در واقع عربستان از طریق ایجاد فضاهای اقلیمی از خلأهای مجازی تفکیک قومی و مذهبی در ایران با توجه به رهیافتهای ژئوپلیتیکی (آیکونوگرافی) درصدد است که مطالبات سیاسی - مکتبی خود را در منازعه و نبردهای منطقهای و حتی در جهان اسلام را با جمهوری اسلامی از طریق سمپاشیهای فرقهای در قالب تضادهای مذهبی و قومی جستجو کند.
در بیانی جامعتر باید بیان کرد که سعودهای از طریق سرمایهگذاریهای هدفدار در مناطقی چون سیستان و بلوچستان و کردستان درصدد گسست اتنیک - ژئوپلیتیک (قومی در جغرافیای سیاسی) با ساختار سیاسی نظام اسلامی در ایران میباشند. فلذا به تبع این رویکرد مناسباتی در تهییج گروههای قومیِ مرکز گریز با گرایشهای مذهبی متفاوت با آنچه با نام مذهب رسمی کشور تعریف میگردند در پی تلاش برای تجزیه کشور برای آسیبرسانی به ایران اسلامی است.
در تبیین آنچه به عنوان تلاشهای عربستان سعودی در ذیل آسیب زدن به حاکمیت ملی ایران در درون مرزهای کشور بیان شد میتوان به مواردی چند در این زمینه اشاره کرد که در سطور زیر به واکاوی آن خواهیم پرداخت.
در این راستا برای ورود به بحث تحلیلی در این زمینه همکاری و حمایت عربستان از سازمان مجاهدین خلق به عنوان بزرگترین نیروی اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی است. در واقع علت استفاده صفت بزرگ در کنار این سازمان تروریستی صرف دارا بودن سازماندهی ساختاری این گروهک است که با خصیصه عدوات اسلامی - ملی همراه است و حمایت سعودیها از آنها تنها با مقوله چالش آفرینی کنونی آنها با جمهوری اسلامی ایران است که توانسته آنها را در کنار هم قرار دهد. کمکهای مالی سعودیها از این سازمان و تأکید آنها بر بسیج نیرویی از سوی گروهک مزبور برای تقابل با ایران در اجلاس اخیر بیانگر این موضوع است که سعودیها یک نبرد تمام عیار را با جمهوری اسلامی ایران با تمام ابعاد آغاز کردهاند.
از سوی دیگر نیز تلاش برای تجهیز فکری - مذهبی شبه نظامیان تروریستی در مناطقی از ایران با شاخصهای اقلیتی از موضوع محاربه با نظام اسلامی با محوریت فرقهگرایانه از سعودیها مبین مطالب فوق است. در واقع هر آنچه در این زمینه به کنش سعودیها بر علیه جمهوری اسلامی قلمداد میگردد ماحصل رفتار واکنشی آنها در عرصه شکستهای منطقهای چند ماهه اخیر از ایران در میدانهای نبرد در سوریه و عراق است.
با این اوصاف در روند آنچه به برجستهسازی فرقهای با عناوین مذهبی و قومی از آن یاد شد، عربستان به نوعی خواهان نقشآفرینی در مسیر خلق و ایجاد چالش در درون مرزهای کشور است؛ ازاینرو علم پیدا کردن به ویژگیهای مختصاتی با وجوه جغرافیایی – مذهبی – فکری – فرهنگی آن در درون کشور برای مدیریت (ورای کنترل) اهداف شوم سعودیها ضروری به نظر میرسد؛ بطوریکه از طریق پروسههای علمی آیندهپژوهانه در زمینه مدیریت ادراک - ذهن به مهارتهای ارتباطی در سائقهای فکری و انقلابی از گفتمان اسلام سیاسی با محوریت وحدت مذاهب اسلامی در درون کشور نائل خواهیم شد.
فلذا با توجه به مطالب ارائه شده در این راستا نکات کلیدی در این زمینه برای آگاهی یابی از هر آنچه با نام افتراقهای قومیتی و مذهبی در کشور به آنها دامن زده میشود ضروری است که در جدول زیر ترسیمشده است؛ ازاینرو با نگاهی بسیط به جدول زیر میتوانیم از کم و کیف میزان تقارن و تفاوتهای انگارهای از گزارههای موضوعی و مفهومی در ذیل اشتراک و افتراق اقلیتهای قومی - مذهبی با سامان فکری – مذهبی - نژادی استقراری در مرکز آگاهی یابیم.
