در این میان، بیش از 24 کشور جهان به صورت مشخص برای گسترش زبان خود فعالیت دارند، که از معروفترین آنها می توان به برتیش کانسل انگلیس، گوته آلمان، آلیانس فرانسه، دانته ایتالیا، سروانتس اسپاینا و از میان کشورهای آسیایی میتوان به کنفوسیوس چین و یونس امره ترکیه اشاره کرد که همچنان هرساله سعی در جذب حداکثری مخاطبان و گسترش دفاتر و کرسیهای آموزش زبان دارند.
موازیکاری و نبود برنامه نظاممند
در ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرچند گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از برنامههای برخی از نهادها و مؤسسات همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، وزارت امورخارجه و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار داشت، اما در نهایت، نتیجه تا حدودی خلاف اهداف بود و منجر به تعطیلی تعداد قابل توجهی از کرسیهای زبان فارسی در جهان شد. خبری که وزیر امور خارجه نیز سال گذشته در بنیاد سعدی به آن اشاره کرده و خواستار احیای دوباره کرسی ها شد.
موازیکاری و گاه نبود برنامهریزی مشخص، در کنار ناشناخته بودن مخاطبان نیز بر رنج سفر زبان فارسی به دیگر کشورها افزود. اگرچه آمار دقیق و روشنی از تعداد کرسیهای از دست رفته زبان فارسی در دست نیست، اما شنیدهها حکایت از تعطیلی قریب 40 کرسی آموزش این زبان در جهان طی 60 سال گذشته دارد. این در حالی است که در کشورهای آسیایی، برنامهریزی مدون و افق چندساله برای گسترش هرچه بیشتر سخنورانشان در جهان نظر گرفته شده است. به عنوان نمونه، کشور چین اینطور برنامهریزی کرده که تا سال 2020 تعداد 1000 مرکز آموزش زبان چینی از سوی مؤسسه کنفوسیوس در جهان داشته باشد. طبق برنامهریزیهای انجام شده، چین تا سال 2010، تعداد 100 میلیون نفر مشتاق به فراگیری زبان چینی را در جهان برای خود ترسیم کرده است.
همه این دلایل منجر به آن شد تا پیشنهاد تجمیع نهادهای موازی در شواری عالی انقلاب فرهنگی، پس از 4 سال بحث و بررسی، به تصویب برسد و تمامی امور آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان در سال 2012 به نهاد تازه تأسیسی به نام «بنیاد سعدی» واگذار شود تا اهداف و چشماندازهای گسترش این زبان در خارج از مرزهای ایران مشخص و با بررسی مناطق مورد نظر، شناسایی نیازها و سپس تألیف منابع آموزشی در این رابطه انجام گیرد.
کمبود بودجه، مشکل همیشگی!
اگر پای سخن مسئولان نهادهای مرتبط با این موضوع بنشینیم و از چرایی ناموفق بودن برنامهها برای گسترش زبان فارسی بپرسیم، حتماً یکی از دلایلی که برای این پرسش بیان میشود، بحث همیشگی «بودجه» است. هرچند نهادهای مربوط برای این امر بودجهای را دریافت میکردند، اما مسئولان اذعان دارند که رقم در نظر گرفته شده، همسوی با برنامهها و چشماندازهای ترسیم شده نبوده است.