به گزارش گروه خواندنیهای مشرق، رسيدگي به پرونده کودک آزاری پارسا از روز سه‌شنبه 14 تير به دنبال انتقال پيكر نيمه‌جان محمد پارسا – چهار ساله - به بيمارستان فياض بخش تهران در دستور كار قرار گرفت. تيم پزشكي با مشاهده آثار شكنجه و سوختگي شديد در بدن پسرك بلافاصله مأموران كلانتري 151 يافت‌آباد را در جريان قرار دادند. بدين ترتيب سيما – مادر پارسا – و ناپدري‌اش مجيد – 38 ساله – به اتهام كودك‌آزاري دستگير شدند. در پي اعلام مرگ مغزي پارسا و انتقالش به يكي ديگر از بيمارستان‌هاي تهران مادر پسرك در نخستين بازجويي‌ها اعتراف كرد پارسا از سوي همسر موقتش شكنجه شده است.
روزنامه ایران نوشت: مجيد پس از دستگيري ابتدا منكر اتهاماتش شد اما به دنبال اعلام خبر مرگ پسرك، صبح ديروز بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت. متهم وقتي با مدارك و مستندات موجود در پرونده روبه‌رو شد چاره‌اي جز بيان حقيقت نديد و راز شكنجه‌هاي هولناكش را فاش كرد.
متهم به قاضي «علي وسيله ايزد موسي» از شعبه اول دادياري دادسراي ناحيه 18 يافت‌آباد گفت: حدود 8 ماه قبل با سيما -مادر پارسا كوچولو- به طور اتفاقي آشنا شدم. از آنجا كه او از همسرش جدا شده و تنها و بي‌پناه مانده بود دلم برايش سوخت و آپارتماني در حوالي كرج برايش اجاره كرده و به او پيشنهاد ازدواج نيز دادم. من هم نزديكي همان خانه با همسر و فرزندانم زندگي مي‌كردم. پس از مدتي به دليل اينكه پارسا شيطنت مي‌كرد از سيما خواستم نگهداري از فرزندش را به پدر و مادرش بسپارد اما قبول نكرد.
روزنامه ایران نوشت: مجيد پس از دستگيري ابتدا منكر اتهاماتش شد اما به دنبال اعلام خبر مرگ پسرك، صبح ديروز بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت. متهم وقتي با مدارك و مستندات موجود در پرونده روبه‌رو شد چاره‌اي جز بيان حقيقت نديد و راز شكنجه‌هاي هولناكش را فاش كرد.
متهم به قاضي «علي وسيله ايزد موسي» از شعبه اول دادياري دادسراي ناحيه 18 يافت‌آباد گفت: حدود 8 ماه قبل با سيما -مادر پارسا كوچولو- به طور اتفاقي آشنا شدم. از آنجا كه او از همسرش جدا شده و تنها و بي‌پناه مانده بود دلم برايش سوخت و آپارتماني در حوالي كرج برايش اجاره كرده و به او پيشنهاد ازدواج نيز دادم. من هم نزديكي همان خانه با همسر و فرزندانم زندگي مي‌كردم. پس از مدتي به دليل اينكه پارسا شيطنت مي‌كرد از سيما خواستم نگهداري از فرزندش را به پدر و مادرش بسپارد اما قبول نكرد.
درگيري و مشاجرات من و همسر موقتم بر سر مسائل مختلف ادامه داشت كه يك روز از شدت ناراحتي و به درخواست سيما پارسا را تنبيه كردم. چند روز قبل از حادثه نيز او را براي تنبيه به داخل حمام بردم و با شيلنگ كتكش زدم. سپس آب جوش را روي بدنش پاشيدم اما او تربيت نمي‌شد. كار هم به جايي كشيده شد كه حتي همسايه‌ها چندين بار به خاطر سر و صداي پارسا به ما تذكر دادند.
آخرين بار هم روز سه‌شنبه پارسا را براي تنبيه به حمام بردم و آب جوش روي بدنش ريختم اما ناگهان پسرك بيهوش شد. بنابراين با عجله او را به بيمارستان رسانديم ولي متأسفانه جان باخت. حالا هم بشدت پشيمان هستم و تقاضاي عفو و بخشش دارم! گفتني است پرونده اين جنايت هولناك به دليل عدم صلاحيت رسيدگي بزودي به دادسراي جنايي تهران ارسال خواهد شد.
آخرين بار هم روز سه‌شنبه پارسا را براي تنبيه به حمام بردم و آب جوش روي بدنش ريختم اما ناگهان پسرك بيهوش شد. بنابراين با عجله او را به بيمارستان رسانديم ولي متأسفانه جان باخت. حالا هم بشدت پشيمان هستم و تقاضاي عفو و بخشش دارم! گفتني است پرونده اين جنايت هولناك به دليل عدم صلاحيت رسيدگي بزودي به دادسراي جنايي تهران ارسال خواهد شد.
