آیت الله جوادی آملی در این دیدار با تاکید بر این نکته که هنر به ویژه سینما، باید محل تجلی حق و حقیقت باشد؛ اظهار داشت: باید توجه داشت که سینما، یک رسانه مجازی نیست؛ هرجا که فکر و اندیشه و هنر در جریان است فضا فضای حقیقت است لذا همه ما در فضای حقیقت زندگی میکنیم، کسانی که از برخی هنرها و رسانهها به «مجازی» یاد میکنند اگر راه اندیشه را راه مستقیم میدانستند هرگز از این فضا به فضای مجازی یاد نمیکردند.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از جوامع بشری با حس و تجربه حسی زندگی میکنند و نه تجرید، تجرید به حکماء تعلق دارد، بشر در یک قرن گذشته با از سر گذراندن جنگ جهانی اول و دوم و جنگهای نیابتی اخیر، تجربه کرده و فهمیده است که با جنگ، کشتار و زور نمیشود جهان را اداره کرد منتهی راه بعدی و جایگزین آن را بلد نیست! کشتن نه! جنگ نه! اما چه؟
معظم له بشر امروز را موجودی در جستجوی گمشده حقیقی خود معرفی کرد و ابراز داشت: غربیها خیال کردند که سرگرمیهای بشری میتواند خلأ معنوی بشر امروز را پر کند در حالی که بشر یک گمشدهای دارد و آن گمشده مشترکات فطرت است؛ همهٴ انسانهای جهان یک زبان مشترک دارند،.
ایشان با اشاره به تاثیر گذاری بسیار رسانه سینما در نهادینه سازی فرهنگ وحیانی افزود: قرآن کریم زبان مشترک همهٴ انسانهای جهان را کاملاً بیان میکند و میفرماید من همهٴ جهان را با یک عنصر مشترک آفریدهام و آن «حق» است؛ یعنی مصالح ساختمانی همهٴ جهان حق و حقیقت است و هاضمهٴ جهان، باطل را قبول نمیکند. از طبیعت که به مرحلهٴ بالاتر یعنی مرحله فطرت برسیم دیگر دروغ، فریب، خیانت و ترک وفای عهد را هیچ کس نمیپذیرد. این حرف از سخنان بین المللی اسلام است که انسان با انسان بیایمان میتواند زندگی کند اما با انسان بیاَیمان یعنی کسی که وفای به عهد ندارد و به پیمان خود وفادار نیست نمیتواند زندگی کند. زبان مشترک بشر، زبانی است که این پیمان را تحکیم میکند و سینما این قدرت را دارد که ایمان و وفای به عهد را در جامعه متعالی کند و این را همه افراد جهان میپذیرند. لذا زبان سینما باید زبان مشترک همهٴ جهانیان یعنی زبان فطرت باشد.
جوادی آملی در ادامه، فرهنگ اصیل و غنی کشور را یادآور شد و اذعان کرد: فرهنگ غنی کشور به وسیله زبان مشترک بین همه افراد جهان قابل انتقال به دیگر تمدن هاست؛ اکنون بسیاری از سخنان اسلام را جهان به راحتی میپذیرد؛ مانند وفای به عهد و حفظ حریم شخصی افراد، اگر این زبان مشترک به یک زبان معقول تبدیل شود و ما بتوانیم این معقول را هنرمندانه محسوس کنیم، جامعه استقبال میکند و هنر این قدرت را دارد تا در جامعه تأثیر بگذارد و جامعه را به جامعهای که دروغ نمیگوید، خیانت و اختلاس نمیکند و فریب نمیدهد و حتی بالاتر از آن، تبدیل کند.
وی در فراز دیگری از سخنان خود ضمن ابراز امیدواری جهت ساخت فصلهای بعدی فیلم سینمایی محمد رسول الله خاطرنشان کرد: آموزههای پیامبر مربوط به زبان مشترک همه افراد جهان است، فیلم محمد رسول الله (ص)، پاسخی محکم به شبهات و تحریفات مطرح شده توسط سلمان رشدی و امثال اوست چرا که تنها ابزاری که میتواند با زبان زنده، پاسخ سلمان رشدیها را بدهد همین هنر است که امیدواریم قسمتهای مربوط به جوانی و بعثت پیامبر نیز ساخته و اکران شود تا جهانیان بیش از پیش با ابعاد حقیقی وجود مبارک پیامبر اسلام آشنا شوند.
جوادی آملی با بیان روایتی از رسول اکرم در خصوص اجازه ورود مسیحیان به مسجد جهت عبادت بیان داشت: برخی تنگنظریها در محدوده سینما کاری از پیش نمیبرد، آن وسعت نظر پیامبر (ص) بود که باعث شد مسیحیانی که جهت عبادت با اجازه پیامبر وارد مسجد مدینه شدند پس از مدتی ناقوس خود را کنار گذاشته و به اسلام متمایل شوند.
وی در توصیه به عموم هنرمندان به ویژه سینما گران اظهار داشت: هنر باید با فقه و اخلاق یک تعامل مشترک داشته باشد. هنرمندان باید با کتب عمیق علمی که از بزرگان به ما رسیده است مانند کتب عقلی و آثار بزرگانی همچون عطار، مولوی و سنائی آشنا باشند و مایه هنری خود را از آنها دریافت کنند.
این استاد برجسته اخلاق و حوزه علمیه هنر را ابزار بیداری انسان از خواب غفلت دانست و گفت: در مقام مثال سینمای غرب مانند برخی از آهنگهاست که انسان را به خواب فرو میبرد اما برخی از آهنگها انسان را بیدار میکند؛ ممکن است آهنگی که جلوی خواب انسان را میگیرد در ابتدا برای او ناخوشایند باشد اما بعد از مدتی انسان از این بیداری و هشیاری خرسند خواهد شد، سینمای ما باید همانند اینگونه آهنگها باشد که خوابیدهها را بیدار میکند.
جوادی آملی ادامه داد: ما در این جهان مانند افراد خوابی هستیم که خواب میبینیم اما خواب ما تعبیری دارد که پس از این جهان چه خبر است؟! از کجا آمدهایم و به کجا میرویم؟! هر رؤیایی یک تعبیری دارد که معبّر میتواند آن را بفهمد، باید از ظاهر خواب عبور کرد و به باطن آن پی ببرد. هنر اگر توانست ما را به آن مقصد اصلی برساند و معبّر ما باشد و ما خوابیدهها را بیدار کند و هنر معقول باشد، خواهد توانست جامعه را احیا کند.
وی تناسب بین محتوا و فرم را از الزامات آثار هنری و بلکه همه آثار علمی دانست و بیان داشت: اگر محتوا غنی باشد اما خط خوانا نباشد کسی رغبت نمیکند به محتوا توجه کند اما اگر خط زیبا بود انسان رغبت میکند تا محتوا را نیز بررسی کند، لذا هنر حرف اول را میزند چرا که به همه حواس عنایت میکند؛ سینما همه حواس را تأمین میکند، این رسانه حیف است که مانند هنر غرب فقط خیال انسان را تأمین کند، ما باید مرز هنر حقیقی را از هنر سطحی کاملاً جدا کنیم، هنرمندان باید در پی هنر کوثری باشند و توجه داشته باشند که فرق جوهری هنر حقیقی و هنر کاذب این است که هنر کاذب انسان را میخواباند اما هنر حقیقی انسان خوابیده را بیدار و هشیار میکند و در جامعه تأثیر مثبت میگذارد.
قبل از این جلسه دکتر ایوبی و همراهان از قسمتهای مختلف معاونت هنر و رسانهای بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و فعالیتهای آن بازدید کرد.