به گزارش مشرق، آنچه در زیر می خوانید ماجرای آشنایی حضرت آیتالله خامنهای با رمان «سووشون» در دوران اوج مبارزات قبل از انقلاب است که معظم له در تاریخ ۱۳۷۱/۱۰/۲۹ در جمع گروه نمایش صدا بیان فرموده اند.
رهبر معظم انقلاب می گوید: « من کتاب «سووشون» را شاید در سالهای اول دههی پنجاه، یا آخر دههی چهل خریدم و شروع کردم خواندن.
دیدم داستان، داستانی است که آمیخته با ناکامی است. یعنی انگلیسیها آمدند شیراز، پدر همه را درآوردند و همه کار کردند و بالاخره هم قهرمان داستان را کشتند و مردهاش را دادند دست زن و بچهاش که ببرند دفن کنند.
من، هر کتابی را که میخوانم، پشتش دو، سه جمله مینویسم. الان اگر آن کتاب را بیاورند، خواهید دید این جمله پشت آن نوشته شده که: «این کتاب را طاقت نیاوردم بخوانم.»
یعنی دیدم خواندنش، با این زندگی پر از غصه و دائم در حال مبارزه، جور در نمیآید. زندگی ما اینطور بود. در آن پانزده سال مبارزه، شبی را نخوابیدم که بدانم صبح از خانهام بیرون میروم و اصلاً بیدار میشوم یا نه؟ احتمال بود که هرآن ما را ببرند. هیچ روزی هم بیرون نیامدم که بدانم شب به خانه برمیگردم یا نه؟
با آن وضع و آن مشکلات، حالا سووشون را هم بخوانم که چه!؟ رمان دیگری میخوانم که این مشکل را نداشته باشد. این بود که بعد از انقلاب، سووشون را خواندم.»