قومیتها |
گرایش قومی - زبانی |
گرایش مذهبی |
تقارن و افتراق مذهبی و قومیتی با مرکز سیاسی – مذهبی کشور |
ترک (آذری) |
ترک (آذری) - ترکی (آذری) |
تشیع |
همسو با مذهب رسمی و افتراق از لحاظ قومی نژادی |
کرد |
کرد- کردی |
تسنن (اکثریت) و تشیع اقلیت |
متفاوت با مذهب رسمی و اشترک از لحاظ نژادی |
بلوچ |
بلوچ - بلوچی |
تسنن |
متفاوت با مذهب رسمی و اشترک از لحاظ نژادی |
عرب |
عربی - عرب |
تشیع |
همسو با مذهب رسمی و افتراق از لحاظ قومی نژادی |
ترکمن |
ترکمن - ترکمنی |
تسنن |
متفاوت با مذهب رسمی و افتراق از لحاظ قومی نژادی |
معالوصف با عنایت به ویژگیهای بیان شده در ذیل ستون همگرایی مذهبی و قومی گرایشهای مذکور با مشخصه قومیتی وقوف به این نکته مهم است که با توجه به سیاستهای واگرایانه فرقهای عربستان در قبال ایران، برنامههای سعودیها از دنبال کردن اهداف بیان شده در ایران در ذیل ژئوپلیتیک افتراق مذهبیِ قومیتها و عدم تناسب مذهبی آنها با ساختار رسمی مذهبی – سیاسی کشور قابلیت بررسی را دارا است. در واقع عربستان در این عرصه از طریق پویش و سوژه یابی در تبلیغات مذهبی و حمایتهای مالی، به پرورش نیروی مخالف با عناد سیاسی و مذهبی در ایران اقدام میکند.
پس ازاینرو نباید فراموش کرد اهداف عربستان در آسیب رساندن به ایران، در مناطقی توانایی و قابلیت عملیاتی شدن را دارا است که پتانسیل و ظرفیت مذهبی را در همگرایی فرقهای با آنچه به نام وهابیت و سلفیسم اشتهار را دارد، است. در واقع عربستان با توجه به مؤلفه هویت در جغرافیای مذهبی در ایران، آن دسته از گروههای قومی را به عنوان گروه هدف انتخاب میکند که نه تنها با آنچه در سامان فکری - سیاسی با نام مذهب تعریف میشود تفاوت دارد بلکه در باز تعریف مبانی مذهبی از خود نیز به عنوان یک گرایش مذهبی در امتداد وهابیت میتواند قرار گیرد. بطوریکه وجود گروههای شبه نظامی در مناطقی چون سیستان و بلوچستان و کردستان با مبانی مذهبی و خمیرمایه سلفی – وهابی و انجام خرابکاریهای تروریستی گونه از سوی آنها به نام دین مبین نکات بیان شده است.
بهره سخن اینکه عربستان سعودی با توجه به عدم توانایی در تقابل مستقیم با جمهوری اسلامی ایران در منطقه از یکسو شکستهای پیدرپی عناصر تکفیری تحت حمایت عربستان در جبهههای نبرد در عراق و سوریه از نیروهای مقاومت تحت امر ایران از سوی دیگر، بسترهای نبرد عربستان با ایران از سطح منطقهای به سطح فرا منطقهای و سطح ملی با ایران را به درون مرزهای کشور کشانده است. در واقع سعودیها با عنایت به این موضوع که انقلاب اسلامی با استعانت از مکتب تشیع و اسلام سیاسی و اقدام از طریق قدرت نرم مکتبی در منطقه و جهان اسلام توانست هژمونی فرهنگی در مدار تمدنی تشیع ایجاد کند، درصدد هستند از طریق حمایتهای تکثری از اقلیتهای قومی با وجه غالب مذهبی در ایران روند استحاله قومی (نژادی) در مذهب (تمایلات سلفی باورانه) را اجرا کند و پروژه سوریه و حتی به نوعی عراق را در ایران عملیاتی سازد. با این اوصاف در این راستا برای مقابله با تهدیدهای نفوذ نرم فکری – مذهبی عربستان در ایران و جلوگیری از تبدیل آن به یک چالش و خطر ملی در شکل سختافزاری آن در آینده، نیاز مدیریتی را در مهار آن از طریق فرآیندهای همسوی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و از همه مهمتر آموزشی را با اشراف مهندسیشده را میطلبد. بطوریکه روندهای واگرایانه در جامعه پازلی از علایق مذهبی – قومی ایران را به همگرایی مبدل کنیم و تمایلات قومی – مذهبی را به هم افزایی ملی ارتقا دهیم.
مصطفی مطهری - دکتری علوم سیاسی