به گزارش مشرق به نقل از جام نیوز، سایت رادیو فردا نوشت: «احترام السادت نواب صفوی، مادر زهرا رهنورد، پس ازملاقات با میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، نسبت به وضعیت جسمی آنها ابراز نگرانی کرده و گفته است: نسبت به ملاقات های اخیر، دفعه آخر متوجه رنگ پریدگی و لاغری شدید و ناگهانی دختر و دامادم شدم. تغییر ناگهانی ظاهری آنها و رنگ کاهی پوست و از دست دادن وزنشان به شدت نگران کننده است».
در ادامه این گزارش آمده است: «وی گفته که دو هفته پیش با میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ملاقات داشته است و روحیه آنها «خیلی خوب و قوی» و «محکم، مثل همیشه» بوده است. با این حال، مادر زهرا رهنورد نسبت به وضعیت جسمی دختر و دامادش ابراز نگرانی کرده و گفته است: دخترم و دامادم پیش از این سالم سالم بودند و همه هم این را می دانستند. اصلا اگر غیر از این بود که نمی توانستند این همه فعالیت و جنب و جوش در این دو ساله داشته باشند. الان را طبیعتا نمی توانم بگویم، فقط از روی ظاهر و جسم شان می توانم قضاوت کنم».
احترام السادت نواب صفوی در ادامه گفته است: «نکته نگران کننده این است که دامادم( مهندس موسوی) پیش از این گفته بود که تنها در یک بیمارستان رسمی حاضر به انجام چکاپ است. یک بار هم اوایل حصر ظاهرا خواسته اند پزشک بیاورند که دخترم گفته بوده در همان بیمارستان ویزیت بشود و اگرنه راضی نمی شوم… اینها برای من نگرانی می آورد. روزهای سختی است».
وی همچنین مدعی شده است که: «البته باید تذکر بدهم که من این را حبس و حصر نمی دانم. این دقیقا آدم ربایی است. دختر و داماد من که کاری نکردند که زندانی شوند اینها جز خدمت به کشورشان هیچ کاری نکردند».
مادر زهرا رهنورد افزوده است: «راه حلی هم جز آزادی سریع آنها و جواب دادن به این پنج ماه زندانی بودن بی دلیل دختر و دامادم نیست. همه می دانند داماد و دخترم جز خیرخواهی در این سالها برای مردم و کشور چیزی نخواسته اند و از همه زندگی شان هم گذشته اند».
گفتنی است، همانطور که از سخنان مادر رهنورد هم مشخص است، برخورد نظام با موسوی و همسرش تا حدی برپایه انصاف و حفظ کرامت انسانی بوده که حتی آنها به رغم تمام جرایم که مرتکب شده و آسیب هایی که به کشور زده اند برای محل چکاپ شدن خود هم شرط می گذارند.
از سوی دیگر باید از مادر زهرا رهنورد پرسید که چه کسانی موجب هشت ماه اغتشاش و ناآرامی در این کشور شدند؟ پاسخ گویی به خون هایی که ریخته شد و مجروحین این اغتشاشات به عهده چه کسانی است؟ میلیاردها تومان خسارت به اموال عمومی و خصوصی چگونه وارد شد؟ چه کسانی بودند که تمام راهکارهای قانونی برای بررسی انتخابات را زیرپا گذاشته و دستور لشکرکشی خیابانی را صادر کردند؟ چه کسانی با آبروی نظام در عرصه بین المللی بازی کردند؟ و آیا اینها از مصادیق «خدمت به کشور»، محسوب می شود؟!
در ضمن از یادمان نرود که مردم با موسوی و کروبی در زمانی که در حصر نبودند چه برخوردی کردند تا جایی که کروبی اعتراف کرد که اعتراضات تا حدی است که وی بر سر مزار پدرش هم نمی تواند برود و باید گفت که حصر خانگی بزرگترین لطف نظام به موسوی و کروبی بوده و الا اگر دست مردم به آنها می رسید معلوم نبود چه سرنوشتی برایشان رقم خواهد خورد.