند، درک میکنند.
این مسالهای است که از آغاز مرحله نخست جنگ علیه سوریه و حتی در مراحل پیش از جنگ در سطح رهبران سیاسی برای آن تصمیم گیری شده است. در این تصمیم گیری از تجربه مقاومت لبنان کمک گرفته شده است. تصمیم گیری شده است تا ارتش سوریه آموزش داده شود تا با وجود اختلاف زیاد در سلاح و امکانات بتواند در برابر رژیم صهیونیستی رویارویی کند.
در این زمینه انتشار واحدهای پیاده نظام، زره پوشها و توپخانهای از تصمیمهای قاطعی بود که گرفته شد تا ارتش با ضربههای کمرشکنی روبرو نشود. در این زمینه تغییرهایی در سلاح های هوایی و موشکهای زمین به زمین داده شد تا قدرت بازدارندگی و موازنه با رژیم صهیونیستی در هر گونه درگیری فراگیر تحقق یابد.
طی سالها رهبری سوریه به خاطر مسائل فناوریهای مربوط به فاش نشدن رازهای مربوط به سامانهها و رادارها از موشکهای پدفند هوایی استفاده نکرد؛ زیرا هدف اصلی رژیم صهیونیستی از حملههای هوایی تلاش برای کشف اسرار سامانههای راداری موشکهای پدفندی هوایی سوریه بود. این در حالی است که این مساله تا این لحظه یکی از بزرگترین معماهایی است که نیروهایی هوایی رژیم صهیونیستی نتوانستهاند به آن پی ببرند.
رویداد بزرگ اکنون با هدف قرار دادن و سرنگونی جنگندههای رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست، در زمان اجرای این عملیات، تصمیمهای نظامی و سیاسی که پیش از عملیات در این زمینه گرفته شده نهفته است. این تصمیم نشان دهنده تحول بزرگ در شیوه رویارویی و پیامهایی است که از راه این عملیات به رژیم صهیونیستی فرستاده میشود.
اگر بدانیم که عملیات سرنگونی جنگنده رژیم صهیونیستی در راستای نبرد قادسیه در جنوب که توسط گروههای تروریستی و با پشتیبانی مستقیم توپخانهها و جنگندههای رژیم صهیونیستی آغاز شده صورت گرفته است این به مفهوم آن است چشم پوشی از جنگندههای رژیم صهیونیستی احتمال داشت که سبب شود این جنگندهها از گروههای تروریستی در همه مراحل این عملیات حمایت کنند.
در هر حال با وجود اینکه رژیم صهیونیستی سرنگونی 2 جنگنده خود را تکذیب کرده است ما در برابر تحول بزرگی هستیم که بیانگر آن است که نظام سوریه با این عکس العمل راهبردی به همه اعلام کرده است که قدرت های دفاعی سوریه پس از سپری شدن بیش از 5 سال هم میتواند دست به ماموریتهای اساسی بزند که به وسیله آن حاکمیت و وحدت سرزمینی سوریه را حفظ کند.
اگر به طور گذرا تحرکهای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را در سوریه یادآوری کنیم دیده میشود که یک تیم ویژه صهیونیستی برای هدف قرار دادن فرودگاههای نظامی سوریه و خلبانان آن به گروههای تروریستی کمک میکردند. این گروهها چندین عملیات را به سود رژیم صهیونیستی انجام دادند. افزون بر این، یک تیم صهیونیستی ویژه برای مدیریت و برنامه ریزی عملیاتها در مکانهای حضور تروریستها فعالیت میکردند.
این گروه بر شماری از اقدامهای تروریستی که در آن تعدادی از افسران ارتش سوریه و دانشمندان آن هدف قرار گرفتند، نقش داشتند. همچنین این گروهها از راه رصدها، رادارها، مراکز جنگ الکترونیک و به کار انداختن دستگاههای جاسوسی پیشرفته و دیگر مهمات، ارتش سوریه را زیر نظر داشتند و بسیاری از نهادهای ارتش را هدف قرار دادند.
در جنوب سوریه هنوز هم اوضاع متفاوت است. رژیم صهیونیستی پش از شکست پی در پی تروریستها و ناکامی این گروهها در حمص، القصیر، القلمون و به ویژه یبرود که آزاد سازی آن به معنای شکست طرحهای دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود برای برپایی منطقه حائل تلاش کرد. با آغاز جنگ در سوریه این طرح به تجزیه سوریه و فروپاشی ارتش آن و پایان دادن به قدرت آن به طور کلی و رفع خطر برای رژیم صهیونیستی منتهی میشد. اما روند بر خلاف خواسته برنامه ریزان و در راس آن رژیم صهیونیستی پیش رفت و وضعیت تفاوت پیدا کرد به طوری که دولت سوریه و در راس آن نهادهای ارتش توانستند طی بیش 5 سال گذشته مقاومت کنند و پیروزی های پی در پی را به دست آورند.
به طور طبیعی هیچ عاقلی انکار نمیکند که سوریه قربانیان بسیاری در این راه داده و این کشور ویران شده است. اما هنگامی که درباره رویارویی فراگیر و همچنین هدفهای دشمنان اندیشیده میشود، پایداری و پیروزی، تدبیر اساسی است که باید به آن تکیه کرد. شمار اندکی از افراد ماهیت تدبیرهایی را که فرماندهان نظامی برای باقی ماندن قدرت بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی می اندیشند، درک میکنند.
این مسالهای است که از آغاز مرحله نخست جنگ علیه سوریه و حتی در مراحل پیش از جنگ در سطح رهبران سیاسی برای آن تصمیم گیری شده است. در این تصمیم گیری از تجربه مقاومت لبنان کمک گرفته شده است. تصمیم گیری شده است تا ارتش سوریه آموزش داده شود تا با وجود اختلاف زیاد در سلاح و امکانات بتواند در برابر رژیم صهیونیستی رویارویی کند.
در این زمینه انتشار واحدهای پیاده نظام، زره پوشها و توپخانهای از تصمیمهای قاطعی بود که گرفته شد تا ارتش با ضربههای کمرشکنی روبرو نشود. در این زمینه تغییرهایی در سلاح های هوایی و موشکهای زمین به زمین داده شد تا قدرت بازدارندگی و موازنه با رژیم صهیونیستی در هر گونه درگیری فراگیر تحقق یابد.
طی سالها رهبری سوریه به خاطر مسائل فناوریهای مربوط به فاش نشدن رازهای مربوط به سامانهها و رادارها از موشکهای پدفند هوایی استفاده نکرد؛ زیرا هدف اصلی رژیم صهیونیستی از حملههای هوایی تلاش برای کشف اسرار سامانههای راداری موشکهای پدفندی هوایی سوریه بود. این در حالی است که این مساله تا این لحظه یکی از بزرگترین معماهایی است که نیروهایی هوایی رژیم صهیونیستی نتوانستهاند به آن پی ببرند.
رویداد بزرگ اکنون با هدف قرار دادن و سرنگونی جنگندههای رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست، در زمان اجرای این عملیات، تصمیمهای نظامی و سیاسی که پیش از عملیات در این زمینه گرفته شده نهفته است. این تصمیم نشان دهنده تحول بزرگ در شیوه رویارویی و پیامهایی است که از راه این عملیات به رژیم صهیونیستی فرستاده میشود.
اگر بدانیم که عملیات سرنگونی جنگنده رژیم صهیونیستی در راستای نبرد قادسیه در جنوب که توسط گروههای تروریستی و با پشتیبانی مستقیم توپخانهها و جنگندههای رژیم صهیونیستی آغاز شده صورت گرفته است این به مفهوم آن است چشم پوشی از جنگندههای رژیم صهیونیستی احتمال داشت که سبب شود این جنگندهها از گروههای تروریستی در همه مراحل این عملیات حمایت کنند.
در هر حال با وجود اینکه رژیم صهیونیستی سرنگونی 2 جنگنده خود را تکذیب کرده است ما در برابر تحول بزرگی هستیم که بیانگر آن است که نظام سوریه با این عکس العمل راهبردی به همه اعلام کرده است که قدرت های دفاعی سوریه پس از سپری شدن بیش از 5 سال هم میتواند دست به ماموریتهای اساسی بزند که به وسیله آن حاکمیت و وحدت سرزمینی سوریه را حفظ کند.