به گزارش گروه دفاع و امنست مشرق به نقل از ایسنا، هفتهنامه نيوزويك در تحليل مشكلات و چالشهاي پيشروي ژنرال ديويد پترائوس، رئيس جديد سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) مينويسد:
« در ژوئن 2010 بود كه ژنرال ديويد پترائوس پس از استعفاي ژنرال استنلي مك كريستال، فرماندهي نيروهاي ناتو و آمريكا را در افغانستان پذيرفت و بار سفر خود را به مقصد كابل بست. حال پس از 13 ماه پترائوس 58 ساله بار ديگر به خانه بازگشته تا اين بار رياست سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) را برعهده بگيرد. طي دوران فرماندهي پترائوس در افغانستان اين اميد ايجاد شد كه شايد اين كشور جنگزده نيز بتواند روي آرامش به خود ببيند. وي چهار سال پيش در عراق نيز با وضع مشابهي اما با خشونت كمتري مواجه بود.
از زمان روي كار آمدن پترائوس در افغانستان، وي يكي از عناصر اصلي در مبارزه با تروريسم محسوب شده و با استفاده از تمام توان نظامي نيروهاي آمريكايي، ناتو و نيز استفاده از تكنولوژي هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا توانست جايگاه خود را تثبيت كند.
پترائوس كه امروز رسما مسئوليت فرماندهي خود را در آمريكا واگذار كرد، جانشين لئون پانهتا، مدير سابق سيا خواهد شد. پانهتا هماكنون كنترل وزارت دفاع آمريكا را در اختيار دارد.
چالشهاي پيشرو
پترائوس توانست در بيش از چهار دهه خدمت خود در ارتش، به يك كهنهكار تبديل شود اما در مقر سيا نيز با چالش بروكراسي مواجه خواهد شد. سناتور جان مك كين جمهوريخواه از پترائوس با عنوان ' شخصيتي متشكل از رهبري، هوش و اطلاعات' ياد ميكند اما بسياري از اعضاي سيا چندان رويكرد مثبتي نسبت به سوابق وي نداشته و وي را مناسب پست رياست سيا نميدانند. بسياري معتقدند كه پترائوس در سال 2003 در موصل عراق و تمام مدت حضور خود در سالهاي 2007 تا 2008 در عراق به دنبال آن بود تا با كمترين اطلاعات به نتايج مورد نظر دست يابد.
در آخرين روزهاي باقيمانده و در ميان توديعهاي رسمي و غيررسمي، پترائوس تلاش ميكرد تا از حفظ دستاوردهاي خود در اين كشور اطمينان حاصل كند. جانشين وي ژنرال جان آلن، با 33 هزار نيروي كمتر كار خود را ادامه خواهد داد و براي تامين اهداف باراك اوباما، رئيسجمهوري آمريكا لازم است تا آلن از آموزش 70 هزار نيروي جديد افغان اطمينان حاصل كرده تا آنها بتوانند جانشين نيروهاي آمريكايي شوند.
پترائوس همواره تاكيد داشت: ارتش آمريكا هرگز براي شناخت جامعهاي كه در آن ميجنگد زمان صرف نكرده است. ما حتي زمان براي شناخت دولتي كه از آن حمايت ميكنيم و يا دشمناني كه با آنها ميجنگيم وقت صرف نكردهايم.
حال با ايجاد تغييرات پترائوس از شغل جديد خود سخن ميگويد و تمركز اصلي وي برروي بخشي است كه وظيفه استخدام جاسوس و حوزههاي وابسته به آنرا در اختيار دارد. اما خود پترائوس نيز ميداند كه در اين راه با مشكلات بيشماري مواجه است چراكه افراد برجسته اين حوزه، همواره به طور مستقل فعاليت كرده و تحت نفوذ مركزي خاص قرار نميگيرد.
جدا از بخش عملياتي مساله، در بخش تحليلي نيز پترائوس بايد توجه زيادي داشته باشد. به رغم موفقيتهاي تاكتيكي، پرونده پترائوس مملو از شكستهاي استراتژيك است كه هدف حمله برخي از منتقدان قرار گرفته است. البته نبايد فراموش كرد كه اگر ظرف 10 سال گذشته سيا اقدامات موثري در شناسايي تهديد القاعده انجام داده بود، جامعه آمريكا هرگز شاهد حملات 11 سپتامبر و آغاز جنگ افغانستان نميشد. اگر سيا اطلاعاتي در دست داشت كه نشان ميداد صدام، ديكتاتورعراق سلاح كشتار جمعي ندارد، شايد دولت جورج بوش، رئيسجمهوري سابق آمريكا هرگز به عراق حمله نميكرد. علاوه بر اين ظرف چندماه اخير سيا نشان داده كه عملكرد ضعيفي دارد چراكه نتوانست قيامهاي مردمي را در بهار عربي پيشگويي كند. حال شاهد آن هستيم كه ديكتاتورهايي كه آمريكا شديدا به آنها وابسته بود، درحال سقوط هستند و برنامه مبارزه با تروريسم آمريكا در خاورميانه با بنبست مواجه شده است.
شايد به درستي پترائوس مردي باشد كه حلال تمام مشكلات باشد، اما موفقيت تنها در كلام خلاصه نميشود و براي پترائوس كه همواره در ميدانهاي نبرد درگير بوده است، موفقيت مفهوم ديگري دارد.»