کد خبر 5696
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۲:۲۱

مشايي را در حد تيتر يک نبايد تحويل گرفت اما در حد خبر ويژه چرا، آنهم نه به سبب خودش که به سبب همکاري خواسته و يا ناخواسته با جبهه مقابلي که با اصول ما مشکلات اساسي دارد. يعني ما با کساني که به فرموده ولي امر نبايد وحدت کنيم، مع الاسف مشايي را در عمل، متحد

حسين قدياني در يکي از مطالب اخير وبلاگ "قطعه26" نوشت: خوب يادم هست برخي روزنامه هاي دوم خردادي و نيز رسانه هاي خواص بي بصيرت چقدر به دکتر الهام بابت چند شغله بودن، تذکر مي دادند اما تا به حال نديده ام يکي شان به هزار شغله بودن اسفنديار رحيم مشايي خرده گرفته باشد. بر عکس، او را تيتر يک مي کنند و سخنانش را به شکلي وسيع پوشش مي دهند و او را تبديل به مسئله اول کشور مي کنند و دلسوزان را مجبور مي کنند اگر نه در حد مسئله اول که لااقل در همان حد که آقا گفت؛ “حرف تان را بزنيد”، بر مشايي خرده بگيرند و اگر نه در تيتر يک لااقل در خبر ويژه و سرمقاله به وي بپردازند.
رحيم مشايي خواسته يا ناخواسته آن روي سکه خواص بي بصيرت و سران فتنه است و هرچند به روايت ولايت مسئله درجه اول ما نيست اما مسئله ما ولو مسئله صدم ما که هست. کسي که خود را براي نظام تبديل به مسئله ولو مسئله اي کوچک مي کند، آن روي سکه فتنه گران است. مشايي بسيار دوست دارد مسئله باشد و اصولا فتنه يعني همين مسئله سازي.
يعني عمل مشايي به گونه اي تنظيم مي شود که عکس العمل بسياري را در پي داشته باشد و تو مجبور باشي بعد از چند بار خود را به نديدن و نشنيدن زدن، عاقبت واکنش نشان دهي. مشايي پازل را طوري چيده که سکوت و بي خيال شدن ما بازي در زمين اوست و فرياد و داد و بيداد ماهم به هکذا اما ما مي توانيم در زمين خودمان بازي کنيم و نه سکوت کنيم و نه فرياد برآوريم، بلکه همانطور که “آقا” گفت؛ “حرف مان را بزنيم”. حرف زدن نه سکوت کردن است نه داد زدن و حرف ما اين است؛
دوم خردادي ها و سران فتنه و خواص بي بصيرت به جاي خدمات دکتر احمدي نژاد، از مسئله سازي هاي مشايي استقبال مي کنند و دقيقا از همين روست که سفرهاي استاني دولت را محروم نوازي دولت را عدالت محوري دولت را خدمات دولت را و کار شبانه روز احمدي نژاد عزيز را انعکاس نمي دهند اما مشايي را در حد مسئله اول و تيتر يک برجسته مي کنند. يعني احمدي نژاد را با هزار نمره خوبش کتمان مي کنند و کار او را گداپروي مي خوانند اما از ديکته غلط مشايي با شور و شوق استقبال مي کنند.
مشايي را در حد تيتر يک نبايد تحويل گرفت اما در حد خبر ويژه چرا، آنهم نه به سبب خودش که به سبب همکاري خواسته و يا ناخواسته با جبهه مقابلي که با اصول ما مشکلات اساسي دارد. يعني ما با کساني که به فرموده ولي امر نبايد وحدت کنيم، مع الاسف مشايي را در عمل، متحد ايشان مي بينيم.
باورم هست که مسئله مشايي و حتي مسئله طرف مقابل ما اصلا احمدي نژاد و دولت نيست، بلکه ولايت است و حکومت. آيا جز اين است که سران فتنه عمود خيمه را نظام را به پشتيباني آمريکا نشانه گرفته اند؟ و آيا جز اين است که مسئله سازان در تضعيف جايگاه ولايت به يک نقطه واحد مي رسند؟ هيچ انديشيده ايد که اصولا چرا از نظر همه ما و از منظر مولاي ما برخي ها تبديل به مسئله ولو نه مسئله درجه اول ما شده اند؟ آيا مشايي دقيقا همان جايي را نشانه نگرفته که سران فتنه نشانه گرفته اند؟ اين وسط به نظر مي رسد مظلوم بزرگ دکتر احمدي نژاد و مظلوم بزرگتر راي ما به دکتر است.
اين چه صدايي است که دارد در گوش دکتر، ادبياتي متفاوت را زمزمه مي کند؛ “اگر حرفهاي ارزشي نمي زدي، بيشتر راي مي آوردي”، “حمايت حزب اللهي ها اگر نبود راي شما بيشتر مي شد”، “من بدون واسطه ماه، شما را به خورشيد وصل مي کنم”؟! چه کساني دارند به رئيس جمهور خط خطا مي دهند؟ چرا خواص بي بصيرت و به خصوص سران فتنه از مشايي خوش شان مي آيد؟ چرا دشمن سخنان مشايي را در بوق مي کند؟ چرا عده اي احمدي نژاد را نه با هزار حسنش که فقط با همين يک عيبش مي خواهند و کارهاي خوبش را بد مي خوانند و اندک معايبش را مشايي را حسن مي شمرند؟ چرا دوم خردادي ها به شرط مشايي از احمدي نژاد خوب مي گويند ولي به شرط عدالت و خدمت و ولايت، دکتر را تخريب مي کنند؟ چرا همان کساني که متاثر از مناظره مي خواهند سر به تن دکتر نباشد اما روي رئيس دفتر رئيس جمهور حساب ويژه باز کرده اند؟ آيا اين بار گوشت قرباني به جاي عباس، همان راهي نيست که عباس برايش به شهادت رسيد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس