به گزارش مشرق، اردوغان همچنان قدرت را در ترکیه در دست دارد. کودتای 26 تیر شکست خورده و بنا بر خبرهای روز 27 تیر، بالغ بر 6 هزار نفر بهخاطر مشارکت در کودتای ضداردوغانی بازداشت شدهاند. بنابراین حزب عدالت و توسعه همچنان سکاندار امور ترکیه خواهد ماند.
ماهیت کودتا هنوز دقیقا روشن نیست. نویسنده شخصا باور ندارد که کودتا ساخته دست حکام ترکیه بوده باشد. کودتا پرخطرتر از آن است که بتواند بهعنوان یک نمایش مورد اجرا واقع شود. در خصوص کودتاها همیشه این احتمال وجود دارد که از مسیر برنامهریزی شده خارج شوند و برگهها برگردند. بنابراین احتمال طراحی نمایش کودتا بسیار کم است هرچند که میگویند در عالم سیاست غیرممکن وجود ندارد. از سوی دیگر، اینکه واقعا دست گولنیستها در کار باشد یا نه، امری اثباتنشده است.
اما کودتا به هر حال به نتیجه نرسید. اما چرا؟ این سوالی است که باید پاسخ آن را در چند بند داد:
الف – با تغییرات قانون اساسی ترکیه در سپتامبر 2010، اقتدار نظامیان کاهش یافت. بنابراین، ایجاد وفاق در بین نظامیان ترکیه برای کودتا سختتر شده است. اگر سال 1997 اربکان با کودتا برکنار شد تا نظام لائیک ترکیه محفوظ ماند، اکنون شاید دیگر نظامیان چنین وظیفهای را در خود احساس نکنند. بنابراین، نظامیان بهصورت یکپارچه پشت سر کودتا قرار نگرفتند.
ب – با وجود آنکه نزدیک به نیمی از مردم ترکیه با دولت حزب عدالت و توسعه مخالفند و انتخاباتهای اخیر هم این مهم را نشان میدهند، اما هیچ حزب یا جریان سیاسی داخل ترکیه، حتی جریانات کردی از این کودتا حمایت نکرده بودند. جریانات مختلف سیاسی در ترکیه بهخاطر منافع اساسی خود، ترجیح میدهند روند سیاسی دموکراتیک باقی بماند. آنان اگر امروز کودتا را تائید کنند، فردا ممکن است خود قربانی کودتا باشند.
ج – کودتای 26 تیر در بین کشورهای خارجی هم پایگاه قابل اعتنایی نداشت. تقریبا تمام کشورها از این کودتا برائت جستهاند یا در خصوص آن سکوت پیشه کردهاند. تنها رهبر منطقهای که تلویحا از کودتا ابراز رضایت کرد عبدالفتاح السیسی بود که خود یک نظامی برآمده از کودتاست. البته کودتای مصر اگر موفق بود، هم پایگاه جدی خارجی داشت (عربستان سعودی) و هم روزهای قبل از آن، تظاهرات گستردهای در مخالفت با دولت حاکم در مصر در جریان بود و افکار عمومی تا حدودی آماده شده بود.
د – اردوغان زیرکانه طرفدارانش را در همان ساعات اولیه کودتا به میدان آورد. به عبارت دیگر، اردوغان در تیر 95، اشتباهی را که محمد مصدق در مرداد 32 مرتکب شده بود، مرتکب نشد. مصدق خود پس از کودتای ناکام 25 مرداد، حامیانش را به خانه فرستاد و خیابانها را برای کودتاچیان خالی کرد.
ه – نحوه اجرای کودتا هم در نوع خود بسیار ضعیف بود. کودتایی موفق است که در همان ساعات اولیه به اهداف اصلی برسد، اما در ساعات اولیه کودتای 26 تیر، حتی یک مقام ارشد دولت اردوغان هم دستگیر نشده بود، چه رسد به خودش و نخستوزیرش.
و – اردوغان صاحب ایدئولوژی اخوانی است و بنابراین طرفدارانی دارد که مبارزه در میدان را خوب میدانند. خیل طرفداران او در خیابانهای ترکیه در بامداد 26 تیر دقیقا این امر را نشان داد. از سوی دیگر، کودتاچیان هم بهواقع قصد تیراندازی به سوی حامیان اردوغان را نداشتند.
به ترتیب فوق، کودتای ضداردوغان ناکام ماند. اما تبعات این کودتا در جامعه ترکیه خواهد ماند. تبعاتی که میتوان برخی از آنها را چنین برشمرد:
اولا، باید شاهد دیکتاتوری بیشتر اردوغان بود. او اکنون این فرصت را یافته است تا هر صدای مخالفی را کودتاچی بخواند و به کنج سیاهچالها بفرستد. لذا ترکیه از این پس شاهد محیط امنیتیتری خواهد بود؛
ثانیا، تصفیه ارتش و دستگاه قضایی ترکیه از نتایج صبح دولت پس از کودتا خواهد بود. این روند همین الان هم شروع شده است. البته روشن نیست که اردوغان تا چه حد خواهد توانست ارتش ترکیه را به «ینیچریهای اخوانی» بدل کند؛
ثالثا، اردوغان قطعا گولنیستها را به حال خود رها نخواهد کرد. از این پس طرفداران فتحالله گولن روزگار خوشی در ترکیه نخواهند داشت؛
رابعا، به نظر نمیرسد سیاست خارجی ترکیه در پساکودتا، تغییر چندانی بکند، بهخصوص در بحرانهای منطقهای. شاید نزدیک شدن ترکیه به روسیه که از قبل از کودتا شروع شده بود، برخی مواضع دولت ترکیه را معقولتر سازد اما چرخش ماهوی امری نیست که بتوان از اردوغان انتظار داشت. اصولا اردوغان دارای قابلیت غلبه دادن متغیرهای شخصیتی بر متغیرهای نقشگرایانه است و کودتا اگر این امر را تشدید نکند، کاهش نخواهد داد.
کودتا هرگز نمیتواند امری مورد تائید باشد. اما اگر شخصیت اردوغان اجازه دهد، بد نیست آنکارا ریشههای رفتاری این کودتا را شناخته و آنها را با تغییر در سیاستهای داخلی و خارجی، اصلاح کند.